kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۶۵۷۶
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۷ - ۱۸:۵۲
خطرات سوءرفتار برخی مسئولان و نزدیکانشان برای انقلاب

چرا باید سرمایه اجتماعی نظام قربانی رفتار غلط برخی مسئولان شود؟




عباس شمسعلی
چهل سال از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد و با نگاهی به سال‌های پس از انقلاب اسلامی، می‌توان فهرست بلند بالایی از دستاوردهای ارزشمند این نظام مردمی را مشاهده کرد. از سوی دیگر وجود برخی کاستی‌ها یا محقق نشدن کامل انتظارات در برخی حوزه‌ها البته به دلایل مختلف و قابل بررسی در این سال‌ها نیز غیر قابل انکار است. اما با همه فراز و نشیب‌های طی شده در این سال‌ها آنچه قابل اتکا و اهمیت می‌باشد، سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی است و اینکه مردم این نظام را از خود دانسته و می‌دانند. اما متاسفانه در سال‌های اخیر برخی جریانات و عملکرد برخی افراد مسئول تبدیل به تهدیدی برای لطمه خوردن هرچند اندک اما مهم به سرمایه اجتماعی نظام و اعتماد مردم شده است. بررسی بیشتر این فرایند موضوع این نوشتار است.

وقوع مردمی‌ترین انقلاب
بی شک وقوع انقلابی با ابعاد و اهمیت انقلاب اسلامی ایران بدون حضور و حمایت همه‌جانبه مردم و ایستادگی مبتنی بر ایمان راسخ به درستی اهداف و آرمان‌ها از سوی آنها غیرممکن بود چرا که رویارویی با رژیم تا دندان مسلح و فاسدی که برای حفظ خود از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کرد و حمایت همه‌جانبه استکبار جهانی و ابرقدرت‌ها را نیز همراه خود داشت، بدون حمایت و از جان گذشتگی مردم و تبعیت از رهبری حکیمانه بنیانگذار جمهوری اسلامی راه به جایی نمی‌برد. به همین دلیل می‌توان انقلاب اسلامی ایران را مردمی‌ترین انقلاب تاریخ سیاسی جهان و عصر حاضر قلمداد کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، مردم که این نهال نو پا را از خود می‌دانستند برای حفظ و تداوم رشد و بالندگی آن همچون زمان مبارزه از هیچ کوششی دریغ نکردند که نمونه بارز این همت مردمی در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب و در جریان جنگ تحمیلی 8 ساله و ایستادگی همه‌جانبه در برابر انبوه دشمنان حامی رژیم بعثی با نثار جان خود یا عزیزانشان و یا حمایت پرشور از جبهه‌ها و همچنین ایستادگی در برابر جریانات آلوده‌ای همچون منافقان و خائنین به انقلاب دیده می‌شود و آنچه مسلم است گذر از این گردنه‌های سخت بدون حضور و حمایت مردم که این انقلاب و نظام اسلامی را از خود می‌دانستند به راحتی امکان‌پذیر نبود.
در سال‌های پس از جنگ تحمیلی و فقدان بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز مردم انقلابی پا پس نکشیدند و در همه عرصه‌ها که کشور و نظام به حضور آنها احتیاج داشت با تبعیت از خلف صالح معمار انقلاب در میدان حاضر شدند و داغ کمرنگ شدن حمایت مردم از انقلاب را بر دل دشمنان گذاشتند. در سال‌های پس از جنگ مردم همچون دوران ابتدایی انقلاب صبورانه در برابر سختی‌های اقتصادی و اجتماعی دوران بازسازی کشور و یا توطئه‌های دشمنان در ایجاد آشوب و فتنه‌های متعدد ایستادند و علی‌رغم همه مشکلات یا کمبودها اجازه ندادند این انقلاب مردمی آسیب ببیند.
حضور در عرصه‌های سیاسی همچون انتخابات متعدد یا راهپیمایی‌های هرسال 22 بهمن و همچنین حضور پرشور مردم در راهپیمایی‌های دشمن‌شکن 23 تیر 78 و 9 دی سال 88 که همچون آبی بر آتش فتنه‌های آن سال‌ها عمل کرد، همواره نشان از حمایت مردم از انقلاب و تلاش برای حفظ این میراث گرانبهای امام و شهیدان بوده است.
رنجش به جای مردم از رفتار برخی مسئولان
اما در همه این سال‌ها برخی اتفاقات و رفتار‌های نامأنوس با ارزش‌های انقلاب از سوی برخی افراد و جریان‌ها دل مردم را به درد آورده است، مردمی که در کنار بهره‌مندی از آثار و برکات انقلاب اسلامی، صبورانه همه مشکلات از جمله گرانی و تورم، کمبود‌ها، بیکاری و مشکلات اقتصادی، خسارات جنگ تحمیلی و تحریم‌ها  را تحمل کرده و دست از حمایت از نظام خود برنداشتند که این خود گواه علاقه و وابستگی مردم به آرمان‌های انقلاب است اما متاسفانه در سال‌های اخیر برخی رفتارها و عملکردها در سطح برخی مسئولان و منسوبان آنها باعث رنجش مردم شده است.
بی‌شک داشتن سرمایه اجتماعی و مردمی بودن این انقلاب که همواره به عنوان نقطه برجسته و ارزشمند آن مطرح بوده، به عنوان عامل پیش برنده جمهوری اسلامی عمل نموده و می‌نماید اما به همین اندازه لطمه و آسیب دیدن این سرمایه می‌تواند خدشه‌ای جبران‌ناپذیر در پی داشته باشد.
در طی سال‌های پس از انقلاب علی رغم همه کمبودها و مشکلات ایجاد شده بر سر راه این نظام از قبیل تحریم‌ها، توطئه‌ها، وقوع جنگ تحمیلی 8 ساله و...، نمی‌توان منکر انبوه خدمات ارائه شده در زمینه‌های مختلف از جمله پیشرفت در زمینه بهداشت و درمان، رساندن امکانات به بسیاری از روستاها، افزایش سطح رفاه در شهرها و روستاها، رسیدگی به مناطق محروم و همچنین کمک به محرومان، رشد قابل اتکا در زمینه‌های علمی پژوهشی، صنعت، کشاورزی، توسعه راه‌ها و...شد. اما در کنار این پیشرفت‌ها برخی رفتار‌ها شکایت مردم را در پی داشته است.
چند مثال دردناک
اگر بخواهیم به صورت واضح طرح موضوع کنیم باید بگوییم که مردمی که این انقلاب را با حمایت خود به پیروزی رساندند و با حمایت و حضور تا اینجا به پیش برده‌اند با دیدن برخی سوء استفاده‌ها و تبعیض‌ها از سوی برخی مسئولان و نزدیکان و منسوبان آنها دلسرد می‌شوند. به عنوان مثال؛ وقتی مردمی که پای همه مشکلات ایستاده‌اند و حتی در تهیه کمترین حد مسکن ناتوان هستند می‌بینند که رئیس‌جمهور یا وزیر و وکیل این کشور که قرار بود به عنوان خادم این مردم گره از کار آنها باز کنند، گرانقیمت‌ترین مناطق شهر و عمارت‌های آنچنانی را برای سکونت انتخاب کرده‌اند بدون آنکه درد مستاجری را درک کنند، وقتی می‌بینند از تامین حداقل سرمایه برای یک کسب و کار کوچک برای خود یا فرزندشان عاجز هستند اما فلان وزیر با چندین دهه حضور در رأس مسئولیت‌های مهم کشوری خود و فرزندانش عضو هیئت مدیره چندین شرکت بزرگ هستند و قطعا طعم بیکاری را نکشیده‌اند، وقتی ابتدای ماه حقوق کارمندی یا کارگری یک خانواده تمام می‌شود اما مدیران به اصطلاح خدمتگزار بر سر دریافت هر چه بیشتر حقوق‌های نجومی و بهتر بگوئیم افسانه‌ای لابلای قوانین و مقررات را می‌گردند تا سرشان کلاه نرفته باشد، وقتی می‌بینند برخی املاک خاص با تخفیف آنچنانی نصیب افراد ویژه می‌شود، وقتی در به در دنبال یک وام چند میلیونی برای پوشاندن شکاف‌های زندگی خود هستند اما برخی با یک تلفن یا سفارش میلیاردها تومان وام کم‌بهره می‌گیرند و خبری از پس دادن آن هم نمی‌شود، وقتی فرزندشان را در مسابقه ورود به آموزش عالی ناکام می‌بینند اما فلان منسوب به یک مسئول کشوری با رانت در حال گذراندن دوره دکتری است و حتی نتیجه تحقیق و تفحص صوری از این پرونده هم منتشر نمی‌شود، وقتی بیکاری تبدیل به یک معضل اساسی در خانواده‌ها شده است اما فرزند یک مسئول فقید با سفارش پدر برای یک کار پاره وقت دوران تحصیل به عضویت هیئت مدیره شرکت سکوهای نفتی در می‌آید، وقتی کلان مفسدان اقتصادی بر گرده مردم مستضعف سوارند اما برخوردی مناسب با آنها از سوی دستگاه قضا یا دیگر نهادها و دولت صورت نمی‌گیرد، وقتی تولیدکننده ایرانی هر روز بیشتر آسیب می‌بیند اما سیل قاچاق از مبادی رسمی و غیررسمی با اهمال برخی مسئولان امر روانه بازارهای کشور می‌شود، وقتی برخی بیماران در داخل کشور گرفتار هزینه‌های سنگین درمان هستند اما برخی مسئولان برای درمان گوش و ... راهی فرنگ می‌شوند، وقتی برخی از مردم از وجود نشانه‌هایی از فساد در بدنه دستگاه اجرایی یا قضایی گله دارند، وقتی مردم از روند رسیدگی پرونده‌های قضایی خود می‌نالند، وقتی یک بخشنامه برای تعیین نرخ مصوب دلار صادر می‌شود و همان سرمنشأ فراوان رانت‌خواری می‌شود، وقتی برخی سازمان‌ها در رسیدگی به مردم کم‌کاری می‌کنند، وقتی تورم و گرانی افسارگسیخته فشار سختی بر مردم وارد می‌کند اما مسئولان این فشار را ندیده و انکار می‌کنند، وقتی اسکان چند ساله یک مسئول در ویلای لواسان آه از نهاد مستضعفین بلند می‌کند و باعث طعنه ضد انقلاب می‌شود، وقتی سیستم بانکی کشور در خدمت برخی جریان‌ها و اربابان زر و زور و تزویر قرار می‌گیرد، وقتی قیمت مسکن روز به روز بالاتر می‌رود اما وزیر مربوطه در حال تئوری‌پردازی است، وقتی مردم از فراهم کردن شرایط یک ازدواج ساده برای فرزندشان عاجز هستند اما شاهد مانور تجملات برخی مسئولان و فرزندان آنها هستند، وقتی پدر و مادر یک خانواده در تامین حداقل‌های امروز و آینده فرزندانشان عاجز هستند اما فلان مسئول علاوه بر حقوق و پاداش نجومی حق اوقات فراغت فرزندان دریافت می‌کند و فرزندی با رانت اعتبار پدر وارد لیست انتخاباتی مجلس می‌شود، وقتی دسترسی مردم به عنوان صاحبان مردمی‌ترین انقلاب به مسئولان نه سطح اول بلکه مسئولان محلی برای طرح مشکل و تظلم‌خواهی غیرممکن می‌شود و برخی مسئولان غرق در تشریفات و تجملات از مردم فاصله می‌گیرند و .... آنچه در این بین آسیب می‌بیند سرمایه ارزشمند اجتماعی این انقلاب و نظام مظلوم است. این کارنامه مشعشع برخی آقایان وقتی دردناک‌تر می‌شود که به نام عملکرد انقلاب و جمهوری اسلامی نوشته شده و همچون پاس گلی طلایی باعث هجمه دشمنان تریبون دار برای زیر سوال بردن عملکرد نظام می‌شود.
عملکرد مسئولان خدوم و پاکدست
 زیر سایه زراندوزان
هرچند ممکن است این قشر از مسئولان یا افراد نزدیک به آنها در مقایسه با کل مسئولان که در مسیر انقلاب بوده و مراقب گفتار و رفتار خود و اطرافیانشان هستند کم‌شمار باشند اما آسیب وارده از سوء رفتار آنها بسیار مخرب می‌باشد.
یقینا نگارنده به وجود انبوه مدیران پاکدست و خدوم در بدنه اجرایی و دستگاه‌های مختلف کشور ایمان راسخ دارد اما وقتی عده فرصت‌طلبان و زراندوزان در لباس مسئول و جایگاه اجرایی زیاد شد دیگر کمتر به مدیران پاکدست و انقلابی فرصت فعالیت داده می‌شود.
متاسفانه نمونه‌های فراوانی از کم‌توجهی برخی مسئولان از انجام درست وظایف که نتیجه آن دلسردی مردم می‌شود می‌توان بیان کرد که در جای خود قابل بررسی است اما به راستی ضربه و لطمه‌ای که عملکرد ضعیف برخی مسئولان و مهم‌تر از آن ویژه‌خواری آنها یا منسوبان و نزدیکانشان به سرمایه اجتماعی انقلاب می‌زند از تلاش و دسیسه‌های دشمن که توقعی جز دشمنی از او نمی‌رود سنگین‌تر و مخرب‌تر است. اینجاست که دیگر خدمات و کارهای شایسته نظام و انقلاب تحت شعاع سوء رفتار برخی مسئولان قرار می‌گیرد و کمتر دیده می‌شود.
هر چند مردم وفادار تفاوت خدمت و  فرصت‌طلبی را می‌دانند و پای کار این انقلاب و نظام هستند اما جا دارد همه مسئولان با تبعیت از سیره بنیانگذار جمهوری اسلامی و همچنین پیروی از زندگی ساده و مردمی رهبر انقلاب که امید محرومان و دلگرمی مستضعفان هستند، در نوع رفتار و زندگی خود و البته نزدیکانشان توجه ویژه داشته باشند تا این انقلاب که ثمره خون هزاران شهید و البته مورد طمع دشمنان قسم‌خورده است از قبل سوء رفتار آنها آسیب نبیند.
نکته پایانی
رعایت عدالت اجتماعی به عنوان ضامن بقای هر حکومتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تحمل مشکلات اقتصادی و... زمانی برای مردم ممکن و راحت‌تر می‌شود که مسئولان خود را در این زمینه همراه خود ببینند. نکته مهم دیگر  اینکه بر نهادها و حاکمیت به معنی عام و نمایندگان مردم واجب است که انقلاب و حفظ دستاوردهای آن را از برخی مسئولان که رفتارشان در شأن یک مسئول انقلابی نیست عزیزتر بدانند چرا که روا نیست سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی قربانی رفتار غلط برخی مسئولان یا نزدیکان آنها شود. لازمه این امر جدیت در پالایش و نظارت مستمر و بدون اغماض بر همه سازمان‌ها و مسئولان است.
امید آنکه این انقلاب عزیز و مقدس از آفات و سوء رفتار برخی افراد دوست‌نما در امان مانده و روز به روز در مسیر تحقق آرمان‌های بلند خود موفق و سربلند باشد.