اهمیت و نقش جنگلها و مراتع در زندگی امروزی- بخش دوم
مسئولیت همگانی در حفظ جنگلها و مراتع
منابع طبیعی به منابعی گفته میشود که سرمایههای باارزش یک کشور هستند و انسان در پیدایش آنها نقشی ندارد. نفت، گاز، مواد معدنی، منابع آبی، پوشش گیاهی و جنگل از سرمایههای طبیعی و حیاتی کشورها به حساب میآیند که نه فقط به نسل کنونی بلکه به تمامی نسلهای آینده کشور تعلق دارد و باید به خوبی حفظ و به آیندگان سپرده شود.
منابع طبیعی مانند جنگلها و مراتع، تکیهگاهی مطمئن برای توسعه اقتصادی و اجتماعی، بستری مطمئن برای رونق کشاورزی، محیط زیست مناسبی برای گیاهان و جانوران و منبعی برای تولید اکسیژن و هوای سالم و پاکیزه به حساب میآید. از سوی دیگر استفاده و بهرهبرداری بهینه و اصولی و مدیریت مناسب در زمینه تولید چوب و سایر فرآوردههای گیاهی و جنگلی مانند شیره درختان، میوه، برگ، گیاهان دارویی و... میتواند عرصهای برای اشتغال افراد جامعه باشد و به رونق اقتصادی کشور کمک موثری نماید.
قدیمیترین اکوسیستم دنیا
جنگل یا طلای سبز قدیمیترین اکوسیستم دنیا به حساب میآید و تخریب یا حفاظت از آن نقش موثری در رشد اقتصادی جامعه دارد.
دکتر «فریبرز غیبی» مدیرکل مرکز جنگلهای خارج از شمال در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره اهمیت جنگل و حفاظت از این سرمایه غنی میگوید: «جنگل یکی از قدیمیترین و حیاتیترین اکوسیستمهای دنیا به حساب میآید و هرچه قدر که جنگل دستنخوردهتر باشد و زنجیره غذایی آن بیشتر باشد پایدارتر است و تاثیر بسیار زیادی در سلامت محیط زیست و اکوسیستم جهانی دارد. جنگل دارای این ویژگی است که توان زادآوری و خودسازی خود را دارد و اگر دخالتی در آن صورت نگیرد و منابع موجود در آن به هدر نرود میتواند خود را بازسازی کند و در مقابل تهدیدهای زیستمحیطی از جمله خشکسالی، ناملایمات اقلیمی، گرم شدن کره زمین و... مقاومتر باشد و خودش را بازسازی کند.»
وی اضافه میکند: «جنگل میتواند در مقابل عوامل تخریبی از جمله عوامل طبیعی مانند باد، سیل، گرمای شدید یا عوامل انسانی مانند آتشسوزی، چرای دام و... مقاومت کند اما همین دخالتها، پیامدها و تبعاتی دارد که عمر جنگلها را دستخوش تغییر میکند و چرخه طبیعی اکوسیستم را با مشکلاتی مواجه میسازد.»
به گفته مدیرکل مرکز جنگلهای خارج از شمال، وقتی تغییرات اقلیمی صورت گیرد تبعاتی دارد از جمله افزایش آتشسوزی که این مسئله موجب جابهجایی جنگلها و مراتع و جابجایی گونههای جانوری و گیاهی میشود.
دکتر غیبی تصریح میکند: «متاسفانه برخی از افراد به دلیل سهلانگاری تهسیگارهای خود را به داخل جنگل میاندازند یا تکههای شیشه را در مراتع و جنگلها رها میسازند که در زیر نور خورشید مانند ذرهبین عمل میکند و موجب آتشسوزی میشود به همین دلیل گاه و بیگاه شاهد آتشسوزیهایی در سطح وسیع میباشیم که پیامدهای ناگواری به همراه دارد به ویژه آنکه در سالهای اخیر بارندگیها و نحوه پراکندگی بارشها تغییر کرده و خط برف در کوهها بالا رفته و تاثیرات بدی به جا گذاشته چرا که وجود برف در کوهها و ارتفاعات به ذخیره آبی کشور کمک میکند و تاثیر فراوانی در سرسبزی و طراوت مراتع و جنگلها دارد.
وی خاطرنشان میکند: «هرچند که بر اثر وقوع آتشسوزی، سیل، بادها و عوامل تخریبی دیگر، برخی از گونههای درختان و گیاهان مقاوم میشوند اما همین نهالها و گیاهان مقاوم هم ممکن است توسط دامها خورده شوند و نوع پوشش گیاهی آن منطقه تغییر پیدا کند بنابراین دخالت عوامل طبیعی و انسانی تاثیر فراوانی در سرنوشت جنگلها و مراتع کشور دارد.»
احیا به جای تخریب
اهمیت پوشش گیاهی و جنگلها در هر جامعهای مشخص است و از دیدگاه کارشناسان و محققان اقتصادی وجود پوشش گیاهی غنی در کشورها حرف اول را در توسعه پایدار میزند بنابراین حفاظت از جنگلها و جلوگیری از تخریب و بهرهبرداری بیرویه از این ثروت طبیعی باید سرلوحه اقدامات و برنامهریزی دولتمردان، مسئولین و نهادها قرار بگیرد.
در پی آسیبهایی که طی سالهای اخیر متوجه جنگلها شده مسئولان حفاظت محیط زیست از اجرای طرح تنفس جنگل به عنوان تنها راهکار باقی مانده جهت احیای جنگلها خبر دادهاند.
هادی کیا دلبری رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور در این باره میگوید: «با اجرای طرح تنفس جنگلها قطع درختان به دلیل تجارت و صنعت متوقف خواهد شد، چرا که با اجرای این طرح دیگر منابع طبیعی به عنوان منبع درآمد درنظر گرفته نخواهد شد و سرمایههای طبیعی ایران از میان نخواهد رفت همانگونه که در کشورهای توسعه یافته از قطع درختان به دلیل تجارت و صنعت جلوگیری میکنند و به هیچ عنوان از سرمایه منابع طبیعی خود استفاده نمیکنند.
به گفته رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور، در جنگلهای شمال که بیشترین بهرهبرداری تجاری و صنعتی انجام شده هیچ روستایی از این بهرهبرداری به آبادانی نرسیده بلکه این رویه موجب تخریب جنگلها و ایجاد مشکلاتی برای محیط زیست شده است.
وی همچنین از وضعیت بحرانی برخی از مناطق جنگلی شمال کشور خبر میدهد و میگوید: «اکوسیستم جنگلهای شمال کشور دچار درونپاشی شده است به طوری که برخی از گونههای درختان و پوشش گیاهی زودتر و برخی از گونهها دیرتر در حال نابودی هستند و با ادامه وضعیت کنونی مشکلاتی ایجاد خواهد شد که حل آنها به راحتی امکانپذیر نیست.»
به اعتقاد کارشناسان اجرای طرح تنفس برای درمان بیماری تخریب و نابودی جنگلها لازم و ضروری است در این طرح که بسته به نوع جنگلها، مساحت آنها و سیستم اکولوژی آنها تفاوت میکند برای یک مدت زمان مشخص به هیچکس اجازه بهرهبرداری از درختان جنگل داده نمیشود تا گامی مؤثر برای حفظ محیط اکوسیستم آن منطقه برداشته شود.
اما متقابلا برخی از کارشناسان معتقدند طرح تنفس، طرحهای جنگلداری را نشانه گرفته و تنها حامی جنگلها را از عرصه بیرون کرده و جنگل را با سایر گروههای دخالتکننده تنها خواهد گذاشت. این عده برای اثبات عقیده خود دلیل میآورند و میگویند هزاران نفر در صنایع و طرحهای وابسته به جنگل امرار معاش میکنند و با اجرای این طرح زنجیره تولید و اشتغال گسسته میشود و تعداد زیادی از افراد شاغل بیکار میگردند.
ساماندهی جنگل ظرف سه سال
اما «علی محمد شاعری» سخنگوی کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی درباره راه چاره این مسئله میگوید: «طرح تنفس جنگل طبق ماده 38 قانون برنامه ششم توسعه حداکثر ظرف مدت سه سال یعنی تا سال 1398 اجرا میشود که براساس آن بهرهبرداری و قطع درختان شکسته، افتاده و ریشهکن شده مجاز شمرده شده است و طبق همین ماده قانونی مقرر شده که وزارت جهاد کشاورزی حداکثر ظرف سه سال به ساماندهی مجریان طرحها اقدام کند.»
نظر ملیکا هوشمند کارشناس ارشد زیستشناسی را در این باره جویا میشویم، وی میگوید: «اجرای طرح تنفس جنگل اگر به خوبی مدیریت شود طرح بسیار خوبی برای حفاظت از سرمایههای طبیعی کشور است اما چند مشکل و ایراد در این طرح وجود دارد که مسئولین و متولیان امر باید به آن رسیدگی و آن را حل و فصل نمایند، در درجه نخست زمان طرح تنفس باید به خوبی تعیین شود و مشخص گردد که چه بازده زمانی برای اجرای این طرح مناسب است؟ سه سال، چهار سال، دو سال یا کمتر همانگونه که وزارت جهاد کشاورزی، سال گذشته بخشنامهای را ابلاغ کرد که سازمان جنگلها را مکلف کرد به جای سه سال، یک سال این طرح را اجرا کند که این مسئله با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شد مسئله دیگر این است که تشخیص نوع درختان خشک شده، ریشهکن شده قدیمی و فرسوده با چه کسانی است؟ چه کسانی مجری این طرح و تشخیص فرسودگی درختان هستند؟ آیا قاچاقچیان و افراد سودجو و دلالان اقتصادی نمیتوانند ادعا کنند که درختی را که قطع کردهاند فرسوده و خشک شده بوده و لازم بود که آن را قطع کنند؟! بنابراین اجرای دقیق این طرح با همکاری نهادها و ارگانهای مختلف و کار دقیق و شبانهروزی امکانپذیر است تا ضمن حفاظت از محیط زیست و سرمایههای طبیعی کشور به افراد شاغل در صنعت چوب و... ضرری وارد نشود و تعداد بیکاران در جامعه افزایش پیدا نکند.
سخنگوی کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی مجلس نیز در این باره میگوید: «کارشناسان و ناظران سازمان جنگلها باید بر کار مجریان طرح تنفس جنگل نظارت دقیقی داشته باشند تا در اجرای این طرح درختان سالم و سرپا قطع نشود و سازمان جنگلها باید کنترل مناسبتری را به عمل آورد تا برخی افراد سودجو نتوانند از خلأ نظارتی استفاده کنند، زیرا قطعا یک سری تخلفات جزئی نیز در اجرای این طرح صورت میگیرد که آن تخلفات را باید با کنترل و نظارت دقیق به حداقل انتظار ممکن برسانیم.»
اقدام قابل توجه یک قاضی
اقدام جالبی که اخیرا دادگستری استان گلستان برای احیای نهالهای جنگلی انجام داده قابل تقدیر است و شایسته است که الگوی دیگر نهادهای ذیربط برای حفظ محیط زیست در تمام استانهای کشور قرار گیرد.
یک قاضی گلستانی، فردی را که نهالهای جنگلی را میبرید و تبدیل به ذغال میکرد مکلف کرد تا یک هکتار از اراضی ملی و جنگلی را آبیاری کند. براساس قانون این فرد باید به سه ماه حبس محکوم میشد اما از آنجا که این فرد فاقد سابقه کیفری بود قاضی او را به اجرای خدمات عمومی رایگان محکوم کرد.
صدور آرای جایگزین حبس میتواند نقش مهمی در حفظ محیط زیست و توسعه اقتصادی کشور داشته باشد و افکار عمومی جامعه را متوجه حساسیت و اهمیت حفظ آب و خاک، جنگلها و منابع طبیعی در کشور سازد.
نابودی جنگلهای شمال تا 30 سال آینده
پوشش گیاهی یکی از مسائل حیاتی در مدیریت منابع خاک به شمار میرود. بر طبق آخرین آمار، مساحت کل جنگلهای ایران حدود 2/14 میلیون هکتار برآورد شده است که قریب یک میلیون هکتار آن را جنگلهای دستکاشت تشکیل میدهد. در گذشته نهچندان دور مساحت جنگلهای ایران به 18 میلیون هکتار میرسید که بر اثر افزایش جمعیت، توسعه شهرها، تأسیسات، کارخانهها، اراضی کشاورزی و تخریب کاهش قابل توجهی یافته است.
«هادی کیا دلیری» رئیس انجمن علمی جنگلبانی در این باره میگوید: «در شمال کشور براساس یک آمار در چهار سال اخیر حدود 40 میلیون اصله درخت 300 ساله خشک شده است و اگر وضع به همین منوال پیش رود شاید در 30 سال آینده در شمال کشور هیچ جنگلی وجود نداشته باشد.»
وی اضافه میکند: «عوامل تخریب در کشور ما غیرطبیعی است و از سوی دیگر اکوسیستم ما بسیار بسیار شکننده است چون 93 درصد کشور خشک و نیمه خشک است و کمتر از 7 درصد جنگل داریم و از این آمار تنها یک درصد جنگلهای شمال کشور است.»
به گفته رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور، براساس تفکر عمومی ما جنگل را فقط درخت میدانیم اما از نظر فنی مجموعهای از عوامل از حیوانات و حیات وحش گرفته تا پوشش گیاهی در حال نابودی هستند.