جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب
خوشا به حال کسانی که به عیوب خود بپردازند
فى الكافيِ، عن الباقر... قاِل رسولالله (صلیالله علیه و آله): طوبيِ لمِن شَغله خوفُ الِله عن خوف الناس، طوبي لمَن مَنعه عيبهُ عن عيوب المؤمنينَ مِن اخوانه، طوبي لمَن تواضَع لله تعالي.[1]
[خوشا به حال كسى كه ترس از خداوند او را از ترس از مردم مشغول كرد، خوشا به حال كسى كه عيب خودش او را از (تفحص و دقت در) عيوب برادران با ايمانش باز دار، خوشا به حال كسى كه براى خدا تواضع و فروتنى كند]
جابر از رسول مکرّم(ص) نقل ميکند که ميفرمايد: ما نشسته بوديم، حضرت سوار بر ناقۀ خود عبور کردند و بياناتي را فرمودند، از جمله اينکه خوشا به حال کسي که ترس خدا او را از ترس از مردم مشغول کند؛ يعني آنچنان قلبِ او از خشيت الهي لبريز بشود که جايي براي ترس از اين و آن باقي نماند و مظهر تامّ و تمامش آنجايي است که در يک عملي که امرش دائر بين ملاحظۀ خوف الهي يا ملاحظۀ خوف مردم است، انسان طبق تکليفش عمل ميکند.
اصل ديگر اين است که سرگرم عيوبِ نفس خودمان باشيم، زيرا اين کار، ما را از پرداختن به عيوب ديگران مشغول ميکند. ما عيوبي داريم که نه فقط آن را نميشناسيم، بلکه حتي گاهي آن را حُسن، تصوّر ميکنيم! ميپنداريم که اين، حُسنِ ماست در حالي که عيبِ ماست. بنابراين، بايد دقتّ بکنيم تا عيب را پيدا بکنيم. بعد از پيدا کردنِ عيب، به رفعِ آن بپردازيم. همۀ اينها مراحلِ دشواري است که اگر انسان اين اشتغال را پيدا کند، اين وظيفه را براي خود قائل باشد که به عيب خود بپردازد، ديگر مجالي براي او باقي نميماند که به عيب اين و آن بپردازد. اين «طوبي»ها که فرموده است، به اين معناست که خوشا به حال آن کسي که اين خصوصيات را دارد.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج، 1/8/91 به نقل از مشرق
__________________
[1] - الشافی، ص821
[خوشا به حال كسى كه ترس از خداوند او را از ترس از مردم مشغول كرد، خوشا به حال كسى كه عيب خودش او را از (تفحص و دقت در) عيوب برادران با ايمانش باز دار، خوشا به حال كسى كه براى خدا تواضع و فروتنى كند]
جابر از رسول مکرّم(ص) نقل ميکند که ميفرمايد: ما نشسته بوديم، حضرت سوار بر ناقۀ خود عبور کردند و بياناتي را فرمودند، از جمله اينکه خوشا به حال کسي که ترس خدا او را از ترس از مردم مشغول کند؛ يعني آنچنان قلبِ او از خشيت الهي لبريز بشود که جايي براي ترس از اين و آن باقي نماند و مظهر تامّ و تمامش آنجايي است که در يک عملي که امرش دائر بين ملاحظۀ خوف الهي يا ملاحظۀ خوف مردم است، انسان طبق تکليفش عمل ميکند.
اصل ديگر اين است که سرگرم عيوبِ نفس خودمان باشيم، زيرا اين کار، ما را از پرداختن به عيوب ديگران مشغول ميکند. ما عيوبي داريم که نه فقط آن را نميشناسيم، بلکه حتي گاهي آن را حُسن، تصوّر ميکنيم! ميپنداريم که اين، حُسنِ ماست در حالي که عيبِ ماست. بنابراين، بايد دقتّ بکنيم تا عيب را پيدا بکنيم. بعد از پيدا کردنِ عيب، به رفعِ آن بپردازيم. همۀ اينها مراحلِ دشواري است که اگر انسان اين اشتغال را پيدا کند، اين وظيفه را براي خود قائل باشد که به عيب خود بپردازد، ديگر مجالي براي او باقي نميماند که به عيب اين و آن بپردازد. اين «طوبي»ها که فرموده است، به اين معناست که خوشا به حال آن کسي که اين خصوصيات را دارد.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج، 1/8/91 به نقل از مشرق
__________________
[1] - الشافی، ص821