استفاده از عنصر تجربه جنبه تعارف گرفته است
فرمول عجیب همه کاره و هیچ کاره ورزش!
سرویس ورزشی-
از مسئولان ورزش کشور انتظار میرود پیشکسوتان را دریابند، دریافتن آنها هم به معنی تجلیل کلامی و تشریفاتی نیست، البته این کار هم لازم است، اما این همه منظور را نمیرساند. تجلیل واقعی و قدرشناسی به معنی دقیق کلمه از پیشکسوت به معنی آن است که حالا که گرد پیری بر سرورویشان نشسته و از دوران قهرمانی و میدانی فاصله گرفتهاند، کماکان به عنوان عنصر زنده و فعال به آنها بنگریم و از تواناییها و تجربیات و دانش آنها استفاده کنیم.
با برنامهای دقیق وحساب شده، آنها را در جاهایی که لازم است به کار بگیریم و از دانش و تواناییهای آنها به نفع ورزش بهره بگیریم. این کاری است که در همه کشورهای صاحب ورزش جهان انجام میشود.
این فرمول «همه کاره - هیچکاره» که درباره پیشکسوتان یا برخی مدیران خود به کار میگیریم فرمولی منطقی نیست و لاجرم به نوعی افراط و تفریط آمیخته است.
آقای محمود مشحون را مثال میزنیم که تا چندی پیش «همه کاره» فدراسیون بسکتبال ایران بود، بعد از استعفا، از تعارفات کلیشهای که بگذریم و حکمهای مشاورت صوری که صرفنظر کنیم، ایشان عملا ظرف چند روز در بسکتبال «هیچ کاره» میشود. این مثال را میشود درباره حاج آقا طالقانی، حاجآقای یزدانی و... و در فوتبال برای حسن حبیبی، بهمن صالحنیا و... به کار بگیریم.
متاسفانه استفاده از عنصر «تجربه» و تواناییها و دانش پیشکسوتان در ورزش ما بیشتر جنبه تعارف دارد و کمتر جدی گرفته میشود و دوروبر اغلب مدیران ورزشی ما و بدتر از آن در اتاقهای فکر فدراسیونها به جای اینکه آدمهای باشخصیت و استخوان خرد کرده و کاربلد و صاحب فکر دیده شود غریبههایی پرسه میزنند که اهالی ورزش و رشتههای مختلف کمتر آنها را میشناسند.
فراموش نکنیم یکی از علائم جدی گرفتن ورزش، به کار گرفتن چهرههای کاربلد و به میدان فراخواندن پیشکسوتان و باتجربههاست.
هر جا این علامت دیده شد، باید انتظار رشد و پیشرفت ورزش و افتخارآفرینی آن در سطوح بینالمللی را داشت و هر جا دیده شد که پیشکسوتان و استخوان خردکردهها و عصارههای ورزش کنار گود نشسته و کنج انزوا و خلوت و تنهایی گزیدهاند در عوض عدهای فرصتطلب و غریبه و ناشی و پرمدعا و... میدانداری میکنند، اصلا نباید انتظار رشد و پیشرفت و افتخارآفرینی داشت چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست!
در همین ورزش خودمان نگاه و مطالعه کنید، در رشتههایی که مدیریتها - ولو غیرورزشی - اهالی آن رشته ورزشی را جذب کرده از تواناییها و تجربیات آنها در حوزههای مختلف کاری خود استفاده میکنند، کاروبار آن رشته با موفقیت و حرکت رو به جلو قرین است و برعکس در آنجایی که کار دست ناشیها و غریبهها افتاده، نه تنها پیشرفت و موفقیتی چهره نبسته سهل است که کار به فساد و تباهی هم کشیده باشد.
همانطور که بارها به سهم خود نوشتهایم در ورزش ما کارهای انجام نشده که نقش و تاثیر آنها در موفقیت و حرکت رو به جلو کاملا بدیهی و تجربه شده، بسیار است و انتظار میرود آن دسته از مدیران و مسئولانی که برای «کار برای ورزش»، نه برای خود و اهل و عیالشان! به ورزش آمدهاند، در حد توان و بضاعت دست به انجام بخشی از این کارها بزنند و به سهم خود در پیشرفت امر ورزش نقش ایفا کنند.