حیات طیبه(پرسش و پاسخ)
پرسش:
حیات طیبه که یک زندگی مطلوب و ایدهآل قرآنی است چگونه برای انسان حاصل میشود؟
پاسخ:
پاسخ به این سؤال را از دیدگاه دو اندیشمند والا مقام مرحوم علامه طباطبایی(ره) و شهید مرتضی مطهری مطرح میکنیم:
به طور کلی حیات طیبه یکی از کلیدیترین و مرکزیترین مفاهیم قرآنی است که زندگی را با کتاب الله و آموزههای وحیانی پیوند میزند. تدقیق و تعمق در این مفهوم اساسی میتواند از طریق مطالعه آراء مفسران قرآن و اندیشمندان دینی میسر گردد.
1- شهید مطهری(ره)
استاد مطهری(ره) حیات طیبه را نوعی کمال زندگی موجود میداند، در حالی که علامه طباطبایی(ره) آن را اعطای حیاتی دیگر توصیف کرده است.
شهید مطهری نگاه تکاملگرایانه به زندگی انسان دارد، و زندگی و حیات انسان را در برگیرنده ظرفیتی برای خوب یا بد شدن میداند، و انسان واقعی را انسان با ایمان به خدا معرفی میکند. بنابراین انسان بدون پرورش دینی راه گمراهی را خواهد پیمود. شهید مطهری(ره) معتقد است که تحلیلهای غیر مادی مختلف انسان را به امور مختلفی فرو کاسته و زمینه انواع مصیبتهای بشری را فراهم کردهاند. وی معتقد است که تفکرات انسانی وی را از آرمانی که هر انسانی میتواند به آن دست یابد محروم ساختهاند. وی برای مثال به اندیشههای توماس هابز، زیگموند فروید، ویونگ و... اشاره میکند. به اعتقاد شهید مطهری(ره) از نگاه قرآن زندگی انسان باید تکامل یابد. تکامل زندگی انسان در نهایت به حیات طیبه میانجامد «من عمل صالحاً من ذکر اوانثی و هومومن، فلنحینیه حیاهًْ طیبه ولنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون» هرکس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات (حقیقی) بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد.(نحل- 97)
از این رو حیات طیبه انسانی را نوعی حیات جدید مبتنی بر سیر تکاملی انسان میداند. و در این رابطه طبیعی است که حیات طیبه از سوی خدای متعال به انسان اعطا میشود.
در واقع حیات طیبه اکتسابی است و غایت اصلی انسان بوده و او را از حیوانات و نباتات مجزا میکند، به بیان دیگر میتوان رد پای علت غایی را در این فراز از اندیشه استاد مطهری دید. از نگاه ایشان انسان پس از تکامل به حیات طیبه میرسد. در یک نگاه کلیتر وی معتقد است نه تنها انسان بلکه همه جهان به سوی یک هدف غایی معین روان است. شهید مطهری معتقد است که لزوم رسیدن به آن مقصد، چنین شکلی را برای عالم و انسان اقتضا میکند، (نظام احسن). در واقع عبور درست از معبر و داشتن نقشه راه، ما را به انسان کامل بودن و زندگی عادلانه و آسوده داشتن در مدینه فاضله میرساند.
بدین ترتیب انسان آنچیزی نیست که آفریده شده است، بلکه آن چیزی است که خودش بخواهد باشد. ماهیت انسان توسط خود وی ایجاد میشود از این رو کل زندگی انسان حاصل انتخابهایی است که انجام داده است.
از این رو انسان غایتی دارد، اما این غایت نیازمند نقشه و راهنماست. از سوی دیگر تربیت دینی که همانا طی راه حیات طیبه است، در سن هفت تا سی سالگی بهتر رخ میدهد. انسان با ایمان میتواند، به حیات طیبه یا انسان کامل دست یابد. طرح عرفانی و دینی در حیات طیبه به هم میآمیزند. شهید مطهری معتقد است که انسان کامل یعنی انسان نمونه، انسان اعلی است، و آرمانشهر یعنی شهری که تجلی خداست و شناختن انسان کامل و مدینه فاضله از دیدگاه اسلام، از آن نظر برای ما مسلمانان واجب است که حکم مدل و الگو و سرمشق را دارد، بینش انسانی جهانی به نوعی لازمه باور به جامعالاضداد بودن است، و وحدت وجودی است و در تمام ادیان به نوعی وجود دارد. انسان با ایمان است که به کمال خود میرسد. کمالی که حیات طیبه نام دارد.
توضیح اینکه قسمت دوم این بحث در تاریخ۱۰/۹/۹۶ به چاپ رسیده است و قسمت اول به علت حذف صفحه به تاخیر افتاد.