kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۵۴۴۲
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۰
نگاهی به رسالت ادبیات در انتقال ارزش‌های ایرانی-اسلامی به نسل آینده - بخش دوم

بالندگی ادبیات ارزشی با تجربه،تعهد و قلم توانمند


یکی از شاخصه‌های فرهنگ و تمدن یک کشور ادبیات آن است؛ خصوصا ادبیات حماسی که در ایران از قدیم حضور چشم‌گیری داشته است. سخنوران و اهالی قلم در سرزمین ما از گذشته کوشیده‌اند تا مخاطبین را از توطئه‌های دشمنان و تهدیداتشان آگاه کنند و روحیه ایمان و ایستادگی را در بدنه جامعه بدمند. باید از دغدغه‌های این روزهای ادبیات بگوییم و احوال حیات ادبیات را در زمینه‌هایی که شاید این روز‌ها برای جوانان کمتر قابل لمس هستند، از زبان کسانی بشنویم که بخشی از سال‌های عمرشان را در سال‌های جنگ و دفاع مقدس گذرانده‌اند و هم اکنون نیز مشغول قلم زدن و روشنگری در این شاخه از ادبیات انقلابی کشورمان هستند.
احمد شاکری نویسنده تعریف خود را از ادبیات دفاع مقدس این‌گونه ارائه می‌دهد: «نسبت ادبیات دفاع مقدس و پایداری عام و خاص مطلق است. هر ادبیات دفاع مقدس، ادبیات پایداری هست،ولی هر مصداقی از ادبیات پایداری، لزوما ادبیات دفاع مقدس نیست. یعنی با انتخاب اصطلاح ادبیات پایداری ما نوعی توسعه را در مفهوم ادبیات قائل شده‌ایم که هر گونه دفاع و ایستایی در برابر متجاوز را هم شامل می‌شود.‌اشکال آنجا بروز می‌کند که مفهوم پایداری تمام حقیقت دفاع مقدس را منتقل نمی‌کند و حتی نمی‌تواند خصوصیات گونه‌ای ادبیات دفاع مقدس را بیان کند. به عبارت دیگر این اصطلاح هر نوع پایداری غیر قدسی را هم که در معارف ما نیست شامل می‌شود. به تعبیری، این تعریف جامع هست،اما مانع نیست.»
حیات همیشگی حماسه دفاع مقدس در ادبیات
حماسه دفاع مقدس به گونه‌ای پویا و دارای حیات است که تا سال‌ها و قرن‌ها می‌توان به آن پرداخت.
همان گونه که با گذشت سال‌ها از وقایعی چون قیام سربداران، میرزا کوچک خان، دلاوران تنگستان و... زنده و مایه مباهات‌اند؛ به همین گونه ادبیات دفاع مقدس نیز تا همیشه زنده و مانا خواهد بود.
زهرا فلاح حسینی، دبیر ادبیات و منتقد ادبی معتقد است وقتی از ادبیات دفاع مقدس سخن به میان می‌آید باید مرزی بین این نوع ادبیات و نوع جهانی آن یعنی ادبیات پایداری و مقاومت قائل شد.
وی می‌گوید: «واقعیت این است که جنگ در هیچ فرهنگی خوب نیست، اما وقتی همراه معنویت می‌شود و با مفهوم جهاد آمیخته درمی‌آمیزد، آن وقت مقدس می‌گردد و همین جنگ زشت و شوم زمینه تعالی و رشد یک فرهنگ و ملت را فراهم می‌کند.»
فلاح حسینی معتقد است حماسه‌ها همیشه ماندگار هستند؛ چرا که عظیم‌اند و به غیرت ملی گره خورده‌اند.
وی در گفت‌و‌گو با گزارشگرکیهان می‌گوید: «من بر خلاف نقد برخی عزیزان که ادبیات دفاع مقدس را نسبت به سایر حیطه‌ها ضعیف‌تر می‌دانند و یا بعضا معتقدند که با از بین رفتن شور و هیجان و یا کمرنگ شدن ‌مفاهیم و تغییر الگو‌های آن دهه این ادبیات رو به افول می‌باشد، معتقدم تا مفاهیمی مثل خاک وطن و ایران برای مردم زنده است، این ادبیات سال‌ها و قرن‌ها زایایی و پویایی دارد.»
ادبیات زیر تیغ دنیای دیجیتال
یکی از زیبا‌ترین تعاریف درباره ادبیات به نقل از دکتر زرین کوب این گونه است: «به طور کلی ادبیات آن‌گونه سخنانی است که از حد سخنان عادی برتر و والاتر بوده و مردم آن سخنان را در خور ضبط و نقل دانسته و از شنیدن آنها دگرگون گشته‌اند و احساس غم و شادی یا لذت کرده‌اند.»
فلاح حسینی دبیر ادبیات برایمان می‌گوید: «به نظر من بهترین آثار فرهیختگان ادبی مربوط به ادواری است که فرهنگ‌هایی دینی در جامعه حاکم بوده‌اند.»
وی نقد بر آثار جوانان امروز را ضروری دانسته و با دیدی منتقدانه می‌گوید: «شعر جوانان معاصر بیشتر برخاسته از شور و‌اشتیاق جوانی است تا تجربه و دانش ! باید باور کنیم داشتن ذوق و قریحه شاعری و یا خواندن چند اثر از متاخرین و یا شاعران معاصر تنها کافی نیست. جوان نسل مدرنیته نسل شتاب و عجله و سردرگمی است وگویا همین شتاب و عجله درسلیقه ادبی و هنر وی هم مشهود است. چنین شعری از دغدغه‌‌های زندگی مردم فاصله گرفته است و آن احساس بهره و حظی که در ‌اشعار پیشینیان بوده در این آثار وجود ندارد.»
این دبیر دلسوز ادبیات همچنین پیرامون نشر آثار مربوط به حماسه دفاع مقدس می‌گوید: «باید به سراغ تک‌تک بازمانده‌ها رفت و این امکان را برای آنان فراهم کرد تا در آرامش خیال آثارشان را تکمیل و چاپ کنند. پس از آن این آثار از طریق کتابخانه‌ها و... به دست مردم خصوصا قشر کودک و نوجوان برسد. اگر در این زمینه کوتاهی شود جبران نا‌پذیر خواهد بود.»
  از او در مورد تاثیر فضای مجازی و دنیای دیجیتال بر ادبیات سؤال می‌کنم، وی در پاسخ می‌گوید: «اگر چه نمی‌توان تاثیر مثبت رسانه‌های دیجیتال را بر فضای ادبی به خصوص نشر سریع آثار انکار کرد، اما متاسفانه باید گفت که تاثیر منفی آنها بر ساختار ادبیات و حتی زبان و بیان کم نبوده است. این تاثیرگیری به گونه‌ای بوده که نوعی شلخته‌نویسی دامن ادبیات را گرفته است.»
وی درتکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «به‌عنوان یک دبیر حتی وقتی برگه‌های امتحانی دانش‌آموزان را تصحیح می‌کنم از غلط‌های نگارشی و املایی انگشت به دهان می‌مانم و این معضل را از سایر دبیران نیز شنیده‌ام.»
یکی از موارد عجیبی که پیرامون این موضوع دیده می‌شود آن است که انگار ترکیب رسم‌الخط فارسی با‌ انگلیسی و... یک جور نشانه تشخص به حساب می‌آید در حالی که در هیچ جا دیده نشده به طور مثال فردی رسم‌الخط عربی و انگلیسی و ژاپنی را ترکیب کرده و از آن به عنوان زبان خودش استفاده کند. ای کاش پیش از آنکه زبان و ادبیات فارسی در معرض این خطرات دچار آسیب‌های جبران نا‌پذیر‌تری شود، مسئولین فکری به حال آن کنند.»
نویسندگان دفاع مقدس
 پاسدار پیشینه تاریخ عاشورا
درست است که دفاع مقدس تنها هشت سال بود، اما پیشینه بسیار گسترده‌ای در تاریخ به ویژه تاریخ ایران و اسلام دارد زیرا اساسا مسئله وجود حماسه یک مسئله جهانی است اما آنچه به ایرانیان نزدیک است هشت سال دفاع مقدس است.
منیژه آرمین داستان نویس و پژوهشگر می‌گوید: «نویسندگان حوزه دفاع مقدس وارث و پاسدار پیشینه تاریخی از جمله عاشورا و دیگر حماسه‌ها هستند. بنابراین سیر دفاع مقدس ادامه یک روند تاریخی است. اساسا هر بصیرتی یاد و ذهن انسان را به نهضت عاشورا می‌اندازد و باید این مقاومت را از امام حسین(ع) و این واقعه گرفت. ریشه واژه مقاومت به مبارزه فلسطینیان بر‌می‌گردد و بعد از آن در سایر کشورها نیز استفاده شد و یک مفهوم کلی گرفت. عجیب هم نیست ادبیات دفاع مقدس را در زیر مجموعه ادبیات مقاومت بررسی کنند،زیرا ادبیات مقاومت یک فراگیری بسیار جدی‌تر و گسترده‌تری پیدا کرده است.»
وی در ادامه می‌گوید: «از سال ۶۰ به خلق آثار در حوزه دفاع مقدس در بخش‌های مختلف مشغول شدیم. در سینما فیلم‌هایی مانند مرز و برزخی‌ها شکل گرفت؛ اینها آثاری بودند که به صورت و ظاهر جنگ پرداختند و حتی در برخی از آن فیلم‌ها حالت ستاره‌سازی و قهرمان‌سازی فیلم فارسی‌های قبل از انقلاب نیز دیده می‌شد و با این وجود همه اینها در زیر مجموعه هنر مقاومت شکل می‌گیرند. در ادبیات نیز وضعیت همین طور بود و کم کم بعدها عمق پیدا کرد و به ژرفا نزدیک شدیم؛ فقط مسائل تهییجی و تبلیغی و فیزیکی جنگ نبود و تبدیل به پشت صحنه جنگ و تاثیرات جنگ در صحنه اجتماع، روانشناسی و جامعه‌شناسی شد.»
آرمین با بیان اینکه نویسنده و جامعه هر دو مخاطب هستند، می‌گوید: «مطمئنا مطالبی که در دهه ۶۰ نوشته شده است، زبان متفاوتی دارد؛زیرا محتوای آن متفاوت است. امروز خیلی‌ها می‌گویند آن مطالب شعاری بوده،اما حقیقت آن است که مخاطب آن روز همین را می‌طلبد و اساسا آن دوره و زمان، این هویت را می‌طلبید.»
بهترین ابزار انتقال میراث دفاع مقدس
 با کامران شرفشاهی که در حوزه ادبیات، فرهنگ و پژوهش دفاع مقدس فعالیت دارد، به گفت‌و‌گو می‌نشینیم. شرفشاهی در ابتدای کلامش می‌گوید: «من این توفیق را داشتم که در دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها باشم و جنگ را لمس کنم و این سرمایه‌ای بود که اکنون با جهت‌گیری به سمت حقایق آن دوره، ناگفته‌هایی را به تصویر بکشم. دفاع مقدس گنجینه گرانبهایی است؛ به خصوص ما که آن را لمس کرده‌ایم،  موظفیم این سرمایه را به عصر‌ها و نسل‌های بعد منتقل کنیم.»
وی در حالی که معتقد است بهترین راه برای انتقال میراث گران‌بهای دفاع مقدس زبان سحرانگیز ادبیات است، ادامه می‌دهد: «‌مسئولین مرتبط موظفند به سراغ شاعران و هنرمندانی بروند که خلق اثر کردند و هنوز توانایی خلق دارند؛ پس کوششی کنند تا این آثار به چاپ برسد و در اختیار افراد، خصوصا کودکان و نوجوانان قرار گیرند تا فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس منتقل شود.»
شاعر مجموعه شعر سبز و سفید و سرخ در حالی که یکی از راه‌های فراهم کردن فضای مناسب برای نگارش ادبیات دفاع مقدس به قلم شاعران و نویسندگان جوان را برگزاری جشنواره‌ها و کنگره‌های ادبی برای نوجوانان می‌داند، برایمان توضیح می‌دهد: «برگزاری کنگره‌ها و جشنواره‌های ادبی با حضور شاعران و نویسندگانی که آن دوران را لمس کرده‌اند و در آن دوران حضور داشته‌اند در کنار نوجوانان و جوانان شرکت‌کننده، می‌تواند زمینه‌ای را فراهم سازد تا تجربیات خود را به نسل جدید منتقل کنند.»
 کامران شرفشاهی در ادامه می‌گوید: «متاسفانه در سال‌های اخیر کنگره شعر دفاع مقدس به تعطیلی کشیده شده و کسانی که مدعیان فعالیت فرهنگی در این زمینه هستند، در سال‌های اخیر کوتاهی و قصور کرده‌اند و این موضوع سبب ازهم گسستن تعامل بین اهالی قلم و نسل جدید بوده است.»
وی همچنین معتقد است: «علی‌رغم وجود سازمان‌های مختلف، تشکل‌های مربوط به ادبیات دفاع مقدس دچار روزمرگی و کاهلی شده‌اند، به گونه‌ای که نارضایتی اهالی قلم را سبب‌ساز شده‌اند.»
این شاعر و پژوهشگر در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «ما در جغرافیایی هستیم که در طول تاریخ، سرزمینمان مورد طمع قدرت‌ها بوده است و ایران در جایی قرار دارد که با عنوان (قلب زمین) از آن نام برده می‌شود. با این وجود به افرادی نیاز است که این حساسیت را درک کنند تا از ادبیات دفاع مقدس حمایت شود.»
سبز و سپید و سرخ را برای حماسه‌سازان بی‌ادعا سرودم
 کامران شرفشاهی که از میان آثار خودش به طور ویژه‌ای به مجموعه شعر سبز و سپید و سرخ ‌اشاره می‌کند دلیل این علاقمندی را این گونه شرح می‌دهد: «به لحاظ آنکه هر شعر آن برایم خاطره شهید یا واقعه‌ای را زنده می‌کند. در واقع شعر‌های آن مجموعه در دورانی سروده شده که هیچ اجبار و اصراری از سوی دیگران برای سرودن وجود نداشت.»
وی همچنین معتقد است نیت خالصی برای ادای دین به یاران شهید و حماسه‌سازانی که بی‌ادعا از مرز شب گذشته و به آسمان رسیدند، پشت شعرهای این مجموعه وجود دارد. این شاعر متعهد در ادامه می‌گوید: «قطعا مطالعه و ‌اشراف ادبی و همچنین تلاش در جهت استمرار پویایی و نیز ماندگاری آن نقش موثری دارد. باید به سمتی حرکت کرد که نیروی خودجوش‌تر و مردمی‌تری ایستاده است. در روزگاری وجود ناشران دولتی باعث شده بود که اتهام دولتی بودن به اهالی قلم در این حوزه زده شود. باید شرایطی فراهم شود که خصوصیت مردمی بودن و خودجوش بودنش را حفظ کند و نباید به سمتی برود که بین مردم و این حماسه شکاف ایجاد شود.»
شرفشاهی از ایجاد فاصله بین دفاع مقدس و اصحاب قلم در سال‌های اخیر می‌گوید و معتقد است: «سال‌های اخیر به دلیل عدم حضور جدی برخی سازمان‌ها و نهادهای مسئول، فضای ادبی جامعه به سمت و سوی دیگری رفته است. برای مثال در برخی از جشنواره‌های دفاع مقدس، رشادت‌ها و دلاوری‌ها از یاد رفته است. ضمنا یکی از راه‌های غنا بخشیدن به این مهم، رفع نیاز شاعران این حوزه است که گاها مشکلات آنها باعث این می‌شود که نتوانند فراغت لازم برای خلق آثار خود را بیابند.»