نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
باز هم تقصیر دولت قبل است!
سرویس سیاسی-
روزنامه ایران دیروز در گزارشی با عنوان «فرجام «هپکو» زنگ هشداری برای تولید داخلی» به انتشار کلیپی در فضای مجازی اشاره کرد که در آن کارگر یکی از کارخانههای صنعتی کشور چند ماهی است که حقوق نگرفته و علاوه بر اینکه برای ادامه کارش نگرانی دارد، شرمنده خانواده خود شده است. ایران همچنین از قول رئیس مجمع کارگران استان تهران نوشت: «با توجه به فرارسیدن مهرماه و سال تحصیلی فرزندان کارگران و لزوم پرداخت هزینههای مرتبط، کارفرمایان شرکتهای آذرآب و هپکو به جای کمک، به مشکل کارگران دامن زدند و آنها را خجالتزده خانواده کردهاند و کانون گرم خانواده بعضی از آنها فروپاشیده است.»
اما نکته تأسفبار، غیرحرفهای و دور از اخلاق در این گزارش آن است که این روزنامه تلاش کرده اوضاع اقتصادی امروز را مناسب جلوه دهد و مشکلات این کارخانه و بیکاری کارگران را به دولت نهم مربوط کند! این در حالی است که بیتوجهی به سیاستهای اقتصاد مقاومتی، گره زدن حل معضلات اقتصادی به رفع تحریمها و توافق هستهای در دولت یازدهم، دومینوی تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی و بیکاری کارگران را به دنبال داشت اما درد این بیکاری و شرمندگی کارگران بیکار شده مقابل خانوادههایشان، موضوعی نبود که دولت علاج آن را در دستور کار خود قرار دهد چراکه پستهای کلیدی در دولت به دست تاجران و بازرگانان قرار گرفته بود.
ایران در بخش دیگری از این گزارش به دستاندازهای بانکی در راه شکوفایی تولید پرداخت و نوشت: «مطالبات بانکی و بهره بالای آنها، یکی از اصلیترین دلایلی است که اوضاع امروز را رقم زده و دود آن بیشتر از همه چشم کارگران را سوزانده است.»
فشارهای سیاسی در تعیین رئیس هلالاحمر
روزنامه قانون در گزارشی با اشاره به انتخاب رئیس جمعیت هلال احمر نوشت: «دولتیها برای هلال احمر برنامه دارند. بر اساس آنچه که از ساختمان صلح شنیده میشود یک جنگ سرد میان کاندیداهای مستقل و نزديك به دولت بر سر آنچه که قرار است در جلسه رایگیری شورای عالی هلال احمر تصمیمگیری شود به وجود آمده است. هفته گذشته بود که زمان ثبتنام کاندیدای ریاست جمعيت هلال احمر ایران آغاز و پایان هفته به کار خود خاتمه داد. بر اساس اساسنامه هلال احمر، گزینههای تصدی ریاست این جمعيت پس از ثبتنام در جلسه شورای عالی هلال احمر خود را در مقابل رای این شورا قرار میدهند و بعد از آن، دو نفر به عنوان منتخب به رئیسجمهور معرفی میشوند تا یک نفر با نظر روحاني به عنوان رئیس انتخاب شود».
در ادامه این گزارش آمده است: «موضوعی که این دوره از انتخابات را حساستر از گذشته کرد، این است که نزديكان به دولت سعي دارند تا در این انتخابات به صورت غیرمستقیم ورود و گزینه خود را به عنوان گزینه نهایی انتخاب کنند».
در این گزارش به رابطه فامیلی یکی از گزینههای تصدی ریاست هلال احمر با رئیسجمهور اشاره شده و آمده است: «علیاصغر پیوندی یکی از چهار گزینه نهایی ریاست جمعیت هلال احمر کشورمان به شمار میآید و بر اساس شنیدهها، اقبال زیادی برای تکیهزدن بر کرسی ریاست این جمعیت دارد. اما دلیل این اقبال، سابقه کاری او نیست بلکه نزدیکی فامیلی او به رئیسجمهور است. وي كه در كارنامه خود تنها رياست بر دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي را دارد، از سوي برخي به عنوان گزينه نهايي تصدي پست رياست جمعيت هلال احمر مطرح ميشود!»
قانون ادامه داده است:«پيوندي كه هيچ سابقهاي در جمعيت هلال احمر ندارد از دو سال قبل براي حضور در آن ابراز علاقه كرده، تا جايي كه تلاشهايي نيز براي حضور در هيئت مديره استان تهران و شوراي عالي جمعيت انجام داد كه با عدم اقبال بدنه كارشناسي جمعيت مواجه شد. گفته میشود ارتباط نزدیک خانوادگی او با رئیسجمهور باعث شده است که تعدادی از نزدیکان روحاني به او این اطمینان را بدهند که از فیلترها یکی پس از دیگری عبور کند».
لیست امید، نتیجه قبیلهگرایی مدعیان اصلاحات
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «طی روزهای اخیر انتقادات زیادی از عملکرد فراکسیون امید مطرح شده است. مردمی که به این لیست رأی دادند به امید تکرار نشدن اشتباهات گذشته و حل مشکلات کشور، رأی خود را درون صندوق ریختند اما منتخبان جامعه در برآوردن انتظارات ولینعمتان خود، ناتوان بودند چراکه از سویی برخی نمایندگان، پس از مدتی، تعهد خود به اصلاحطلبان را فراموش کردند و از سوی دیگر عدم وجود برنامه منسجم فراکسیونی گونهای از سردرگمی در فراکسیون امید را درپی داشت. نقاط ضعف فراکسیون امید، ضعف کارشناسی، ضعف جدیت در کارهاست... هرچند این نمایندگان]عضو فراکسیون امید[ از سطح اطلاعات و آگاهی قابل قبولی برخوردارند اما به دلیل ضعف کار تشکیلاتی و مسامحه بیش از حد عارف، آنها نتیجه مثبتی کسب نکردند».
حمله به فراکسیون امید از سوی مدعیان اصلاحات در حالی است که نمایندگان عضو این فراکسیون را همین جماعت برگزیده و با تعریف و تمجیدهای آنچنانی همگان را به انتخاب آنان تشویق و ترغیب کرده بودند. در شرایط فعلی و به دلیل واکنش منفی افکار عمومی به عملکرد فراکسیون امید، مدعیان اصلاحات به گونهای با این فراکسیون برخورد میکنند که انگار با اعضای آن هیچگونه آشنایی ندارند!
«لیست رانتی»،«سلفی حقارت» و «زد و بند با وزرا» تنها بخشی از نتایج رفتار قبیلهای مدعیان اصلاحات و بیتوجهی به اصل شایستهسالاری است.
گفتوگوی تمدنها به جنگهای صلیبی منتهی شد!
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی به سفر و سخنرانی اخیر روحانی در سازمان ملل پرداخته و ضمن مقایسه این سفر با اظهارات رئیس دولت اصلاحات در سازمان ملل نوشت:«روحانی باید انتخاب میکرد؛ یکی را میان تهدید و گفتوگو. او از گفتوگو گفت، از تفاهم، از زبان دیپلماتیک، از جایگاه حقوقی سازمان ملل و از مردم آمریکا. این سخنرانی زبانها را به تکریم ایران گشود. سالها قبل هم چنین صحنهای را تاریخ ایران به خاطر دارد. سیدمحمد خاتمی، یکی از تاریخیترین سخنرانيهای مقامهای ایرانی در سازمان ملل را انجام داده است».
در بخشی از این گزارش آمده است:«سال ٢٠٠١، سال گفتوگوی تمدنها نام گرفت؛ اما سپتامبر همان سال به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک حمله شد و گفتوگوی تمدنها را به جنگی تبدیل کرد که دولت جورج بوش، رئیسجمهوری وقت آمریکا، از آن بهعنوان جنگهای صلیبی جدید یاد کرد».
مقایسه صورت گرفته در گزارش شرق موید این حقیقت است که واقعیتهای جهانی ورای آن چیزی است که در سخنرانیهای سیاستمداران در نهادهای بینالمللی بر آن تاکید و از آن سخن گفته میشود.
رئیس دولت اصلاحات پیشنهاد میدهد سالی به نام گفتوگوی تمدنها نامگذاری شود و در همان سال با حمله آمریکا به افغانستان و سپس عراق به گفته بوش رئیسجمهور اسبق آمریکا جنگهای صلیبی آغاز میشود و امروز نیز این سخنان تند و کند مسئولین نیست که واقعیتها را رقم میزند.
روی دیگر سکه این مقایسه آن است که بایستی به جای دل خوش کردن به خوشامد و یا ناراحتی قدرتهای جهانی از یک سخنرانی به اقتدار درونی فکر کرد، اقتداری که دشمن را از هر گونه فکری برای تعدی بازدارد.
به تنهایی از طرف همه اصلاحطلبان!
هفته گذشته محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید طی مصاحبهای گفت که جریان موسوم به اصلاحطلب برای انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی دیگر بنا ندارد با طیف یا گروهی ائتلاف کند.
در همین زمینه روزنامه اعتماد با عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگویی انجام داد. عبدی در این گفتوگو پیرامون اظهارات عارف گفته است: «طرح اين موضوع در شرايط كنوني از سوي آقاي عارف محل ايراد بود. موضوع محوري عرصه سياسي ايران نيز الان اين مسئله نيست. كسي هم نميتواند به تنهايي از طرف اصلاحطلبان چنين موضعي را بگيرد. فكر نميكنم الان بتوانيم در مورد اين قضيه به طور دقيق صحبت كنيم. اين مسئله نيازمند گذشت يك سال وقت است كه بهتر بتوان در اين مورد به تصميمگيري رسيد.»
در این باره گفتنی است که پس از اظهارات عارف –اگرچه چند نماینده با او موافقت کردند- مخالفتهای بسیاری در مورد اظهارات او صورت گرفت. بیشتر این مخالفتها ناظر به این بود که چرا او به صورت انفرادی برای مجموعهای موسوم به اصلاحطلب تصمیم گرفته است.
از مدیران پروازی دولت هم خبر دارید؟
عبدی در انتهای گفتوگو به عضوی از مجمع که به دلیل ماموریت شغلی در تهران نیست اشاره کرده و گفته است که «من نمیدانم او چطور میخواهد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت حاضر شود». در این باره باید به ایشان یادآوری کرد که جلسات مجمع هفتهای یکبار تشکیل میشود و این نهاد کار اجرایی به شکل نهادها و سازمانهای دولتی ندارد. اما همین آقایان مدعی اصلاحطلبی نسبت به فرمانداران و استانداران دولت تدبیر و امید که در استان مسئولیتشان ساکن نیستند و به مدیران پروازی معروف هستند کمترین اعتراضی نکرده و نمیکنند. در این باره باید به این نکته توجه کرد که استاندار یا فرماندار بالاترین مقام امنیتی یک منطقه یا یک استان است و حضور شبانهروزش در محدوده ماموریتش واجب است. از همین نکته میتوان به این رسید که مدعیان اصلاحطلبی برخلاف ادعاهایشان، حتی در نقد کردن نیز چقدر آمیخته سیاستورزی هستند.
نمایشگاههایی که تنها نام بینالمللی را یدک میکشند
روزنامه شرق در گزارشی به نمایشگاههای متعدد برگزار شده در شرایط پسابرجام اشاره کرده و نوشت:«این نمایشگاهها تنها نام بینالمللی را یدک میکشند».
در بخشی از این گزارش آمده است:«این روزها در شرایط پسابرجام بازار برگزاری نمایشگاههای بینالمللی صنعتی در ایران حسابی داغ است؛ نمایشگاههایی که بیشتر آنها فقط نام بینالمللی را یدک میکشند، اما نه در فرم و نه در قالب و نه حتی براساس ترکیب شرکتکنندگان بینالمللی نیستند. بهعلاوه عمده این نمایشگاهها بهجز نمایش برخی دستاوردهای محدود نه بازده اقتصادی قابل قبولی برای برگزارکنندگان دولتی یا خصوصی دارند و نه به شرکتکنندگان عمدتا داخلی خود سودی میرسانند».
در ادامه این گزارش تصریح شده است:«این نمایشگاهها که عمدتا میزبان شرکتهای دولتی یا پیمانکاران خصوصی و معدود شرکتهای مستقل فعال در این حوزه هستند، در بیشتر موارد بدون حضور جدی شرکتهای خارجی برگزار میشوند که طبیعتا حضور آنها یکی از اصلیترین دلایل برگزاری چنین نمایشگاههایی است. شرکتهای ایرانی شرکتکننده نیز خارج از روالهای بوروکراتیک عمدتا نه بهدرستی میدانند چرا باید در چنین نمایشگاههایی شرکت کنند و نه واقعا آمادگی شرکت در نمایشگاههاي داخلی یا خارجی را دارند».
گفتنی است پس از توافق برجام روزنامههای زنجیرهای و نیز مدعیان اصلاحات همواره به آمد و رفت شرکتها و هیئتهای خارجی به ایران به عنوان یکی از موفقیتهای برجام استناد میکردند که با گذر زمان امروز مشخص شده است که این هیئتهای خارجی هیچ آوردهای نداشته و تنها صفحات روزنامههای بزککننده برجام را پر میکنند.
بلعیدن شدن سود کارخانهها به وسیله بهره تسهیلات بانکی
این روزنامه ادامه داد: «برخی بررسیها از صورت مالی این کارخانه، نشان میدهد که میزان بالای بهره تسهیلات بانکی، تقریبا همه سود عملیاتی کارخانه را میبلعد. با وجود رشد شاخصهای اقتصادی، سوددهی و تولید هنوز به آن میزانی نرسیده که هم از پسِ سود سنگین بانکها برآیند و هم مطالبات معوق و جاری کارگرانشان را پرداخت کنند. کارفرمایان مجبورند برای ادامه کار کارخانهها، سود کارشان را به بانکهایی که به آنها وام دادهاند، تقدیم کنند.»