چرا هتاکی میکنند؟!
پژمان کریمی
ظرف دو هفته گذشته، طیف خاصی از بدنه سینمای کشورمان، ضمن هتاکی به سازنده فیلم «ماجرای نیمروز»، این اثر را سخیف و سطحی ارزیابی کرد و نسبت به سانسور و تحریف واقعیت در این اثر، اعتراض نمود!
اما...موضوع «ماجرای نیمروز» چیست؟
بطور خلاصه؛ در این فیلم، فعالیت براندازانه و جنایات منافقین در دهه 60 و از جمله انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به شکلی ساده و روشن هدف اشاره قرار میگیرد.
پرسش این است:
یک- آیا گروهک منافقین در پی سرنگون کردن جمهوری اسلامی ایران بود یا خیر؟
دو- آیا این گروهک در کنار سایر گروهکهای ضد انقلاب، برای رسیدن به هدف خود، با بمبگذاری در نقاط و اماکن عمومی، ترور ناجوانمردانه مردم، بانی شهادت 17 هزار شهروند ایرانی بیگناه است یا خیر؟
سه - آیا در دهه 60 تا بهار 1382 منافقین نقش ستون پنجم حزب بعث و ارتش متجاوز صدام حسین را بازی کردند یا خیر؟
چهار- آیا گروهک منافقین، همدوش ارتش متجاوز بعثی علیه مدافعان کشورمان و مردم ایران جنگید یا نجنگید؟
پنج- آیا منافقین، از 1382 تا به امروز در قالب جاسوس ، در خدمت سیا و موساد و دولتهای معاند با ایران بودهاند یا نبودهاند؟
شش- آیا گروهک یاد شده، علیه فعالیت علمی ایرانیان- مانند فعالیت هستهای صلحآمیز- در مجامع بینالمللی سندسازی کرده است یا خیر؟
هفت- آیا منافقین، از گروهکهای تکفیری به عنوان دشمنان اسلام و ایران، حمایت نکردهاند؟ آیا شش سال پیش برای همکاری نظامی (در واقع تروریستی) با مثلا گروهک تکفیری- صهیونیستی ارتش آزاد سوریه، اعلام آمادگی کردند یا نکردند؟
خب!...پاسخها روشن است! چه کسی میتواند بگوید منافقین همداستان با دیکتاتور خونآشام بعثی نبودهاند؟ یا بمبگذاریها و ترور؛ شالوده فعالیت منافقین را تشکیل نمیداده و نمیدهد؟
بخشی از ماهیت گروهک یاد شده، در «ماجرای نیمروز» بازگو شده و به تصویر در آمده است.
باید پرسید: به واقع بهزعم هتاکان نسبت به فیلم، چه واقعیتهایی هدف سانسور و تحریف قرار گرفته است؟ از «نگفتن» و «حذف چه مفهوم و رخدادی» برافروخته شدهاید؟ چرا واضح شرح نمیدهید و پردهپوشی میکنید؟
نگارنده پیشتر در یادداشتی نوشت که «پسر سرکرده نفاق در خانه زعفرانیه، بهدست پاسداری با نام دهنوی از برابر گلولههای منافقین نجات پیدا کرد و در این مسیر، پاسدار فداکار به شهادت رسید. اما این رخداد در فیلم دیده نمیشود. برخی هم از برجسته نشان ندادن چهره و نقش شهید لاجوردی دادستان وقت تهران در اثر، گلهمند بودند.» اما هیچیک از این دو نکته، هدف نقادی و اعتراض طیف خاص قرار نگرفته است.
نقد و اعتراض طیف هتاک و معترض به چیست؟
پاسخ ساده است: افشای ماهیت گروهک منافقین و تاکید بر تفکر و مشی تروریستی حاکم بر آن! و گرنه طیف هتاک و معترض، میتوانست بهصورت مصداقی نقاط ضعف را مودبانه و مبتنی بر آداب نقادی بیان کند.
حالا؛ چرا این کار را نکرد؟ چون واهمه دارد آشکارا «تروریست خواندن منافقین» را یک ضعف توصیف کند.
برای همین «کلیگویی» میکند و «ادعاهای بیسند» ارائه میسازد و ابهامآفرینی می نماید! با دولتی خواندن فیلم، در پی سرکوب فحوا و کاهش تاثیر آن است!
سرکرده طیف هتاک و معترض « ج.پ» که خود برآمده از سینمایی با پشتوانه سرمایه دولتی است، سال 88 در زیر زمین خانهاش در حال مستند نمایی علیه نظام دینی برای تلویزیونهای دولتی خارجی و معاند، دستگیر میشود.
این فرد مخالف «ماجرای نیمروز» است!
یا زنی بازیگر که بدون ارائه سند و بدون داشتن شان علمی و تاریخی، تاکید میکند «ماجرای نیمروز» سطحی بوده است.
این طیف با ماهیت سکولار، دقیقا و عامدا و آگاهانه در مقام دفاع از منافقین قرار گرفته است. منسوبان به این طیف منحوس میگویند:
«منافقین تروریست نبودهاند! آنها جماعتی بودند که گول خورده و بودند و نباید اعدام میشدند. آنها سرمایههای کشور بودهاند و...»
آیا تفکری که به بهانه حقوق بشر و الزامات دموکراسی به حمایت از مشتی تروریست همت میکند، در واقع تروریستها را در موضوع» جرم و جنایت» محق جلوه نداده است؟
آیا همین تفکر و طیف منسوب بدان، جاسوسی و قتل و بمبگذاری را از کارنامه منافقین سانسور نکرده است و واقعیت دهه 60 و گروهک نفاق را تحریف ننموده است؟
نکته دیگر!
نگارنده با کارگردان فیلم هدف بحث، نه خویشاوندی دارد و نه برخوردی! اما همین قدر میدانم که ناسزاگوییها نسبت به وی، بخشی بخاطر حسادت و بخش بزرگی به دلیل، افشای جنایتهای گروهک نفاق بدست وی است! البته این انتقاد را هم به او داریم که وی بطرز ناشیانهای مرعوب فضاسازیها و اهانتها شده است.
قطعا او نباید توضیح دهد که چرا فیلمی برای مردم و انقلاب ساخته است. دیگران باید بابت بیاعتناییشان به تاریخ کشور خود و انقلاب و باورهای الهی ایرانیان
توبیخ شوند.