اقتصاددان حامی روحانی:
آمار اشتغالزایی دولت با واقعیتهای اقتصادی کشور همخوانی ندارد
یک اقتصاددان حامی دولت بااشاره به رکود عمیق اقتصادی و اعلام ایجاد یک میلیون شغل در بهار سال جاری گفت: اینکه دولت با توجه به رکود عمیقی که در آن به سر میبریم چنین آماری را برای سه ماهه اول سال که تقریبا بیست روز از ماه اول آن در تعطیلی بوده است را اعلام میکند، با واقعیتهای اقتصادی کشورهمخوانی ندارد.
حسین راغفر با ابراز تعجب از گزارش مرکز آمار مبنی بر ایجاد یک میلیون شغل در سه ماه اول سال جاری به قدس آنلاین گفت: مسلما هیچ شواهدی دال براینکه چنین اتفاقی در کشور رخ داده باشد وجود ندارد.
وی افزود: چنانچه با نگاهی به وضعیت صنعت کشور متوجه عدم صحیح بودن این آمارها میشویم چرا که در بخش صنایع کشور یا بخش حمل و نقل و ساختمان سازی که مهمترین حوزه در ایجاداشتغال محسوب میشوند هیچ رونق و تحرکی ایجاد نشده که منجر به افزیشاشتغال شده باشد تا براساس آن بتوان به آمارهای ایجاداشتغال اعتماد کرد.
این اقتصاددان در خصوص رکود حاکم بر صنایع کشور بیان کرد: چگونه میتوان در سه ماه اول سال ۹۶ یک میلیون شغل ایجاد کرد در حالیکه صنایع تولیدی؛ ساختمان سازی و سایر موارد کاملا در رکود هستند. آیا وقتی شاخصهای اقتصادی رشد چشمگیری نداشتهاند میتوان مدعی شد در طول سه ماه یک میلیون شغل ایجاد شده است؟
راغفر درخصوص افزایش شاخصهای اقتصادی مربوط به تولید نفت خام افزود: هر چند همه پذیرفتهاند که در برخی بخشها رشد صورت گرفته است اما این رشد در بخشهای سرمایه بری چون نفت و گاز بوده که نه تنها منجر به ایجاداشتغال بیشتر نشده بلکه فقط با فروش و افزایش تولید منجر به رشد اقتصادی شده است.
وی با اعلام تردید نسبت به آمار ایجاد یک میلیون شغل در سه ماهه اول سال جاری تصریح کرد: متاسفانه علی رغم آمارهای عجیب ارائه شده باید گفت بسیاری از بخشهای اقتصادی و صنعتی کشور همچنان با رکود مواجه است و آنگونه که انتظار میرفت نتوانستهاند به رشد قابلقبولی دست یابند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) اضافه کرد: یقینا بخشهایی چون صنایع و ساخت و ساز کهاشتغال زیادی نیز در این دو بخش ایجاد میشود کماکان با رکود عمیقی مواجه هستند. بنابراین نمیتوان انتظار داشت در چنین رکود عمیقی چنین رقم بزرگی در آماراشتغال آفرینی کشور ایجاد شده باشد.
راغفر سپس گفت: از این رو بنده به عنوان یک کارشناس اقتصادی در این ارقام واعداد تردید دارم چرا که تا زمانی که مشخص نشود کدام یک از زیرساختهای لازم برایاشتغال زایی ایجاد شده مخاطب همچنان دراین آمارها تردید میکند.
وی افزود: اینکه دولت با توجه به رکود عمیقی که در آن به سر میبریم چنین آماری را برای سه ماهه اول سال که تقریبا بیست روز از ماه اول آن در تعطیلی بوده است را اعلام میکند، با واقعیتهای اقتصادی کشورهمخوانی ندارد.
این اقتصاددان حامی دولت روحانی ادامه داد: دولتها هیچ گاه از ظرفیتهای اقتصادی کشور به خوبی استفاده نکردهاند و تمامی رکود ایجاد شده ناشی از عدم استفاده بهینه از ظرفیتهای اقتصادی کشور است. حتی اگر از ظرفیتهای اقتصادی استفاده شود به عموم مردم تعلق ندارد بلکه به گروههای خاصی تعلق میگیرد!
راغفر با بیان اینکه شاخصهای اقتصادی نشان میدهد عملا هیچ تغییری در جهتگیریها ونشانههایی برای تغییر جهتگیریها وجود ندارد، گفت: بنابراین مادامی که این جهت گیریها به سمت مطلوب هدایت نشود نمیتوان به ایجاداشتغال امیدوار شد؛ مگراینکه معجزه اقتصادی صورت گرفته است که مردم از آن بیخبرند و شریک آن معجزه نیستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) در پایان با اشاره به اخبار منتشر شده درخصوص تعطیلی بنگاههای اقتصادی خاطرنشان کرد: اخبار رسانهها و شواهد موجود بیانگر آن است که وضعیت اقتصادی قابل قبولی نداریم که بتوان با تکیه برآناشتغال ایجاد کرد؛ از سوی دیگر هر روز از اخبارگزارش تعطیلی بنگاههای اقتصادی به مردم اعلام میشود از این رو باید گفت آمارهای اعلام شده با تعطیلی بنگاههای اقتصادی تفاوت فاحشی دارد.
4/5 میلیون فارغ التحصیل بیکارند
4/5 میلیون نفر از فارغ التحصیلان دانشگاهی به دلایلی مانند ادامه تحصیل و تراکم در برخی رشتهها در وضعیت بیکاری به سر میبرند.
به گزارش تسنیم، بحث بحرانی شدن بیکاری موضوعی است که همواره مورد نقد کارشناسان اقتصادی قرار میگیرد. جمعیت دارای تحصیلات عالی بعد از انقلاب 14 برابر شد که این میزان برای مردان حدود 10برابر و برای زنان 23 برابر است؛ اما ظرفیتهای بازار کار به عقیده کارشناسان اقتصادی و بازار کار نه تنها پیشرفت چندانی برای پذیرش سیل متقاضیان کار نداشته، بلکه در مواردی پسرفت نیز داشته و آمارها حکایت ازبیکاری حدود 4/5 میلیون نفری فارغ التحصیلان بیکار دارد. اما دلایل بحرانی شدن بازار کار تحصیل کردهها چیست؟
یکی از دلایل بیکاری فارغ التحصیلان مربوط به این است که جامعه برای جستجوی بهتر کار از سطح تحصیلات کاردانی در دهه 60 به سمت تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در دهه 90 حرکت کرده است. این مسئله علاوه بر اینکه سطح توقعات جامعه از کار واشتغال را تغییر میدهد، شاغل شدن افراد را پیچیدهتر میکند که خود دلیلی بر بروز بحران بیکاری برای فارغ التحصیلان است.
طی یکی دو دهه گرایش شدیدی به برخی رشتهها مانند بازرگانی، حقوق، مهندسی، رشتههای گروه بهداشت و پزشکی، کشاورزی، کامپیوتر، دامپزشکی، علوم تربیتی و... شکل گرفت که نتیجه آن انباشت تقاضا برای کار برای فارغ التحصیلان این رشتهها، دشوارتر شدن ورود به بازار کار و در نتیجه دامن زدن به بیکاری کارجویان جوان است.
همچنین، آمارها نشان میدهد تمایل به تحصیل در برخی از این رشتهها به صورت تصاعدی و چشمگیر افزایش یافته است. به عنوان نمونه متقاضیان تحصیل در رشتههای گروه بهداشت و پزشکی 17 برابر شده، اما آیا بازار کار برای همه این افراد جا دارد؟
گفتنی است، با وجود بیمیلی بیشتر فارغ التحصیلان به تحصیل در برخی رشتهها مانند زیرگروههای خدماتی، اما نرخ بیکاری افراد فارغ التحصیل در این رشتهها از سال 65 تا 90 کاهش یافته و در سالهای گذشته این رشتهها از بازار کار بهتری برخوردار شدهاند. بنابراین نامتوازن بودن تحصیل در رشتههای مختلف نیز دلیلی بر مسئله دار شدناشتغال کارجویان درس خوانده است.
برخی گروههای تحصیلی مانند کشاورزی، دامپزشکی و علوم تربیتی دارای بالاترین درصد از بیکاران هستند که دلایل گوناگونی دارد. اساسا در ایران، هیچگونه پایش و تحقیقی از وضعیت بازار کار رشتههای دانشگاهی توسط دولت و یا خود دانشگاهها صورت نمیگیرد و افراد بدون هرگونه اطلاعی از بازار کار آینده رشتههای تحصیلی، وارد دانشگاهها میشوند. متاسفانه در حال حاضر، هیچگونه بانک اطلاعاتی قابل اعتنایی از وضعیت بازار کار، نیازها، وضعیت جذب دانشجو، آینده شغلی کارجویان و اطلاعات مهم و کلیدی از این دست وجود ندارد و انتخابها باید با چشمانی بسته انجام شود.
نرخ مشارکت اقتصادی افراد دارای تحصیلات عالی از 68/9 درصد در سال 65 به 48 درصد در سال 90 کاهش یافته که معنای آن سرگشتگی و بیبرنامگی درصد قابل توجهی از افراد تحصیل کرده درباره آینده خود است.بیکاری افراد دارای تحصیلات عالی در فاصله سالهای 65 تا 90 به میزان چهار برابر شده است؛ با این حال دانشگاهها همچنان به روند جذب دانشجو ادامه میدهند و اگر قرار است دانشگاهها به روال رقابتی جذب دانشجو ادامه دهند، یکی هم باید برای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاهها، برنامه ریزی کند به نحوی که یا پذیرش میلیونی دانشجو تا چند سال متوقف شود و یا اینکه فرصتهای جدید شغلی برای ورود افراد به بازار کار فراهم شود.