نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
توجیه تحریمها و فشارهای آمریکا با سایه خیالی جنگ
روزنامه اعتماد در شماره روز پنج شنبه در گزارشی به اما و اگرها و احتمالات و سخنانی که این روزها پیرامون کابینه دوازدهم مطرح است پرداخته و نقل قولهایی از وزرای دولت یازدهم آورده است.
در بخشی از این نوشتار آمده است: «ديدار فرماندهان ارشد سپاه با حسن روحاني از ديگر موضوعاتي بود كه جداي از استمرار حضور واعظي در دولت بعدي، مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت. واعظي گفت: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يك نهاد انقلابي در ايران است و همواره دولت و همه نظام نگاهشان به سپاه به عنوان يك نيروي انقلابي مخلص بوده است.»
این گزارش در ادامه به نقل از واعظی آورده است: «البته بهطور طبيعي ممكن است در شلوغي انتخابات حرفهايي هم زده شود كه بايد آنها را تمام شده بدانيم، زيرا اگر قرار باشد دولت چهار سال كشور را اداره كند مگر ميشود هماهنگي و همكاري بسيار نزديكي بين دولت وسپاه نباشد؟ ما وظيفه خود ميدانيم هر طور كه ميتوانيم به سپاه كمك كنيم و انتظار و نياز هم داريم كه سپاه به دولت كمك كند، لذا فكر ميكنم اين ديدارها اتفاقات طبيعي بعد از انتخابات است كه رقابتها كنار گذاشته ميشود و رفاقتها براي كار در كشوري كه اطرافش اين همه ناامني است، شروع شود. سپاه خط مقدم جبهه است و دولت با تمام وجود از سپاه پشتيباني ميكند.»
فارغ از اینکه دیدار آقای روحانی با چند تن از فرماندهان ارشد سپاه، تصویری از همدلی را منتشر کرد و بیتردید هر قدر همدلی، دوست شادکن است، اختلاف موجب دشمن شاد شدن است و باید از اصل چنین اتفاقی استقبال کرد و آن را به فال نیک گرفت، اما نکتهای مطرح است، چنانکه وزیر محترم گفته «در شلوغی انتخابات حرفهایی هم زده شد!» آیا شایسته است که کسانی که در ردههای بالای قوه مجریه قرار دارند علیه بنیه دفاعی دولت و کشورشان موضع بگیرند؟ واقعا شلوغی انتخابات توجیه درستی برای آن گفتههاست و آیا همین شلوغی برای نامزدهای دیگر نبود؟
دایههای مهربانتر از مادر!
در هفته گذشته، طرح جامع تحریمهای ایران در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد. کارشناسان این تحریم را جامعترین بسته تحریمی آمریکا علیه ایران در طول تاریخ مینامند و از آن با عنوان سیاه چاله تحریم یا مادر تحریمها یاد میکنند. با اینکه این «مادر تحریمها» به اذعان رئیس جمهور ایران و دیگر مقامات نقض برجام است روزنامه آفتاب یزد در نقش دایه مهربانتر از مادر ظاهر شده است!
این روزنامه در واکنش به این اقدام در گزارشی نوشت: «این تحریمها از گذشته بود و آنچه در کنگره به تصویب رسیده است به معنای نقض برجام نیست اما در ماده26 برجام به این امر اشاره شده است که آمریکا باید شرایطی فراهم کند که وضعیت اقتصادی و مبادلات ایران بهبود یابد، آنها قرار بود شرایط را برای مناسبات تجاری ایران فراهم کنند و صحبتی از تحریمهایی به این نحو در ساختار برجام نبود.
واکنش دوپهلوی این روزنامه زنجیرهای در حالی است که تحریم S722 که توسط مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد، علاوه بر آنکه صراحتاً نقض بندهای ۲۶، ۲۸ و ۲۹ برجام و بند 3 و 5 ضمیمه B قطعنامه 2231 شورای امنیت است، براساس دستور اجرایی ۱۳۳۸۲ سال ۲۰۰۵ رئیس جمهور وقت آمریکا علیه ایران به بهانه «هستهای» بنیان گذاشته شده است.
در حال حاضر نه تنها تحریمهای قبلی (حتی هستهای؛ مانند تحریم U-turn) سر جای خود باقی ماند بلکه تحریمهای بیسابقه؛ شدید و جدیدی در عصر پسابرجام علیه ایران تصویب شد، با این تفاوت که دیگر بخش زیادی از توان هستهای را از دست دادهایم و همزمان تحریم هم میشویم.
این در حالی است که قرار بود براساس وعده و وعیدهای فراوان دولتمردان و رسانههای حامی دولت، «فتحالفتوح برجام»! دو دستاورد اصلی در پی داشته باشد. اولی لغو بالمره تمامی تحریمها در روز اجرای توافق(یعنی دی ماه ۹۴) و دومی گشایش اقتصادی برای عموم مردم.
سهمخواهی ممنوع
مدعیان اصلاحات در روزها و ماههای گذشته همزمان که به دنبال سهم خواهی از رئیس جمهور برای کابینه دوازدهم بودهاند این سهم خواهی را با لطایفالحیل فراوان منکر شده بودند، با این وجود روزنامه زنجیرهای شرق در شماره پنجشنبه گذشته طی یادداشتی به قلم تابش از اعضای فراکسیون امید مجلس سهم خواهی را ممنوع اعلام کرد!
در بخشی از این یادداشت آمده است: آنچه همه جریانهای سیاسی کشور باید به آن توجه داشته باشند، تعهد شخص رئیسجمهور به مردم و حقی است که براساس رأی اکثریت، در چینش کابینه دارد. سهمخواهی با هر عنوان و با هر توجیهی انجام شود، اگرچه از سوی دکتر روحانی پذیرفته نمیشود اما میتواند فضای سازنده فعلی را دچار مشکل و فشارهایی بر دکتر روحانی وارد کند.
سایه خیالی جنگ
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی ضمن اذعان به هم سویی خطرناک علیه ایران به مقایسه ترامپ با اوباما پرداخته و رئیس جمهور سابق آمریکا را عالم و ادیب خواند!
نویسنده در یادداشت خود آورده است: «فکر میکنم سیاستمردان آمریکا از کارهای غیرعادی و از رفتار متفرعنانه و درعینحال عامیانه ترامپ خسته شدهاند. زبان انگلیسی کودکانه او در مقایسه با سخنوری عالمانه و بلاغت ادبی اوباما، برایشان مایه سرشکستگی است. رفتارهای کاسبکارانه، اهمیتندادن به اصول اخلاقی در سیاست و دروغگویی بیپروا و طفرهرفتنها و انکارهای سخنان پیشین خودش، برای سران هر دو حزب بزرگ آمریکا حیرتانگیز است.»
تلاش زنجیرهایها برای بزک کردن دولتهای گذشته آمریکا در حالی است که اوباما رئیس جمهور پیشین این کشور که مدعیان اصلاحات او را مودب، ادیب و عالم میخوانند ضمن حمایت از فتنه 88 به زعم خود تحریمهای فلجکننده علیه ایران را طراحی و به اجرا گذاشت و راهی که امروز ترامپ میرود، زیرسازی آن در دولت اوباما انجام شده است.
نویسنده در ادامه یادداشت خود ایران را از هرگونه واکنش به حملات دولت آمریکا بازداشته و نوشته است: «به موجب اسناد ویکیلیکس که بعدا به تأیید مقامهای سیاسی آمریکا نیز رسید، عربستان سعودی و متحدانش از سالها پیش به آمریکا فشار میآورند و اصرار دارند که آمریکا ایران را بمباران کند و «سر مار را به سنگ بکوبد». اکنون رئیسجمهور، ارتشیان و کنگره آمریکا نیز دراینباره به توافق و تفاهمی رسیدهاند که تصویب تحریکآمیز تشدید تحریمها علیه ایران، درواقع نوعی کمینکردن برای آزمودن واکنش ایران است تا شاید بهانهای برای شلیک دست دهد؛ شلیک فاجعهآمیزی که اسرائیل و حامی بزرگ آن را به شادمانی وا میدارد.»
در مورد «سایه جنگ» که توسط رسانههای فارسی زبان خارجی به داخل کشور تزریق شد نکتهها و حرفهای بسیاری گفته شده است. آمریکا در عراق و افغانستان وارد شد اما در باتلاقی گیر افتاد که هنوز با تبعات آن درگیر است. عراق و افغانستان در آن دوره در بدترین شرایط ممکن بودند اما آمریکا در همانجا نیز زمین گیر شد چنانکه صاحب نظران غربی گفتند آمریکا اسیر سیاست منطقهای ایران شد و عراق را از صدام گرفت و ناخواسته به ایران سپرد. در همان برهه که شرایط از همیشه مهیاتر بود به ایران حمله نشد اما در این سالها گویا هنوز سایه خیالی جنگ تنها از میان مدعیان اصلاح طلبی قربانی میگیرد! قربانیان خوش باوری و تهدیدهای پوچ رسانه ای!
آدرس غلط حامیان برجام
حامیان دولت در روزهای اخیر و به دنبال تصویب طرح جامع تحریمهای ایران در مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا، برای فرار از مسئولیت و پاسخگویی متناسب در قبال این تحریمها، دست به مغالطه و عوام فریبی زدهاند.
روزنامه ایران روز پنج شنبه در سرمقاله خود نوشت: «تحریمهای جدید مجلس نمایندگان آمریکا در حالی علیه ایران به تصویب رسیده است که این بار موضوعاتی غیرهستهای از جمله برنامه موشکی ایران، ادعای حمایت از تروریسم و مباحث مربوط به حقوق بشر بنای این تحریمها قرار گرفته است. یعنی مسائلی که بارها طرفهای توافق هستهای تلاش کردند مذاکره درباره آنها را در قالب گفتوگوهای هستهای بگنجانند اما با مخالفت ایران روبهرو شدند.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «وقتی طرف مقابل به بهانه موضوعات غیرهستهای، تحریمهای جدیدی را تصویب میکند، ایران هم در واکنش اقدامات واکنشی خود را خارج از چارچوب برنامه هستهای در دستور کار قرار دهد. یعنی تحریمهای غیرهستهای آمریکا با اقدامات غیرهستهای ایران مواجه شود.»
باید توجه کرد که تحریمهای جدید آمریکا «به بهانه» برنامه موشکی، تروریسم و حقوق بشر تصویب شده نه اینکه موارد تحریم به این موضوعات خلاصه و محدود باشد. از این رو، این طرح که از آن به عنوان «جامعترین زیرساخت تحریمی» یا «مادر تحریمها» یاد میشود، دست آمریکا را برای تحریمهای هستهای نیز باز میگذارد. حتی این تحریمها صراحتا نقض بندهای 26، 28 و 29 برجام و بند 3 و 5 ضمیمه «ب» قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است. اما حامیان دولت و مدعیان اصلاحات با مغالطه اینطور جا میزنند که طرح جامع تحریمها، موارد غیرهستهای را در بر میگیرد! و به همین دلیل ربطی به برجام ندارد و نباید آن را نقض برجام تلقی کرد!
«محرمانگی تجاری» قرارداد توتال!
روزنامه ایران مصاحبهای با حسینعلی امیری، معاون پارلمانی دولت را منتشر کرده است. وی درباره قرارداد بحث برانگیز توتال میگوید: «برخی از نمایندگان راجع به محرمانه بودن این قرار داد سؤال داشتند در حالی که محرمانگی در چنین قراردادهایی به هیچ وجه محرمانگی سیاسی و امنیتی نیست بلکه منظور محرمانگی تجاری است و در همه جای دنیا نیز اسرار اقتصادی و تجاری شرکتها و کشورها در قراردادها حفظ میشود تا به منافعشان آسیب نرسد و این عرف تجارت است.»
امیری همچنین اظهار داشت: «محرمانگی در قراردادهای تجاری با محرمانگی امنیتی و سیاسی متفاوت است... متأسفانه این رسانه احتمالا از روی بیاطلاعی و ضعف دانش با حذف کلمه «تجاری» از عبارت «محرمانگی تجاری» تلاش کرد، این گونه القا کند که دولت مثلا در قراردادهای نفتی مردم را محرم نمیداند.»
معاون پارلمانی دولت مدعی محرمانگی تجاری قرارداد توتال است و آن را عرف تجارت میخواند. باید پرسید آیا مجلس و نهادهای نظارتی هم نامحرم هستند که حاضر نیستید متن قرارداد را برای بررسی در اختیار نمایندگان قرار دهید؟ آیا حضور تیم کرسنت در وزارت نفت دولت یازدهم با وجود بیتوجهی به منافع و مصالح ملی از سوی دست اندرکاران و امضاء کنندگان قرارداد کرسنت و محکومیت ایران به پرداخت جریمه 18 میلیارد دلاری، امضای قرارداد با توتال با وجود سابقه بدعهدی و پرداخت رشوه از سوی این شرکت و تلاش برای محرمانه نگهداشتن مفاد قرارداد، شواهد و قرائنی برای خسارتهای سنگین مجدد حاصل از انفعال و تساهل این تیم نیست؟