درست اما دیر (نگاه)
محمدهادی صحرایی
« آمریکا نمیتواند مروج حقوق بشر، قانونگرایی، ثبات و امنیت در جهان باشد. کسی که خودش دارای ثبات نبوده، به قوانین و مقررات احترام نگذاشته و به امضای خودش پایبند نیست، نمیتواند دیگران را دعوت به ثبات، امنیت و آرامش کند. حضور آمریکاییها در منطقه موجب تشدید اختلافات و درگیریهاست. باید هوشیار باشیم تا در دام آنها نیفتاده و در زمین آمریکا بازی نکنیم. مطمئناً اگر آمریکاییها بخواهند تحریمهایی را تحت هر عنوان و بهانه علیه ما اعمال کنند، ملت بزرگ ایران پاسخ مناسب به آنها داده و نسبت به مصوبات کنگره، مجلس شورای اسلامی نیز متقابلاً مصوباتی خواهد داشت. از تخلفات آمریکا نمیگذریم و در برابر آنها میایستیم. نباید تحت تأثیر توطئههای آمریکا قرار بگیریم. جمهوری اسلامی ایران همواره نسبت به تعهدات خود پایبند بوده و خواهد بود. امروز یکی از توطئههای آمریکاییها این است که به گونهای برخورد کنند که ایران بگوید دست از تعهدات خود برداشته و به امضای خود متعهد نیست. این، توطئه اخیری است که آمریکا طراحی کرده و به اعتقاد من هرگز موفق نخواهد بود و ... .»(۱)
این سخنان معترف به بدعهدی و بیثباتی آمریکا که دم از مقابله به مثل با کدخدا - البته از جانب مردم و مجلس- میزند سخن دلواپسان لرزان و ترسانی که مدتها رئیسجمهورمان به آنها کشیده میکشید و آنها را به جهنم حواله میکرد نیست. سخن بزدلان سیاسی، دنیاندیدهها، اقلیت کوچک و تندرو که علیه دولتِ اعتدال عملیات میکنند، عصرحجریها، هراسانها، کارخراب کنها، تفرقه افکنهایی که زندگیشان در تفرقه است نیست. سخن آن بیسوادان سیاسی که به گفته روحانی از سیاست چیزی نمیدانند یا کاسبان تحریمند نیز نیست. این سخن سخن رئیسجمهور فعلی است که چهارشنبه قبل در جلسه هیئت دولت ایراد کرد. سخنانی که درمعرفی بدجنسی و بیثباتی آمریکا و دولتمردانش کاملا درست ولی بسیار دیرهنگام است و میشد بدون صرف هزینهها و فرصتهای گزاف و با استفاده از تجربه ارزشمند انقلاب اسلامی و انقلابیون و سیاستمداران کاربلدی که با اعتماد به نفس و اطمینان به مردم خود، کدخداپرستی را در جهان منقرض نموده بودند به افتخارات ادامه داد و کشور را به ثبات و قلهها رساند.
سخنان رئیسجمهور پس از سخنان ظریف و دیگرانشان، اعتراف بزرگ و دیرهنگام به اشتباهی است که چهار سال سرمایه مادی و معنوی و عمر ملت بزرگ ایران را به هدر داد. تمرکز عجیب دولت بر پرونده هستهای که تقریباً به تعطیلی سایر وظایف و خدمات دولت منجر شد و بیتوجهی به نصایح و توصیههای اندیشمندان و متخصصان و توهین و تحقیر هرآنچه و هرآنکه باب میل دولت نبود کار را به اینجا رساند که میبینیم. اگر قرار بود که هستهای تعطیل شود و دانشمندان اخراج شوند و رآکتورمان سیمان شود و تحریمها بماند و تمدید و تشدید شود و پولی نیاید، چه نیازی به ژنرال نامیدن معمولیها و نشان افتخار دادن به آنها بود، یک سرباز بیتجربه هم میتوانست چنین بکند. چه ساعتها و روزها که در دولت قبل نوبت به نوبت دولتمردان در صدا و سیما و رسانههایی که به وفور در اختیار داشته و دارند میگفتند» تمام تحریمهای موشکی، بانکی، نفتی و ... بالمره برداشته میشود.» میگفتند « امضای کری اطمینان بخش است» میگفتند « صحبت کردهایم که اداره نظارت بر داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا به طرفهای معامله با ایران نامه آرامش بخش بدهند.» و ... و هزار وعده خوبی که یکی وفا نشود.
دردآور آنجاست که پس از آن همه هزینه که گفته شد، زمانی از شکست ارابه تحریمها سخن گفته شد که مسئولین آمریکایی به معترضان داخلی خود میگفتند سازمان تحریمها علیه ایران عملاً شکست خورده بود و تحریمها اثری در زندگی مردم داشت و ما با برجام، تحریمهای نیمه جان را زنده کردیم. رنجآورتر اینکه پس از آن همه هزینه، امروزه آمریکای مزور، ایران را به صورت زمانبندی شدهتر تحریم میکند. دستبرد به اموال ایران در آمریکا و لوکزامبورگ، حراج آثار باستانی ایران، جلوگیری از ورود ایرانیان به آمریکا- حتی نماینده همین دولت در سازمان ملل-، مصادره برج بنیاد علوی و ... و از همه اینها عجیبتر سکوت شرمآور شرکای اروپایی است که برخلاف گفته رئیسجمهور محترم، در تقسیم کاری حرفهای، لات بازی و خُل بازی را به ترامپِ روانی سپردهاند و خودشان تنها ابراز تأسف میکنند و گاهی برای فریب، شرکتهای بدحسابی چون توتال را برای قراردادهایی رؤیایی به ایران میفرستند یا صنایع دسته چندم و هواپیماهای مرجوعی خود را به ایران حواله میدهند. آیا این جنتلمنیزه کردن سیاست چماق و هویج نیست؟
رئیسدولت محترم که در رودربایستی با به ظاهر شرکایش در همان جلسه میگوید «خوشحالیم که تا امروز شرکای ما در 1+5 با قدرت برای حراست از برجام ایستادگی کردند» بفرماید که چه ایستادگی عملی و مؤثری انجام دادهاند که بتواند دیوانگی ترامپ را متوقف کند؟ آیا اظهار تأسف الکی و محکوم کردنهای مسخره، ایستادگی است؟ جناب روحانی که هراز گاهی با سلیقه خود به تاریخ اسلام میپردازد بفرماید که پیامبر با پیمان شکنی مشرکان مکه چه کرد؟ خداوند متعال در آیه 12سوره توبه در برابر پیمانشکنی دشمنان چه میگوید؟ این سیاست دشمن اروپایی است که پای ما را در تله برجام انداخته و اکنون که گرگ یانکی، گوشت و استخوانمان را به دندان میکشد، به جای کمک کردن به ما یا رماندن گرگ یا بازکردن تله، با اطوارهای دیپلماتیک ما را در رودربایستی بگذارد که مبادا برجام را بشکنید و مبادا تله را باز کنید که این سندی حقوقی است. آیا با نقض روح و جسم، در قوطی برجام چیزی مانده است که آنها با قدرت از آن حراست میکنند و اگر حراست نکنند دیگر چه اتفاقی میشود بیفتد؟
آیا در آن زمان که گروهی تازه به دولت رسیده تمام داشتهها و انباشتههای دولتهای قبل را از سانتریفیوژ تا کیک زرد تا آب سنگین تا اقتدار تا عزت پاسپورت و ... را تقدیم دشمن کردند و آنچه را که نتوانستند، با سیمان انباشتند تا خیال کدخدا راحت شود، گفته نشد که آمریکا بدعهد است؟ گفته نشد که پس از آنکه با آنها دست دادید انگشتانتان را بشمرید مبادا کم شده باشد؟ داستان دست چدنی و دست کش مخملین را یادتان هست؟ پیش شرطهای حکیمانه و 9 گانه اجرای برجام و به آمریکا بدبینم را به خاطر دارید؟ اسب زین شده و افسار پاره را چه؟ چه خواستیم و چه شد؟ چه دادیم و چه گرفتیم؟ اگربه همین اندازه که وقت سر برجام گذاشتید به جوانان میپرداختید الان نه مجرد و نه بیکار و نه بیخانه داشتیم؟ اگر به صنعت خودرو پرداخته بودید الان خود کدخدا برای خرید از شما سر از پا نمیشناخت؟ اگر به فکر کشاورزی بودید الان تمام کشور را گندم و جو و برنج گرفته بود و.... مثل صنعت نقطه زن موشکی، که گروهی به خاطر رأی با دست پس زدند و بعد از پیروزی و حیرت دشمن و حظّ مردم، با پا پیش کشیدند.
نکته آخر اینکه در مراسم نماز عید فطر رئیسجمهور محترم در پاسخ به خبرنگار سیما گفتند که عیدی ما همین است که «مردم تلاش بکنند تا ما به اهدافمان برسیم» چهارشنبه گذشته نیز رئیسجمهور مجدداً قریب به این مضمون را کاملتر تکرار کردند که « مطمئناً اگر آمریکاییها بخواهند تحریمهایی را تحت هر عنوان و بهانه علیه ما اعمال کنند، ملت بزرگ ایران پاسخ مناسب به آنها داده و نسبت به مصوبات کنگره، مجلس شورای اسلامی نیز متقابلاً مصوباتی خواهد داشت.» اگرچه شبکههای اجتماعی سخن اول را به شوخی گرفتند ولی سخن دوم به گونهای نیست که دیگر بتوان آن را حمل بر شوخی کرد و اتفاقاً نکته جدی که باید به دولت گوشزد نمود این است که هرچند اعتراف درست شما دیرهنگام است ولی آنچه مهم است این است که همچون دولت اصلاحات که غنیسازی را پلمب کرده بود و خود مأمور بازگشایی آن شد، دولت محترم کنونی نیز باید خود گِره از دسته گل برجام باز نماید و این وبال را بر عهده مجلس و مردم نگذارد هرچند که مردم وظیفه خود را میدانند و مجلس نیز باید بداند.
_______________________________
۱- پایگاه اطلاعرسانی دولت، چهارشنبه ۹۶/۴/۲۸