kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۶۱۳۲
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۸

اهمیت دعای مساکین(کیمیای اخلاق)


 در روايتي از پيغمبراكرم دعاي ضعيفانِ امّت غنيمت شمرده شده است: «قالَ رَسوُلُ‏الله‌(صَلّی‏الله ُ‏عَلَيه ِ‏وَ آلِه ِ‏وَسَلَّم): إِغتَنِموُا دُعاءَ ضَعفَۀِ أُمَّتي فَإِنَّهُ يُستَجاب لَهُم فيكُم وَلا يُستَجاب لَهُم في أَنفُسِهِم»؛[1] دعاي ضعيفانِ امّت مرا غنيمت بشماريد، زيرا دعاي آنها در حقّ شما مستجاب مي‏شود، امّا دعاي ايشان در حقّ خودشان مستجاب نمي‏شود. همان تعبيري كه براي يهودي و نصراني  هست، در مورد ضعفاي مسلمان هم مطرح است. درروايت دیگری از امام صادق(صلوات‏الله ‏عليه) است که: «‌لَا تَسْتَخِفُّوا بِدُعَاءِ الْمَسَاكِينِ لِلْمَرْضَى مِنْكُمْ فَإِنَّهُ يُسْتَجَابُ لَهُمْ فِيكُمْ وَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ‌»؛ دعاي مستمندان را براي بيمارانتان دست‌كم نگيريد، زيرا دعاي آنها درباره‏ شما مستجاب مي‏شود ولي دربار‏ه‏ خودشان مستجاب نمي‏شود؛[2].
موانع استجابت دعا
در باب دعا موانعي داريم كه ‎ موجب مي‏شود دعا مستجاب نشود، مثل گناه، ظلم، كمك كردن به ظالم، نافرماني از پدر و مادر، قطع رحم‌(نعوذبالله!) عمل زنا، شراب‎خواري، ترك امر به معروف و نهي از منكر و... كه اينها موجب مي‏شود داعي دعايش مستجاب نشود. امّا در باب يهودي و نصراني، آن چيزي كه مانع است تا دعايش درباره‏ خودش مستجاب نشود، كفر او است. اين كفر موجب مي‌شود دعايش درباره‏ خودش مستجاب نشود. در باب عبادات، عبادات كافر پذيرفته نيست.
دعای مساکین و مستضعفان
در اینجا مسئله‏ مستضعف و مسکین و اينكه دعاي آنها را دست‌كم نگيريد مطرح می‎شود. دو روايت بالا گوياي اين مطلب است كه نبايد مسائل معنوي را با مسائل مادّي از نظر ارزشي خلط كنيد. يعني تصوّر نكنيد که خدا به داعي از نظر وضع دنيوي او نگاه مي‏كند. اگر کسی وضع درستی ندارد و در اصطلاح به نان شب خود محتاج است، چگونه به او بگویم که برای من دعا کن؟ اگر دعايش به جايي می‎رسید براي خودش دعا می‎کرد.
 مساكين كساني هستند كه در سطح پائيني زندگی می‎کنند و زمينگير هم هستند. ديد انساني كه در بستر ماديّت است اين‎طور است که خيال مي‏كند در تشكیلات معنوي هم از نظر ارزشي همين ديد وجود دارد و حال اينكه اشتباه مي‏كند. البته اين مستضعف را كه مطرح می‎کند، منظوراستضعاف فكري و فرهنگي نیست بلکه اينجا استضعاف مادّي را بیان می‎کند. اصلاً و ابداً دست‌كم نگيرید، دعاي او براي مريض‏هاي شما شفا است. همين کسی که از نظر ماديّت دست‎تنگي دارد، از او بخواه كه براي مريضت دعا كند. اين به اجابت مي‏رسد. اين فکر را نکنی که: كل اگر طبيب بودي، سر خود دوا نمودي؛ او اگر مي‏توانست، پس دعا مي‏كرد تا لقمه‎ای نان به دست بیاورد. نه! ميزان و معيار دارد.
ما در باب دعا داريم، چه بسا دعايي كه  يهودي و نصراني راجع به خودش نسبت به امور مادّي مي‏كند مصلحت نباشد تا خدا به او بدهد. اين يكي از اصول در دعاها است: «وَ عَسى‏ أَنْ‏ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ».[3] من كه در جایگاه خداوند ننشسته‎ام تا ببینم چه خبر است. آن كسي كه حكيم است و با حكمت بالغه‏اش دستگاه وجود را اداره مي‏كند، مي‏داند كه به صلاح هست یا نيست.
ای کاش به آن نمی‎رسیدم!
امام صادق‌(ع)فرمود‌: «رُبَّ‏ أَمْرٍ حَرَصَ‏ الْإِنْسَانُ‏ عَلَيْهِ فَلَمَّا أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنْ لَمْ يَكُنْ أَدْرَكَهُ» بسا چيزي كه انسان خواهان آن است ولي وقتي به آن مي‏رسد آرزو مي‏كند و مي‏گويد ای كاش به آن نمي‏رسيدم؛[4] اين را امام ششم در يك قالب ديگر مي‏ريزد، به اين تعبير: «كَمْ‏ مِنْ‏ نِعْمَةٍ لِلَّهِ‏ عَلَى عَبْدِهِ فِي غَيْرِ أَمَلِهِ وَ كَمْ مِنْ سَاعٍ مِنْ حَتْفِهِ وَ هُوَ مُبْطِئٌ عَنْ حَظِّه وَ كَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ أَمَلًا الْخِيَارُ فِي غَيْرِه‌»؛ چه بسيار نعمت‏هايي كه خداوند به بنده‏اش عنايت مي‏كند امّا در غير آرزوي او يعني او اصلاً آرزو نكرده بود و به او مي‏دهد و چه بسيار كساني كه آرزومندِ آرزويي هستند و خير و مصلحت در غیر آن است؛[5]. در روایت دیگری علي(ع) می‌فرماید: خدا از فوق عرش خود فریاد می‎زند: «يَا عِبَادِي أَطِيعُونِي فِيمَا أَمَرْتُكُمْ بِهِ وَ لَا تُعَلِّمُونِي‏ بِمَا يُصْلِحُكُمْ فَإِنِّي أَعْلَمُ بِهِ وَ لَا أَبْخَلُ عَلَيْكُمْ بِمَصَالِحِكُمْ‌»؛ مرا اطاعت كنيد به آن چيزي كه به شما امر كردم و نمي‎خواهد به من ياد بدهيد که چه چيزي صلاح شما است من بهتر مي‏دانم و من به آن چيزي كه مصلحت شما است که به شما بدهم بخل نمي‏ورزم.[6]
دین؛ مجموعه‎ای به هم پیوسته
غرضم اين است که معارف ما  یک مجموعه است نه یک چیز واحد، يك اتومبيل كه مي‏خواهد حرکت کند نیاز به چرخ و بدنه و موتور و... به هم پیوسته دارد ، لذا تك تك قطعه‌ها کارآیی ندارد. در اينجا هم مسئله این است که اگر دعا مستجاب نمی‌شود در جایی كفر مانع است و در جایی دیگر مصلحت نيست.
از‌: حوزه نیوز
پی‌نوشت‌ها‌:
[1]. الفردوس بمأثور الخطاب، ج1، ص89
[2]. بحار‌الأنوار، ج‏59، ص276
[3]. بقره، 216
[4]. عده‌ًْالداعي و نجاح الساعي، ص22
[5]. بحارالأنوار، ج‏68، ص152
[6]. عده‌ًْالداعي و نجاح الساعي، ص37