تواضع در برابر خداوند
* محمدمهدی رشادتی
امام حسن(ع) فرمود: فای فقیر افقر منی. کدام فقیر و درماندهای از من فقیرتر و درماندهتر است؟
از آن حضرت پرسیدند: حالتان چگونه است؟ فرمود: روزگار میگذرد و مرا پروردگاری است بالای سرم و آتش جهنم رو به رویم است. مرگ در پی من، حساب بر من خیره گشته و من در گرو عمل خویشم. آنچه را که میخواهم نمییابم و آنچه را که خوش ندارم نمیتوانم از خودم دفع کنم. کارها به دست دیگری است. اگر بخواهد تنبیهم میکند و اگر بخواهد از من درمیگذرد. پس چه کسی از من فقیرتر و درماندهتر است. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع)، ص225)
از جمله بهترین صفات کمالی، شکسته نفسی به معنای حقیر شمردن و ذلیل و پست دانستن خود در پیشگاه پروردگار است که در مقابل صفت عجب و خود بزرگبینی قرار میگیرد. به تعبیر مرحوم نراقی ضد صفت کبر، تواضع است و آن عبارت است از شکسته نفسی؛ بطوری که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند. (معراجالسعاده ص250) پیامبر(ص) فرمود: با هرکسی دو ملک است که اگر آن شخص، خود را بزرگ شمرد، میگویند: خداوندا او را ذلیل کن. و اگر خود را خوار شمرد، میگویند: خداوندا او را بردار و بلند کن.
مروی است که: خدا به موسیبن عمران(ع) وحی فرستاد که ای موسی: هیچ میدانی که چرا تو را برگزیدم و به سخن گفتن با خودم اختیار کردم؟ عرض کرد به چه علت؟ فرمود: من ظاهر و باطن همه بندگان خود را دیدم، هیچ یک را ندیدم که ذلت ایشان از برای من چون تو باشد. ای موسی به درستی که تو هر وقت نماز میگذاردی رخسار خود را بر خاک میگذاردی.
در بعضی از روایات وارد شده که چون خداوند به کوهها وحی فرستاد که من کشتی نوح را بر کوهی خواهم گذاشت، همه کوهها گردن کشیدند و خود را بلند کردند مگر «کوه جودی» که خود را حقیر شمرد و با خود گفت که با وجود این کوهها، بر من کجا قرار خواهد گرفت؟ پس کشتی بر آن قرار گرفت.
و از جمله نتایج شکسته نفسی آن است که در نزد همه مردم بزرگ و محترم است و همه دلها او را دوست میدارند. برخلاف کسی که خود را بزرگ میشمارد، که البته از دلها دور و مردم از او تنفر دارند. (همان ص237)
حد و مرز شکسته نفسی
امام مجتبی(ع) در گفتاری بسیار ارزشمند مرز شکسته نفسی را بطور دقیق بیان میدارند تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری شود: ذم الرجل لنفسه فی العلانیه مدح لها فیالسریره. انتقاد و مذمت کردن از خود پیش مردم و بطور آشکار، نوعی تعریف از خود است بطور مخفی. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع) ص306)
باید توجه کرد که این حقیر شمردن و پست دانستن خویش، فقط در پیشگاه خدای متعال و نیز در فکر و نظر خود آدمی، قدر و منزلت داشته و آثار گرانقدر به دنبال دارد. اما اگر این شکسته نفسی پیش این و آن مطرح و تکرار شود، چهبسا ممکن است انسان را دچار آفت تعریف و تمجید از خود کند. شاید در دل بگوید: ای مردم بدانید این من هستم که خود را کوچک میشمارم یا اینکه ممکن است شائبه ریا و خودنمایی به همراه داشته باشد و یا باعث خوار شدن در نزد مردم شود درحالی که مومن همیشه باید عزت نفس خود را نگهدارد.
علی(ع) فرمود: هر کس نفس خویش را خوار گرداند، خداوند گرامیاش دارد. برای آدمی همین فضیلت کافی است که نفس خویش را حقیر و بیمقدار گرداند. (غررالحکم ج2 ص489-493)
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور، لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
(کلیات سعدی ص264)