kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۵۷۱۴
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۷
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

شهرداری وابسته یا خیانت به رای مردم نتیجه لیست غیرشفاف امید

افشاگری‌ برخی اصلاح‌طلبان از پشت پرده بستن لیست شورای شهر جریان اصلاحات شکاف‌های بسیاری را بین فعالان این طیف ایجاد کرده است.

سرویس سیاسی-


شهرداري غيرمستقل و گوش ‌به ‌فرمان عناصر پشت پرده
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی با عنوان «دلسوزان، نگران کلید شهرداری» نوشت: «در زمان انتشار اسامی لیست امید، انتقاداتی درباره نحوه انتخاب افراد برای قرار گرفتن در این لیست مطرح شد، اما نیاز به آرامش انتخاباتی سبب شد این گلایه‌ها مطرح نشود. پس از انتخابات و اطمینان از پیروزی لیست امید بود که گلایه‌ها با هدف عدم تکرار رویه موجود و مورد انتقاد آغاز شد».
در بخش دیگری از این مطلب با اشاره به نامه جمعی از دانشجویان خطاب به عارف آمده است: «باید بجد عرض کنیم شما ناخواسته اشتباه بزرگی در حق اصلاحات نمودید با بستن لیست به ‌اصطلاح امید. بخشی از لیست شما قابل دفاع، اما اکثریت دیگر لیست را نمی‌دانیم چه بخوانیم... شاید شما به احزابي بدهی داشته باشید، ولی بدانید که نه تنها ما، بلکه هیچ‌یک از رأی‌دهندگان به لیست ناامید‌کننده امید بدهی ندارند... اگر مدعي اصلاح‌طلبي هستيد، هرچه سريع‌تر به‌صورت شفاف براي مردم توضيح دهيد اصل داستان بسته شدن این لیست چه بود... بيم آن داریم كه با این ليست به شهرداري غيرمستقل و گوش ‌به ‌فرمان عناصر پشت پرده برسیم و يا شايد هم يكي از مهندسين ليست قصد تكيه برصندلي شهردار تهران را دارد که خيانت به راي مردم است».
آرمان سه‌شنبه هفته قبل نیر در یادداشتی لیست‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان در مجلس و شورای شهر تهران را خلاف شایسته‌سالاری دانست و تأکید کرد: «شکی نیست که تداوم این مسیر به استحاله فرسایشی جریان اصلاحات منجر خواهد شد و اندیشه اصلاح‌طلبی را از درون تهی خواهد کرد. آنگاه از اندیشه اصلاح و اصلاح‌طلبی که از ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر جامعه امروز است اثری باقی نخواهد ماند».
در بخش دیگری از یادداشت مذکور خاطرنشان شده بود: جریان اصلاحات و احزاب مدعی اصلاح‌طلبی هم تاکنون نتوانسته‌اند حتی در درون خود به این مهم(شایسته‌سالاری) عمل کنند... آنها در چینش کادرهای مدیریتی خود و بستن لیست‌های انتخابات اعم از مجلس شورای اسلامی و یا شورای شهر تهران، شایسته‌سالارانه عمل نکردند. لیست شورای شهر تهران که پیروز انتخابات 96 گردید نمونه بارزی از این چینش غیرشایسته‌سالارانه است که در جای خود باید به‌جد به آن پرداخته شود تا جریان اصلاح‌طلبی بتواند خود را از این وضعیت نجات بخشد و مسیر راهیابی شایستگان به سطوح عالی مدیریتی را هموار کند... امید که تا دیر نشده و جریان اصلاحات اعتبار خود را در میان مردم از دست نداده به این خانه‌تکانی و جراحی ضروری اهتمام ورزد.

مدعیان اصلاحات با ناطق همان کاری می‌کنند که با هاشمی کردند
مرور نحوه رفتار مدعیان اصلاحات با مرحوم هاشمی رفسنجانی در سالیان دور نشان‌دهنده واقعیتی است که از آن به عنوان استفاده ابزاری یاد می‌کنند. زنجیره‌ای ها در طول دولت اصلاحات از هیچ توهینی به هاشمی فروگذاری نکردند و این حملات در انتخابات مجلس ششم به اوج خود رسید تا آنجا که هاشمی مجبور به کناره‌گیری شد.
این روزها اما مدعیان اصلاحات همان رفتار را با ناطق نوری می‌کنند، همان ناطق نوری که مورد شدیدترین حملات در دوران ریاست مجلس پنجم و همچنین نامزدی ریاست جمهوری از سوی اصلاح طلبان قرار گرفت اما امروز چون به دردشان می‌خورد و باید از او استفاده کنند، سینه‌چاک وی شده‌‎اند.
در همین زمینه، روزنامه زنجیره‌ای شرق در شماره دیروز خود به مراسم افطاری روحانی با ناطق نوری، رئیس دولت اصلاحات و  سیدحسن خمینی پرداخت و درباره ناطق نوری نوشت: «در اولين افطاري بعد از پيروزي روحاني، بار ديگر از آنها که ياري‌اش کردند در ضيافتي دعوت کرد تا نشان دهد اين حلقه را حفظ خواهد کرد و اگر روزگاري نه چندان دور، همين حلقه پشت هاشمي‌رفسنجاني به نماز مي‌ايستاد، حالا پشت سر ناطق نماز مي‌خواند؛ مردي از جنس اصولگرايي سنتي که مدت‌هاست سفره‌اش را از هم‌قطارانش جدا کرده و به طيف رقيب ساليان دور خود پيوسته».
جالب توجه است که مدعیان اصلاحات در سال‌های دهه هفتاد هاشمی رفسنجانی را آماج حملات، زخم‌زبان‌ها، تهمت‌ها و کینه‌توزی‌‎های خود قرار داده بودند. از این رو «عالیجناب سرخ پوش»، «دیکتاتور و دشمن آزادی»، «عامل گرفتاری، نابسامانی‌ها و فسادها در کشور» و «عامل ثروت‌اندوزی و رانت‌خواری» از برچسب‌هایی بود که  مدعیان اصلاحات به مرحوم هاشمی رفسنجانی می‌زدند. حال صف‌کشی این طیف پشت سر ناطق نوری از ویژگی به اصطلاح اصلاح‌طلبان مبنی بر نیل به قدرت به هر قیمت حکایت دارد.

شیفتگان عدم قطعیت پوپری و این همه اطمینان؟!
در حالی که صحت انتخابات مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته است باز هم این روزنامه‌های زنجیره‌ای هستند که هر چیزی را دست‌آویز قرار می‌دهند که به پروژه مظلوم‌نمایی خود بپردازند.  روزنامه اعتماد دیروز در ستون سرمقاله خود به موضوع بیانیه شورای نگهبان پرداخته است.
در این نوشتار آمده است: «خطيب جمعه تهران در اين باره چنين گفت: «تخلفات انتخاباتي در حدي نيست كه در نتيجه كلي انتخابات اثر بگذارد اما ممكن است با بازبيني و بررسي مجدد تخلفات و گزارشات ارسالي به شوراي نگهبان راي رئيسي از ١٦ به ١٩ و روحاني نيز از ٢٣ به ٢١ ميليون راي برسد، البته بايد اين را هم بگوييم كه آقاي روحاني رئيس‌جمهور است و بحثي در اين مورد نداريم» از همان ابتدا روشن بود كه اين اظهارات و ادعاها هيچ محلي از واقعيت ندارد. به ويژه آنكه ادعاها كلي بود و كمتر پيش مي‌آمد كه مصداق روشني از ادعا را طرح كنند. ولي تاثير اين اعتراضات واهي را مي‌توان در طولاني شدن اعلام صحت انتخابات از سوي شوراي نگهبان و از آن مهم‌تر در بيانيه اين شورا مشاهده كرد».
نخستین سوالی که پیش می‌آید این است که مگر روزنامه‌ای مثل اعتماد به اطلاعاتی دسترسی دارد که با این قاطعیت می‌گوید این ادعاها هیچ محلی از واقعیت ندارد؟ دیگر آنکه پیرامون «مصداق روشن» باید تحریریه این روزنامه حامی دولت (در هر شرایطی) توجه داشته باشد که طبق گفته شاکیان اسناد و مدارک و مصادیق این تخلفات به شورای نگهبان تحویل داده شده است.
جای تعجب دارد، آنکه در چارچوب قانون شکایت می‌کند و تمام مدارک را تحویل می‌دهد و بر رای شورای نگهبان تمکین می‌کند را «مدعی» می‌نامند و به حمایت از آن کسی می‌پردازند که در سال 88 بدون ارائه حتی یک برگ مستندات به شورای نگهبان علم طغیان و آشوبگری را برافراشت.

تماشاچيان بي‌گناه!
روزنامه وقایع اتفاقیه در یادداشتی با عنوان «زماني براي شنيده ‌شدن صداي تماشاچيان بي‌گناه» با انتقاد از ریاست انحصاری سازمان نظام پزشکی کشور در دست جریانی خاص نوشت: «انتخابات هفتمين دوره نظام ‌پزشکي نزديک مي‌شود ... اما قسمت مهم و اثرگذاري از رأي‌دهندگان احتمالي انتخابات نظام ‌پزشکي اتفاقا پزشکاني هستند که نظام‌ پزشکي و کانديداهاي آن هيچگاه آن‌گونه که بايد، پيگير مسائل آنان نبوده‌ا‌ند؛ يعني پزشکان جوان و رزيدنت‌ها... پيش‌ازاين در مطلبي، احسان قديمي، پزشکان جوان و رزيدنت‌ها را به تماشاچيان بي‌گناه تشبيه کرده بود. کساني که هزينه زيرميزي فلان پزشک باسابقه را داده‌اند، ...همان سربازان خط ‌مقدم درمان که رودررو با مردم، بايد هزينه تخلفات پزشکان ديگر و حرف‌هاي بزرگان درباره فساد سازمان ‌يافته در جامعه پزشکي را بدهند... همان‌هايي که قانون ممنوعيت فعاليت همزمان خصوصي و دولتي فقط براي آنان و مطب‌هاي بعدازظهرشان در دوران طرح لازم‌الاجراست و سال‌ها بايد در سايه پزشکان قديمي بمانند؛ همان‌هايي که در بيمارستان‌هاي آموزشي، حقوق يک ماهشان به اندازه کارانه يک عملي هم که به نام استادشان مي‌کنند، نيست. همان‌هايي که محل زندگي و محل تولد کودکان و خلاصه حيات و مماتشان با استفاده از تعهد‌هاي عجيب‌ و غريب در دستان پرقدرت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکي است ... به نظر مي‌رسد اين عدم توجه بزرگان به علت سن کم، نداشتن نقش‌هاي مديريتي و واردنشدن در حلقه‌هاي تصميم‌گيري توسط اين قشر از جامعه پزشکي باشد».
انتقاد از ریاست انحصاری جریانی خاص در سازمان نظام پزشکی در حالی است که پیشتر برخی نسبت به فشارهای سیاسی، لابی‌گری‌ها و اثر‌گذاری جریانات سیاسی بر انتخابات این سازمان نیز گلایه و شکایت داشتند.