اخبار ویژه
شوک دوباره به فراکسیون امید کاسه کوزهها سر عارف شکست!
کاهش 2 تن از اعضای فراکسیون امید در انتخابات هیئت رئیسه مجلس بازتاب متنوعی در محافل رسانهای داشت.
فراکسیون امید (وابسته به اصلاحطلبان) در انتخابات دیروز هیئت رئیسه مجلس، دو تن از اعضای خود را در این هیئت از دست داد. به این ترتیب که به جای علیاصغر یوسفنژاد و محمد قسیمعثمانی، آقایان محمدحسین فرهنگی و اسدالله عباسی از فراکسیون ولایت وارد هیئت رئیسه مجلس شدند.
خبر آنلاین از سایتهای همسو با فراکسیون امید در گزارشی با عنوان «فراکسیون امید چطور کاپ پیروزی را به ولاییها تقدیم کرد؟» نوشت: شاید انتخابات اخیر هیئت رئیسه مهمترین پیام سیاسی خود را نه از صندلی ریاست و نواب رئیسی بلکه از 9 صندلی دیگر هیئت رئیسه صادر کند، آنجا که فراکسیون امید دو کرسی مهم خود در هیئت رئیسه مجلس را از دست داد و به رقیب خود در فراکسیون ولایی تقدیم کرد.
زمزمههای قبل از انتخابات میگفت فضای انتخابات امسال مبهمتر از سال اول خواهد بود، اگر در انتخابات سال اول، فرصت لابی و رایزنی را به هیچ طیف حاضر درپارلمان نداده بود، اما رایزنیها و لابیها برای انتخابات سال دوم از مدتها پیش آغاز شده بود.
ائتلافهای پشت پرده یکی بعد از دیگری رونمایی میشدند، خبرها میگفت فراکسیون مستقلین و امید قرار نیست در یک جناح قرار بگیرند، گویی آنکه قدرت لابیهای فراکسیون ولایی در جذب رای مستقلین مجلس در این صندلیها کارگر افتاده است تا محمدقسیم عثمانی و یوسفنژاد در نتیجه همین لابیهای پشت پرده جای خود را به محمدحسین فرهنگی و اسدالله عباسی دو نامزد فراکسیون ولایی بدهند. و سهم فراکسیون ولایی در صندلیهای هیئت رئیسه سنگینتر از سال اول شود.
ضعف فراکسیون امید مجلس در لابیهای درون پارلمانی باز هم در همین نقطه خود را نشان داد، فراکسیونی که سال اول با تصور اینکه همه افراد راه یافته به مجلس با لیست امید برعهده خود پایبند هستند تصور میکرد که میتواند کرسیهای هیئت رئیسه را قبضه کند اما در نهایت همان توصیف کواکبیان رقم خورد، افرادی که با لیست امید وارد شدند اما زنبیل خود را در صف رقیب گذاشتند.
سایت انتخاب دیگر سایت نزدیک به اصلاحطلبان نیز نوشت: دست فراکسیون امید از صندلیهای ناظران هیئت رئیسه خالی ماند.
نامهنیوز دیگر سایت نزدیک به طیف مذکور گزارش داد: پیام حذف دو عضو فراکسیون امید از هیئت رئیسه مجلس چیست؟ کم توانی یا بیتجربگی؟ علت شکستهای پی در پی عارف چیست؟
این وسط اما یک مسئله مهم خود نمایی میکند. فراکسیون امید دو کرسی بسیار مهم خود را از دست داده و مسئولیت این شکست قطعا بر عهده محمدرضا عارف است. او یا بیتجربه است و یا کمتوان؛ دلیلاش هر چه باشد او یک نقطه منفی دیگر برای خود در کارنامه پارلمانتاریستیاش در قامت ریاست فراکسیون برجای گذاشته است.
نامهنیوز افزود: عارف باید خیلی زودتر از اینها وارد لابی با فراکسیون مستقلها برای حفظ ترکیب هیئت رئیسه میشد. انفعال و عدم تحرک مثمرثمر او یک هزینه دیگر به اصلاحطلبان تحمیل کرده است. شاید همین روزها اصلاحطلبان تصمیم تازهای برای ریاست فراکسیون امید اتخاذ کنند. محمدرضا عارف روزهای سختی را پشت سر میگذارد. بعد از فاجعه نحوه تهیه و تدوین لیست امید برای شورای شهر تهران این حالا دومین عملکرد نامطلوب برای این چهره اصلاحطلب است. گویا زمزمههایی آغاز شده؛ زمان نزول سیاسی عارف فرا رسیده است.
این اعتراضها به عارف در حالی است که وی از سوی برخی طیفهای اصلاحطلب به خاطر نحوه چینش فهرست اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر تهران، مورد اعتراض قرار گرفته و در پاسخ گفته بود تنها 24 ساعت قبل از دیگران، از این فهرست مطلع شده است.
بانک مرکزی با امنیت روانی سپردهگذاران بازی نکند
موضع مبهم رئیس بانک مرکزی درباره ادغام بانکها موجب نگرانی در سپردهگذاران بانکها شده است.
روزنامه جهان صنعت از جمله روزنامههای حامی دولت در گزارشی نوشت: رئیس بانک مرکزی اخیرا بدون ورود به جزئیات اعلام کرد به منظور کاهش هزینههای بانکی تعدادی از بانکها در هم ادغام خواهند شد. اینکه کدام بانکها و در چه تاریخی قرار است این ادغام صورت گیرد و نیز سرنوشت سپردههای مردم در بانکهایی که در هم ادغام میشوند چه خواهد شد از حلقههای مفقوده در اظهارات رئیس کل بانک مرکزی بود که به طور طبیعی میتواند موجی از نگرانی را در میان میلیونها ایرانی که هر کدام به دلایلی اقدام به سپردهگذاری در بانکها کردهاند، ایجاد خواهد کرد و ای بسا جرقه این نگرانیها از همان روز انتشار صحبتهای دکتر سیف زده شده باشد.
معنای نگرانی سپردهگذاران هم چیزی جز کاهش اعتماد مردم به نظام بانکی نیست خصوصا که مردم ایران به دلیل خاطره تلخی که از انحلال برخی موسسات پولی نظیر میزان و کاسپین و سرگردان شدن سپردهگذاران آن موسسات دارند، حالا به طور طبیعی حق دارند از خود بپرسند که نکند با ادغام چند بانک در یکدیگر ما هم به سرنوشت سپردهگذاران میزان و کاسپین و امثالهم دچار شویم. نگرانی سپردهگذاران بانکها بدترین اتفاقی است که میتواند اعتماد مردم را نسبت به نظام بانکی یک کشور سلب یا متزلزل کند.
آیا مسئولان محترم بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار از اهمیت اعتماد مردم نسبت به نظام بانکی در حفظ موجودیت بانکها اطلاع ندارند و نمیدانند هر تصمیم شتابزدهای که بتواند ذرهای خاطر سپردهگذاران بانکی را آشفته سازد، آثار سوء و ویرانگر زنجیرهای در نظام بانکی ما برجا میگذارد؟
چرا رئیس کل محترم بانک مرکزی وقتی از تصمیم آن بانک در ادغام تعدادی از بانکها در یکدیگر سخن میگوید، با شناختی که قطعا از ضرباهنگ منفی واژه ادغام بر افکار عمومی دارد، سعی نمیکند صحبتهای خود را با دادن اطلاعات کافی درباره اسامی بانکهای مورد نظر و زمانی که برای اجرای این تصمیم در نظر گرفته شده، در اختیار مردم نمیگذارد و چرا به مردم اطمینان صددرصدی نمیدهد که در اجرای پروسه ادغام، کمترین آسیبی به سپردههای آنها در بانکهایی که درهم ادغام خواهند شد، وارد نمیشود؟
اینکه مردم میشنوند هر روز سپردهگذاران موسسات مالی ادغام یا منحل شده برای احقاق حقوق خود در برابر بانک مرکزی یا مجلس شورای اسلامی تجمع میکنند، خود یک عامل مخرب برای ضربه زدن به اعتبار بانکهای ماست که اجازه نمیدهد آنها بتوانند به جذب سپردههای مردم بپردازند و این وضع درست در نقطه مقابل اعتمادی است که مردم جهان نسبت به نظام بانکی کشورهایی چون سوئیس، سنگاپور، هنگکنگ، ژاپن و امثال اینها دارند و در سایه این اعتماد است که بانکهای آن کشورها به پناهنگاه و مأمن داراییهای مردم از سراسر جهان تبدیل شدهاند.
ضروری است بانک مرکزی به منظور هرگونه ابهامزدایی از اذهان عمومی از همین حالا اسامی و مشخصات بانکهایی را که برای ادغام در نظر گرفته شدهاند و زمان اجرای این تصمیم را با صداقت و شفافیت هرچه تمامتر به اطلاع عموم مردم برساند و به آنها بگوید برای موضوع بسیار مهم مدیریت آتی بانکهایی که در هم ادغام خواهند شد چه طرحی در نظر گرفته است.
بازی کثیف برای بُرد در انتخابات
«اصلاحطلبان با بازسازی سناریوی دیو و دلبر در انتخابات ریاستجمهوری، به شیوه کثیف جمعآوری رأی دست زدند».
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب دراینباره نوشت؛ انتخابات ریاستجمهوری برخلاف تعریف رایج از دموکراسیهای عرفی قبل از آنکه ناظر بر اقبال آگاهانه از یک گزینه و ادبار آگاهانه از گزینه دیگر باشد نوعی دموکراسی شرطی (Conditional Democracy) را افاده معنا میکند.
شرطیتی «پاولفی» که طی آن جامعه رایدهنده از طریق دوگانه «دیو و دلبر» ترسانده و مدیریت میشود تا در وحشت از یک «هیولای مفروض انگاشته شده» التجاء به «اهورای محبوب پرداخته شده» در سوی دیگر کارزار ببرند.
فیالواقع چرائی پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم یک چیز است اما مهمتر از آن چیستی پیروزی ایشان و ماهیت اقبال به ایشان است که انتخابات 29 اردیبهشت را برخوردار از ناسالمی میکند.
آنچه که در فرآیند انتخابات 29 اردیبهشت قابل آسیبشناسی است شرطی شدن دموکراسی در دوگانه «دیو و دلبر» است که از سال 76 اعمال شده است.
در 29 اردیبهشت نیز همین ظرفیت این بار توسط روحانی فعال شد و مشارالیه بعد از درک شکست محتملش در فردای مناظره دوم با توسل به شرطی کردن جامعه، کامیابانه موفق شد تا با پشتگرمی به «آرای کثیف» پیروز انتخابات شود.
رشد 6 درصدی آرای روحانی از سال 92 با 50/5 درصد در مقابل آرای 57 درصدی ایشان در 96 را بلاتردید میتوان به حساب سرریز آرای کثیف در سبد رای روحانی در 96 گذاشت.
لازم به ذکر است که اطلاق و اتصاف «آرای کثیف» ناظر بر آرای شهروندان نیست و در واقع در این گزاره به جای رایدهندگان، دستگاه و ساز و کار «سازندگان رای» مطمح نظر است که از مردم رأیرُبایی میکنند.
آرای کثیف ناظر بر شکل ناصواب افزایش آرا از طریق بازی کثیف یا Dirty Game است که طی آن روحانی در یک بیاخلاقی آشکار با آلودن فضا به عنصر دروغ و عوامفریبی موفق شد فضای انتخابات را مسموم کرده و با تزریق عنصر ترس به فضای رقابتها، شهروندان را «مدیریت خوف» کند.
کوبیدن بر افسانه «جنگ» با اتخاذ ادبیاتی از این دست که عدم رای به ایشان یعنی خطر جنگ و روی کار آمدن جنگطلبان ادعای اینکه رقیب در صورت پیروزی درصدد دیوارکشی در پیادهروها است و رقیب آدمخوار است و خون آشام و خشونتورز است!
بدین منوال هر چند میتوان برد روحانی را بردی غیراخلاقی نامید اما و در عین حال این واقعیت را نیز نمیتوان نادیده انگاشت که اصولگرایان نیز طی 3 دهه گذشته با رویکردهای نامنعطف و نامدبرانه به راحتی بستر سوءاستفاده را برای رقیب فراهم آوردهاند تا هر آینه ایراد اتهامات داعیشگری و طالبان صفتی به ایشان از جانب اقشار خاکستری که عموما فاقد عمق و درک و بینش سیاسیاند مورد باور و اقبال قرار گیرد.
این که مشاهده میشود در 76 ناطق نوری به همین اتهام داعش صفتی و دیوارکشی در خیابان نتیجه انتخابات را واگذار کرد و اینک همین ناطق در اردوی اتهامزنندگان 76 جبهه مقابل را متهم به داعش صفتی میکنند و بازی را میبرند نمونه قابل استنادی از ناسالمی فضای سیاسی است.
عبدی: شعار رفع حصر غلط بود اصلاحطلبان باید تغییر کنند
عضو حزب منحله مشارکت گفت اصلاحطلبان نمیخواهند اما باید تکلیف خود را با اتفاقات سال 88 روشن کنند.
عباس عبدی در گفتوگو با روزنامه اعتماد و درباره موضوع حصر دو تن از سران فتنه گفت: در مورد حصر بارها گفتهام که این مسئله در اختیار آقای روحانی نیست. این مسئلهای است بین اصلاحطلبان و حکومت و لاغیر. تا وقتی که این مسئله بینشان حل نشود، این موضوع حل شدنی نیست اما دولت و شخص آقای روحانی میتوانند یک میانجیگری خوبی انجام دهند. آنها میتوانند به تکمیل این فرآیند کمک کنند.
وی میافزاید: اینکه مدام بگویند از آقای روحانی رفع حصر را میخواهیم که نمیشود. آقای روحانی اگر هم بگوید «من میتوانم»، قول از اساس اشتباهی است. ابزاری در این قضیه در اختیارش نیست. به نظر من شعارهایی که داده میشد از بنیان غلط بود. تا وقتی که نتوانند از 88 عبور کنند، شکستن قفل حصر هم اتفاق نخواهد افتاد. متأسفانه بخشی از نیروهای اصلاحطلب هنوز در اتفاقات سال 88 ماندهاند. شهامت این را هم ندارند که بگویند چنین هستند و نمیخواهند به تبعاتش هم ملتزم باشند.
یادآور میشود اخیراً حسام آشنا مشاور روحانی در توئیتی برآشوبطلبی موسوی تصریح کرد و نوشت که رئیسی مانند موسوی سال 88 نبود.
افراطیون مدعی اصلاحطلبی با سرکردگی کسانی چون موسوی و خاتمی و کروبی، مدعی تقلب در اتنخابات 88 شدند در حالی که فاصله رأی 13 میلیونی موسوی با رأی 24/5 میلیونی احمدینژاد، 11 میلیون رأی بود. افراطیون با همراهی برخی گروههای ضد انقلاب و حمایت رژیمهای آمریکا و انگلیس و...، کشور را به مدت 8 ماه در معرض بیثباتی و نا امنی و آشوب قرار دادند و پس از آن نیز از آمریکا خواستند تحریمهای فلج کننده را اعمال کند.
سایه سنگین پدرخواندهها بر شورای شهر جدید تهران
در حالی که شورای شهر منتخب تهران در آستانه تشکیل میباشد، تصمیمگیری برخی از حلقههای سیاسی برای آینده مدیریت شهری موجب نگرانی از تضعیف شورا شده است.
سایت «انتخاب» از سایتهای حامی دولت نوشت: لیست امید در یک هفته پس از پیروزی با چالش به نام تصمیمگیری از خارج از شورا برای تهران مواجه شده است.
برخی حلقههای سیاسی با عنوان کردن اینکه نقشی کلیدی در تعیین لیست داشتهاند، قصد دارند نسبت به انتخاب شهردار در حلقه خود به جای نمایندگان مردم در شورای شهر اقدام کنند.
افراد مذکور که از سوی منتقدان به عنوان مهندسان لیست لقب گرفتهاند، میخواهند چهره گمنام و ناشناختهای را برای افکارعمومی به عنوان شهردار انتخاب و سپس به اعضای شورای شهر القا کنند که به دلیل قرار گرفتن در لیست توسط آنها باید به شهردار مدنظر این حلقه رای دهند.
انتخاب افزود: اینگونه اقدامات که خاطره تلخ شورای اول را زنده میکند که منجر به تنزل جایگاه اصلاحطلبان در افکارعمومی شد اما ظاهرا حلقه مذکور به قدرت لابی و اثرگذاری خود اطمینان دارد.
پیش از این سایت تدبیر و امید در گزارشی تصریح کرده بود: محمدرضا عارف (رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان) در برابر تناقضات موجود در لیست شورای شهر، اظهارات برخی اعضای شورای عالی مبنی بر دستکاری در امتیازات نامزدها و جا به جایی آنها پاسخ قانعکنندهای ندارد. او عصر پنجشنبه در همایش سلامت شهر امید که در سالن رازی دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شده بود، اظهار کرد که خودش نیز به عنوان رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، فقط 24 ساعت زودتر از سایرین، از لیست 42 نفره مطلع شده است. عارف که تحت فشار زیادی ناشی از انداختن مسئولیت مهندسی لیست به گردن او قرار دارد، در حین توضیح موضوع دچار گریه شد و برای دقایقی در سخنرانی وی اختلال ایجاد شد.