نگاهی به پیامدهای برجام و باطل شدن تصور معجزهگری- بخش پایانی
رکود اقتصادی و رکود فکری در مدیریت اجرایی
محمد میرزا طبیبی
رهبر معظم انقلاب چندی پیش در دیدار نوروزی فرماندهان ارشد نیروهای مسلح بیان کردهاند: «دشمن تلاش میکند با استفاده از تاکتیکهای جنگ روانی، در مسئولان ضعف و تزلزل ایجاد و احساس «نمیشود و نمیتوانیم» را در آنها القا کند.»
این که در دولت یازدهم، مسئولان ما نگاه خود را به جای توسعه داخلی کشور به بیرون از مرزها میدوزند باعث میشود تا تواناییها و ظرفیتهای درونی به کار گرفته نشود و معطل بماند.
این چهار سال گواه خوبی برای این موضوع بود و هست. کشوری که مقتدر نباشد و ساختارهای داخلیاش را اصلاح نکند یا به استحکام درونی خود نیندیشد، در دنیای بیرون برای او اقتدار، توسعه و سرمایه به ارمغان نمیآورند. در یک کلام؛ تا درون کشور را تقویت نکنیم، از بیرون کشور اتفاق خاصی نمیافتد حتی اگر تمام تحریمها برداشته شود.
به راستی اگر فلان مسئول دولت یازدهم در ابتدای مأموریت خطیر خود، قوه نظامی ایران را در برابر هجمه آنی دشمن، ناتوان میشمرد و دیگری از خزانه خالی کشور سخن میراند، طبیعی است که نباید از دشمنی دشمنان تعجب کرد و انتظار دوستی از
آنان داشت. انتظار حذف تحریمها از «شیطان بزرگ» چگونه امکانپذیر است در حالی که از ظرفیتها و استعدادهای بیشمار داخلی غافلیم، مسئولیم اما از مسئولیت و تواناییهای کشور بیخبریم و این همه به نوع تفکر و محاسبات مسئولان و دولتمردان برمیگردد.
پس پرده برجام نابودی توان داخلی است
علیرضا محمدی، مدرس دانشگاه با بیان این که ضعفهای مدیریتی و اجرایی کشور به نوع تفکر مدیران و دولتمردان مربوط است، میگوید: «تفکری که همه مواهب را در خارج از کشور میبیند و توان ما را در حد آبگوشت بزباش و قرمهسبزی میانگارد از تمدن اسلامی و ایرانی هیچ چیز نمیفهمد. زمانی که دولت یازدهم بر روی کار آمد، صادقانه به مردم نگفت که منظورش از توافق هستهای ناتوان شمردن توانایی مهندسان و تحصیلکردههای جوان این مرز و بوم هست. رشد علمی ما در عرض سه چهار سال عمر این دولت به شدت روندی نزولی یافت. جوانان فعال و با انگیزهای که در دانشگاههای صنعتی کشور به ساخت ماهواره و موشکهای ماهوارهبر مشغول شدند به یکباره با کاهش بودجه و تعطیلی مراکز فضایی روبرو شدند. خبر دارم که تعدادی از دانشمندان هستهای را از کار برکنار کردند. از طرفی راکد گذاشتن یا تغییر رویه در صنعت هستهای و نظارتهای بیحد و اندازه آژانس در کشور، به تدریج در حال انجام است. حتی پذیرفتند که در صنایع دفاعی ما موشکهایی با برد بالا محدود شود. دولت همه این ذخایر توسعهای کشور را رها کرد ولی در عین حال با مهارت خاصی به مردم گفت که کشور را به سمت توسعه و پیشرفت میبرد.»
محمدی با شمارش اشتباهات و خسارتهایی که در دولت روحانی بر سر ملت آمده که اکثر آنها بدون سر و صدا و در سکوت محض انجام شده تا صدای مخالفان شنیده نشود، ادامه میدهد: «برای تقویت بنیه داخلی و در دورنمای پیشرفت همه جانبه این کشور، به منبع عظیم تربیت نیروی انسانی محتاجیم. دولت یازدهم از نیروی انسانی کشور در حل مسائل حوزههای اقتصادی، آموزشی و سیاسی استفاده مطلوب را نکرده است، آنقدر که از تفکر مدیران بیگانه از استعدادهای کشور ضربه خوردهایم از دشمنان خارجی صدمه ندیدهایم. اگر امروز از تکنسینها و مخترعان یا نوآوران کشور در حوزههای گوناگون استفاده نمیشود و سرمایه کشور به دست مردم نمیچرخد بلکه با رانت و دخالت دولت و دولتمردان، امکان توزیع عادلانه ثروت وجود ندارد، طبیعی است که صنعت کشور تعطیل میشود و در رکود قرار میگیریم. به اعتقاد من، کشور قبل از رکود اقتصادی با رکود فکری در مدیریت اجرایی و در میان دولتمردان مواجه شده است.»
زمان پاسخگویی دولت راستگویان
به پنهانکاریهایش
فرزاد گودرزی کارشناس مسائل سیاسی، در مورد مسکوت گذاشتن خبری بسیاری از واقعیتها در دولت یازدهم، بسنده کردن به شعارها و خالی گذاشتن میادین اجرایی و عملیاتی کشور، به گزارشگر کیهان میگوید: «مردم باید به دور از منازعات و درگیریهای سیاسی و سیاسیبازهای متعارف واقعیت را بدانند؛ نباید از خواستهها و نیازهای مردم سوءاستفاده شود. اگر بخواهیم تخصصی صحبت کنیم، حذف تحریمها تا الآن فقط به عنوان یک امید و در حد یک وعده مطرح بوده و خاصیت دیگری برای کشور نداشته است. هیچ کشوری بدون کوشش و تلاش به پیروزی نرسیده است. کشورهای قدرتمند نه فقط برای ما سرمایه، تکنولوژی و قدرت به وجود نمیآورند که برای هیچ کشور دیگری این کار را نمیکنند و تا کنون هم چنین نکردهاند. همیشه یک اصل وجود دارد که میزان آبروی بینالمللی، اقتدار و پیشرفت یک کشور به میزان سرمایههای داخلی، علم و توسعه درونی آن کشور مربوط میشود.»
گودرزی با بیان این که در پس از برجام، واردات افزایش یافته است، ادامه میدهد: «دولت روحانی بر اساس سود و فروش محصولات کشورهای مطرح اما ورشکسته اروپایی یا آمریکایی، با آنها وارد معامله شده است. نمونه بارز آن، که کمتر رسانهای شده و به اطلاع مردم رسانده شده است، قرارداد شرکتهای ایران خودرو و سایپا با شرکت خودروسازی فرانسوی است. این قراردادها برمبنای فروش و سود طرف فرانسوی بسته شده نه توسعه خودروسازی داخلی. در این دولت مردم از بسیاری از مسائل بیاطلاع نگه داشته شدهاند تا دولت فعالیتهایش را موفقیت آمیز جلوه دهد. بزک کردن برجام و رابطه با دنیا برای مردمی که منتظر گشایش وضع اقتصادی خود هستند، شاید در کوتاه مدت برای عاملان این کار فوایدی داشته باشد چرا که سود سیاسی و اقتصادی دولتمردان در جلوه دادن فعالیتها و اقدامات خود و در شراکت و همکاریهای اقتصادی با شرکتهای خارجی است. اما مردم تغییر نکردن اوضاع زندگی خود و شرایط کشور را متوجه خواهند شد، آن هنگام دولت روحانی باید پاسخگوی بیصداقتی خود به مردم باشد.»
افزایش چشمگیر بدهیها و مخارج دولت
با تورم جامعه همخوانی ندارد
آیا توجه و تمرکز دولتمردان به برجام و سیاست خارجی، شرایط کشور را بهبود بخشیده و یا چرخ تولید چرخیده یا بیکاری برچیده شده است؟ شاخصههای اقتصادی کشور چه میگویند؟ اگر اطلاعات مالی و بانکی کشور را در منابع معتبر جستوجو کنیم و یا از اهل فن و کارشناسان بپرسیم متوجه حجم بالای نقدینگی و خلق پول در بانکها میشویم. در منابع اسلامی و دینی داریم که هیچ چیز بدتر از این نیست که به جای کسب درآمد از راه تولید و زحمت، هزینههای یک کشور از طریق فعالیتهای کاذب و واسطهای یا از طریق دست بهدست کردن پول و زیاد و کم کردن آن که باعث فشار به طبقات محروم و غنیتر شدن ثروتمندان میگردد، تأمین شود.
همین مسائل را با یاسر قربانی کارشناس اقتصادی، در میان میگذاریم. قربانی در جواب به ما میگوید: « در بودجه 96 هزینههای جاری دولت به 250هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به آغاز دولت سه برابر شده و از مجموع هزینههای جاری هشت سال قبلی که مورد تخریب دولتمردان کنونی قرار میگیرد، بیشتر است. شاید کسی بگوید که این افزایش هزینههای جاری دولت یازدهم ناشی از افزایش تورم است؛ خب اگر این گزاره را بپذیریم، پس نتیجه میگیریم با توجه به افزایش بیش از حد هزینههای دولت، تورم در جامعه برخلاف ادعاهای دولتمردان افزایش داشته است و باید حقوق اقشار مختلف مردم به همین میزان بالا میرفت. اما دلیل این اتفاق، افزایش درآمد ارزی دولت با افزایش نرخ دلار، فروش نفت و ریختوپاشهای دولتمردان است و نه چیز دیگر.»
بزک برجام
گودرزی کارشناس سیاسی میگوید: «این که دولت میگوید با برجام و توافق هستهای توانسته است سایه شوم جنگ را از کشور و مردم دور کند، در واقع توجیه دستهای خالی است، برجام مانند یک جعبه هدیه، بزک شده اما خالی است. دولت روحانی با چه رویی به مردم بگوید که برجام و اتلاف سرمایه چهار ساله کشور در مذاکرات جواب نداده و نتیجهای در برنداشته است، طبیعی است که بیدستاوردی خود را یا باید با دستاوردسازی توجیه کند یا این که بگوید اگر برجام نبود وضع بدتر میشد. یا این که بگوید اگر توافق هستهای یا برجام نبود، جنگ میشد. اما در حقیقت سایه شوم جنگ را مقاومت و ایستادگی از سر ملت برداشت، همان طور که در این سالهای متمادی برداشته است. مقاومت قوای نظامی و مدیران خدمتگزار جهادی و انقلابی و از همه مهمتر ایستادگی ملت، کشور را از مکر و نیرنگ دشمنان، مصونیت بخشیده است.»
جنجال تبلیغاتی دولت
مقام معظم رهبری در تیر ماه 81 و در جمع مسئولان قوه قضاییه، بیان کردند: «جنجال تبلیغاتی نسبت به کاری که هنوز انجام نگرفته مضر است.» دولت یازدهم فسادهای اقتصادی و مسائل مربوط به تحریم را به خوبی و در حد افراط به گوش مردم رسانید و راهکار حل مسائل مطروحه را نیز در دستان خود دانست، در این چهار سال دولت روحانی به دستگاههای بیشماری در کشور تاخت و پروندهسازیها کرد، هیاهوی رسانهای به راه انداخت اما در نهایت سودای برجام خاموش و حبابها ترکید. به طوری که دولتمردان زمانی به خود آمدند که بسیاری از فرصتهای اقتصادی در سایر کشورها و سرمایهگذاریهای خارجی گذشته را نیز از دست دادند. یکی از اصول اقتصاد مقاومتی، استفاده از ظرفیتهای اقتصادی در دیگر کشورها است، حال آن که دولت به بهانه برجام و سرمایهگذاریهای کلان خارجی، بسیاری از موقعیتهای خود در کشورهای دوست و همجوار را از دست داد.
مرادی یک شهروند تهرانی که دبیر آموزش و پرورش است با بیان این که ما در طول دوران مسئولیت دولت یازدهم فرصتهای اقتصادی یا ظرفیتهای اشتغالزایی و فعالیت در دیگر کشورها به ویژه همسایگان را از دست دادیم، به گزارشگر کیهان میگوید: «فرصتهای اقتصادی در روسیه را واگذار کردیم و حتی موقعیتهای ممتاز خود در آمریکای مرکزی و طرحهای بزرگ عمرانی و صنعتی را که آن جا انجام میدادیم و برای ما سودآوری قابل توجهی داشت را از دست دادیم. بازار بزرگ عراق را از دست دادیم و آن را دو دستی تقدیم ترکیه کردیم. عراق برای ما موقعیت ممتازی دارد که نه تنها اقتصاد که مسائل امنیتی و سیاسی ما با هم گره خورده است. دولت با توجه به همراهی مسئولان عراقی به راحتی میتوانست ویزای دو کشور را بردارد اما این کار را نکرد بلکه برای سفر ایرانیها و یا زائران ایرانی در عراق محدودیت ایجاد کرد. دولت، زائران عتبات در ایام اربعین را مجبور کرد که حتما در سامانه سما ثبت نام کنند و هزینهای جدا بپردازند، برای بیمه نیز که طرح جدیدی بود مجددا هزینهای جدا دریافت کردند. این مبالغ با بالاترین نرخ دلار از مردم گرفته شد، به طوری که هزینه ثبتنام گروهی با مبالغی که با بهانههای متعدد، دولت از مردم گرفت بسیار بیشتر از آب درآمد. بیثباتی نرخ دینار عراقی نسبت به ریال ایرانی را هم به آن اضافه کنید. از آن طرف یک زمانبندی برای خروج زائران در نظر گرفته شد که مأموران عراقی در مرز به این مقررات کاری نداشتند و فقط زوار و مسافران ایرانی در مضیقه قرار میگرفتند، به طوری که به دلیل ازدحام بیش از حد، مأموران عراقی مجبور شدند با بالگرد بر روی مردمی که در صفهای فشرده و پر ازدحام بودند آب بپاشند تا از تشنگی و معطلی تلف نشوند. آن قدر که مأموران عراقی به فکر وضعیت ایرانیها بودند دولتمردان خودمان نبودند!»