kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۳۰۳۵
تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۱

شاخص انقلابي‌ بودن حوزه(زلال بصیرت)

همان‌گونه که تحقق انقلاب مرهون روحانيت و بخصوص شخص حضرت امام(ره) بود، بقاي آن نيز در گرو حضور فعال روحانيت است؛ از همين‌روست که رهبر معظم انقلاب انقلابي‌نماندن حوزه را سبب تهديد جدي نظام اسلامي مي‌دانند؛ چراکه با جدا شدن حوزه از انقلاب، نظام، اسلاميتش را از دست مي‌دهد.



تحقق نهضت اسلامي مرهون تغيير نگرشي بود که حضرت امام درباره مسائل دين و اجتماع به وجود آورد،در گذشته، دين تنها منحصر در امور فردي مانند نماز و روزه و عزاداري بود و مبارزه با ظلم و کفر و استعمار و نظاير آن، اصلاً امري ديني تلقي نمي‌شد.
حتي باب امر به معروف و نهي از منکر در فقه هم که يک مقوله ديني- اجتماعي است، کمتر مورد توجه علماي حوزه بود؛ اگر هم مورد توجه معدود افرادي از حوزه قرار مي‌گرفت، توجيه مي‌شد که از جمله شرايط امر به معروف و نهي از منکر، نداشتن خطر جاني، مالي و آبرويي براي آمر به معروف است و از آنجا که مبارزه با ظلم، استعمار و استکبار خطراتي در پي داشت، لذا در عمل، نهايتا دايره امر به معروف و نهي از منکر به عدم رعايت حجاب در زنان و تراشيدن محاسن در آقايان محدود مي‌شد.
بعد از حرکت علما با محوريت حاج آقاحسين قمي در دوره رضاخان و تحصن در حرم حضرت عبدالعظيم(ع)، درس قرآن و تعليمات ديني دوباره در دروس مدارس گنجانده شد.
در دوران محمدرضا نيز مقابله با دين و تمسخر و توهين به افراد متدين ادامه داشت، امام(ره) حرکتي را شروع کردند و اين امر با سخنراني‌ها، اعلاميه‌ها و نامه‌نگاري به مقامات مملکتي، سازمان‌هاي بين‌المللي و علماي ديگر ادامه پيدا کرد و برخي علما و مراجع نيز با اختلاف مراتب، به حمايت برخاستند تا اينکه نهايتا بعد از 15 سال، اين حرکت به ثمر نشست و انقلاب اسلامي پيروز شد و نظام اسلامي در ايران مستقر شد.
نهضت اسلامي توسط يک عالم حوزه که مورد احترام همگان قرار داشت، صورت گرفت، آنچه براي حوزه‌هاي علميه جاي افتخار است، اين است که علما عليرغم همه اختلاف نظرها، وقتي پاي دين به ميان آمد، به خوبي همراهي کرده و ايستادند. به عنوان نمونه، کساني که با فلسفه و عرفان ميانه خوبي نداشتند، بلکه نماد ضديت با فلسفه بودند، بدون توجه به اين اختلاف سليقه ،به کمک نهضت امام(ره) شتافتند و برخي از آنها در پست‌هايي نيز به خدمت به نظام پرداختند. حتي برخي مراجع در پاسخ به سؤالات مقلدين در زمينه‌هاي اجتماعي، مرجع پاسخگويي به سؤال را حضرت امام خميني(ره) معرفي مي‌کردند.
شاخصه‌های انقلابی بودن
امام(ره) نگرش‌ها به دين را که مقوله‌اي فردي تلقي مي‌شد، تغيير داد و نيمي از احکام اسلام (احکام اجتماعي) را که سال‌ها به فراموشي سپرده شده بود، احيا کرد.
اکنون ستون خيمه انقلاب ولايت‌فقيه است، اگر کمترين لطمه‌اي به ولايت‌فقيه وارد شود، به اصل انقلاب، بلکه به اسلام ضربه‌اي مهلک وارد مي‌شود؛ چرا که اگر عمود خيمه‌اي بيفتد، ديگر خيمه‌اي نخواهد ماند.
بعد از گذشت بيش از 50 سال از شروع نهضت اسلامي، هنوز نتوانسته ايم ابعاد مختلف ولايت‌فقيه را تبيين کنيم،لذا اولين وظيفه، شناخت اسلام به عنوان يک کل هماهنگ جامع به همراه احکام اجتماعي آن است و هر چه معرفت افراد در اين زمينه بيشتر شود، آسيب پذيري نظام کمتر مي‌شود.
هر چند معرفت لازم است، اما کافي نيست،چه بسيار کساني که به مسئله‌اي علم دارند، اما مخالف علم خود عمل مي‌کنند؛ لذا علاوه بر علم، انگيزه صحيح هم لازم است؛ از اين رو خودسازي تکليف دوم است.
بر کسي پوشيده نيست که طبق تاريخ، عمر سعد هرگز گمان هم نمي‌کرد که براي مقابله و کشتن سيدالشهدا(ع) اقدام کند، اما وقتي حکومت ري در مقابل کشتن امام حسين(ع) قرار گرفت، ترديد کرد و بعد از تأمل، جنگ با امام را پذيرفت.
بصيرت در کنار علم و خود سازي به عنوان شاخصه سوم يک فرد انقلابي مطرح می‌شود، چه بسيار افراد متقي و عالمي که به خاطر عدم شناخت از جامعه و بصيرت لازم، مي‌توانند به آلت دست دشمنان اسلام تبديل شوند.
چگونه است که در باب صلوة و طهارت که کتاب‌هاي متعددي در مورد آن نوشته شده و اتفاقا دشمني چنداني نيز نسبت به آن از سوي دشمنان اسلام وجود ندارد، اين مقدار اهتمام ورزيده مي‌شود، اما نسبت به امر به معروف و نهي از منکر و حکومت اسلامي که اتفاقا مورد تهاجم همه جانبه دشمنان از جمله شيطان بزرگ است، به بهانه اينکه يک کتابي در اين زمينه منتشر شده است، کار نمي‌شود؟!
لقب شيطان بزرگ از سوي حضرت امام(ره) به آمريکا داده شد، از عنايات خداوند متعال به امام(ره) بود که چنين تعبيري را در مورد آمريکا به کار ببرد، چرا که امروز هم مي‌بينيم بسياري از مشکلات عالم زير سر آمريکاست.
القاي شبهات از سوي شياطين عجيب نيست، اما عجيب اين است که مؤمني به راحتي تحت تأثير اين شبهات -که بسياري از آنها واهي و مضحک هستند- قرار گيرد.
راهکار انقلابی ماندن حوزه
 عوامل نفساني، از جمله آسايش‌طلبي،از موانع انقلابي ماندن حوزه است، روح تنبلي و آسايش طلبي سبب مي‌شود که فرد دنبال اموري که زحمت و خطر جاني، مالي و آبرويي دارد، نرود؛ زيرا دوست دارد در نهايت احترام بوده، جايگاه ديني خود را هم داشته باشد.
امام حسين(ع) نيز براي امر به معروف و نهي از منکر قيام کرد؛ هرچند مي‌دانست به قيمت جانش تمام مي‌شود؛ و در اين عصر نيز امام(ره) اين مسئله را درک کرد و اسلام را احيا کرد.
اگر بخواهيم حوزه علميه انقلابي بماند، در دو زمينه بايد کار شود؛ اول اينکه فقه اجتماعي اسلام را تقويت کنيم و طبيعتاً اين فعاليت، از يک طرف مباني علمي و اعتقادي آن و از سوي ديگر، بصيرت سياسي در عمل را شامل مي‌شود؛ و دوم اينکه خود سازي کرده و با هواي نفس، آسايش طلبي و راحت طلبي خود مبارزه کنيم و خود را آماده هرگونه فداکاري ولو فدا کردن جان و مال و آبرو نمائيم.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) در سي ‌و دومين نشست انجمن فارغ‌التحصيلان مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)؛ قم - 19/9/95
زلال بصیرت روزهای  پنج شنبه منتشر می‌شود.