محمد میرکیانی مطرح کرد
مبانی تولید برنامههای کودک و نوجوان با موضوعات ارزشی
آنچه در پی میآید، دیدگاههای محمد میرکیانی، نویسنده و کارشناس فرهنگی در حوزه «تولید برنامههای کودک و نوجوان با موضوعات ارزشی» است. میرکیانی، خود ازجمله مدیران فعال در حوزه طراحی برنامههای کودک و نوجوان ارزشی بوده است. برنامههایی چون «از سرزمین نور» درباره پیامبر اعظم(ص)، «آستانه» اولین برنامه اذان گاهی ویژه نوجوانان، «با بچههای نور» اولین برنامه زنده با حضور مجریان نوجوان از منطقه راهیان نور، «بچههای مسجد»، «بچههای غزه، بچههای ایران» و ... از جمله برنامههایی هستند که توسط وی طراحی و تولید شدند.
برنامههای ارزشی کودک و نوجوان در صداوسیما امروز در مرحله گذار قرار دارند. به همین دلیل هم نیاز هست که برای این گونه برنامهها به یک تعریف مشخص و ثابت برسیم. یعنی برنامههایی که موجآفرین باشد و تأثیر آنها در جامعه دیده شود.
تعریف برنامههای ارزشی کودک و نوجوان
برنامههایی که به عنوان برنامههای ارزشی مطرح میکنیم، دو دسته هستند؛ نکته اینکه هر برنامهای، به صرف اینکه یک پیوست ارزشی داشته باشد، برنامه ارزشی شناخته نمیشود. دسته اول برنامههای ارزشی، برنامههایی هستند که به مناسبت خاصی در جامعه فضای ارزشی ایجاد میکنند، مثل برنامههایی که در ماه مبارک رمضان، دهه فجر، ایام محرم و ... پخش میشوند. اینها برنامههایی برای ایجاد فضای ارزشی هستند که به اصطلاح، برنامههای مناسبتی ارزشی خوانده میشوند. تأثیر این گونه برنامهها اغلب به همان موقعیت و مقطع خاص زمانی محدود میشود. رسانه ملی از برنامههای ارزشی مناسبتی هم بینیاز نیست. صداوسیما گاهی نیاز دارد که در یک مقطع و زمان خاص، به وسیله برنامههای مناسبتی موج ایجاد کند. به همین دلیل هم برنامههای ارزشی مناسبتی تولید و روی آنتن فرستاده میشوند.
اما دسته دوم و مهمترین برنامههای ارزشی، آن برنامههایی هستند که در نگاه و جهان بینی مخاطب تغییر ایجاد میکنند و در ساختار و تار و پود آنها ارزشهای انقلابی و دینی مطرح بشود. یعنی برنامههایی که ارزشها، بخش جدایی ناپذیر و اندیشه جاری در آنها باشد. به گونهای که وقتی مخاطب آن برنامهها را دید تحت تأثیر موضوع و فضای ارزشی آنها قرار بگیرد و باعث تغییر نگرش و دیدگاه مخاطب بشود. این برنامهها ممکن است در طول سال پخش شوند و به مناسبت خاصی محدود نباشند. مدنظر ما، این گونه برنامهها هستند.
به طور مثال، در زمان اوج گیری حملات رژیم صهیونیستی به غزه، برنامه «بچههای ایران، بچههای غزه» در شبکه جهانی جامجم طراحی شد تا در آن موقعیت ویژه هم به نوجوانان بصیرت سیاسی بدهد و هم جهانیان را با آن فاجعهای که در حال روی دادن بود آشنا بکند. به طور طبیعی، عمر رسانهای این برنامه ارزشی در طی همان چند روزی بود که روی آنتن قرار داشت. این نوع برنامهها در کوتاه مدت تأثیرگذار هستند و کاربرد آنها در حد فضای موضوعی همان مقطع زمانی است. کما اینکه امیدواریم چنین برنامههایی بار دیگر در رسانه ملی طراحی شود، مثلا امروز هم به برنامههای مشابهی درباره آوارگی و گرسنگی کودکان یمن، مصائب بچههای غزه و عراق، آوارگی بچههای سوریه و جنایات داعش در آن کشور و ... نیاز داریم.
اما برنامههایی هم هستند که برای مناسبت و مسائل زمانی خاصی نیستند؛ این برنامهها سعی دارند تا در نگرش مخاطب تغییر ایجاد کنند. یعنی بر دانش مخاطب نسبت به مسائل دینی و انقلابی اضافه میکنند و باعث میشوند که مخاطب با تماشای آن برنامهها راه درست و نادرست را در زندگی تشخیص دهد. این برنامهها میتوانند در قالبهای مختلف داستانی، نمایشی و ترکیبی باشند و باید بتوانند الگوسازی کنند، حتی در نوع گفتار، تکیه کلام، پوشش، ویژگیهای چهره، خریدهای روزمره زندگی و در یک کلام، در ترسیم و تغییر سبک زندگی. یعنی ما نیازمند برنامههای ارزشی برای نوجوانان هستیم که سبک زندگی اسلامی و ایرانی را برای مخاطب کودک و نوجوان تعریف کنند. همچنان که امروز هم در سطح جهان، هدف اصلی محصولات فرهنگی برای کودکان و نوجوانان، تعریف سبک زندگی است. یعنی در نوع پوشش، مسکن، تفکر، رفتار و ... به بچهها آموزش میدهند و به سمتی میروند که با القای یک نوع سبک زندگی، محصولات اقتصادی را رونق بدهند. یعنی از این طریق هم بهره فرهنگی میبرند و هم بهره اقتصادی.
روشهای تولید برنامههای ارزشی
برای کودکان و نوجوانان
نکته مهم و کلیدی این است که در جایی مثل رسانه ملی که جزو وظایف اولیه اش تولید برنامههای ارزشی است و اتفاقا کارهای خوبی هم تا به حال در این زمینه تولید شده- قبل از هر چیز، مدیران رسانه ملی باید حامی این نوع برنامهها باشند.
در صداوسیما، اوج طراحی و تولید برنامههای ارزشی، در دوران مدیریت ضرغامی و دارابی بود. به طور مثال، برنامه «بچههای ایران، بچههای غزه» با حمایت مستقیم دارابی (معاونت وقت سیما) تولید شد و تنها برنامه کودک و نوجوان تاریخ در صداوسیما بود که سران سه قوه برای آن پیام صادر کردند. اهمیت این موضوع از آنجاست که اگر مدیران رسانه ملی به طور مستقیم وارد کار نشوند و صاحبان فکر و طرح را حمایت نکنند، این گونه اتفاقها نمیافتد. یعنی اگر حمایت بیچون و چرای مدیران ارشد رسانه ملی نباشد، راهها و مسیرها هموار نمیشود.
گام بعدی در تولید این گونه برنامهها، طراحی است. طراحی، یعنی ساماندهی محتوا. اگر ما یک محتوای ارزشی داریم و اگر قرار است در جایی مثل رسانه ملی مطرح شود باید تبدیل به طرح تصویری شود. کسانی میتوانند طراحی کنند که هم با حوزه فرهنگ آشنا باشند و هم حوزه رسانه. این طیف از افراد باید ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی، ادبیات کهن و ادبیات عامیانه ایران را بشناسند و با ظرفیتهای رسانه هم آشنا باشند؛ یعنی بتوانند ساختارهای مناسب و جذاب در رسانه را بشناسند و توان دریافتهای ویژه از همه عناصر را داشته باشند و بتوانند اینها را به عنوان عناصر جذاب و موثر، مثل یک جورچین کنار هم قرار دهند تا به یک برنامه ارزشی تبدیل شوند.
البته برای این منظور، باید برنامهسازان مناسب که توان اجرا یا تولید طرح را دارند به کار گرفته شوند. به نظرم خود آن برنامهسازان نیز همچون مدیران، باید افراد باورمندی باشند. یعنی وقتی یک طرح ارزشی مطرح میشود، برنامه سازها هم باید به موضوع باور داشته باشند. ضمن اینکه برنامه سازان ما در رسانه ملی هر کدام توانمندیهایی خاص خود را دارند. عدهای توان ساخت برنامه عروسکی دارند و برخی در زمینه برنامههای ترکیبی و برخی هم داستانی و عدهای نیز در حوزه برنامههای زنده میتوانند کار کنند. هر یک باید در جای خود به کار گرفته شوند. انتخاب نیروها خیلی مهم است.
شاخصههای محتوایی و ساختاری برنامههای ارزشی کودک و نوجوان
از نظر محتوایی، باید براساس نیاز مخاطب برنامه ریزی شود. برخی از موضوعات و درونمایهها همیشگی هستند و به مناسبت خاصی محدود نمیشوند. مثل باورهای دینی، استقلال کشور، وفاداری به انقلاب اسلامی و ... در طول سال باید برنامههای مناسبی با این درونمایهها تولید شود. در کنار اینها نیاز داریم که مخاطب کودک و نوجوان با ارزشهای فرهنگی جامعه نیز آشنا شود. باید متناسب با هر درونمایه و هر موضوع ارزشی، ساختار مناسب هم طراحی شود. ساختار مناسب همان چیزی است که من همیشه روی آن تأکید داشتهام؛ افقهای جدید در برنامه سازی. به دلیل اینکه اتفاقاتی که در سطح رسانه و در سطح دنیا رخ میدهد بسیار گسترده و متنوع هستند. مخاطب نوجوان هم کثرتگرا و نوجو است. بنابراین در تولید برنامههای ارزشی هم باید به این دو خصیصه - تنوع و ایجاد افقهای جدید- خیلی توجه کرد.
افقهای جدید در برنامه سازی یعنی چه؟ یعنی عناصری که تکراری، خستهکننده و برای مخاطب ملالآور هستند، بسیار گفته شده و بسیار دیده شدهاند، از نوع اجرا، از نوع متن، دکور، میان برنامه و ... باید کنار گذاشته شوند. دائم باید به فضاهای جدید فکر کرد. یعنی باید فضاهایی را طراحی کرد که مخاطب نوجوان ندیده باشد و تعامل او برانگیخته شود.