از افشا تا پیگیری مبارزه با مفاسد
نقشی که به جای دولت، رسانهها برعهده گرفتهاند
سالهاست که رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) موضوع ضرورت تقویت و توسعه سیستم کنترل و نظارت در نظام اداری کشور را متذکر میشوند، البته قبل از آن نیز بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) بارها مسئولین قوای سهگانه را به انجام این مهم توصیه کردهاند، اما فرمان 8 مادهای رهبری یکی از صریحترین مطالبات ایشان در این خصوص به شمار میرود که علیرغم گذشت بیش از 11 سال از زمان صدور آن، متأسفانه هنوز به شکل کامل محقق نشده است.
شاید به همین دلیل است که از حدود 7 الی 8 سال گذشته تا به حال، رسانهها به ویژه رسانه ملی در اقدامی تحسینبرانگیز و البته غیرمعمول، بخشی از این وظیفه بسیار مهم را برعهده گرفتهاند، این موضوع از آن جهت غیرمعمول است که این مهم در ردیف وظایف ذاتی مدیران محترم در قوای سهگانه قرار دارد و رسانهها تنها وظیفه اطلاعرسانی و نهایتاً نقش تکمیلی در این زمینه را برعهده دارند، درحالی که به نظر میرسد، هماکنون رسانهها همه مسئولیت در این خصوص را برعهده گرفتهاند.
افشای دهها مورد ناهنجاری خرد و کلان ناشی از ضعف سیستم کنترلی و نظارتی در قوای سهگانه از جمله افشای اختلاسهای کلان در نظام بانکی، افشای فیشهای حقوقی نجومی، افشای زمینخواری افراد فرصتطلب و همچنین بیان تخلفات مربوط به واردات بیرویه و قاچاق کالا به کشور یا فعالیت غیرقانونی شرکتهای هرمی و همینطور گزارشهای مربوط به موسسات متعدد و متنوع و فاقد مجوز در کشور و آشکار شدن فعالیتهای غیرقانونی این مؤسسات در مورد موضوعاتی مانند فروش پایاننامههای تحصیلی و یا واسطهگری برای فروش دارو یا معرفی توریست برای درمان و یا مسائل نسبتاً کماهمیتتری مانند تخلفات دفاتر گردشگری، تخلفات موسسات مشاورهای و امثال آن در شهرها و حتی انعکاس خبر مربوط به سوءاستفاده از مقوله پارکبانی در خیابانها و معابر شهری، بخشی از این تلاش است که باعث شده تا سرانجام رفع مشکلات مربوط به برخی از این ناهنجاریها در دستور کار مسئولین محترم قرار گیرد.
اما صرفنظر از اینکه آیا اقدامات مسئولین دستگاههای ذیربط در مورد هر یک از موضوعات مورد اشاره و سایر موارد مشابه به نتیجه مطلوب و نهایی خواهد رسید یا مشکلات همچنان تداوم خواهد یافت، اینک این پرسش اساسی مطرح است که اصولاً چرا کار به جایی رسیده که رسانهها تمام این نقش را برعهده بگیرند؟ تا کی قرار است این مهم، یعنی تقویت و توسعه سیستم کنترلی و نظارتی و نیز نظارت بر کار ناظران مهجور و مغفول بماند؟ آیا کمک رسانهها برای حل مشکلات، در نهایت منجر به تحقق فرمان رهبری در این زمینه خواهد شد یا با حذف صورت مسئله، مدیران دستگاهها از همکاری با رسانهها برحذر خواهند شد؟
کلام آخر اینکه؛ آیا بهتر نیست دستگاههای ذیربط با پرداختن جدی به فرهنگسازی، رفع نواقص ساختار اداری و به ویژه موضوع بسیار مهم کنترل و نظارت در سیستم اداری و اقتصادی، از بروز جرائم و تخلفات جلوگیری و از تحمیل هزینههای سنگین مادی به نظام اقتصادی کشور و وارد شدن خسارتهای جبرانناپذیر معنوی به جامعه پیشگیری نمایند؟ به عبارت دیگر آیا بهتر نیست که مسئولین و مدیران محترم، قبل از مواجهه با گزارش رسانهها و قول مساعد برای رفع مشکلات، با انجام دقیق و کامل وظایف خود و در عملی پیشدستانه، مانع از بروز آنها شده و یا نسبت به رفع آنها اقدام نمایند؟
احمدرضا هدایتی