عزت مومن؛ امانت خدا(خوان حکمت)
مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(ع) نقل كرد، فرمود: مملكت بايد عزيز باشد، باشكوه و جلال و عزّت باشد. كشور شيعه به بركت خود اينها كشور عزّتمند است. اين را مرحوم كليني از وجود مبارك امام صادق(ع) نقل كرد كه: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَه»؛(1) فرمود ذات اقدس اله مؤمن را آزاد خلق كرد، هر كاري ميخواهد بكند در مرز حلال آزاد است؛ اما حق ندارد كاري بكند كه حيثيت او و عزّت و شكوه و جلال او از بين برود؛ چون آبرو، حقّ ما نيست، ما بايد بدانيم بعضي از امور را ما امين و بعضي از امور را مالك هستيم، خدا اين مال را از راه حلال كه به ما داد فرمود مال شماست: (لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ)(2) مال، مِلك ماست خواستيم به كسي بدهيم، خواستيم ندهيم؛ اما آبرو براي ما نيست، ما امينيم نه مالك. آيا كسي حق دارد حرفي بزند كه آبروي او برود يا اینکه معصيت كرده؟ اگر كسي آبروي ديگري را ببرد حرام است، خود شخص كاري بكند كه آبرويش برود حرام است، آبرو براي ما نيست، آبرو امانت خداست نزد ما. اگر ـ خداي ناكرده ـ تجاوز جنسي بشود و همه بستگان اين زن شكايت را پس بگيرند و رضايت بدهند، چرا پرونده همچنان باز است؟ براي اينكه ناموس زن يا ناموس مرد مال كسي نيست، اينها مال خداست، حقّالله است، ما به عنوان امين، حافظ او هستيم، اگر كسي ـ معاذالله ـ به يك زن تجاوز عمدي كرد همه بستگان او رضايت بدهند، پرونده هنوز باز است، اين مثل خون نيست. اگر كسي را كُشتند اولياي دم رضايت دادند مسئله حلّ است: (مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً)(3) او آمد رضايت داد، قصاص نميشود؛ اما تجاوز جنسي از اين سنخ نيست. اين گونه از آبروها مال خداست و انسان، امين است و بايد اين را حفظ كند.
ویژگی شیعیان خاص ائمه(ع)
بيان نوراني امام صادق(ع) اين است كه فرمود: اين تنها پيغمبر نبود كه سلمان تربيت كند ما هم ميتوانيم سلمان تربيت كنيم. همان مكتبي كه سلمان پروراند، همان مكتب الآن دست ماست. اين «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلُ الْبَيت»(4) در بُعد اثباتي است، «لَيْسَ مِنَّا» در بُعد سلبي است. فرمود من ميخواهم شما مثل سلمانِ عصر بشويد: «لَيْسَ مِنَّا وَ لَا كَرَامَةَ مَنْ كَانَ فِي مِصْرٍ فِيهِ مِائَةُ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ وَ كَانَ فِي ذَلِكَ الْمِصْرِ أَحَدٌ أَوْرَعَ مِنْه»؛(5) (از ما نيست ـ و ارزشى ندارد ـ كسى كه در شهر صد هزار نفرى يا بيشتر زندگى كند و در آن شهر، شخصى پارساتر از او وجود داشته باشد). در اين حديث نوراني حضرت فرمود: اگر كسي در شهري زندگي ميكند كه صد هزار جمعيت يا بيش از صد هزار جمعيت در آن هست، در آن شهر مردي از او پارساتر پيدا بشود او از ما نيست. يعني «سَلْمَانُ مِنَّا» ما داريم، «لَيْسَ مِنَّا» هم ما داريم، اين «مِنَّا» خصوصي است؛ البته جزء شيعيان است عادل هم ممكن است باشد؛ اما حضرت ميفرمايد ما هم ميتوانيم «سَلْمَانُ مِنَّا» تربيت كنيم، اين «مِنَّا أَهْلُ الْبَيت» درباره خيلي از افراد آمده، درباره بعضی از محدثان قم آمده «وَ هُوَ منَّا»،(6)درباره بعضي از زنهایي كه اهل ديانت و تقوا و فقه بودند وارد شده است كه «هي منّا اهل البيت»؛(7) پس ميشود.
وجود مبارك امام صادق براي همه حرفي براي گفتن دارد اگر كسي خواست «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلُ الْبَيت» بشود، الآن هم با همان دستورهاي نوراني امام صادق ميتواند به آن مقام برسد. فرمود اگر در شهري زندگي ميكنيد سعي كنيد اعلم آنها، اتقاي آنها، اصلح آنها، افضل آنها باشيد، اينكه مال دنيا نيست، اينكه غرور نيست كه چيز بدي باشد همان حرفهايي كه وجود مبارك حضرت امير در دعاي «كميل» به ديگران آموخت، همانها را وجود مبارك امام صادق دارد، ما در دعاي «كميل» در شبهای جمعه چه ميخوانيم: «أَقْرَبَهُمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْك»(8)؛ خدايا من از همه بالاتر، از همه بهتر و از همه به تو نزديكتر باشم؛ اينكه چيز بدي نيست، اينكه دنيا نيست، اينكه غرور و خودخواهي نيست. خدايا توفيقي بده كه من از همه مردم به تو نزديكتر باشم، پاكتر باشم، منزّهتر باشم. همين بيانها را كه وجود مبارك حضرت امير به صورت دعا در دعاي «كميل» به ما آموخت، وجود مبارك امام صادق به صورت صريح فرمود اگر بخواهيد «مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ» باشيد در شهري كه زندگي ميكنيد از شما بهتر نبايد باشد. اين راه براي همه باز است كه اميدواريم ذات اقدس الهي آن توفيق را به همه ما مرحمت كند كه جزء شيعيان راستين اين ذوات مقدس باشيم و فرمايشات و دستورهاي اينها را به خوبي ادراك كنيم اوّلاً؛ باور كنيم ثانياً؛ عمل كنيم ثالثاً؛ و منتشر كنيم رابعاً.
حضرت درباره عناصر دين فرمود همه مسائل ديني محترم و معتبر است و اما بعضي از چيزها خيلي معتبر است، آن ركن اساسي است، اوّل قرآن است و عترت كه همتاي هم هستند؛ بعد فرمود: «لا يَزَالُ الدِّيْنُ قَائِمَاً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ»؛(9) مادامي كه كعبه هست مطاف مسلمين است، قبله مسلمين است دين محفوظ است كه بايد تلاش و كوشش كرد با دعا و غير دعا اين كار و امانت الهي را از دست آلسعود گرفت.
حضرت امير يك بيان نوراني در عهدنامه مالك دارد كه به او فرمود: «فَإِنَّ هذا الدِّيْنَ قَدْ كَانَ أَسِيْراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ يُعْمَلُ فِيْهِ بِالْهَوي وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا»(10)؛ مالك! حالا که به مصر رفتی بدان ما انقلاب نكرديم كه آزاد شويم، بشر بنده خداست، تابع دستورات الهي است، ما انقلاب كرديم كه دين را از چنگالِ بيگانهها دربياوريم. امروز مطاف مسلمين مثل قدس در اسارت يا آلسعود است يا صهيونيسم؛ امروز قبله مسلمين، چه قبله اوّل چه قبله دوم در اسارت بيگانههاست. امام صادق فرمود مادامي كه كعبه آزاد است دين آزاد است. بعد جريان كربلاي سيدالشهداء را چقدر اصرار دارد، چون اينها اساس دين است، درست است که چهارده معصوم (ع) سهم تعيينكننده در حفظ دين دارند؛ اما كربلا حساب ديگر است، جريان كربلا را وجود مبارك امام صادق خيلي اصرار دارد، فرمود شما اگر صدها بار مكه برويد، تا كربلا نرفتید فريضه الهي را انجام نداديد: «لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ يَزُرِ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) لَكَانَ تَارِكاً حَقّاً مِنْ حُقُوقِ اللَّه»(11).جريان امام زمان هم اينچنين است. فرمود حضرت كه ظهور كرد جاهليت را برميدارد و عقلانيت ظهور ميكند.
بيانات حضرت آيتالله جوادي آملي (دامت بركاته)
در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از طلاب
و دانشجويان، قم؛ 7/5/1395
مرکز اطلاعرسانی اسرا
_______________________
1 - الکافی(ط ـ الإسلامية)، ج5، ص63. 2 - نساء، 32. 3 - إسراء، 33.
4 - عيون اخبار الرضا، ج2، ص64. 5 - الكافي(ط ـ الإسلامية)، ج2، ص78.
6 - الإختصاص، النص، ص68. 7- کتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص905.
8 - مصباح المتهجد ، ج2، ص850. 9 - الكافي(ط ـ الإسلامية)، ج4، ص271.
10- نهج البلاغه(صبحي صالح)، نامه53. 11- کامل الزيارة، النص، ص122.
خوان حکمت روزهای یکشنبه منتشر میشود.