چرایی تشبیه انسان به حیوان(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا تشبیه بعضی انسانها به حیوان در قرآن، جسارت و ناسزاگویی به شأن و جایگاه انسان نیست؟
پاسخ:
با نگاهی به کارکرد و منافع حیوانات و عملکرد بعضی انسانها، تشبیه «اولئک کالانعام بل هم اضل» را در آیه 179 سوره اعراف، حق و منطقی مییابیم.
خداوند در این آیه میفرماید: «و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها أولئک کالأنعام بل هم أضل أولئک هم الغافلون» «به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم آنها دلها [عقلها]یی دارند که با آن (اندیشه نمیکنند، و) نمیفهمند و چشمانی که با آن نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)!» یا در آیات دیگر انسان را تشبیه به سگ، الاغ، بدترین جنبنده و... میکند در اینجا به برخی از منافعی که حیوانات برای انسان دارند اشاره میکنیم:
- گرانترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است.
- مهمترین غذای انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است.
- حیوانات وسیله بارکشی و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند.
- تمام کارخانههای پشمریسی، چرمسازی، لبنیاتی و مرغداری و دامداریها کارشان به حیوانات وابسته است.
- حیوانات بعضی معلم بشرند. کلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت.
- بعضی گزارشگر انبیا میشوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سلیمان(ع) آورد.
- بعضی محافظ انبیا میشوند؛ تار عنکبوت پیامبر اسلام(ص) را در غار حفظ کرد.
- حیوانات قابل تربیت و آموزش هستند و لذا شکار سگی که آموزش دیده حلال است.
- حتی حیوانات آزاردهنده مثل مار، تنها کسانی را میگزند که به آنها نزدیک شده باشند.
باتوجه به مطالب فوق، آیا انسانهایی که عملکرد آنان نهتنها هیچ نفعی برای خود و دیگران ندارد بلکه شرارت و درندهخویی در آنان نهادینه شده است از حیوانات پستتر نیستند؟آیا افرادی که شبانهروز برای مردم حیله و خدعه میکنند و به خاطر رسیدن به هوسهای بیانتهای خود نسل انسان را به تباهی میکشند، از حیوانات بدتر نیستند؟ آدمهایی که یک تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درندهترین حیوانات پستتر نیستند؟
بنابراین تشبیه بعضی انسانها به حیوان در قرآن به معنی تحقیر ذات و ناسزاگویی به خلقت انسان و حیوان نیست، بلکه وجه شبه در این تشبیه بلیغ عملکرد و کارکرد انسان و حیوان است. به این معنا که اگر انسان تمامی ابزارها و منابع سیر حرکت تکاملی خود را نادیده بگیرد و آنها را از کارکرد واقعی خود که همانا کشف حقیقت و هدایت الهی و عمل به آن است، خارج سازد، در چنین شرایطی عملکرد انسان به لحاظ رفتاری همانند حیوان و یا پستتر از حیوان خواهد بود، و این یک قیاس رفتاری و عملکردی میان انسان و حیوان است نه ناسزاگویی و تحقیر ذات و نوع خلقت.
قرآن کریم در ماجرای یک عالم و دانشمند به نام بلعم باعورا که ابتدا در مسیر حق بود، بهگونهای که کسی انتظار انحراف او را نداشت و سرانجام دنیاپرستی و پیروی از هوای نفس او را به سقوط کشاند، او را تشبیه به سگ هار میکند: «فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث اوتترکه یلهث» مثل او (بلعم باعورا) همچون سگ (هاری) است که اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را بیرون میآورد و اگر او را به حال خود رها کنی باز همین کار را میکند (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود) (اعراف- 186) دلیل این تشبیه و وجه شبه آن شاید این باشد که بلعم باعورا براثر شدت دنیاپرستی، هواپرستی و چسبیدن به لذات نفسانی و مادی، یک حالت عطش نامحدود به خود گرفته بود که همواره دنبال دنیاپرستی و لذتطلبی میرفت، آن هم نه به خاطر نیاز و احتیاج بلکه به شکل بیمارگونهای همچون یک سگ هار که براثر بیماری هاری، حالت عطش کاذب به او دست میدهد و در هیچ حال سیراب نمیشود.