و چشم ابری من بر کویر... خواهد ماند(چشم به راه سپیده)
Email:SEPIDEH@Kayhannews.ir
مساحت بغض
نه قارهای که به کشف سواحلت برسم
نه قایقم که به هر موج، تا دلت برسم
نه یوسفی که به عطر تو پیرهن بدرم
چو گریههای زلیخا مقابلت برسم
نه آسیه، و نه مریم نمیشوم هرگز
نه هاجری که به صحرا به منزلت برسم
به زنگ خام شترها نمیشوم آرام
مگر به قافلهای از قبایلت برسم
کتیبهام و دلم تکه تکه دلتنگ است
چگونه میشود آیا به حاصلت برسم؟
جهان من غزلی با مساحت بغض است
نه کاشفم که به حلالمسائلت برسم
چقدر دور شدی از من همیشه گناه
چقدر فاصله دارم به منزلت برسم؟
فاطمه طارمی
جنون
این یک مصیبتست «نبودی و زیستم»
تنها برای عرض ارادت گریستم
سجاده پهن کردم و... در اوج گریهها
در اشتیاق جنت و حور و پریستم
پای رکاب خود، طلب مرد میکنی
بیپرده گویمت که نبودم... که نیستم...
ای خاک بر سرم، به خدا ورشکستهام
دیگر توان نمانده که برپا بایستم
در التهاب برزخ وهم و جنون خویش
در حیرتم چگونه، کجا، یا که کیستم؟
هر رفت و آمد نفسم داد میزند...
عادت شدهست غیبتتان چون که زیستم
یاسر حوتی
بهار نیست
احساس میکنم که نباشی بهار نیست
شعری میان دفتر این روزگار نیست
معطوف میشود به شما حس واژهها
آقا خودت بگو مگر این افتخار نیست؟
من با سرودههای همه شرط بستهام
بیتی بدون نام شما ماندگار نیست
سین سلام سفره هفسین من بگو!
معنای این قصیده مگر انتظار نیست؟
روزی ظهور میکنی و میرسد بهار
اما به ماه و سال و زمان اعتبار نیست
تقویم هم به گفته من اعتراف کرد
سوگند میخورم که نباشی بهار نیست
هدیه ارجمند
دعای مادر
پر میکند خاک از حضورش ساغرش را
سرشار از گل میکند پا تا سرش را
آن روز حتی آفتاب روشنیبخش
حس میکند دستان سایه گسترش را
دیگر نیازی نیست جبریل غزلها
پنهان کند در بال، پرواز پرش را
حظ میبرد جان لحظه لحظه از حضورش
حس میکند دل لحظه لحظه محضرش را
میآید و میآورد از سمت یثرب
همراه خود عطر دعای مادرش را
جواد محمدزمانی
محض یار
و چشم ابری من بر کویر خواهد ماند
همیشه جمله «نعمالامیر» خواهد ماند
چقدر فرصت پرواز... آسمان خالی
و پشت میله کبوتر اسیر خواهد ماند
به روی پنجره سبز این نوشته شدهست
میان حنجره سرخ تیر خواهد ماند
نگاه کن... پسر مهزیار خواهم شد
که محض یار دلم در مسیر خواهد ماند
درون دولت تو فقر میشود؟ هرگز
فقیر عشق تو اما فقیر خواهد ماند
سلام بر تو که طاووس هستی و یوسف
به پیش جلوه تو سر به زیر خواهد ماند
مگر همیشه و هر جا غروب عاشوراست؟
که با ظهور تو ظهر غدیر خواهد شد