به بهانه قرائت گزارش فساد فوتبال در مجلس
مدیریت علتالعلل ناکامی فوتبال(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
دو روز قبل بعد از ماهها انتظار و بعد از مدتها تعلل - که قانع کننده نبود- پرونده فساد فوتبال ایران، از سوی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، در صحن علنی قرائت شد. ما اینجا قصد ورود به جزئیات و تحلیل بند بند این پرونده را نداریم، بلکه به بهانه انتشار این پرونده، میخواهیم حرفهای همیشگی خود را البته این بار مستندتر، تکرار کنیم، حرفهایی که فقط هم حرف ما نیست، حرف خیلی از کسانی است که این فوتبال را میشناسند، با زیر و بم آن آشنایند از شرایط، وضعیت، مناسبات رایج در آن، اطلاع دارند، و آن اینکه فوتبال ما بیمار است. سالهاست که ویروسها و میکروبهای خطرناک و جانکاه به جانش افتادهاند. این فوتبال آفتزده است، و... مهمتر و بدتر از همه هم اینکه بیماری فوتبال، فقط براثر ناپرهیزی و بیتوجهی نیست، بلکه براثر پروژهای حسابشده و کاری سازماندهی شده است. جریاناتی از داخل و خارج چنین اراده کردهاند که چرخهای این فوتبال چنان بچرخد که منافع هر کسی را تأمین کند، خواستههای هر جریان و باندی را پاسخگو باشد، جز مردم، جز علاقمندان واقعی. وضعیت فوتبال ایران باید به گونهای باشد که مردم را «بچزاند»، علاقمندان به ویژه جوانان پرشور این آب و خاک نه فقط نسبت به فوتبال و به ورزش، بلکه نسبت به «همه چیز» این مملکت بدبین و دلسرد کند. باور کنید، نقشه بدخواهان خیلی مفصل، دقیق، پیچیده و حسابشده است. سالها هم هست که دارند روی آن «کار» میکنند. آنها برخلاف «ما» که فوتبال را بازی کودکانه میدانیم و آن را به امان ناکسان رها کردهایم، فوتبال را به عنوان رشتهای تأثیرگذار، مهم، جهانی و محبوب جوانان و رشتهای با کارکردهای روحی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... سخت جدی گرفتهاند و... سعی میکنند به هر حال در این مرز و بوم که پنجه در پنجه حاکمان به زمین و زمان افکنده است، فوتبال در خدمت خودشان قرار بگیرد. بازی اساسنامه و تعلیق و حمایتهای فیفانشینان و عناوین کاذب «بهترین فدراسیون قاره»!! و... را از این منظر و با این تحلیل نگاه و ارزیابی کنید! «آنها»، این فدراسیون را «بهترین» میدانند، چرا که نه در جهت تأمین منافع ملی، بلکه در جهت خواستههای بدخواهان- آگاهانه یا ناآگاهانه- گام برمیدارد. اینجاست که آن سخن تکاندهنده و پر مغز صادق آلمحمد، حضرت امام جعفر(ع)، مصداق و معنی عینی پیدا میکند که میفرماید: «ما ابا الی من ائتمنت، خائناً او مضیعاً»! (یعنی از نظر من تفاوت نمیکند که کار مردم را به خائن واگذاریم، و به او اعتماد کنیم و یا به ضایع کننده غیرمتخصص) وقتی ما در هر عرصه و زمینهای کار را به دست «نااهل» و «غیرمتخصص»، سپردیم، او خواسته و ناخواسته، نادانسته و دانسته، کار «خائن» را برای شما انجام میدهد، چون بلد نیست، این کاره نیست، کار را غیرعمد خراب میکند. یعنی همان کاری که خائن به عمد انجام میدهد! آنها اولاً سعی میکنند با تصویب قوانین و اساسنامههایی، مهار اداره فوتبال هر کشور را به دست بگیرند به طوری که آن فدراسیون آنقدر که به سازمانهای بینالمللی (مثل فیفا) باید پاسخگو باشد، به مقامات داخلی و مردم و دولت و... ملزم به پاسخگویی نیست و... ثانیاً سعی میکنند، در هر جا که بخواهند و منافعشان ایجاب میکند از فدراسیونهای ناکارآمد و نااهل و کار خراب کن، دفاع کنند مثلاً برخلاف همه واقعیات روشن و نظرات کارشناسانه، آن فدراسیون را «بهترین قاره» اعلام میکنند!! عنوانی که بیشتر «مصرف داخلی» دارد و میخواهد فریبکارانه «عوام» را به سکوت وادارد و به «خواص» و «کارشناسان» پاسخ دندانشکن بدهد و...! راستی اگر «بهترین فدراسیون قاره» اینها هستند، پس فدراسیون ژاپن و کره و ... چه رتبه و مقامی باید داشته باشند ؟!
از موضوع زیاد دور نشویم، گفتیم غرض از ذکر این مسائل، تکرار همان حرف همیشگی است. حرفی که دیگر حرف نیست فریاد تضرعآمیز اهالی واقعی و چکیدههای بیتردید ورزش و فوتبال کشور است. این فوتبال را زشتی فراگرفته، فساد دارد آخرین رمقش را هم میگیرد، نااهلان از سر و کول آن بالا میروند، سودجویان و مغرضان دارند خط و ربط آن را تعیین میکنند، مدیریت آن ناکارآمد و نااهل و فاقد لیاقت لازم است و... اینها را ما نمیگوئیم، «واقعیات» میگویند، ما نمیگوئیم آقای گل فوتبال جهان و امثال او میگویند: «شاید ده سال است که این مسائل را مطرح میکنم و همیشه مورد حمله خیلیها قرار گرفتم. این مسئله (فساد در فوتبال) واضح بود، دست نمایندگان درد نکند و...» این را ما نمیگوئیم پرونده قطور «فساد در فوتبال» که از سوی مجلس شورای اسلامی اعلام و منتشر شده است، میگوید، پروندهای که به گمان ما هنوز در مرحله «مقدمات» است! و خیلی قطورتر از این میتواند باشد و پای خیلی از کسانی که به ویژه طی چند سال اخیر در این فوتبال اسم و رسمی به هم زدهاند و مال و منالی ساختهاند و گرد و خاک راه انداختهاند، و... خط و خطوط آن را تعیین کردهاند و... به وسط میآید و... ما نیز سالهاست میگوئیم و بارها نوشتهایم شرایط این فوتبال به جایی رسیده که مدیریت خنده و لودگی و مسخرهبازی و... هرگز و هرگز قادر نیست وضع آن را اصلاح کند و به آن سر و سامان لازم را ببخشد و جهت حرکت آن را از مسیر تأمین منافع دیگران، سودجویان و بدخواهان به سوی منافع ملی، مطالبات مردم و انتظارات به حق علاقمندان تغییر دهد. برای نجات این فوتبال باید شر آدمهای نااهل و عناصر عوضی آمده که در جزء جزء تشکیلات و سازمان آن رخنه و نفوذ کردهاند، از سر آن کم شود و این، کار هر کسی نیست. باندها و جریانات زیادهخواه و زورگیر به کمک عوامل خوش دک و پز و البته جیرهخوار و لمپنمآب خود و عمدتا از طریق برنامههای زرد تلویزیونی و نشریات زرد ورزشی در برابر این حرکت چنان با تمام وجود خواهند ایستاد و چنان ناله و فغانی راه میاندازند و چنان در اندرباب فقدان آزادی و مدیریت علمی! و فوتبال روز و...! سر و صدا میکنند و چنان به خاطر مداخله مقامات مسئول ورزش یقه میدرانند و... که تنها کسانی که با روحیه ملی، انقلابی و اعتقادی به قصد نجات فوتبال و راضی کردن و عشق به مردم به میدان آمدهاند، میتوانند در برابر آن مردانه بایستند و بر این سیاهکاریها و شارلاتانبازیها و آن برنامههای اشاره شده پیچیده فائق آیند. این جریانات همان کسانی است که یکی از چهرههای جهانی فوتبال ایران هم به آنان اشاره میکند، آنجا که میگوید: «ده سال است این مسائل را مطرح میکنم همیشه مورد حمله خیلی جاها قرار گرفتم...»! توجه فرمودید: «مورد حمله خیلی جاها»! میپرسیم این «خیلی جاها» کجاست؟ این خیلی جاها از چه طریقی «حمله» میکنند؟! بیگمان یکی از کارسازترین امکانات این «خیلی جاها»، رسانههای زرد و باجگیر و مورد حمایت مسئولان فرهنگی!!! و مطبوعاتی!!! کشور، کسانی که بعضی از آنها روزگاری خیلی ادعای «ولوی» بودن! داشتند، قرار میگیرند. این «خیلی جاها» همان کسانی هستند که حسن حبیبی از عصارههای فوتبال ما میگوید: «نتوانستهایم سرمربی درست و حسابی بسازیم و تا میبینیم یک نفر موفق میشود، همه او را میزنند...». چه کسانی مربیان لایق و شایسته ما را میزنند؟ چه کسانی یکی از پرافتخارترین مربیان فوتبال را آبگوشتی و علی اصغری خواندند؟! و منزوی کردند، چه کسانی این مربی و آن مربی با تجربه را «تمام شده» خواندند، چه کسانی مربی جوان و پرافتخار را با 5 دوره قهرمانی لیگ (با پوزش از ایشان) «بند و بستچی» خواندند، چه کسانی موفقترین مربی دو سه سال اخیر را با دو قهرمانی پیاپی بیکار و خانهنشین کردند و... این جریانات مافیایی برای آنکه خودشان «لو» نروند، «دیده» نشوند، با دادن آدرس غلط سعی میکنند، نگاهها را از خود دور کرده، متوجه دیگران کنند. دیگرانی که جملگی عصاره و چکیده این فوتبال بودند و هستند، غریبه نبودند و از خانواده فوتبال و بزرگ شده زمینهای خاکی آن بودند... سالهاست در این باره خیلیها از جمله این روزنامه درباره نفوذ و رخنه و خط دهی جریانات مافیایی، مخرب، مشکوک، سودجو و.... به مسئولان امر هشدار میدهند، اما... افسوس و صد افسوس که گوش شنوایی پیدا نشد و... کار فوتبال به اینجا کشیده شده است. آن از لیگش! آن از تیم امیدش و ناکامی چند بارهاش در راه رسیدن به المپیک، و... این هم از پرونده فسادش! و... اگر امروز برای آن کاری نکنیم و به ویژه مدیران ارشد ورزش برای بر هم زدن این وضع و نقطه پایان نهادن بر این دور باطل و دفع عناصر و افراد عوضیآمده خرابکار و جاهطلب و... اقدامی قاطع و انقلابی نکنند بدون تردید وضع آن، از این هم که هست، بدتر خواهد شد. با تداوم این وضع و شرایط به هیچ وجه نمیتوان به آینده امیدوار بود، این وضع و شرایط و مسببان رسمی و غیر رسمی، مرئی و نامرئی آن، موجب خواهند شد، شکستها و ناکامیهای فوتبال باز هم ادامه داشته باشد و... اگر منافع عدهای تخریبگر و سودجو باز هم تأمین شود، اما رقیبانی مثل ژاپن، فاصلهشان را از فوتبال ما بیشتر و بیشتر کنند... این فوتبال برای اصلاح بیش از هر چیز به مدیریتی کارآمد، لایق، شجاع و دارای برنامه عقلایی احتیاج دارد. عصر، عصر مدیریت است. همان طور که در مقدمه عرض شد، فوتبال ما از ژاپن عقب نیست، جوانان و امیدهای ما چیزی از همگنان شرقی و غربی خود کم ندارند، آنچه فوتبال ما را نسبت به ژاپن و امثال آن عقب نگه داشته است، عنصر مدیریت است. بارها نوشته ایم که توجه ما به فوتبال از سر «فوتبالزدگی» و این حرف ها نیست ، بلکه از آنجاست که می دانیم «فوتبال» درست و غلط به عنوان یک عامل جذاب و جوان پسند از تیررس برنامه های ضد ایرانی و ضد انقلابی بدخواهان این مملکت به دور نیست و ...به هر حال چیزی که در آن تردیدی وجود ندارد و علتالعلل ناکامی فوتبال ما در آوردگاه اخیر است، مدیریت فوتبال ماست، مدیریتی که برخلاف جوانان و استعدادهای ما که هرگز از ژاپن عقبتر نیستند ، اما بیتردید از مدیریت ژاپنیها در فوتبال عقبتر است...!