kayhan.ir

کد خبر: ۶۶۴۴۵
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۷

نیم نگاهی به ادبیات متعهد


 ناهید زندی پژوه
یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های بشری، ادبیات است. موهبتی که خدا به مخلوق خود بخشیده، تا با فهم و دانش و خلاقیت خود، اهداف، آرمانها و ارزش‌های گذشته و حال و حتی آینده‌اش را به کمک قلم به تصویر بکشد. در گذر زمان و در شرایط تاریخی، ادبیات به میدان آمد؛ چنانچه ادبیات متعهد که با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 شکل گرفت و تا به امروز پرونده دیگری در ادبیات این سرزمین گشوده است. ادبیات متعهد به اعتبار مفاهیم و گستره معنایی که انقلاب اسلامی پدید آورده بود توانست پنجره‌هایی تازه بگشاید، چنانچه شعر و داستان در بستری متفاوت شکل گرفت. ادبیات متعهد اگرچه در ابتدا بیشتر معطوف به حال و هوای انقلابی بود اما با گذشت زمان توانست در جای خود پا بگیرد و صاحب اعتبار و اعتنایی در خور توجه شود. یکی از ویژگی‌های ادبیات متعهد پای‌بندی به ارزش‌های جامعه اسلامی است به عبارتی، ادبیات متعهد منعکس کننده آیینه زندگی مردم این مرز و بوم است.
داستان انقلاب اگرچه از دوره مشروطیت با شکل‌گیری جریان روشنفکری در جامعه و شعار جدایی هنر از دین شکل گرفته بود اما در عصر انقلاب اسلامی، ادبیات متعهد سبب پیوند این دو با یکدیگر شد. البته نمی‌توان این نکته را نادیده گرفت که ادبیات متعهد در آغاز تا حدی شعاری پیش رفت اما بعد از مدتی این شعارزدگی تبدیل به خودآگاهی دینی و قالب کار متفاوت شد و ارائه آثار به سمت و سوی عمیق شدن پیش می‌رود. چنانچه برخی از شاعران، تنها از احساسات درونی خود می‌گفتند که تا حدودی سبب تضعیف ادبیات متعهد می‌شد. اما برخی دیگر از شعرا که در دوره پیش از انقلاب، رژیم استبدادی پهلوی را برنمی‌تافتند، در اعتراض به وضع نابسامان محیط اجتماعی خود با زبانی نمادین به سرودن شعر پرداختند و در صدد بودند که جامعه را از خواب غفلت بیدار کنند. از جمله این شاعران می‌توان به زنده یاد سید حسن حسینی اشاره کرد که از گروه شاعران متعهد بود. او می‌دانست نباید سکوت کند و به سکوت ایمان نداشت. وی با طرح باورها و اعتقادات دینی و ملی، هویت از دست رفته را به مردم گوشزد می‌کرد و در عین اعتقاد به مصالح زندگی، مردم را به بیداری و قیام علیه استبداد عصر دعوت می‌کرد.
آری، شاعران متعهد به دلیل مرام انقلابی و تأثیرپذیری از بن‌مایه‌های دینی و فرهنگی و عدم سکوت و بی‌تفاوتی به وضع موجود، همواره با نگاهی متعهدانه به شعر نگریسته و بدین وسیله با اعتقاد به رسالت اجتماعی برای خود، در پی تحول و شکل‌دهی به جریان انقلابی و مقاومت برآمده‌اند.
اما طاهره صفارزاده و استاد علی موسوی گرمارودی از دیگر شهدای متعهد انقلابی هستند که به علت داشتن درد مشترک دینی و مرام و مسلک انقلابی و همچنین درگیری و شرکت در مبارزات ضد حکومتی در جهت انحطاط سلطنت خودکامه پهلوی و کوتاه کردن دست اجانب از سرمایه‌های ملی از انقلاب، بارها هدف آزارهای ساواک قرار گرفتند و حتی برای مدتی ممنوع‌القلم شدند. مشخصه بارز حاکم بر شعر صفارزاده، سیطره روح شرقی، فرهنگ مقاومت عارفانه و سیر و سفر معنوی توأم با مسایل سیاسی و روزمره است که از شعرهایی چون «فتح کامل نیست» و «سفر زمزم» آغاز می‌شود و با شعر «سفر عاشقانه» و کتاب‌های «سفر پنجم» و «بیعت با بیداری» به اوج خود، یعنی شعر مکتبی اسلامی می‌رسد.
علی موسوی گرمارودی در جریان انقلاب با برخی مبارزان چون شهید رجایی، شهید باهنر و شهید بهشتی آشنا می‌شود و در سال 52 به وسیله ساواک دستگیر و نزدیک به چهار سال در زندان بسر می‌برد و درست بعد از آزادی به چاپ آثارش می‌پردازد و در جریان انقلاب به دعوت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، شهید باهنر و شهید بهشتی و... کانون فرهنگی نهضت اسلامی را با همکاری طاهره صفارزاده تأسیس می‌کند.
اگر کمی دقت کنیم متوجه می‌شویم شاعران متعهد مان گذشته را حذف نکردند. در فضای شعری آنان، تاریخ گذشته کاملاً محسوس است؛ به طوری که گریز می‌زنند به بدر، احد، کربلا و حتی تاریخ گذشته ایران. برخلاف شاعران متعهد، گروهی فقط شاعر امروزند، یعنی از دیروز بهره نمی‌گیرند. آری شاعر متعهد از گذشته بهره گرفت و وفادار ماند به ارزشها و سنت‌های گذشته. از طرفی هم به حال می‌پردازد و هم به آینده. چنانچه سهم آینده در اشعار این گونه شعرا، به اندازه انبوه اشعاری است که با موضوع انتظار سروده شده است. در واقع شاعر متعهد از پنجره امروز به فردا می‌نگرد و امروز را از منظر فردا و فردا را از منظر امروز تحلیل می‌کند. این گره و پیوند میان سه قطعه زمانی در مورد شعر متعهد را در هیچ دوره دیگر تاریخی نداریم.
همان‌طور که قبلاً بیان شد، ادبیات متعهد اثبات کرد، دین و ملیت با هم قابل جمع هستند، وقتی «از آسمان سبز» سلمان هراتی را می‌خوانیم، متوجه می‌شویم که هم برای وطن شعر گفته و هم از مظاهر ملی یاد می‌کند و هم به مسائل دینی می‌پردازد. و زمانی که آثار نصرالله مردانی را مطالعه می‌کنید، می‌بینید به راحتی قهرمانان تاریخی ما را در کنار ارزشها قرار می‌دهد و هنر متعهد و شاعر متعهد یعنی همین! وقتی شاعری به اندیشه‌های دینی و باورهای اعتقادی می‌رسد دیگر اندیشه پوچی رخت برمی‌بندد. به همین دلیل در ادبیات متعهد واژگانی مثل زمستان و یأس را نمی‌بینیم.
یکی دیگر از شاخصه‌های مهم شاعران متعهد «احترام به مردم» است. به تعبیری وقتی شاعر متعهد احساس می‌کند که با مردمش فاصله دارد خودش را ملامت می‌کند.
شاعران متعهد ما در واقع خود را در یک منظر جهانی می‌بینند زیرا بر پایه نگاه دینی خود را نسبت به انسانها مسئول می‌دانند.
نصرالله مردانی شاعری متعهد و مضمون‌یاب بود. او با اعتقاد و باوری که به انقلاب و ارزش‌های نهضت اسلامی داشت، برای دفاع و پاسداری از آرمان‌های بلند انقلاب و رساندن فریاد حقانیت ملت ایران به گوش جهان پا به عرصه شعر متعهد گذاشت و تا آخرین نفس ثابت قدم و استوار در این سنگر باقی ماند و به مجاهدت پرداخت. اشعار او به راستی رنگین کمانی از عشق و حماسه می‌ماند که بر فطرت انسان‌های آزاده نقش می‌بندد و بر لوح زمان جاودان می‌ماند. اصلی‌ترین مضمون‌های حماسی سروده‌های این شاعر متعهد، عبارتند از: اسلام، انقلاب، امام، رزمندگان، جانبازان، شهیدان، و ارزش‌های برآمده از بطن انقلاب است.
ادبیات متعهد که حاصل انقلاب اسلامی است از منظری رفیع، همه هستی را نظاره می‌کند و رسالت حقیقی آن روشنگری اذهان، تلطیف روح بشری، بارور ساختن امیال پاک، ترویج همدلی بین انسانها و به کلامی ارج نهادن به آرمان‌های والای انسانیت است. با تمام این اوصاف ادبیات متعهد دارای شاخصه‌هایی است: توجه به اصل هنر در خدمت دین؛ پای‌بندی به سنت و ارزش‌های اخلاقی- اسلامی؛ مخالفت با ترویج اباحه‌گری؛ عصیان علیه نهیلیسم؛ هم دلی و هم زبانی با مردم «احترام به مردم»؛ پاسداشت ارزش‌های دینی و ملی؛ تأکید بر اندیشه پیوند سیاست و دیانت».
بنابراین نویسندگان و شعرای متعهد کسانی هستند که ممیزه‌های ادبیات متعهد را در آثارشان به خوبی ارائه کرده‌اند. از سویی دیگر توجه داشتن به روح بلند حق پرستی و تعظیم نکردن در برابر ظلم، ایستادگی در برابر دشواریها، مقاومت در برابر استکبار جهانی و مزدوران، ستایش عدالت و برابری و دعوت به صفا و صمیمیت و خودآگاهی دینی از دیگر ویژگی‌هایی است که ادبای متعهد به انقلاب اسلامی به آنها تأکید می‌ورزند.