kayhan.ir

کد خبر: ۶۳۸۲۲
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۲
نگاهی کوتاه به نفوذ رژیم صهیونیستی در باکو

نارداران؛ نماد مظلومیت تشیع در جمهوری آذربایجان


روز چهاردهم دسامبر 2015 (23 آذر گذشته) دو هفته پس از استقرار بیش از 5000 نفر از نیروهای «قشون داخلی» وزارت کشور جمهوری آذربایجان در قصبه «نارداران» حدود 30 کیلومتری شمال شرق باکو و تخریب تمامی نمادهای شیعی در این روستا و بستن درهای مساجد به روی اهالی و اعمال مقررات منع رفت و آمد، مقاله‌ای از یک مبلغ صهیونیست به نام «آریه گوت»، رئیس سازمان غیردولتی اسرائيلی،‌ تحت عنوان «طرح‌های بین‌المللی برای جامعه» در خبرگزاری رسمی دولت جمهوری آذربایجان، «آذرتاج» با روتیتر «جمهوری آذربایجان فانوس دریایی توسعه جهان اسلام است»، منتشر شد! خبرگزاری آذرتاج در حالی مقاله نویسنده صهیونیست را در تعریف و تمجید از سیاست دینی حاکم بر جمهوری آذربایجان منتشر کرد که هنوز هم پس از گذشت حدود یک ماه از حمله 26 نوامبر 2015 به این روستا، به جز بومیان نارداران به هیچ‌کس اجازه ورود و خروج به نارداران داده نمی‌شود. ناردارانی‌ها هم به هنگام ورود و خروج به روستای‌شان بازرسی می‌شوند و هیچ زائری اجازه ورود به زیارتگاه «بی‌بی‌رحیمه» را که حرم پاک خواهر گرانقدر امام‌رضا(ع) می‌باشد، ندارد. قفل‌های بزرگی را دولت جمهوری آذربایجان بر درهای مساجد نارداران زده و هنوز اجازه نماز خواندن به اهالی در این مساجد نمی‌دهند. به گفته کربلایی «ناطق کریم اف» رئیس شورای ریش سفیدان نارداران، مساجد این قصبه با 800 سال قدمت برای نخستین بار توسط دولتی که صهیونیست‌ها آن را «فانوس دریایی توسعه جهان اسلام» معرفی می‌کنند، بسته شده‌اند و این چیزی است که حتی رژيم کمونیستی نیز در دوران سرکوب شدید هم موفق به آن نشده بود! به تعبیر رئیس شورای ریش سفیدان نارداران، اهمیت این موضوع را «مبارز قربانلی»، رئیس کمیته دولتی امور دینی جمهوری آذربایجان که خود نمازخوان نیست، نمی‌تواند بفهمد! اما، آریه‌گوت صهیونیست در مقاله خود در خبرگزاری رسمی آذرتاج، در توصیف خود از وضعیت دینی جمهوری آذربایجان، نوشته است: «آذربایجان، وطن نمایندگان بسیاری از ادیان و ملت‌ها بوده است و اکنون نیز این‌گونه است. در سرزمین کهن آذربایجان، یهودیت و اسلام، آتش‌پرستی و مسیحیت در کنار هم موجود بوده‌اند. در همین زمانه کنونی نیز این سرزمین تلاش بی‌نظیری برای تساهل و بردباری دینی به نمایش می‌گذارد. به رغم برخی ملت‌های دیگر، آذربایجانی‌ها هیچ‌گاه به یهودی‌ها به عنوان اجنبی نگاه نکرده‌اند.
اسرائیلی‌های آذربایجانی الاصل، برای توسعه مناسبات دوجانبه اقتصادی و سیاسی و حتی برای تقویت همکاری ژئوسیاسی میان جمهوری آذربایجان و اسرائیل، هر کاری از دستشان برآید، می‌کنند.» جالب توجه است که این نویسنده صهیونیست برای ترسیم سیمای دینی جمهوری آ‌ذربایجان، حضور یهودیت در این کشور را قبل از هر دین دیگری متذکر می‌شود و حتی آن را پیش از اسلام که دین اکثریت مطلق 98 درصد از جمعیت مردم جمهوری آذربایجان می‌باشد، ذکر می‌کند و الگو و نمونه و «فانوس دریایی» بودن جمهوری آذربایجان در توسعه اسلام را با استناد به امتیازاتی که صهیونیست‌ها و یهودیان در این جمهوری کسب کرده‌اند، به اثبات می‌رساند! آریه‌گوت همچنین بر نقش مهم یهودیان و صهیونیست‌ها در تشکیل کشور جمهوری آذربایجان در سال 1918 تاکید کرده و نوشته است: «در خارج از جمهوری آذربایجان و جمعیت‌های یهودی، افراد اندکی وجود دارند که می‌دانند جمعیت یهودی در تاریخ شکل‌گیری دولت آذربایجان و توسعه آن نقش مهمی ایفاء کرده است. به عنوان مثال،‌در سال‌های 1918 تا 1920، دکتر «یوسی گندس»، نخستین وزیر بهداشت جمهوری دموکراتیک آذربایجان، یهودی بود و نمایندگان فراکسیون یهودیان در پارلمان وقت جمهوری آذربایجان حضور داشتند. علاوه بر این، در دوره موجودیت جمهوری دموکراتیک آذربایجان طی سال‌های 1918 تا 1920، جمعیت یهودی، نشریه «بولتن یهودی قفقاز»، روزنامه «فلسطین» و نیز نشریه «مولودیوژ سیونا» را در باکو منتشر می‌کرد. همچنین در تمامی دوره موجودیت حاکمیت نظام شوروی، یهودیان در حیات سیاسی و اقتصادی و علمی-فکری جمهوری آذربایجان نقش مهمی ایفا کرده‌اند.»
آریه‌گوت، به عنوان رئیس سازمان اسرائيلی «طرح‌های بین‌المللی برای جمعیت» و رئیس سازمان «تحقیقات قفقاز جنوبی» اسرائیل، در مقاله خود می‌افزاید: «امروزه جمهوری آذربایجان، دولت مستقل و نیرومند قفقاز جنوبی است و تحت رهبری الهام علی‌اف، سیاست خارجی مستقل و «چندبرداری» را به اجرا گذاشته است!
.... مناسبات آذربایجان - اسرائيل، ماهیت شراکت مثبت و استراتژیک را داراست. همکاری آذربایجان - اسرائیل در حال شکوفایی است و حجم تجارت میان دو طرف، تقریبا چهار میلیارد دلار است. گرچه پیش‌تر، این حجم تجارت در بخش نفت و گاز متمرکز شده بود، هم‌اکنون توسعه مناسبات متقابل اسرائیل و آذربایجان به سایر بخش‌های اقتصادی نیز شاخه گسترانده است. اسرائیل از مشتری‌های اصلی نفت جمهوری آذربایجان است. جانفشانی اسرائیل برای همکاری تنگاتنگ با جمهوری آذربایجان یک علت دیگر نیز دارد؛ اولا، اسرائيل می‌خواهد به کشورهای مسلمان لائیکی که جامعه جهانی، مناسبات دوستانه با آنها دارد، ابراز وفاداری کند. ثانیا، جمهوری آذربایجان به عنوان تامین‌کننده منابع انرژی جایگاه مهمی دارد و 40 درصد از نفت مصرفی اسرائیل را تامین می‌کند. در بخش کشاورزی و صنایع نظامی و ارتباطات جمهوری آذربایجان نیز، فناوری مدرن اسرائيل موجود است و این فهرست را می‌توان طولانی‌تر کرد!»
جالب توجه‌ترین نکته، مورد اشاره مقاله این نویسنده صهیونیست در خصوص خدمات دولت جمهوری آذربایجان به رژیم صهیونیستی که در روزنامه «الگماینه» آلمان نیز منتشر شده است. مربوط به تدارک برگزاری مراسم «هولوکاست» در پایتخت جمهوری آذربایجان توسط «مرکز چندفرهنگی گرایی باکو» است، نویسنده صهیونیست با اشاره به هفتادمین سالروز استقرار ارتش سرخ شوروی در اردوگاه «آشویتس» به جای نظامیان آلمان نازی، نوشته است: «امسال نیز در همین روز، در کنفرانس بین‌المللی قربانیان هولوکاست در باکو شرکت کرده بودم. این کنفرانس با حمایت «مرکز بین‌المللی چند فرهنگی باکو» و دانشگاه «اسلاویان» باکو در جمهوری آذربایجان که اکثریت اهالی آن مسلمان هستند، برگزار شده بود.... در این کنفرانس، از درون احساس کردم که آذربایجانی‌ها، دردها و تلخی‌های ملت یهود را به عنوان درد و رنج خود می‌پذیرند. به عنوان شهروند دولت اسراییل می‌دانم که رهبری آذربایجان، تساهل و چند فرهنگی گرایی را سبک زندگی این کشور به حساب می‌آورد.»
نویسنده صهیونیست با تمجید از سیاست تبعیض‌آمیز باکو به نفع یهودیان و صهیونیست‌ها  در جمهوری آذربایجان افزوده است: «امروز، در قصبه سرخ (قرمیزی قصبه، در شهرستان قوبا در شمال جمهوری آذربایجان) تقریبا 5000 نفر یهودی زندگی می‌کنند. دراین روستا، سه مدرسه و سه کنیسه فعالیت دارد. این موارد، ارزش افتخار کردن را دارند. یادگیری زبان عبری، وجود آثار هنری و اشیاء مربوط به فرهنگ یهودی، نقش‌های غنی قالیچه‌های آذربایجان و تمامی جوشیدن و درهم آمیختن‌های ملت‌های مختلف، هدیه بزرگ و برجسته موفقیت آذربایجان به تساهل مدنی واقعی است!! در اینجا، یهودی‌ها و آذربایجانی‌ها در طول قرون متمادی به طور آرام زندگی کرده‌اند و همدیگر را به عنوان برادر تنی احساس می‌کنند.
سرنوشت مشترک، آنها را به هم می‌پیوندد و تصادفی نیست که در حوادث فاجعه‌بار سال‌های 1918 و 1919 در زمان ارتکاب «داشناک»‌های ارمنی به کشتارهای خونین در شهرهای آذربایجان، بیش از 3000 یهودی نیز کشته شده‌اند... مناسبات میان اسراییل و آذربایجان را صرفا نمی‌توان در چارچوب منافع متقابل آذربایجانی‌های مسلمان و یهودیان آذربایجان تبیین کرد. ارزش‌های مشترک و تاریخ مشترک، بر مناسبات نوین نیز تاثیر گذاشته است. عزم برقراری روابط نزدیک انسانی و زندگی در جوامع متساهل دینی مختلف، موجب غنای هر دو می‌شود!»
انتشار این مطالب توسط خبرگزاری رسمی دولت جمهوری آذربایجان و اعلام رضایت کامل صهیونیست‌ها از اوضاع حاکم بر این قطعه جداشده از ایران اسلامی، در شرایطی است که سرکوب شیعیان در جمهوری آذربایجان به حد قابل مقایسه‌ای با سرکوب‌های وحشیانه زمان حاکمیت استالین در شوروی رسیده است و حتی شدت این سرکوب در «قصبه نارداران» از شدت سرکوب در دوره شوروی نیز فراتر رفته و مساجدی که طی قرون متمادی به روی نمازگزاران باز بوده‌اند، اکنون در دوره حاکمیت «تساهل دینی» و «چند فرهنگی‌گرایی» الهام علی‌اف و صهیونیست‌ها در جمهوری آذربایجان مهروموم شده‌اند. باز شدن مهروموم این مساجد نیز موکول به اعلام کنترل کامل کمیته دولتی امور گروه‌های دینی به ریاست مبارز قربانلی و اداره مسلمانان قفقاز به ریاست «الله‌شکور پاشازاده» بر این مساجد است. مبارز قربانلی تاکید کرده است تا زمانی که هیئت مدیره مورد قبول اداره مسلمانان قفقاز برای این مساجد تشکیل نشود و با مجوز این اداره، از کمیته دولتی امور گروه‌های دینی (که شیعیان جمهوری آذربایجان نام اصلی آن را کمیته ضددین می‌دانند مجوز نگیرد، مساجد نارداران بسته خواهند ماند. باید توجه داشت که حوزه علمیه نارداران نیز در زمان ریاست جمهوری «حیدرعلی‌اف» (پدر الهام» در سال 1383 ممنوع اعلام شده بود و البته، تا حمله صلیبی اخیر به نارداران در اول دسامبر 2015، مسئولان این حوزه و مساجد نارداران، به ممنوعیت‌های دولتی اعتنایی نمی‌کردند و نماز خواندن و کسب علوم دینی را منوط به مجوز دولت لائیک و نوکران صهیونست‌ها نمی‌دانستند، اما، از ابتدای ماه دسامبر و با تسخیر نظامی نارداران، این روستا به همراه مساجدش و زیارتگاه امامزاده بی‌بی رحیمه و ساکنانش به بند کشیده شده است. در همین شرایط که «قصبه نارداران» به بند کشیده شده است، مبلغان یهودی و صهیونیست با استفاه از تریبون خبرگزاری رسمی آذرتاج، تاکید می‌کنند که «قصبه سرخ» یا «قرمیزی قصبه» یهودیان در شمال جمهوری آذربایجان و فعالیت مدارس و کنیسه‌های یهودی در این روستا، مایه افتخار دولت الهام علی‌اف و نشانه بارز سیاست «تساهل دینی» و «چندفرهنگی گرایی» حاکمیت علی‌اف‌ها در جمهوری آذربایجان است!
برهان حشمتی