تأثیر رهبری امام خمینی(ره) بر جنگ تحمیلی
پیروزی در پرتو ولایت
گردآوری: کامران پورعباس
بدون تردید، مهمترین عاملی که سبب شد به رغم حمایت همه جانبه غرب از صدام، ورق جنگ به نفع جمهوری اسلامی ایران برگردد و ایران دشمن بعثی را از خاکش بیرون کند و در جنگ به پیروزی برسد، رهبری امام خمینی(ره) و پیروی از ولایت فقیه بود.
سردار احمد غلامپور در اینباره میگوید:«بررسى عملکرد امام راحل در قبال مسائل مختلف جنگ تحمیلى، جهت گیریها، ارشادات، پیامها و راهنماییهای آن بزرگوار، دستورات به موقع و نیز حالت نظارت آن بزرگوار بر مسائل مختلف، ما را به این نتیجه میرساندکه آن حضرت از ابعاد کامل و تمام عیار یک فرمانده نظامى برخوردار بودند. در این مورد به دو سه نکته اشاره میشود.
شاید از مهمترین ویژگیهایى که یک فرمانده نظامى باید داشته باشد، شناخت طرف مقابل یا به اصطلاح دشمن شناسى است. این بعد قضیه به طور اعجابآورى در حضرت امام قوى بود. نشانه رویهای دقیق، همه جانبه و مداوم آن بزرگوار به طرف آمریکا نمونهاى از این آگاهى بود. شاید در طول تاریخ کسى را نتوان سراغ گرفت که این همه به افشاى استکبار و ماهیت ضد بشرى وى پرداخته باشد و اگر دنیا واقعاً کروکور نبود و به این افشارگریها توجه میکرد، به حقایق زیادى مىرسید. در قضیه جنگ تحمیلى هم کسى را نمیتوان پیدا کرد که به اندازۀ حضرت امام روى ویژگیهای شخصیت صدام شناخت داشته باشد. در جلسات متعددى روى این ویژگیها و نحوۀ برخورد با آن سفارشات بسیار ارزنده و پربارى را مطرح میفرمودند.
صلابت و استقامت و هوشیارى در هدایت مجموعه تشکیلات درگیر در جنگ و دفاع مقدس از ویژگیهای بارز دیگر امام خمینى(ره) است که این خود نشأت گرفته از اطلاع وسیع آن بزرگوار از ریزترین مسائل مربوط به جبههها بود که به وسیله مجارى و کانالهاى گزارش دهى بسیار و همهجانبه تأمین میشد. از فرماندهان رده بالاى درگیر در جنگ گرفته تا یک بسیجى ساده یا یک روحانى یا عالمى که بعد از حضور در جبههها به محضر آن بزرگوار میرسید و ... بطور همه جانبه اخبار و اطلاعات لازم را به آن بزرگوار میرساندند. به علاوه حالت آماده باش دفتر امام و ارتباط دائم با جبههها نیز در تأمین اطلاعات و اخبار ضرورى نقش اساسى داشت. بر اساس این اطلاعات، جهت گیرىها، دستورات، هدایتها و راهنماییهای آن بزرگوار که با صلابت و استحکام خاص خود مطرح میشد، فصلالخطاب و حرف آخر و عملاً بسیار تعیینکننده بود. جمله معروف «حصر آبادان باید شکسته شود.» و اثرات مترتب بر آن و یا دستورات قاطع و سرنوشتساز آن حضرت در رابطه با مسائل کردستان و موارد متعدد دیگر نشأت گرفته از این ویژگى امام(ره) است.»1
سردار سرلشکر سیدیحیی رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دستیار و مشاور عالی رهبری در امور نیروهای مسلح میگوید:«محور جنگ و محور پیروزیهاى ما حضرت امام بود. مردم را بسیج میکرد، ارتش و سپاه را قوّت قلب میداد، سیاست داخلى و خارجى کشور را تنظیم میکرد ... حفظ روحیه مردم و رزمندهها در آن شرایط از هر کسى ساخته نبود. حضرت امام در همه این موارد هنرمندانه عمل کرد.»2
احیاء و تقویت فرهنگ جهاد و ایثار
فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت در راه خدا و اسلام در مکتب اسلام تجلی عظیمی دارد و زندگی معصومین و یاران صدیق و وفادارشان در سطحی گسترده جلوه گر این فرهنگ است. فرهنگ جهاد در کربلا و در جنگهای دوران پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) تجلی ویژه و پررنگ تری داشت اما در زندگی سایر معصومین و پیروان حقیقی شان نیز متجلی گردیده است.
امام خمینی(ره) این فرهنگ را پس از قرنها احیا و تقویت نمودند. در جریان مبارزات ضدطاغوت به رهبری امام، فرهنگ ایثار و شهادت در سطحی گسترده تجلی یافت و پساز انقلاب نیز در عرصههای مختلف داخلی همچون مبارزه با ضدانقلاب تداوم پیدا کرد و در طول هشت سال دفاع مقدس به اوج رسید. روشنگریها و بیدارگریهای امام خمینی(ره) و حمایت و پشتیبانیهای بیوقفه و کمنظیرشان از جهاد و ایثار و شهادت و مجاهدان و شهدا و ایثارگران، عامل احیا و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت در کشورمان بود.
رهنمودهای حضرت امام در دیدار با رزمندگان در دوران دفاع مقدس بسیار برانگیزاننده، شورآفرین و شعلهورکننده روحیه جهاد و دفاع و ایثار و شهادت در رزمندگان بود. از جمله:
«من به اين چهرههاى نورانى و بشّاش شما، و به اين گريههاى شوق شما حسرت مىبرم. من احساس حقارت مىكنم. من وقتى با اين چهرهها مواجه مىشوم و اين قلبهائى كه به واسطه توجه به خداى تبارك و تعالى اين طور در چهرهها اثر گذاشته است، احساس حقارت مىكنم. من غير از دعا كه بدرقه شما كنم چيزى ندارم كه به شما بكنم. من چطور به اين احساسات خداگونه و به اين توجهاتى كه شما به خداى تبارك و تعالى داريد، و به اين عزم راسخ شما و اين شجاعت بينظير شما، چطور من مىتوانم از شما ستايش كنم؟»۳
و نیز فرمودند: «امروز ما مفتخر هستيم به تودههاى عظيم متعهد به اسلام عزيز و جوانان غيرتمند و رزمنده كه از اول انقلاب شجاعانه قيام كردهاند و نداى حق را اجابت كردند و گروه كثيرى از آنان به لقاء اللَّه كه آمالشان بود، رسيده، و گروه عزيز ديگر كه سلامت خود يا اعضاى گرانقدر خود را در راه اسلام و هدف از دست دادهاند و با چهرههاى بشاش و نورانى با آنان مواجه هستيم. و نيز مفتخريم كه مادران دليرى كه عزيز از دست دادهاند و پدران عزيزى كه جوانانشان شهيد شدهاند آن چنان با ما برخورد مىكنند كه گويى عروسى عزيزان و جوانانشان را جشن مىگيرند. و اين جانب هروقت با اين عزيزان معظم برخورد مىكنم يا وصيتنامه انسانساز شهيدى را مىبينم احساس حقارت و زبونى مىكنم.»۴
در زمانی که برخی از این رهنمودها بیان میگردید - همان گونه که بارها در تلویزیون پخش شده – رزمندگان و مجاهدان فی سبیلالله اشک میریختند و فضای بسیار معنوی و روحیه بخشی مستولی بود.
حضور بسیج مردمی
در جنگ
پس از پیشرویهای سریع عراق در آغاز جنگ، امام خمینی بارها مردم را به دفاع دعوت کردند که متعاقب آن سیل نیروهای داوطلب مردمی به جبهههای جنگ سرازیر شد و به این ترتیب در کنار سپاه و ارتش، نیروهای بسیجی نیز در سطحی گسترده وارد میدانهای نبرد شدند و این عاملی بود که دشمن پیشبینی آن را نکرده بود و ضربات جبرانناپذیری به خاطر آن متحمل شد.
احترام به ایثارگران
و خانوادههایشان
اظهارنظرها و خاطرات متعددی در مورد احترام و علاقه قلبی و رسیدگی امام روح الله نسبت به ایثارگران و خانوادههایشان وجود دارد که گزیدهای از آنها نقل میشود.
امام خامنهای بارها ماجرای ارادت یک مادر شهید نسبت به حضرت امام و واکنش امام به این ابراز ارادت را تعریف فرمودهاند. از جمله:
«مادر اسيرى - نمىدانم در تبريز بود، يا در جاى ديگر - به من گفت كه بچهام اسير بود، امروز خبر آمد كه شهيد شده است. شما برو به امام بگو كه فداى سرتان، من ناراحت نيستم. اين زن، وضع خيلى عجيبى داشت. ديدم جمعيت را مىشكافد و مىآيد. نمىگذاشتند بيايد؛ من گفتم بگذاريد بيايد، ببينم چه مىگويد. آمد اين حرف را زد. از اين حرف، من خيلى تحت تأثير قرار گرفتم. وقتى كه خدمت امام آمدم، يادم هم رفت اول بگويم؛ بعد كه بيرون آمدم، يادم آمد. به يكى از آقايانى كه در آنجا بود، گفتم به امام عرض بكنيد، يك جمله ماند. ايشان، پشت درِ حياط اندرونى آمدند، من هم به آنجا رفتم. وقتى حرف آن زن را گفتم، امام آنچنان چهرهاى نشان دادند و آنچنان رقتى پيدا كردند و گريهشان گرفت كه من از گفتنش پشيمان شدم. اين، واقعاً خيلى عجيب است. ما اينهمه شهيد داديم، مگر شوخى است؟ هفتادودو تن از ياران انقلاب قربانى شدند، ولى او مثل كوه ايستاد و اصلاً انگار نه انگار كه اتفاقى افتاده است؛ حالا در مقابل اينكه يك اسير را كشتند، چهرهاش گريان مىشود. اينها چيست؟ من نمىفهمم. آدم اصلاً نمىتواند اين شخصيت و اين هويت را توصيف كند.»۵مرحوم حاج سید احمد خمینی هم درباره رابطه امام با بازماندگان شهدا گفته بود: «امام هرگاه خانواده شهيدان و ايثارگران را ملاقات ميكردند شور و حال عجيبي داشتند و موكداً سفارش ميكردند كه مسئولان به وضع آنها رسيدگي كنند.»۶
و نیز:«حضرت امام(س) نسبت به وضع بازماندگان شهيدان بسيار حساس بودند و همواره در پرمشغلهترين اوقاتشان رسيدگي به امور شهيدان را فراموش نميكردند و پذيراي خانوادههاي شهيدان ميشدند.»۷
قبول قطعنامه
در اواخر جنگ حاميان خارجیِ عراق که از انواع و اقسامِ کمکهای مالی و جنگ افزاری شان بهرهای نبرده بودند و شاهدِ ناکامیهای مکرر حزب بعث در جبهههای مختلف بودند خودشان وارد جنگ شدند و اقدامات ددمنشانه و فاجعه باری را انجام دادند. به عنوان نمونه آمريكايیها به همراه برخی کشورهای ديگر در چندين نوبت سكوهای نفتی ايران در خليج فارس را در حمايت از عراق بمباران کردند اما ماجرا به همين جا ختم نشد و دخالتهای فرامنطقهای در جنگ وحشيانهتر شد و شيطان بزرگ دست به جنايتي شرم آور زد که روی بشريت را سياه کرد و کارنامه جنايتهایِ آمريکا را ننگينتر و خونينتر نمود. در اين جنايتِ هولناک هواپيمایِ ايرباس مسافربری ايران بر فراز خليج فارس بوسيله ناو جنگی آمريکا در تيرماه 67 سرنگون شد و حدود 300 مسافر بیگناه و غير نظامی آن به شهادت رسيدند.به اين ترتيب جمهوری اسلامی به تنهايی در جنگی قرار گرفته بود که عراق و حاميانش به هيچ گونه اصولي پايبند نبوده و براي رسيدن به مقاصد پليدشان از هيچ كوششی حتی اگر ناجوانمردانه و غيرانسانی وبرخلاف موازين بينالمللی هم باشد فروگذار نمي كردند. تا اینکه امام خمینی در پیامی در بيست و نهم تير 67 قبول قطعنامه 598 را اعلام نمودند. ۸
پيامی که امام خمينی به مناسبتِ پذيرش قطعنامه 598 صادر نمودند نيز يکی ديگر از شاهکارهایِ رهبریِ ايشان بود. امام خمينی در اين پيام هم از زحمات رزمندگان تقدير نمودند، هم شرايط و تلخی قبول قطعنامه را تشريح کردند، هم شبهاتِ مربوط به پايان جنگ را پاسخ فرمودند و هم راه آينده را ترسيم نمودند؛ به عبارت ديگر در اين پيام کارنامه جنگ تحميلی و دورنمای آينده آن با ظرافت و آيندهنگری خاصی تبيين گرديده است. به عنوان نمونه در اين پيام در مورد راه آينده انقلاب آمده است:
«من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىكنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. نگذاريد پيشكسوتانِ شهادت و خون در پيچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند.»۹
همچنين امام خمينی در اين پيام بر پايان نيافتن رويارويی جمهوری اسلامی با استکبار جهانی تأکيد نمودهاند:
«فرزندان انقلابىام، اى كسانى كه لحظهاى حاضر نيستيد كه از غرور مقدستان دست برداريد، شما بدانيد كه لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مىگذرد. مىدانم كه به شما سخت مىگذرد؛ ولى مگر به پدر پير شما سخت نمىگذرد؟ مىدانم كه شهادت شيرينتر از عسل در پيش شماست؛ مگر براى اين خادمتان اين گونه نيست؟ ولى تحمل كنيد كه خدا با صابران است. بغض و كينه انقلابىتان را در سينهها نگه داريد؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد؛ و بدانيد كه پيروزى از آن شماست.»۱۰
ما پیروز شدیم
جنگ تحمیلیبهرغم خسارتهای گستردهاش پیروزیهای عظیمی نیز به همراه داشت.
در یکی از پیامهای امام خمینی(ره) پس از پایان جنگ تحمیلی در این خصوص آمده است:
«هر روز ما در جنگ بركتى داشتهايم كه در همه صحنهها از آن بهره جستهايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهايم، ما در جنگ، پرده از چهره تزوير جهانخواران كنار زديم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناختهايم، ما در جنگ به اين نتيجه رسيدهايم كه بايد روى پاى خودمان بايستيم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم، ما در جنگ ريشههاى انقلاب پر بار اسلامىمان را محكم كرديم، ما در جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد يكايك مردمان بارور كرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامى قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال مىتوان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد كه تمامى سردمداران نظامهاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما بيدارى پاكستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود كه صنايع نظامى ما از رشد آنچنانى برخوردار شد و از همه اينها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق يافت.همه اينها از بركت خونهاى پاك شهداى عزيز هشت سال نبرد بود، همه اينها از تلاش مادران و پدران و مردم عزيز ايران در ده سال مبارزه با امريكا و غرب و شوروى و شرق نشأت گرفت. جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نيست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ايمان و رذالت بود و اين جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد. چه كوته نظرند آنهايى كه خيال مىكنند چون ما در جبهه به آرمان نهايى نرسيدهايم، پس شهادت و رشادت و ايثار و از خودگذشتگى و صلابت بيفايده است! در حالى كه صداى اسلامخواهىآفريقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلام شناسى مردم در آمريكا و اروپا و آسيا وآفريقا يعنى در كل جهان از جنگ هشت ساله ماست ..»10
___________
پانویسها:
1- امام و دفاع مقدس، ص 106 و 107، به نقل از: خاطرات فرماندهان سپاه از شکست حصر آبادان، پرتال امام خمینی، کد مطلب: 51006، تاریخ مطلب: 05/07/1393.
2 - امام و دفاع مقدس، ص36-43، به نقل از: خاطرات فرماندهان سپاه از شکست حصر آبادان، پرتال امام خمینی، کد مطلب: 51006، تاریخ مطلب: 05/07/1393.
3- صحيفه امام، ج13، ص: 391.
4- صحيفه امام، ج16، ص: 27.
5- بيانات در ديدار با اعضاى ستاد برگزارى مراسم اولين سالگرد ارتحال امام خمينى(ره)، 01/03/1369.
6- مجموعه آثار یادگارامام، ج2، ص687.
7 - رجوع کنید به: صحيفه امام، ج21، صص: 92 تا 100.
8- صحيفه امام، ج21، ص: 93.
9- صحيفه امام، ج21، صص: 95 و 96.
10- صحيفه امام، ج21، ص: 284.
بدون تردید، مهمترین عاملی که سبب شد به رغم حمایت همه جانبه غرب از صدام، ورق جنگ به نفع جمهوری اسلامی ایران برگردد و ایران دشمن بعثی را از خاکش بیرون کند و در جنگ به پیروزی برسد، رهبری امام خمینی(ره) و پیروی از ولایت فقیه بود.
سردار احمد غلامپور در اینباره میگوید:«بررسى عملکرد امام راحل در قبال مسائل مختلف جنگ تحمیلى، جهت گیریها، ارشادات، پیامها و راهنماییهای آن بزرگوار، دستورات به موقع و نیز حالت نظارت آن بزرگوار بر مسائل مختلف، ما را به این نتیجه میرساندکه آن حضرت از ابعاد کامل و تمام عیار یک فرمانده نظامى برخوردار بودند. در این مورد به دو سه نکته اشاره میشود.
شاید از مهمترین ویژگیهایى که یک فرمانده نظامى باید داشته باشد، شناخت طرف مقابل یا به اصطلاح دشمن شناسى است. این بعد قضیه به طور اعجابآورى در حضرت امام قوى بود. نشانه رویهای دقیق، همه جانبه و مداوم آن بزرگوار به طرف آمریکا نمونهاى از این آگاهى بود. شاید در طول تاریخ کسى را نتوان سراغ گرفت که این همه به افشاى استکبار و ماهیت ضد بشرى وى پرداخته باشد و اگر دنیا واقعاً کروکور نبود و به این افشارگریها توجه میکرد، به حقایق زیادى مىرسید. در قضیه جنگ تحمیلى هم کسى را نمیتوان پیدا کرد که به اندازۀ حضرت امام روى ویژگیهای شخصیت صدام شناخت داشته باشد. در جلسات متعددى روى این ویژگیها و نحوۀ برخورد با آن سفارشات بسیار ارزنده و پربارى را مطرح میفرمودند.
صلابت و استقامت و هوشیارى در هدایت مجموعه تشکیلات درگیر در جنگ و دفاع مقدس از ویژگیهای بارز دیگر امام خمینى(ره) است که این خود نشأت گرفته از اطلاع وسیع آن بزرگوار از ریزترین مسائل مربوط به جبههها بود که به وسیله مجارى و کانالهاى گزارش دهى بسیار و همهجانبه تأمین میشد. از فرماندهان رده بالاى درگیر در جنگ گرفته تا یک بسیجى ساده یا یک روحانى یا عالمى که بعد از حضور در جبههها به محضر آن بزرگوار میرسید و ... بطور همه جانبه اخبار و اطلاعات لازم را به آن بزرگوار میرساندند. به علاوه حالت آماده باش دفتر امام و ارتباط دائم با جبههها نیز در تأمین اطلاعات و اخبار ضرورى نقش اساسى داشت. بر اساس این اطلاعات، جهت گیرىها، دستورات، هدایتها و راهنماییهای آن بزرگوار که با صلابت و استحکام خاص خود مطرح میشد، فصلالخطاب و حرف آخر و عملاً بسیار تعیینکننده بود. جمله معروف «حصر آبادان باید شکسته شود.» و اثرات مترتب بر آن و یا دستورات قاطع و سرنوشتساز آن حضرت در رابطه با مسائل کردستان و موارد متعدد دیگر نشأت گرفته از این ویژگى امام(ره) است.»1
سردار سرلشکر سیدیحیی رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دستیار و مشاور عالی رهبری در امور نیروهای مسلح میگوید:«محور جنگ و محور پیروزیهاى ما حضرت امام بود. مردم را بسیج میکرد، ارتش و سپاه را قوّت قلب میداد، سیاست داخلى و خارجى کشور را تنظیم میکرد ... حفظ روحیه مردم و رزمندهها در آن شرایط از هر کسى ساخته نبود. حضرت امام در همه این موارد هنرمندانه عمل کرد.»2
احیاء و تقویت فرهنگ جهاد و ایثار
فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت در راه خدا و اسلام در مکتب اسلام تجلی عظیمی دارد و زندگی معصومین و یاران صدیق و وفادارشان در سطحی گسترده جلوه گر این فرهنگ است. فرهنگ جهاد در کربلا و در جنگهای دوران پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) تجلی ویژه و پررنگ تری داشت اما در زندگی سایر معصومین و پیروان حقیقی شان نیز متجلی گردیده است.
امام خمینی(ره) این فرهنگ را پس از قرنها احیا و تقویت نمودند. در جریان مبارزات ضدطاغوت به رهبری امام، فرهنگ ایثار و شهادت در سطحی گسترده تجلی یافت و پساز انقلاب نیز در عرصههای مختلف داخلی همچون مبارزه با ضدانقلاب تداوم پیدا کرد و در طول هشت سال دفاع مقدس به اوج رسید. روشنگریها و بیدارگریهای امام خمینی(ره) و حمایت و پشتیبانیهای بیوقفه و کمنظیرشان از جهاد و ایثار و شهادت و مجاهدان و شهدا و ایثارگران، عامل احیا و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت در کشورمان بود.
رهنمودهای حضرت امام در دیدار با رزمندگان در دوران دفاع مقدس بسیار برانگیزاننده، شورآفرین و شعلهورکننده روحیه جهاد و دفاع و ایثار و شهادت در رزمندگان بود. از جمله:
«من به اين چهرههاى نورانى و بشّاش شما، و به اين گريههاى شوق شما حسرت مىبرم. من احساس حقارت مىكنم. من وقتى با اين چهرهها مواجه مىشوم و اين قلبهائى كه به واسطه توجه به خداى تبارك و تعالى اين طور در چهرهها اثر گذاشته است، احساس حقارت مىكنم. من غير از دعا كه بدرقه شما كنم چيزى ندارم كه به شما بكنم. من چطور به اين احساسات خداگونه و به اين توجهاتى كه شما به خداى تبارك و تعالى داريد، و به اين عزم راسخ شما و اين شجاعت بينظير شما، چطور من مىتوانم از شما ستايش كنم؟»۳
و نیز فرمودند: «امروز ما مفتخر هستيم به تودههاى عظيم متعهد به اسلام عزيز و جوانان غيرتمند و رزمنده كه از اول انقلاب شجاعانه قيام كردهاند و نداى حق را اجابت كردند و گروه كثيرى از آنان به لقاء اللَّه كه آمالشان بود، رسيده، و گروه عزيز ديگر كه سلامت خود يا اعضاى گرانقدر خود را در راه اسلام و هدف از دست دادهاند و با چهرههاى بشاش و نورانى با آنان مواجه هستيم. و نيز مفتخريم كه مادران دليرى كه عزيز از دست دادهاند و پدران عزيزى كه جوانانشان شهيد شدهاند آن چنان با ما برخورد مىكنند كه گويى عروسى عزيزان و جوانانشان را جشن مىگيرند. و اين جانب هروقت با اين عزيزان معظم برخورد مىكنم يا وصيتنامه انسانساز شهيدى را مىبينم احساس حقارت و زبونى مىكنم.»۴
در زمانی که برخی از این رهنمودها بیان میگردید - همان گونه که بارها در تلویزیون پخش شده – رزمندگان و مجاهدان فی سبیلالله اشک میریختند و فضای بسیار معنوی و روحیه بخشی مستولی بود.
حضور بسیج مردمی
در جنگ
پس از پیشرویهای سریع عراق در آغاز جنگ، امام خمینی بارها مردم را به دفاع دعوت کردند که متعاقب آن سیل نیروهای داوطلب مردمی به جبهههای جنگ سرازیر شد و به این ترتیب در کنار سپاه و ارتش، نیروهای بسیجی نیز در سطحی گسترده وارد میدانهای نبرد شدند و این عاملی بود که دشمن پیشبینی آن را نکرده بود و ضربات جبرانناپذیری به خاطر آن متحمل شد.
احترام به ایثارگران
و خانوادههایشان
اظهارنظرها و خاطرات متعددی در مورد احترام و علاقه قلبی و رسیدگی امام روح الله نسبت به ایثارگران و خانوادههایشان وجود دارد که گزیدهای از آنها نقل میشود.
امام خامنهای بارها ماجرای ارادت یک مادر شهید نسبت به حضرت امام و واکنش امام به این ابراز ارادت را تعریف فرمودهاند. از جمله:
«مادر اسيرى - نمىدانم در تبريز بود، يا در جاى ديگر - به من گفت كه بچهام اسير بود، امروز خبر آمد كه شهيد شده است. شما برو به امام بگو كه فداى سرتان، من ناراحت نيستم. اين زن، وضع خيلى عجيبى داشت. ديدم جمعيت را مىشكافد و مىآيد. نمىگذاشتند بيايد؛ من گفتم بگذاريد بيايد، ببينم چه مىگويد. آمد اين حرف را زد. از اين حرف، من خيلى تحت تأثير قرار گرفتم. وقتى كه خدمت امام آمدم، يادم هم رفت اول بگويم؛ بعد كه بيرون آمدم، يادم آمد. به يكى از آقايانى كه در آنجا بود، گفتم به امام عرض بكنيد، يك جمله ماند. ايشان، پشت درِ حياط اندرونى آمدند، من هم به آنجا رفتم. وقتى حرف آن زن را گفتم، امام آنچنان چهرهاى نشان دادند و آنچنان رقتى پيدا كردند و گريهشان گرفت كه من از گفتنش پشيمان شدم. اين، واقعاً خيلى عجيب است. ما اينهمه شهيد داديم، مگر شوخى است؟ هفتادودو تن از ياران انقلاب قربانى شدند، ولى او مثل كوه ايستاد و اصلاً انگار نه انگار كه اتفاقى افتاده است؛ حالا در مقابل اينكه يك اسير را كشتند، چهرهاش گريان مىشود. اينها چيست؟ من نمىفهمم. آدم اصلاً نمىتواند اين شخصيت و اين هويت را توصيف كند.»۵مرحوم حاج سید احمد خمینی هم درباره رابطه امام با بازماندگان شهدا گفته بود: «امام هرگاه خانواده شهيدان و ايثارگران را ملاقات ميكردند شور و حال عجيبي داشتند و موكداً سفارش ميكردند كه مسئولان به وضع آنها رسيدگي كنند.»۶
و نیز:«حضرت امام(س) نسبت به وضع بازماندگان شهيدان بسيار حساس بودند و همواره در پرمشغلهترين اوقاتشان رسيدگي به امور شهيدان را فراموش نميكردند و پذيراي خانوادههاي شهيدان ميشدند.»۷
قبول قطعنامه
در اواخر جنگ حاميان خارجیِ عراق که از انواع و اقسامِ کمکهای مالی و جنگ افزاری شان بهرهای نبرده بودند و شاهدِ ناکامیهای مکرر حزب بعث در جبهههای مختلف بودند خودشان وارد جنگ شدند و اقدامات ددمنشانه و فاجعه باری را انجام دادند. به عنوان نمونه آمريكايیها به همراه برخی کشورهای ديگر در چندين نوبت سكوهای نفتی ايران در خليج فارس را در حمايت از عراق بمباران کردند اما ماجرا به همين جا ختم نشد و دخالتهای فرامنطقهای در جنگ وحشيانهتر شد و شيطان بزرگ دست به جنايتي شرم آور زد که روی بشريت را سياه کرد و کارنامه جنايتهایِ آمريکا را ننگينتر و خونينتر نمود. در اين جنايتِ هولناک هواپيمایِ ايرباس مسافربری ايران بر فراز خليج فارس بوسيله ناو جنگی آمريکا در تيرماه 67 سرنگون شد و حدود 300 مسافر بیگناه و غير نظامی آن به شهادت رسيدند.به اين ترتيب جمهوری اسلامی به تنهايی در جنگی قرار گرفته بود که عراق و حاميانش به هيچ گونه اصولي پايبند نبوده و براي رسيدن به مقاصد پليدشان از هيچ كوششی حتی اگر ناجوانمردانه و غيرانسانی وبرخلاف موازين بينالمللی هم باشد فروگذار نمي كردند. تا اینکه امام خمینی در پیامی در بيست و نهم تير 67 قبول قطعنامه 598 را اعلام نمودند. ۸
پيامی که امام خمينی به مناسبتِ پذيرش قطعنامه 598 صادر نمودند نيز يکی ديگر از شاهکارهایِ رهبریِ ايشان بود. امام خمينی در اين پيام هم از زحمات رزمندگان تقدير نمودند، هم شرايط و تلخی قبول قطعنامه را تشريح کردند، هم شبهاتِ مربوط به پايان جنگ را پاسخ فرمودند و هم راه آينده را ترسيم نمودند؛ به عبارت ديگر در اين پيام کارنامه جنگ تحميلی و دورنمای آينده آن با ظرافت و آيندهنگری خاصی تبيين گرديده است. به عنوان نمونه در اين پيام در مورد راه آينده انقلاب آمده است:
«من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىكنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. نگذاريد پيشكسوتانِ شهادت و خون در پيچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند.»۹
همچنين امام خمينی در اين پيام بر پايان نيافتن رويارويی جمهوری اسلامی با استکبار جهانی تأکيد نمودهاند:
«فرزندان انقلابىام، اى كسانى كه لحظهاى حاضر نيستيد كه از غرور مقدستان دست برداريد، شما بدانيد كه لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مىگذرد. مىدانم كه به شما سخت مىگذرد؛ ولى مگر به پدر پير شما سخت نمىگذرد؟ مىدانم كه شهادت شيرينتر از عسل در پيش شماست؛ مگر براى اين خادمتان اين گونه نيست؟ ولى تحمل كنيد كه خدا با صابران است. بغض و كينه انقلابىتان را در سينهها نگه داريد؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد؛ و بدانيد كه پيروزى از آن شماست.»۱۰
ما پیروز شدیم
جنگ تحمیلیبهرغم خسارتهای گستردهاش پیروزیهای عظیمی نیز به همراه داشت.
در یکی از پیامهای امام خمینی(ره) پس از پایان جنگ تحمیلی در این خصوص آمده است:
«هر روز ما در جنگ بركتى داشتهايم كه در همه صحنهها از آن بهره جستهايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهايم، ما در جنگ، پرده از چهره تزوير جهانخواران كنار زديم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناختهايم، ما در جنگ به اين نتيجه رسيدهايم كه بايد روى پاى خودمان بايستيم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم، ما در جنگ ريشههاى انقلاب پر بار اسلامىمان را محكم كرديم، ما در جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد يكايك مردمان بارور كرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامى قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال مىتوان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد كه تمامى سردمداران نظامهاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما بيدارى پاكستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود كه صنايع نظامى ما از رشد آنچنانى برخوردار شد و از همه اينها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق يافت.همه اينها از بركت خونهاى پاك شهداى عزيز هشت سال نبرد بود، همه اينها از تلاش مادران و پدران و مردم عزيز ايران در ده سال مبارزه با امريكا و غرب و شوروى و شرق نشأت گرفت. جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نيست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ايمان و رذالت بود و اين جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد. چه كوته نظرند آنهايى كه خيال مىكنند چون ما در جبهه به آرمان نهايى نرسيدهايم، پس شهادت و رشادت و ايثار و از خودگذشتگى و صلابت بيفايده است! در حالى كه صداى اسلامخواهىآفريقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلام شناسى مردم در آمريكا و اروپا و آسيا وآفريقا يعنى در كل جهان از جنگ هشت ساله ماست ..»10
___________
پانویسها:
1- امام و دفاع مقدس، ص 106 و 107، به نقل از: خاطرات فرماندهان سپاه از شکست حصر آبادان، پرتال امام خمینی، کد مطلب: 51006، تاریخ مطلب: 05/07/1393.
2 - امام و دفاع مقدس، ص36-43، به نقل از: خاطرات فرماندهان سپاه از شکست حصر آبادان، پرتال امام خمینی، کد مطلب: 51006، تاریخ مطلب: 05/07/1393.
3- صحيفه امام، ج13، ص: 391.
4- صحيفه امام، ج16، ص: 27.
5- بيانات در ديدار با اعضاى ستاد برگزارى مراسم اولين سالگرد ارتحال امام خمينى(ره)، 01/03/1369.
6- مجموعه آثار یادگارامام، ج2، ص687.
7 - رجوع کنید به: صحيفه امام، ج21، صص: 92 تا 100.
8- صحيفه امام، ج21، ص: 93.
9- صحيفه امام، ج21، صص: 95 و 96.
10- صحيفه امام، ج21، ص: 284.