تشک پر از خار و تیغ درقبر
آیتالله جوادی آملی
در هر حرکتی - گرچه کوچک باشد- نباید هیچگاه از حساب خود غافل بود. اگر باطل را تقویت کردیم به همان اندازه از دین خدا فاصله گرفتهایم. خدای سبحان میفرماید: «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» قرآن روی حرکت لبهای ما تکیه میکند که مبادا بهگونهای حرکت دهیم که کسی را بیازارد و یا تحقیر کند.
چنانکه روی حرکت چشم و نحوه دیدن ما نیز حساب میکند «یَعْلَم خَائِنَة الْأَعْیُن» پس نباید از محاسبه خود غافل بود. انسان، در همان لحظه که باطل را یاری میکند از دین خدا غافل است چون دین خدا با هیچ باطلی سازش ندارد: «قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ» بگو حق آمد و جا برای هیچ باطلی نیست.
شیطان هر کسی را با تکاثر، در رشته خاص او فریب میدهد، اگر کوثر نصیب انسان شد، به تکاثر تن در نمیدهد و افراد کمی دارای این مقام هستند.
اگر بار خار است خود کشتهای
و گر پرنیان است خود رشتهای
انسان شب و روز کار میکند؛ یا مشغول آبیاری درخت پرخار و تیغدار است یا ریسیدن پارچههای پرنیانی و ابریشمی. اگر بعد از مرگ رنج میبرد برای آن است که عمری زحمت کشیده و درخت خار را آبیاری کرده است. بدزبانی، بددهانی، بدقلمی، آزردن این و آن، همه خار است.
گناه و ظلمی که میکند مانند آبی است که پای درختهای پر خار خود ریخته است. وقتی به حقیقت پی میبرد که تمام خارهای این درخت علیه او بهکار گرفته میشود. وقتی او را در قبر میگذارند، گویا وی را روی تشک پر از خار و تیغ نهادهاند. اگر از این پهلو به آن پهلو بغلتد آرامشی ندارد؛ زیرا در تمام مدت عمر تلاش کرده خار پرورش دهد و برویاند.
چه آساید به هر پهلو بغلتد
هر او کز خار سازد او نهالین
ولی نرم رفتاری و احسان انسان نسبت به مسلمین، در عین حال که «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ» است، «رُحَماءُ بَینَهُم» بودن، چون پرنیان بافتن است.
امام هشتم(ع) عرض میکند: «خدایا ستایش تو راست اگر اطاعتت کنم و هیچ حجتی ندارم اگر تو را معصیت کنم، هر احسان و کار خیری که به من رسیده در اثر لطف و احسان و برکت تو است؛ نه خودم در رسیدن به آن کار خیر سهمی داشتهام و نه دیگران و هیچ عذری ندارم اگر بد کنم» بنابراین باید دید آیا گرفتار تکاثریم یا از کوثری، که باطن این عالم است چشیدهایم؟
در فرمایشات رسول خدا(ص) «ورع» به عنوان بهترین عمل معرفی شده. یعنی انسان از آنچه خدا حرام کرده بپرهیزد و وارسته و پارسا باشد.
امام سجاد(ع) درباره «ورع» فرمود: «مَنْ عَمِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ خَیْرِ النَّاسِ وَ مَنِ اجْتَنَبَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ وَ مِنْ أَوْرَعِ النَّاسِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ»؛ کسی که کارهای واجب را انجام دهد از بهترین مردم به شمار میرود و کسی که از محرمات بپرهیزد از عابدترین و باورعترین انسانهاست. چون گناه، قیام کردن علیه محبوب است و انسان نباید انجام دهد نه برای اینکه جهنم نرود؛ زیرا آن عبادت بردگان است که «خوفاً من النار» گناه نمیکند. بلکه باطن گناه جز شعله و لجن چیز دیگری نیست.
از : فارس
در هر حرکتی - گرچه کوچک باشد- نباید هیچگاه از حساب خود غافل بود. اگر باطل را تقویت کردیم به همان اندازه از دین خدا فاصله گرفتهایم. خدای سبحان میفرماید: «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» قرآن روی حرکت لبهای ما تکیه میکند که مبادا بهگونهای حرکت دهیم که کسی را بیازارد و یا تحقیر کند.
چنانکه روی حرکت چشم و نحوه دیدن ما نیز حساب میکند «یَعْلَم خَائِنَة الْأَعْیُن» پس نباید از محاسبه خود غافل بود. انسان، در همان لحظه که باطل را یاری میکند از دین خدا غافل است چون دین خدا با هیچ باطلی سازش ندارد: «قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ» بگو حق آمد و جا برای هیچ باطلی نیست.
شیطان هر کسی را با تکاثر، در رشته خاص او فریب میدهد، اگر کوثر نصیب انسان شد، به تکاثر تن در نمیدهد و افراد کمی دارای این مقام هستند.
اگر بار خار است خود کشتهای
و گر پرنیان است خود رشتهای
انسان شب و روز کار میکند؛ یا مشغول آبیاری درخت پرخار و تیغدار است یا ریسیدن پارچههای پرنیانی و ابریشمی. اگر بعد از مرگ رنج میبرد برای آن است که عمری زحمت کشیده و درخت خار را آبیاری کرده است. بدزبانی، بددهانی، بدقلمی، آزردن این و آن، همه خار است.
گناه و ظلمی که میکند مانند آبی است که پای درختهای پر خار خود ریخته است. وقتی به حقیقت پی میبرد که تمام خارهای این درخت علیه او بهکار گرفته میشود. وقتی او را در قبر میگذارند، گویا وی را روی تشک پر از خار و تیغ نهادهاند. اگر از این پهلو به آن پهلو بغلتد آرامشی ندارد؛ زیرا در تمام مدت عمر تلاش کرده خار پرورش دهد و برویاند.
چه آساید به هر پهلو بغلتد
هر او کز خار سازد او نهالین
ولی نرم رفتاری و احسان انسان نسبت به مسلمین، در عین حال که «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ» است، «رُحَماءُ بَینَهُم» بودن، چون پرنیان بافتن است.
امام هشتم(ع) عرض میکند: «خدایا ستایش تو راست اگر اطاعتت کنم و هیچ حجتی ندارم اگر تو را معصیت کنم، هر احسان و کار خیری که به من رسیده در اثر لطف و احسان و برکت تو است؛ نه خودم در رسیدن به آن کار خیر سهمی داشتهام و نه دیگران و هیچ عذری ندارم اگر بد کنم» بنابراین باید دید آیا گرفتار تکاثریم یا از کوثری، که باطن این عالم است چشیدهایم؟
در فرمایشات رسول خدا(ص) «ورع» به عنوان بهترین عمل معرفی شده. یعنی انسان از آنچه خدا حرام کرده بپرهیزد و وارسته و پارسا باشد.
امام سجاد(ع) درباره «ورع» فرمود: «مَنْ عَمِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ خَیْرِ النَّاسِ وَ مَنِ اجْتَنَبَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَهُوَ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ وَ مِنْ أَوْرَعِ النَّاسِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ»؛ کسی که کارهای واجب را انجام دهد از بهترین مردم به شمار میرود و کسی که از محرمات بپرهیزد از عابدترین و باورعترین انسانهاست. چون گناه، قیام کردن علیه محبوب است و انسان نباید انجام دهد نه برای اینکه جهنم نرود؛ زیرا آن عبادت بردگان است که «خوفاً من النار» گناه نمیکند. بلکه باطن گناه جز شعله و لجن چیز دیگری نیست.
از : فارس