kayhan.ir

کد خبر: ۵۴۴۸۹
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۹

غزل انتظار(شعر)

پیش‌ روی‌ چشمانم‌ یک‌ درخت‌ و یک‌ جاده
‌انتظار، چون‌ طوفان‌، تکیه‌ بر دلم‌ داده‌
بی‌ حضورت‌ ای‌ خورشید! سر به‌ صخره‌ می‌کوبند
ابرهای‌ باران‌زا، موجهای‌ آزاده‌
کوچه‌ کوچه‌ می‌گردد، ماه‌ هم‌ به‌ دنبالت
‌گرچه‌ اهل‌ اینجا نیست‌، این‌ دهاتی‌ ساده‌
شاعرانه‌ باید داد، دل‌ به‌ آتش‌ عشقت‌
عاشقانه‌ باید بود، در کنارت‌ آماده‌
با تو می‌شود خوشبو، روز و شب‌ ، ولی‌ بی‌ تو
می‌کشد به‌ روی‌ زخم‌، روزگار سمباده‌
پیش‌ پایت‌ ای‌ مولا! - عاشقانه‌ بی‌ پروا -
سر به‌ خاک‌ می‌سایند سروهای‌ آزاده‌
عبدالرحیم سعیدی راد