بررسي ابعاد مختلف مسئله تحريف انديشههاي حضرت امام - بخش دوم
چه کساني از تحريف انديشههاي امام سود ميبرند؟ (گزارش روز)
يکي از دغدغههايي که از اول انقلاب اسلامي و خصوصا پس از رحلت جانسوز بنيانگذار کبير جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره)وجود داشت دغدغه تحريف در ديدگاه و نظرات ايشان بود.
اما در طول اين سالها متاسفانه بارها و بارها شاهد اين بوديم که افراد و جريانهاي مختلف در قالب خاطره گويي يا به اشکال ديگر دست به تحريف و تغيير در ديدگاههاي امام راحل ميزدند و ميخواستند به نوعي به مخاطب بقبولانند که نظر صريح حضرت امام خميني هماني است که آنها بيان ميکنند .اين در حالي است که حقيقت غيراز آن چيزي بود که آنان مطرح مينمودند.
در شماره گذشته، به بيان تاريخچه اجمالي روند تحريف انديشههاي حضرت امام از گذشته تا امروز پرداختيم. در اين بخش، به بررسي علل و انگيزههاي گروههاي مختلفي که دست به اين اقدام ميزنند، ميپردازيم.
تحريف در عمل
موسي حقاني، پژوهشگر تاريخ معاصر در گفتوگو با گزارشگر کيهان با بيان اينکه طرح مباحثي همچون ناکارآمدي نظام ديني براي خدشهدار کردن انديشههاي سياسي حضرت امام بوده است، تصريح ميکند: «اين گروهها تلاش شان را ميکنند تا نفوذ و گستره نظام ديني را به حداقل برسانند و اين حداقلها گاهي به حوزه نظري و گاهي به حوزه سياسي و اجتماعي محدود ميشود و هدفي که دنبال ميشود اين است که نام نظام، جمهوري اسلامي و نظام ديني باشد اما عملاً دين خيلي دنبال نشود. مثلاً قوه مجريه دنبال اجراي قوانين اسلامي نباشد. اين جاست که نوعي سکولاريزم سياسي و اجتماعي را مشاهده ميکنيم که يک تحريف عملي بر انديشههاي حضرت امام است. »
وي ميافزايد: «آنهايي که در صددند تا اين انحراف و تحريف را در انديشههاي حضرت امام وارد کنند شايد در زبان هم اعلام کنند تابع نظام ولايي هستند اما در عمل اتفاق ديگري ميافتد!»
پيروان نظريه ناکارآمدي حکومت ديني
اين پژوهشگر درباره چگونگي تحريف تفکرات امام (ره) از سوي معارضين داخلي بيان ميکند: «معارضين داخلي به دنبال آن هستند تا مواضع جدي و اساسي حضرت امام را عملاً يا با گفتوگو و مصاحبه، نوشتن و سخنراني زير سوال ببرند. اين گروهها اساساً به دنبال آن هستند که موضعگيري حضرت امام نسبت به جريانات انحرافي را تحريف کنند در حالي که جرياناتي که نظام ديني را برنميتابند و نظريه ناکارآمدي نظام ولايي و ديني را دنبال ميکنند، از هر جنسي که باشند، چه در زمان خود امام و چه پس از ايشان، دچار اعوجاج هستند.»
تحريف براي بازگشت حذف شدگان
موسي حقاني معتقد است بعضي جريانات و چهرههاي سياسي که به خاطر برخورد با انقلاب و واکنش امام نسبت به آنها، از جريان انقلاب حذف شدند، براي بازگشت به عرصههاي سياسي براي تحريف مواضع امام عليه آنها تلاش ميکنند.
وي ميگويد: «در اين زمينه براي تطهير برخي از شخصيتها و جريانات حتي در حد جعل هم نسبت به فرمايشات حضرت امام تحريف صورت گرفته است. مثلا گفتهاند فلان حرف فرمايش حضرت امام نبوده و يا حرف يا موضع خاصي را به حضرت امام نسبت دادهاند در حالي که صحت نداشته است. مثلا تلاش براي تطهير چهره بازرگان با نسبت دادن جعل نامه از سوي مرحوم سيد احمد خميني و نيز پيگيري ادعاي دلجويي سيد احمد خميني از بازرگان که اخيرا در برخي روزنامهها مطرح شده است، مصداقي از اين موارد است.
حقاني درباره ادعاي دلجويي سيد احمد آقا از بازرگان در عيادتش از وي توضيح ميدهد: «علت ديدار سيد احمد آقا با بازرگان و آنچه ميان آنها گذشته محل بحث و مناقشه است و سند مکتوبي درباره محتواي اين ديدار وجود ندارد اما با اين وجود بر فرض اينکه چنين ادعايي صحت داشته باشد، هيچ تأثيري در مواضع حضرت امام در برابر نهضت آزادي که قاطعانه و با صراحت مطرح شد، نخواهد داشت. حتي موضع سيد احمدآقا نيز در برابر نهضت آزادي و جريان منتظري کاملا روشن و قاطع است. حتي اگر ديدگاه حاج احمد آقا تغيير کرده باشد که چنين ادعايي غيرمستند، غيرمستدل و بياساس است، هيچ تأثيري در موضع قاطع امام و انقلاب در برابر جريان نهضت آزادي و آن چه آنان در گذشته در برابر انقلاب از خود نشان دادند، ندارد.»
ابراز پشيماني برخي از انقلابيهاي سابق
از برخورد با جريانهاي غيرديني و سکولار
وي با بيان اينکه برخي از افرادي که در زمان حيات امام، همنوا با ايشان با جريانات سياسي که در برابر انقلاب ايستادند، امروز به نحوي بيان ميکنند ما از برخوردهايمان پشيمانيم، تصريح ميکند :« پشيماني اين افراد هيچ ربطي به انقلاب و حضرت امام ندارد و نسبت دادن موضع جديد اين افراد پشيمان، به حضرت امام، نظام و انقلاب و تأييد موضع او يک فرافکني و تحريف در انديشههاي حضرت امام و مباني انقلاب است.»
برداشت شخصي از انديشههاي امام
حقاني با تأکيد بر اينکه ملاک براي ما شخص حضرت امام و بيانات ايشان است، اظهار ميکند: «افراد ديگر اعم از نزديکترين افراد به حضرت امام يا محققين و چهرههاي سياسي ميتوانند از زاويه خودشان تعبير خاصي از امام يا اظهارات او داشته باشند اما نميتوانند ادعا کنند برداشت آنها يا آن چه که آنها ديده يا شنيدهاند، نظر حضرت امام (ره) بوده است.»
حقاني در اين باره توضيح ميدهد: «يکي از مواردي که منجر به تحريف آراء و انديشههاي شخصيتهاي بزرگ ميشود اين است که افراد برداشت خودشان يا مناسباتي را که در ملاقات يا هم صحبتي با ايشان داشتند ملاک ارزيابي انديشههاي آن شخص قرار ميدهند در حالي که حضرت امام با توجه به شرايط و موقعيت افراد با آنها صحبت و آن فرد راويِ خاطره، واقعه را از منظر خود تعريف ميکند. در اين جا به چند نکته بايد توجه کرد: اول؛ آدمها در تشخيص قوت و ضعف دارند. دوم؛ در ماجرايي سه نفر بودند ولي وقتي هر کدام بيرون ميآيند ماجرا را از منظر خود به گونهاي که ميپندارند مطرح ميکنند. سوم؛ گذشت زمان حواشي و ظرائف وقايع را از ذهن افراد پاک ميکند و اين روايتکنندگان ممکن است دچار اشتباه باشند.»
به بيان ديگر بايد گفت وظيفه نهادهاي حفظ انديشهها اين باشد که بينش توحيدي و ولايي امام (اسلام ناب) در مقابل اسلام آمريکايي به خوبي شرح داده شود.
تکليف محققين و موسسات صيانت از انديشههاي امام با خاطره گوييها
وي ميافزايد: «اينجا کار محققين و نهادهايي که ادعاي صيانت از انديشههاي حضرت امام را دارند اين است که در رابطه با حفظ انديشههاي حضرت امام از انحراف اين است که اين خاطرات را با متن نگاه حضرت امام بسنجند و اعلام نمايند که فلان ادعا مقرون به صحت است و فلان حرف اشتباه است.»
همچنين يعقوب توکلي استاد دانشگاه و پژوهشگر تاريخ معاصر در گفتوگو با گزارشگر کيهان درباره انگيزه تحريف انديشهها و شخصيت انسانهاي تاريخساز همچون امام خميني(ره) ميگويد: «در وهله اول، علت اين رفتارها ناتواني افراد است. واقعيت اين است که حضرت امام يک قله بسيار بلند در حوزههاي مختلف در جهان اسلام است و بسياري از افراد نه تنها امکان دستيابي به اين قله بلند را ندارند بلکه برخي به دليل ناتواني خود سعي دارند او را پايين بکشند و به عبارتي او را با خود تطبيق دهند. بنابراين، يک وجه مسئله تحريف شخصيت افراد متعالي، تلاش براي همسانسازي آنها با شخصيت خودشان است.»
علوم انساني غربي
توکلي با بيان اينکه با گذشت زمان بسياري از افراد دچار فراموشي ميشوند و منطق حضرت امام در ذهن آنها کمرنگ شده است، جريان ديگري را که موجب انحراف از انديشههاي حضرت امام شده، علوم انساني ميداند و تصريح ميکند: «ما بهترين دانشجويانمان را جمع ميکنيم و به دست بعضي از اساتيدي ميسپاريم که به هيچيک از مباني امام و انقلاب اعتقادي ندارند زيرا ذهنيت بسياري از اينها در دانشگاههاي اروپا شکل گرفته است و براي آنان به لحاظ نظريه پردازي و پردازش ديدگاهها نظر کساني همچون جان لاک و جان هيک و فلاسفه ديگر غربي يا همان اسلام آمريکايي داراي اهميت است و آنان مباني همچون پلوراليسم ديني را پذيرفتهاند که در مقابل مباني فکري اسلام است. اين دوستان نتوانستهاند و نميتوانند از آن هسته فکري که در آن تنفس کردهاند، خارج شوند.»
اين پژوهشگر تاريخ معاصر با بيان اينکه بسياري از دوستان ما بدون اينکه متوجه باشند، مايل و حامل ادبيات فکري غرب ميشوند، ميافزايد: «بر اين اساس، از نظر اين افراد، ديدگاههاي پذيرش بين الملل يعني پذيرش جهان همراه با امپرياليسم و استعمار و استبداد که در آن برتري غرب و آمريکا را بپذيريم. طبيعي است اين ديدگاهها با ديدگاه حضرت امام که معطوف به تغيير بسياري از واقعيتهاي جهان بوده است، ناهمخواني پيدا ميکنند.»
جلب منافع شخصي
وي انگيزه ديگر از تحريف انديشههاي حضرت امام را جلب منافع شخصي از سوي برخي منفعت طلبان ميداند و تصريح ميکند: «کساني هستند که منافع آنها با منافع اسلام، انقلاب و انديشههاي حضرت امام همخواني ندارد لذا تلاش ميکنند تا امام را در اندازه مدنظر خود تعريف کنند و تعريفي را که در ذهن دارند به خورد جوانان بدهند. اين منافع ميتواند مالي، سياسي يا اجتماعي باشد.»
تحليل گذشته براساس منافع
جواد منصوري، محقق و پژوهشگر تاريخ معاصر و معاون اطلاعرساني مرکز اسناد انقلاب اسلامي نيز در گفتوگو با گزارشگر کيهان درباره علت متفاوت بودن برداشتهاي امروز جريانهاي مختلف از حضرت امام و وقايع گذشته با بيان اينکه «معمولاً افراد در تحولات سياسي و اجتماعي سعي ميکنند وقايع گذشته را مطابق ديدگاه و منافع خودشان تجزيه، تحليل و تفسير کنند»، اظهار ميکند: «ما شاهد برداشتهاي بسيار متفاوتي از يک واقعه خاص هستيم زيرا افراد مختلف برداشتهاي متفاوتي را منتقل کردهاند. بنابراين تحقيق در مباحث تاريخي، تخصص پيچيده و ويژهاي را ميطلبد که بايد با صبر، متانت، تقواي لازم و احساس مسئوليت، نسبت به درک مسئله اقدام شود.»
اين پژوهشگر ميافزايد: «براساس رعايت همين ويژگي هاست که ما در مطالعه و تحليل وقايع تاريخي تلاش ميکنيم يک سند، قرينه يا پديدهاي که بتواند ما را به واقعيت نزديک کند، دسترسي پيدا کنيم و علت اينکه اين همه تأکيد بر حفظ بناها، آثار و اسناد و حتي لباس و ظروف گذشته ميشود اين است که بتوانيم تا حدودي وقايع گذشته را به شکل واقعي تدوين کنيم.»
حسن رحيم پور ازغدي، پژوهشگر و عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره تحريفهايي که نسبت به انديشههاي حضرت امام روا ميشود، ميگويد: «امام در سخنان خود صريحا ميگويد ما آمده ايم نظم حاکم بر جهان را بر هم بزنيم و به هم ميزنيم... در هيچ يک از سخنرانيها و صحبتهاي امام از 15 خرداد 42 تا 15 خرداد 68، حتي يک بار کلمه تنش زدايي درباره کفر و استکبار و آشتي با اينها به اين معني که از حق و حقوق خودمان براي ايجاد آشتي بگذريم ديده نميشود. اگر کسي بيابد ما همه حرفهايمان را پس ميگيريم... اين صحبت صريح امام است. امام در 15 خرداد 42 گفتند اول شاه را سرنگون ميکنيم. بعد نوبت تک تک رژيمهاي وابسته است. اينها حق ندارند بر امت اسلام حکومت کنند. اينها حق ندارند بر بشريت حکومت کنند اينها همان نمرود و فرعون هستند.»
وي ميافزايد: «عدهاي گفتند شما حج را هم سياسي کرديد. حج چه ربطي به مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل دارد؟ کاري کرديد که حاجيان ما را کشتند و چند سالي هم حج تعطيل شد اما امام ميفرمايند اصلا حج غيراين چنيني حج ابراهيمي نيست بلکه حج آمريکايي است... گردش به دور خانه خدا يعني يه غيراز خدا گرد ديگري نگرديد. رجم در رقبات رجم همه شياطين جن و انس است. شما با اين رجم با خداي خود عهد کنيد تا همه شياطين را از کشورهاي اسلامي برانيد و بيرون کنيد.»
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي ادامه ميدهد: «امام صريحا ميفرمايند امروز جهان اسلام به دست آمريکا گرفتار است ... ملتي که کربلا ديده تعداد نيروهاي دشمن را نميشمارد و 72 نفر در برابر 30 هزار نفر ميجنگند و ملتي که ماه رمضان دارد از تحريم اقتصادي نميترسد...خداوند متعال خيلي بيشتر از ما نبرد با استکبار و استعمار را ميخواهد...»
دينداران ترسو و بيتحليل
رحيم پور مقابله با انديشههاي ديني و استکبار ستيز ايشان را عامل تقابل عليه انديشههاي حضرت امام و اقدام به تحريف آن ميداند و در بخش ديگر صحبتهاي خود بعضي مذهبيهايي را که تحليل ندارند از ديگر افراد منتقد و نافي انديشههاي امام ميداند و ميگويد: «آدمهاي متدين، ترسو و بيتحليل پيش از انقلاب و در زمان جنگ ميگفتند براي چه جوانهاي مردم را به کشتن ميدهيد... افراد متديني بودند که وقتي ميديدند عدهاي عليه اقدامات شاه جلسه گرفتهاند ميگفتند چرا نشسته ايد و غيبت شاه را ميکنيد؟ وقتي اقدامات و جنايات شاه را براي او ميگفتند ميگفت تو خودت اينها را با چشم خود ديده اي؟ ... اينها افراد بسيار متديني بودند که درک سياسي شان پايين بود. اينها واقعاً غيبت نميکردند... اين يک فرهنگ بود. اين افراد ميگفتند چه کسي قرار است جواب خون اين همه شهيد را در جنگ بدهد. امام فرمودند همان کسي که بايد جواب خون شهداي نهروان و جمل را بدهد. ما با کسي خصومت شخصي نداريم.»1
_____________________________
1- برگرفته از سخنراني حسن رحيمپور ازغدي، 21 خرداد 92. منتشر شده در سايت موسسه طرحي براي فردا.
اما در طول اين سالها متاسفانه بارها و بارها شاهد اين بوديم که افراد و جريانهاي مختلف در قالب خاطره گويي يا به اشکال ديگر دست به تحريف و تغيير در ديدگاههاي امام راحل ميزدند و ميخواستند به نوعي به مخاطب بقبولانند که نظر صريح حضرت امام خميني هماني است که آنها بيان ميکنند .اين در حالي است که حقيقت غيراز آن چيزي بود که آنان مطرح مينمودند.
در شماره گذشته، به بيان تاريخچه اجمالي روند تحريف انديشههاي حضرت امام از گذشته تا امروز پرداختيم. در اين بخش، به بررسي علل و انگيزههاي گروههاي مختلفي که دست به اين اقدام ميزنند، ميپردازيم.
تحريف در عمل
موسي حقاني، پژوهشگر تاريخ معاصر در گفتوگو با گزارشگر کيهان با بيان اينکه طرح مباحثي همچون ناکارآمدي نظام ديني براي خدشهدار کردن انديشههاي سياسي حضرت امام بوده است، تصريح ميکند: «اين گروهها تلاش شان را ميکنند تا نفوذ و گستره نظام ديني را به حداقل برسانند و اين حداقلها گاهي به حوزه نظري و گاهي به حوزه سياسي و اجتماعي محدود ميشود و هدفي که دنبال ميشود اين است که نام نظام، جمهوري اسلامي و نظام ديني باشد اما عملاً دين خيلي دنبال نشود. مثلاً قوه مجريه دنبال اجراي قوانين اسلامي نباشد. اين جاست که نوعي سکولاريزم سياسي و اجتماعي را مشاهده ميکنيم که يک تحريف عملي بر انديشههاي حضرت امام است. »
وي ميافزايد: «آنهايي که در صددند تا اين انحراف و تحريف را در انديشههاي حضرت امام وارد کنند شايد در زبان هم اعلام کنند تابع نظام ولايي هستند اما در عمل اتفاق ديگري ميافتد!»
پيروان نظريه ناکارآمدي حکومت ديني
اين پژوهشگر درباره چگونگي تحريف تفکرات امام (ره) از سوي معارضين داخلي بيان ميکند: «معارضين داخلي به دنبال آن هستند تا مواضع جدي و اساسي حضرت امام را عملاً يا با گفتوگو و مصاحبه، نوشتن و سخنراني زير سوال ببرند. اين گروهها اساساً به دنبال آن هستند که موضعگيري حضرت امام نسبت به جريانات انحرافي را تحريف کنند در حالي که جرياناتي که نظام ديني را برنميتابند و نظريه ناکارآمدي نظام ولايي و ديني را دنبال ميکنند، از هر جنسي که باشند، چه در زمان خود امام و چه پس از ايشان، دچار اعوجاج هستند.»
تحريف براي بازگشت حذف شدگان
موسي حقاني معتقد است بعضي جريانات و چهرههاي سياسي که به خاطر برخورد با انقلاب و واکنش امام نسبت به آنها، از جريان انقلاب حذف شدند، براي بازگشت به عرصههاي سياسي براي تحريف مواضع امام عليه آنها تلاش ميکنند.
وي ميگويد: «در اين زمينه براي تطهير برخي از شخصيتها و جريانات حتي در حد جعل هم نسبت به فرمايشات حضرت امام تحريف صورت گرفته است. مثلا گفتهاند فلان حرف فرمايش حضرت امام نبوده و يا حرف يا موضع خاصي را به حضرت امام نسبت دادهاند در حالي که صحت نداشته است. مثلا تلاش براي تطهير چهره بازرگان با نسبت دادن جعل نامه از سوي مرحوم سيد احمد خميني و نيز پيگيري ادعاي دلجويي سيد احمد خميني از بازرگان که اخيرا در برخي روزنامهها مطرح شده است، مصداقي از اين موارد است.
حقاني درباره ادعاي دلجويي سيد احمد آقا از بازرگان در عيادتش از وي توضيح ميدهد: «علت ديدار سيد احمد آقا با بازرگان و آنچه ميان آنها گذشته محل بحث و مناقشه است و سند مکتوبي درباره محتواي اين ديدار وجود ندارد اما با اين وجود بر فرض اينکه چنين ادعايي صحت داشته باشد، هيچ تأثيري در مواضع حضرت امام در برابر نهضت آزادي که قاطعانه و با صراحت مطرح شد، نخواهد داشت. حتي موضع سيد احمدآقا نيز در برابر نهضت آزادي و جريان منتظري کاملا روشن و قاطع است. حتي اگر ديدگاه حاج احمد آقا تغيير کرده باشد که چنين ادعايي غيرمستند، غيرمستدل و بياساس است، هيچ تأثيري در موضع قاطع امام و انقلاب در برابر جريان نهضت آزادي و آن چه آنان در گذشته در برابر انقلاب از خود نشان دادند، ندارد.»
ابراز پشيماني برخي از انقلابيهاي سابق
از برخورد با جريانهاي غيرديني و سکولار
وي با بيان اينکه برخي از افرادي که در زمان حيات امام، همنوا با ايشان با جريانات سياسي که در برابر انقلاب ايستادند، امروز به نحوي بيان ميکنند ما از برخوردهايمان پشيمانيم، تصريح ميکند :« پشيماني اين افراد هيچ ربطي به انقلاب و حضرت امام ندارد و نسبت دادن موضع جديد اين افراد پشيمان، به حضرت امام، نظام و انقلاب و تأييد موضع او يک فرافکني و تحريف در انديشههاي حضرت امام و مباني انقلاب است.»
برداشت شخصي از انديشههاي امام
حقاني با تأکيد بر اينکه ملاک براي ما شخص حضرت امام و بيانات ايشان است، اظهار ميکند: «افراد ديگر اعم از نزديکترين افراد به حضرت امام يا محققين و چهرههاي سياسي ميتوانند از زاويه خودشان تعبير خاصي از امام يا اظهارات او داشته باشند اما نميتوانند ادعا کنند برداشت آنها يا آن چه که آنها ديده يا شنيدهاند، نظر حضرت امام (ره) بوده است.»
حقاني در اين باره توضيح ميدهد: «يکي از مواردي که منجر به تحريف آراء و انديشههاي شخصيتهاي بزرگ ميشود اين است که افراد برداشت خودشان يا مناسباتي را که در ملاقات يا هم صحبتي با ايشان داشتند ملاک ارزيابي انديشههاي آن شخص قرار ميدهند در حالي که حضرت امام با توجه به شرايط و موقعيت افراد با آنها صحبت و آن فرد راويِ خاطره، واقعه را از منظر خود تعريف ميکند. در اين جا به چند نکته بايد توجه کرد: اول؛ آدمها در تشخيص قوت و ضعف دارند. دوم؛ در ماجرايي سه نفر بودند ولي وقتي هر کدام بيرون ميآيند ماجرا را از منظر خود به گونهاي که ميپندارند مطرح ميکنند. سوم؛ گذشت زمان حواشي و ظرائف وقايع را از ذهن افراد پاک ميکند و اين روايتکنندگان ممکن است دچار اشتباه باشند.»
به بيان ديگر بايد گفت وظيفه نهادهاي حفظ انديشهها اين باشد که بينش توحيدي و ولايي امام (اسلام ناب) در مقابل اسلام آمريکايي به خوبي شرح داده شود.
تکليف محققين و موسسات صيانت از انديشههاي امام با خاطره گوييها
وي ميافزايد: «اينجا کار محققين و نهادهايي که ادعاي صيانت از انديشههاي حضرت امام را دارند اين است که در رابطه با حفظ انديشههاي حضرت امام از انحراف اين است که اين خاطرات را با متن نگاه حضرت امام بسنجند و اعلام نمايند که فلان ادعا مقرون به صحت است و فلان حرف اشتباه است.»
همچنين يعقوب توکلي استاد دانشگاه و پژوهشگر تاريخ معاصر در گفتوگو با گزارشگر کيهان درباره انگيزه تحريف انديشهها و شخصيت انسانهاي تاريخساز همچون امام خميني(ره) ميگويد: «در وهله اول، علت اين رفتارها ناتواني افراد است. واقعيت اين است که حضرت امام يک قله بسيار بلند در حوزههاي مختلف در جهان اسلام است و بسياري از افراد نه تنها امکان دستيابي به اين قله بلند را ندارند بلکه برخي به دليل ناتواني خود سعي دارند او را پايين بکشند و به عبارتي او را با خود تطبيق دهند. بنابراين، يک وجه مسئله تحريف شخصيت افراد متعالي، تلاش براي همسانسازي آنها با شخصيت خودشان است.»
علوم انساني غربي
توکلي با بيان اينکه با گذشت زمان بسياري از افراد دچار فراموشي ميشوند و منطق حضرت امام در ذهن آنها کمرنگ شده است، جريان ديگري را که موجب انحراف از انديشههاي حضرت امام شده، علوم انساني ميداند و تصريح ميکند: «ما بهترين دانشجويانمان را جمع ميکنيم و به دست بعضي از اساتيدي ميسپاريم که به هيچيک از مباني امام و انقلاب اعتقادي ندارند زيرا ذهنيت بسياري از اينها در دانشگاههاي اروپا شکل گرفته است و براي آنان به لحاظ نظريه پردازي و پردازش ديدگاهها نظر کساني همچون جان لاک و جان هيک و فلاسفه ديگر غربي يا همان اسلام آمريکايي داراي اهميت است و آنان مباني همچون پلوراليسم ديني را پذيرفتهاند که در مقابل مباني فکري اسلام است. اين دوستان نتوانستهاند و نميتوانند از آن هسته فکري که در آن تنفس کردهاند، خارج شوند.»
اين پژوهشگر تاريخ معاصر با بيان اينکه بسياري از دوستان ما بدون اينکه متوجه باشند، مايل و حامل ادبيات فکري غرب ميشوند، ميافزايد: «بر اين اساس، از نظر اين افراد، ديدگاههاي پذيرش بين الملل يعني پذيرش جهان همراه با امپرياليسم و استعمار و استبداد که در آن برتري غرب و آمريکا را بپذيريم. طبيعي است اين ديدگاهها با ديدگاه حضرت امام که معطوف به تغيير بسياري از واقعيتهاي جهان بوده است، ناهمخواني پيدا ميکنند.»
جلب منافع شخصي
وي انگيزه ديگر از تحريف انديشههاي حضرت امام را جلب منافع شخصي از سوي برخي منفعت طلبان ميداند و تصريح ميکند: «کساني هستند که منافع آنها با منافع اسلام، انقلاب و انديشههاي حضرت امام همخواني ندارد لذا تلاش ميکنند تا امام را در اندازه مدنظر خود تعريف کنند و تعريفي را که در ذهن دارند به خورد جوانان بدهند. اين منافع ميتواند مالي، سياسي يا اجتماعي باشد.»
تحليل گذشته براساس منافع
جواد منصوري، محقق و پژوهشگر تاريخ معاصر و معاون اطلاعرساني مرکز اسناد انقلاب اسلامي نيز در گفتوگو با گزارشگر کيهان درباره علت متفاوت بودن برداشتهاي امروز جريانهاي مختلف از حضرت امام و وقايع گذشته با بيان اينکه «معمولاً افراد در تحولات سياسي و اجتماعي سعي ميکنند وقايع گذشته را مطابق ديدگاه و منافع خودشان تجزيه، تحليل و تفسير کنند»، اظهار ميکند: «ما شاهد برداشتهاي بسيار متفاوتي از يک واقعه خاص هستيم زيرا افراد مختلف برداشتهاي متفاوتي را منتقل کردهاند. بنابراين تحقيق در مباحث تاريخي، تخصص پيچيده و ويژهاي را ميطلبد که بايد با صبر، متانت، تقواي لازم و احساس مسئوليت، نسبت به درک مسئله اقدام شود.»
اين پژوهشگر ميافزايد: «براساس رعايت همين ويژگي هاست که ما در مطالعه و تحليل وقايع تاريخي تلاش ميکنيم يک سند، قرينه يا پديدهاي که بتواند ما را به واقعيت نزديک کند، دسترسي پيدا کنيم و علت اينکه اين همه تأکيد بر حفظ بناها، آثار و اسناد و حتي لباس و ظروف گذشته ميشود اين است که بتوانيم تا حدودي وقايع گذشته را به شکل واقعي تدوين کنيم.»
حسن رحيم پور ازغدي، پژوهشگر و عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره تحريفهايي که نسبت به انديشههاي حضرت امام روا ميشود، ميگويد: «امام در سخنان خود صريحا ميگويد ما آمده ايم نظم حاکم بر جهان را بر هم بزنيم و به هم ميزنيم... در هيچ يک از سخنرانيها و صحبتهاي امام از 15 خرداد 42 تا 15 خرداد 68، حتي يک بار کلمه تنش زدايي درباره کفر و استکبار و آشتي با اينها به اين معني که از حق و حقوق خودمان براي ايجاد آشتي بگذريم ديده نميشود. اگر کسي بيابد ما همه حرفهايمان را پس ميگيريم... اين صحبت صريح امام است. امام در 15 خرداد 42 گفتند اول شاه را سرنگون ميکنيم. بعد نوبت تک تک رژيمهاي وابسته است. اينها حق ندارند بر امت اسلام حکومت کنند. اينها حق ندارند بر بشريت حکومت کنند اينها همان نمرود و فرعون هستند.»
وي ميافزايد: «عدهاي گفتند شما حج را هم سياسي کرديد. حج چه ربطي به مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل دارد؟ کاري کرديد که حاجيان ما را کشتند و چند سالي هم حج تعطيل شد اما امام ميفرمايند اصلا حج غيراين چنيني حج ابراهيمي نيست بلکه حج آمريکايي است... گردش به دور خانه خدا يعني يه غيراز خدا گرد ديگري نگرديد. رجم در رقبات رجم همه شياطين جن و انس است. شما با اين رجم با خداي خود عهد کنيد تا همه شياطين را از کشورهاي اسلامي برانيد و بيرون کنيد.»
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي ادامه ميدهد: «امام صريحا ميفرمايند امروز جهان اسلام به دست آمريکا گرفتار است ... ملتي که کربلا ديده تعداد نيروهاي دشمن را نميشمارد و 72 نفر در برابر 30 هزار نفر ميجنگند و ملتي که ماه رمضان دارد از تحريم اقتصادي نميترسد...خداوند متعال خيلي بيشتر از ما نبرد با استکبار و استعمار را ميخواهد...»
دينداران ترسو و بيتحليل
رحيم پور مقابله با انديشههاي ديني و استکبار ستيز ايشان را عامل تقابل عليه انديشههاي حضرت امام و اقدام به تحريف آن ميداند و در بخش ديگر صحبتهاي خود بعضي مذهبيهايي را که تحليل ندارند از ديگر افراد منتقد و نافي انديشههاي امام ميداند و ميگويد: «آدمهاي متدين، ترسو و بيتحليل پيش از انقلاب و در زمان جنگ ميگفتند براي چه جوانهاي مردم را به کشتن ميدهيد... افراد متديني بودند که وقتي ميديدند عدهاي عليه اقدامات شاه جلسه گرفتهاند ميگفتند چرا نشسته ايد و غيبت شاه را ميکنيد؟ وقتي اقدامات و جنايات شاه را براي او ميگفتند ميگفت تو خودت اينها را با چشم خود ديده اي؟ ... اينها افراد بسيار متديني بودند که درک سياسي شان پايين بود. اينها واقعاً غيبت نميکردند... اين يک فرهنگ بود. اين افراد ميگفتند چه کسي قرار است جواب خون اين همه شهيد را در جنگ بدهد. امام فرمودند همان کسي که بايد جواب خون شهداي نهروان و جمل را بدهد. ما با کسي خصومت شخصي نداريم.»1
_____________________________
1- برگرفته از سخنراني حسن رحيمپور ازغدي، 21 خرداد 92. منتشر شده در سايت موسسه طرحي براي فردا.