kayhan.ir

کد خبر: ۴۹۸۱۷
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۳
نگاهی به چیستی، آثار و درمان هواهای نفسانی عمری به هوس، باد هوی پیمودم

عمری به هوس، باد هوی پیمودم

خواسته‌ها و هواهای نفسانی انسان، مهمترین و بدترین دشمن انسان است که او را به شقاوت و بدبختی ابدی و از نظر رفتاری و اخلاقی او را به رذایل اخلاقی می‌کشاند از این رو ‌در آموزه‌های اسلام همواره از آن به عنوان دشمنی که باید آن را شناخت و با مالکیت عقلانی مهار کرد و مدیریت آن را در دست گرفت یاد شده است.

 مجتبی ستوده

نویسنده در این مطلب ضمن بیان آثار زیانبار سلطه هواهای نفسانی، راه‌های رهایی و درمان مهار و مدیریت این دشمن درونی را تبیین کرده است.
هواهای نفسانی، سقوط در دام غضب
 و شهوت
واژه هوی در زبان عربی به معنای گرایش و میل به پایین و زیر است. از همین رو معنای سقوط نیز از آن فهمیده می‌شود.
در آیه 31 سوره حج نیز معنای گرایش به سقوط از لفظ فهمیده می‌شود. خداوند می‌فرماید: و من یشرک بالله فکائما خر من السما‌ء فتخطفه الطیر او تهوی به الریح فی مکان سحیق؛  و هرکس به خدا شرک ورزد چنان است که گویی از آسمان فرو افتاده و مرغان شکاری او را ربوده‌اند یا باد او را به جایی دور افکنده است.
براساس همین معنا، واژه‌های «هوه و هوی» به زمین فرو رفته، دره سخت و پرتگاه، فضای میان آسمان و زمین گفته می‌شود. (لسان العرب، ذیل واژه هوی) همچنین «هاویه» که یکی از نامهای دوزخ است (قارعه، آیه 9)، به ظرف بسیار عمیق و بی‌پایان گفته شده است. باد و هوا را نیز به سبب آنکه گرایش به این سو و آن سو از بلندی به پستی دارد، «هواء» گفته‌اند. عشق شدید و آتشین نیز هوی گفته می‌شود؛ زیرا هم گرایش شدید است و هم عامل سقوط و وابستگی؛ چنانکه می‌گویند استهوی استهواء یعنی عقل و عشق، او را ربود و سرگردانش کرد. (فرهنگ‌نامه‌های عربی)
البته اصل هوای نفس در آموزه‌های قرآنی همیشه به مفهوم نادرست نیست؛ زیرا در برخی از مراتب نفس یعنی مرتبه فواد، گرایش می‌تواند مثبت باشد. آنچه هوای نفس را مثبت و منفی می‌کند، متعلق آن است. بنابراین صرف گرایش‌ نفس و هواهای نفس، منفی نیست. خداوند در آیه 37 سوره ابراهیم از گرایش و هوای نفس به شکل مثبت سخن به میان می‌آورد و می‌فرماید: ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاهًْ فاجعل أفئده من الناس تهوی الیهم؛ پروردگارا، من یکی از فرزندانم را در دره‌ای بی‌کشت، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده.
در این آیه سخن از گرایش‌دلهای مردم به سوی اسماعیل(ع) و فرزندانش است تا هوا‌خواه آنان شوند و به آنان دل بندند. (نگاه کنید: تفسیرالمیزان، ذیل آیه)
بنابراین آنچه هواهای نفسانی را مذموم و ناپسند می‌کند، متعلق هواهای نفسانی است. از آنجا که در بسیاری از موارد هواهای نفسانی گرایش شدید به امور پست مادی و دنیوی چون شهوت دارد، به شکل مطلق هواهای نفسانی مذموم دانسته شده است؛ چنانکه وقتی از «نفس اماره» سخن به میان می‌آید مرتبه‌ای از نفس است که بسیار به بدی امر می‌کند، در حالی که نفس بسیار امرکننده، ناپسند نیست، بلکه آنچه ناپسند است نفسی است که بسیار امر به بدی می‌کند و به آن سمت و سو گرایش دارد. از همین رو در آیه 53 سوره یوسف «نفس اماره» با قید توضیحی‌«بالسوء» به کار رفته است و خداوند می‌فرماید: و ما ابریء نفسی ان النفس لامارهًْ بالسوء؛ نفس را تبرئه نمی‌کنم؛ به راستی که نفس، بسیار امرکننده به بدی است.
از نظر قرآن کریم، نفس دارای مراتبی است که پایین‌ترین مرتبه آن نفس اماره بالسوء(یوسف، آیه 53) است؛ یعنی نفسی که به بدی‌ها امر می‌کند. به سخن دیگر، روح‌ الهی که در انسان دمیده می‌شود، در قالب و عنوان «نفس» به فعالیت می‌پردازد؛ زیرا روح ساختار محض تجریدی دارد، ولی وقتی در کالبد انسانی ساخته و پرداخته می‌شود و در آن محیط رشد و نمود می‌کند (مؤمنون، آیه 14) به طور طبیعی با محدودیت‌ها و گرایش‌هایی همراه است که اقتضای بستر وجودی و ایجادی آن یعنی خاک و گل است. نفس انسانی همان حقیقت روح در کالبد انسانی است. این نفس در حالت طبیعی در حالت استوا و اعتدال بوده و از علوم الهامی و گرایش‌های مثبت برخوردار است و با شناختی که از خوب و بد دارد، به طور طبیعی به خوبی گرایش و از بدی گریزش دارد. این گرایش  گریزش طبیعی نفس در حالت طبیعی و فطری اوست. (شمس، آیات 7 تا 10) اما همین نفس به سبب بستر و فضای زیست خود در دنیا و نیز نیازهای طبیعی به قوه جاذبه شهوانی و قوه دافعه غضبانی، ممکن است گرایش افراطی پیدا کند و از آن به هواهای نفسانی یاد می‌شود که گرایش به سقوط دارد.
پس «هواهای نفسانی»، گرایش‌های شدید و دلبستگی و وابستگی شدید نفس به اموری است که موجب سقوط انسان می‌شود. براساس آموزه‌های وحیانی اسلام، در میان قوای نفس قوایی چون شهوت و غضب که قوه جاذبه و قوه دافعه انسان است، گرایش‌های شدید و افراطی پیدا کرده و از حالت اعتدال خارج می‌شوند و موجب سقوط انسان می‌گردند.
هوای نفس از آن جهت مذموم است که زمینه‌ساز انحرافات عملی، اخلاقی و اجتماعی و حتی سبب پدید آمدن بیماری‌های روانی و بدنی برای انسان می‌شود و آدمی را به وادی گمراهی، ظلم و گناه می‌کشاند.
با آنکه از نظر قرآن و حتی معنای لغوی «هوی»، گرایش نفس می‌تواند گرایشی مثبت یا منفی باشد اما بیشترین کاربردهای هواهای نفسانی در معنای منفی و امور ناپسند است. به این معنا که غلبه کاربردی که برگرفته از غلبه مصداقی هواهای نفسانی به سوی امور مذموم و منفی و ناپسند است، موجب شده تا این‌ کلمه و اصطلاح در معنای مذموم و منفی به کار رود.
خداوند در آیات زیادی کسانی را که به پیروی از هوای خویش پرداخته‌اند سرزنش می‌کند. مراد از هواهای خویش همان هواهای نفسانی و خواسته‌های افراطی نفس به سوی غضب و شهوت است. در قرآن بارها این کلمه به صورت سرزنش و منفی به کار رفته است:‌ و اتبع هواه؛ هواهایش پیروی کرده و موجبات سقوط خود را فراهم آورده است (اعراف، آیه 167؛ کهف، آیه 28؛ طه، آیه ‍15؛ قصص، آیه 50)
البته عده‌ای از انسان‌ها در این امر تنها به اطاعت از گرایش‌های افراطی هواهای نفسانی بسنده نمی‌کنند، بلکه آن را معبود خود می‌گیرند و در جایگاه الوهیت قرار داده و به عنوان کمال مطلق آن را می‌پرستند؛ چنانکه در قرآن آمده است: افرایت من اتخذ الهه هواه؛ پس آیا دیدی کسی را که هوس خویش را معبود خود قرار داده است. (جاثیه، آیه 23؛ فرقان، آیه 43)
به هر حال، انسانی که به نفس اماره بالسوء خویش گوش فرا دهد، او را به سمت افراط‌گری در لذت‌طلبی سوق می‌دهد و در نهایت با افراط در شهوت و غضب موجبات سقوط انسان را فراهم می‌آورد. از همین رو، این مرتبه از نفس که از آن به نفس اماره بالسوء یاد می‌شود، به عنوان دشمن‌ترین دشمنان انسان معرفی می‌شود؛ چنانکه پیامبر(ص) فرمود: اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ بدترین و سرسخت‌ترین دشمنان تو، نفس تو است که میان دو پهلویت قرار دارد. (بحارالانوار، ج 67، ص 64)
آثار زیانبار پیروی از هوی و هوس‌های نفس بدفرمان
در آیات و روایات آثار زیانباری برای پیروی از هوی و هوس‌های «نفس بدفرمان» یعنی همان اماره بالسوء بیان شده است که در این جا به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1. کفر: ‌از آثاری که برای پیروی از هوس‌های نفس بدفرمان بیان شده کفر است. (بقره، آیه 87)
2. مهر شدن دل: خداوند در آیه 16 سوره محمد درباره این اثر نفس بدفرمان می‌فرماید: اولئک الذین طبع‌الله علی قلوبهم و اتبعوا اهواءهم؛‌ آنان کسانی‌اند که خدا بر دل‌هایشان مهر زده و از خواسته‌های خویش پیروی کرده‌اند. (محمد، آیه 16) مضمون این آیه، بیانگر این است که پیروی هوای نفس با مهر شدن دل تلازم دارد.
3. تکذیب پیامبران و قتل آنان: خداوند می‌فرماید پیروی از هوس‌ها و هوای نفس بدفرمان در تعارض با هدایتی است که انبیا می‌آورند تا آنجا که به تکذیب و قتل انبیا می‌انجامد. خداوند می‌فرماید: افکلما جاءکم رسول بما لا تهوی انفسکم استکبرتم ففریقا کذبتم و فریقا تقتلون؛ پس آیا هرگاه پیامبری به سوی شما چیزی را که نفستان نمی‌خواهد، بیاورد، استکبار می‌ورزید؟ سپس گروهی را تکذیب می‌کنید و گروهی را می‌کشید؟ (بقره، 87)
4. اعراض از آیات حق: از آثار زیانبار هوس‌پرستی انسان، اعراض از حقایق و آیات روشن الهی است؛ چنانکه خداوند می‌فرماید: هرگاه آیه و معجزه‌ای ببینند، اعراض می‌کنند و می‌گویند این سحری است مداوم و پیامبر خدا و معجزاتش را تکذیب و از خواسته‌های خویش پیروی کردند، حال آنکه هر امری ثابت است و در جای خود معلوم می‌شود که راست است یا دروغ. (قمر، آیات 2 و 3)
5. دوزخ: سرانجام کسانی که پیروی از هوس‌های نفس بد فرمان می‌کنند، دوزخ و آتش آن است؛ چنانکه امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: الناجون من النار قلیل لغلبهًْ الهوی و الضلال؛ نجات‌یافتگان از آتش کمند به جهت غلبه هوای نفس و گمراهی. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 385)
6. فساد دین و عقل: از دیگر مفسده‌های زیانبار پیروی از هوی و هوس‌های نفسانی تباهی دین و عقل آدمی است. امام علی(ع) می‌فرماید: غلبه الهوی تفسد الدین و العقل؛ غلبه یافتن هوای نفس، فاسدکننده دین و عقل است. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 385)
7. ضعف عزم و اراده: انسان پس از اینکه به امری یقین کرد و به قطع و جزم اندیشه رسید و آن را تصدیق کرد باید آن را انجام دهد اما وقتی هوس‌های نفسانی بر انسان غلبه کند، دیگر حتی علیه یقین خود می‌ایستد و به انکار آن می‌پردازد (نمل، آیه 14) و در هنگام عمل نیز اراده‌ای محکم و استوار نخواهد داشت تا آن جزم خویش را به عزم ارادی تحقق بخشد. امیرمؤمنان امام علی(ع) می‌فرماید: من قوی هواه ضعف عزمه؛ هر کس هوای نفسش قوی شود عزم و اراده او ضعیف می‌گردد. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 385)
8. فقدان صحت و سلامت: یکی دیگر از آثار زیانبار پیروی هواهای نفسانی از دست رفتن سلامت است. از این رو علی(ع) می‌فرماید: خالف الهوی تسلم؛ با هوای نفس مخالفت کن تا سالم باشی. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 382)
9. از دست رفتن ورع و تقوا: ملاک و معیار کرامت انسانی تقوای الهی است. مرتبه عالی آن ورع نام دارد. کسی که هوس‌ها را رام نکند، از تقوا بی‌بهره خواهد شد؛ چنانکه رسول خدا(ص) می‌فرماید: حرام علی کل قلب عزی بالشهوات ان یسکنه الورع؛ بر هر قلبی که دستخوش شهوت‌هاست حرام است که ورع و پرهیزکاری در آن سکونت یابد. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 385)
10. هلاکت: از دیگر آثار پیروی از هواهای نفسانی هلاکت و نابودی انسان است. امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: الهوی قرین مهلک؛ هوا و هوس، همنشین به هلاکت اندازنده است. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 374)
11. سقوط در درک دوزخ: امیر مؤمنان امام علی(ع) می‌فرماید: الهوی هوی الی اسفل السافلین؛ هوا و هوس، به پایین‌ترین و پست‌ترین پستی‌ها می‌کشاند. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 373)
12. اساس رنج‌ها: امیرمؤمنان امام علی(ع) می‌فرماید: الهوی اس المحن؛ هوا و هوس اساس و ریشه تمام بلاها و سختی‌ها است. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 373) امام باقر(ع) می‌فرماید: پیامبر(ص) فرمود: خدای عز و جل می‌فرماید: قسم به عزت و جلال و کبریاء و علو و ارتفاع مکانتم که اختیار نکند بنده‌ای هوای خودش را بر هوای من مگر آنکه کارش را پراکنده کنم و دنیای او را درهم کنم و قلب او را مشغول دنیا نمایم و حال آنکه از دنیا فقط به اندازه‌ای که برایش مقدر نموده‌ام بدهم. قسم به عزت و جلال و عظمت و بزرگی و رفعت مکانتم که اختیار نکند بنده‌ای هوای مرا بر هوای خود مگر آنکه ملائکه خود را حافظ او گردانم و آسما‌ن‌ها و زمین‌ را متکفل رزق و روزی او گردانم و من برای او دنباله تجارت هر تاجری خواهم بود؛‌ یعنی من برای او تجارت کنم و روزی او را برسانم و بیاید او را در دنیا در صورتی که منقاد و رام و ذلیل اوست. یعنی با اینکه او رغبت به دنیا ندارد، دنیا به او رو کند و دنیا نزد او و پیش او خوار و ذلیل باشد.(اربعین حدیث امام خمینی، ج 1، ص 168)
13. آخرت‌فروشی: پیروی از هوس‌های نفس بدفرمان، آخرت‌فروشی است. امام علی(ع) می‌فرماید: من اطاع هواه باع آخرته بدنیاه؛ هر کس پیروی از هوا و هوس خود کند آخرت خود را به دنیای خود فروخته است.(میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 380)
راه‌های مبارزه با نفس بدفرمان
راه دست‌یابی به مقامات انسانی آن است که انسان بتواند از همه مراتب و شئونات نفس در چارچوب طبیعت فطری آن یعنی اعتدال بهره گیرد و سهم هر بخش را به درستی ادا کند. پس همان‌طوری که سرکوب شهوت و غضب به معنای نیستی و نابودی آن، امری نادرست است و انسان را از کمالات باز می‌دارد؛ زیرا انسان نیازمند قوه جاذبه و دافعه است تا دشمن بیرون و درونی را براند و نیازهای خویش را برآورده سازد؛ همچنین اگر راه افراط بپیماید آسیب خواهد دید. بنابراین راه افراط و تفریط راهی باطل است و انسان می‌بایست همواره راه اعتدال را در حوزه نفس در پیش گیرد.
شاید سخن گفتن از مهار و مدیریت هوس‌های نفس بدفرمان آسان باشد ولی عمل به آن بسیار سخت است. از سلیمان پیامبر(ع) روایت است که فرمود: انه قال: ان الغالب لهواه اشد من الذی یفتح المدینهًْ وحده؛ کسی که بر هوای نفس خود غلبه پیدا می‌کند از کسی که شهری را به تنهایی فتح می‌کند نیرومندتر و قهرمان‌تر است.(میزان  الحکمهًْ، ج 10، ص 387)
رسول خدا(ص) می‌فرماید: ان الشدید لیس من غلب الناس و لکن الشدید من غلب علی نفسه؛ قهرمان (پهلوان) کسی نیست که بر مردم (دیگران) چیره شود و لکن کسی است که بر نفس خود غلبه یابد. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 387)
دشمن‌شناسی و مراقبت از دشمن از اصول عقلانی است. در این میان اگر هوسرانی و نفس بدفرمان، دشمن‌ترین دشمنان ماست باید نسبت به آن هشیار باشیم؛ خداوند می‌فرماید: علیکم انفسکم؛ مراقب و مواظب خودتان باشید. امام صادق(ع) می‌فرماید: احذروا اهواءکم کما تحذرون اعداءکم فلیس شی اعدی للرجال من اتباع اهواءهم و حصائد السنتهم؛ از هوا و هوس‌های خود حذر کنید چنانچه از دشمنانتان فاصله می‌گیرید که هیچ دشمنی، دشمن‌تر از پیروی هواهای نفسانی و کشتزارهای زبان‌هایتان نیست.(میزان الحکمهًْ،‌ج 10، ص 381)
برای اینکه «نفس بدفرمان» ما را به کارهای افراطی نکشاند باید راه‌هایی را انتخاب کرد تا مدیریت عقل به جای مدیریت نفس بدفرمان قرار گیرد. از جمله راه‌هایی که بیان شده عبارتند از:
 1- اهتمام به کرامت: توجه و اهتمام انسان به کرامت تفضیلی الهی و اکتسابی و تحصیلی خود، موجب می‌شود تا دست از شهوترانی و هوسرانی بردارد. امام علی(ع) می‌فرماید: من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهوته؛ هر که نفسش برایش ارزشمند باشد، شهوت او در مقابلش پست است (میزان‌الحکمهًْ، ج 10، ص 388)
2- تقویت عمل و تقدیرگرایی:‌ انسان باید برای هر کاری و هر چیزی اندازه داشته باشد و میزان و مقدر آن را مشخص کند و بیش از اندازه به چیزی بها ندهد. اندازه داشتن عامل مهمی در مدیریت شهوترانی و مهار آن است. امام علی(ع) می‌فرماید: اذا کثرت المقدره قلت الشهوهًْ؛ هر زمان اندازه گرفتن و بهره‌گیری از قدرت عقل در تعیین و اندازه چیزها بیشتر شود شهوت و هوای نفس کم می‌گردد. (میزان‌‌الحکمهًْ، ج 10، ص 388)
3- حلم و بردباری: انسان خردمند، حلیم و بردبار است و نه تنها  بار معمولی را برمی‌دارد، بلکه میانبار را نیز برمی‌دارد و آستانه تحمل خویش را بالا می‌برد. چنین فردی می‌تواند فشار هوای نفس را مهار و مدیریت کند.
 رسول خدا(ص) از کنار گروهی عبور کرد که در میان آنها مردی بود که سنگی را به نام سنگ نیرومندان بلند می‌کرد، حضرت فرمود آیا باخبر نسازم شما را از مردی که از این شخص قهرمان‌تر است، مردی که دیگری به او ناسزا گوید پس بردباری نموده و بر نفس خود و شیطان خود و شیطان آن شخص دشنام دهنده چیره شود. (میزان‌‌الحکمهًْ، ج 10، ص 388)
4- یاد قبر و معاد: خداوند متعال به موسی وحی کرد: به یاد آور که در قبر سکنی گزیده‌ای پس یاد مرگ تو را از بیشتر شهوت‌ها باز می‌دارد. (میزان‌الحکمهًْ، ج 10، ص 388)
5- ریاضت علمی و عملی: ریاضت‌های علمی و عملی موجب می‌شود تا نفس سرگرم اموری شود و دیگر هوسرانی نکند. امیر مومنان امام علی(ع) می‌فرماید: خدمت به نفس، بازداشتن آن از لذت‌ها و خواهش‌‌ها و ساختن و تمرین دادن آن به‌ دانش‌ها و حکمت‌ها و وادار کردن آن به عبادت‌ها و پیروی از خداست و نجات نفس در این امور است. (میزان الحکمهًْ، ج 10، ص 384)
6- مخالفت با کارهای نفس پسند: امام کاظم(ع) در حدیثی زیبا راه مبارزه با نفس را اینگونه بیان می‌کند:
اذا مربک امران لا تدری ایهما خیر و صواب، فانظر ایهما اقرب الی هواک فخالفه، فان کثیر الصواب فی مخالفه هواک؛ هرگاه دو کار برایت پیش آمد که ندانستی کدام یک بهتر و درست‌تر است، نگاه کن کدام یک از آنها به هوس و میل قلبی تو نزدیک‌تر است، با همان مخالفت کن، چرا که در مخالفت نفس، خیر بسیار نهفته است. (تحف‌العقول، ص 397)