آل سعود حرکت به سوی اضمحلال(دیدگاه)
هرچند حوادث در زمان و جغرافیای متفاوت تکرار میشوند لیکن مشابهتهای این حوادث نکات قابل تأملی را به همراه دارند و به جای خواندن و گذشتن، عبرتآموزی باید مدنظر قرار گیرد.
علی اکبری
زمانی که ارتش صهیونیستی با آن همه ادعا و نخوت، حمله به یک باریکه 360 کیلومتر مربعی را کلید زد، تصور میکرد که با یک پیروزی خیرهکننده، خواهد توانست قدرت خود را تثبیت و مقاومت فلسطینیان را مضمحل نماید و زمانی که با تمام تلاشها و اقدامات، نتیجهای جز شکست و تحقیر برای خود ندید، چاره را در خروج به ظاهر آبرومند و اعلام پایان عملیات با ادعای نیل به اهداف اولیه دید و چه کسی است که نداند رژیم صهیونیستی نهتنها به هیچکدام از اهداف خود نرسید، بلکه مقاومت قویتر و منسجمتر از گذشته به حیات خود ادامه میدهد و اکنون کابوس مسلح شدن کرانه باختری، خواب را از دیدگان صهیونیستها ربوده است.
همین وضعیت در تجاوز رژیم سعودی به کشور یمن قابل رؤیت و مشاهده است. رژیمی که ناتوان از وصول به اهداف منطقهای خود، هر روز خود را منزویتر و ضعیفتر از گذشته میبیند و شاهد از دست رفتن سنگرها و عوامل خود در کشورهای منطقه است و در لبنان، عراق، سوریه، بحرین و... نتوانسته اهداف خود را محقق سازد و حتی به قیمت تخطی از تمام اصول، حمایت از تروریستها، صدور فتاوای بدعتآمیز و موهن و... چیزی جز شکست و خواری را کسب نکرده، باید هم به رفتارهای جنونآمیز دست زند. یک مشت جوان سفیه بیتجربه که رویای پیروزی را در اوهام و خیالات خود تصور مینمودند، تجاوزی را شروع کردند به بهانهای که هر شنوندهای از شنیدن آن جز استهزا و تعجب، رفتار دیگری نخواهد داشت. رژیم دیکتاتوری که ذرهای ارزش برای حقوق شهروندان خود قائل نیست و همانند حکومتهای جاهلیت اداره میشود، کشوری که زنان در آن هیچ حقی ندارند، کشوری که با واژه مردمسالاری بیگانه است، به بهانه حمایت از حقوق مردم یمن و اجابت درخواست به اصطلاح رئیس جمهوری که قبل از فرار از کشور استعفا کرده و عملا هیچ جایگاهی در نظام سیاسی یمن ندارد، به یک کشور متمدن و با فرهنگ که سخنی جز استقلالطلبی و خروج از یوغ استکبار و استعمار ندارد، تجاوز نظامی مینماید و با نادیده انگاشتن تمام قواعد حقوقی و انسانی، به کشتار زنان و کودکان و تخریب زیرساختها دست مییازد و بعد از حدود یک ماه وحشیگری، ناامید از رسیدن به اهداف اولیه و نگران از عاقبت این دیوانگی، چاره را در آتشبس و خروج از این باتلاق میبیند. رژیم سفاک سعودی، ادعا میکند که پایان این عملیات به دلیل نیل به اهداف ترسیمشده میباشد و کدام عاقلی است که این سخن را باور کند. این آتشبس که البته شکننده است و نمیتوان حتی به قول این عهدشکنان سعودی در اجرای آن خوشبین بود، ابتدای فروپاشی و اضمحلال رژیمی است که با حمایت و دسیسه انگلستان خبیث در سرزمینهای اسلامی تشکیل شد و از بدو تأسیس تاکنون جز شرارت و خسارت و فتنهانگیزی، چیزی برای اسلام و مسلمین نداشته است. رژیمی که به فرموده امام، خائن الحرمین است و به فرموده حضرت آقا، بویی از اسلام و انسانیت نبرده است. رژیم سعودی نمیتواند با اتکا به چند جمله، خود را از تبعات و نتایج حرکت شومی که آغاز کرد، تبرئه نماید و باید خود را برای روزهای سخت آتی آماده کند. تنها برخی از نتایج این حرکت مفلوکانه و جنایتآمیز رژیم سعودی در منطقه به شرح ذیل خواهد بود و قطعاً این موارد همه تبعات این جنایت نخواهد بود:
رژیم سعودی در ایجاد یک ائتلاف عربی- اسلامی در این حرکت ناتوان ماند و برای اولین بار شرکای همیشگی خود را در کنار خود نیافت. امتناع پاکستان و مصر، برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و حتی برخی کشورهای آفریقایی که با کمکهای رژیم سعودی بر سر کار هستند نشان داد که قطعاً در آینده نیز موضوع ائتلافسازی سعودیها خاتمه یافته خواهد بود.
پوشالی بودن قدرتهای مادی در مقابل اراده ملتها بار دیگر در این موضوع آشکار گردید. رژه ارتش سعودی با تجهیزات غربی و سربازان مزدور عرب و غیر عرب که همواره به عنوان یک نقطه شاخص برای رژیم سعودی مطرح بود، بودجههای هنگفت که برای خرید تجهیزات نظامی این کشور صرف میشد و... باعث شده بود که این به ظاهر ارتش، به عنوان یک قدرت و نقطه اتکا برای عربستان به شمار آید. لیکن این ارتش در عملیات حدود یک ماهه به کشوری که از خشکی و دریا تحت محاصره قرار داشت و حتی از حق دفاع مشروع خویش نیز استفاده نکرد دستاوردی جز جنایت و خونریزی و حمله هوایی به زنان و کودکان نداشت و این ارتش حقیرتر و ضعیفتر از آن بود که بتواند درگیر حمله زمینی شود و زمانی که دیگر شرکا از این امر استنکاف ورزیدند، ارتش عربستان جرأت اقدام را نداشت.
گروههای مردم نهاد، در خصوص جنایات سعودیها در یمن ساکت نخواهند ماند و فشار افکار عمومی، حتی سازمانهای بینالمللی و جهانی را مجبور خواهند کرد نسبت به تشکیل کمیتههای حقیقتیاب اقدام نمایند و با توجه به جنایاتی که این رژیم در حمله به مردم بیدفاع یمن مرتکب شد، سران این رژیم باید خود را برای محاکمه در نزد افکار عمومی و پاسخ به مجامع بینالمللی آماده سازند.
افکار عمومی جهان اسلام که همواره علیرغم انتقادات به عربستان، این کشور را به عنوان یک کشور عربی اسلامی و کلیددار کعبه و خادمالحرمین میشناختند، با ماهیت این رژیم آشنا شدند. رژیمی که نه به عربیت خود احترام گذاشت و با حمله به یک کشور عربی، حادثه حمله صدام به کویت را در اذهان زنده کرد و نه به ظاهر اسلامیت خود پایبندی نشان داد. بربریت بر متانت و وقار غلبه کرد و چهره واقعی این رژیم آشکار شد. قطعاً رژیم سعودی هیچگاه نخواهد توانست ظاهر قبلی را برای خود بازسازی نماید.
برخی مخالفین عربستان، علیرغم اختلافات اساسی با حکومت عربستان همواره تلاش داشتند یک حریم و خط قرمزی برای ابراز این مخالفت در نظر بگیرند و از حمله مستقیم به سران این رژیم خودداری نمایند. در این میان ایران و حزبالله لبنان به عنوان دو عنصر تأثیرگذار در افکار عمومی جهان اسلام، باتوجه به اقدام تجاوزکارانه سعودی، این بار به طور مستقیم و بیپرده هشدارهای خود خطاب به سران رژیم سعودی را بیان نمودند و بنابراین گروههای سیاسی این کشورها و دیگر کشورها که قبلاً به دلیل سیاست کشور خود، برخی مسائل را رعایت مینمودند اکنون خود را فارغالبال یافته و میتوانند از عناصر، نفوذ و قدرت خود در راستای تضعیف رژیم سعودی استفاده نمایند.
آنچه اشاره شد تنها بخشی از تبعات این حرکت رژیم سعودی است و قطعاً محدود به این موارد نخواهد بود. اگر رژیم صهیونیستی توانسته باشد با اقدام نظامی علیه فلسطینیان، امنیت خود را افزایش داده و نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد، رژیم سعودی نیز خواهد توانست! لیکن همان طور که اشاره شد این حرکت، آغازی برای فروپاشی رژیمی است که بر پایه ظلم، جهل و جنایت ایجاد شده و ادامه یافته و هیچ حکومتی بر پایه ظلم،استمرار و دوام نخواهد داشت.