جامعه ورزش، قدردان ورزش باشد!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی- حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان در آیین تجلیل از ورزشکاران و مدالآوران خطاب به حاضران گفت: «شما در صحنههای ورزشی برای همه ملت قهرمانی میآفرینید و نشاط به ارمغان می آورید و در واقع در کنار سایر نخبگان و فرهیختگان، مددکار امید و تدبیر در جامعه هستید.» این بخش از سخنان رئیسجمهور محترم را آوردیم تا به این موضوع تاکید کنیم که کشور، انقلاب، رهبری، مسئولان و مردم، ورزش را امری مهم و بااهمیت میدانند و از قهرمانان ورزشی میخواهند که در این عرصه یار و یاور و... مددکار کشور و پیامآور انقلاب باشند. رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از اهالی ورزش از تلاش جمهوری اسلامی برای بسط و توسعه فرهنگ «قهرمانپروری» سخن گفتند و اینکه تلاش میشود در همه عرصههای علمی،اخلاقی، ورزشی و... «قهرمانان» پرورش یابند و... و هفته گذشته نیز ریاستمحترم جمهوری از ورزشکاران مانند «سایر نخبگان و فرهیختگان» یاد کرد که مددکار «امید و تدبیر» در جامعه هستند. و... البته از این نمونهها و تاکیدات بسیار فراوان است و اینها جملگی از اهمیت و جایگاه محترم و مهم ورزش در نظام جمهوری اسلامی حکایت میکند. با این اوصاف این برعهده جامعه ورزش، مسئولان و برنامهریزان عرصه ورزش و قهرمانان و مربیان و ورزشکاران است که قدر و اهمیت خود را بدانند، کلاس و شخصیت خود را حفظ کنند و با تدبیر و برنامهریزی دقیق و دلسوزانه، در مسیر پیشرفت و ارتقای جایگاه و کلاس خود تلاش کنند. برای این کار تردیدی نیست که اهالی ورزش، عصارهها و چکیدههای ورزش که اهل قلم و درد هستند، با درک این موضوع و با تکیه بر تجربیات و تواناییهای خود میتوانند بالاترین و بیشترین نقش را داشته باشند و بر همین اساس از سوی مسئولان و سکانداران ورزش باید به میدان خدمت و مسئولیت فراخوانده شوند. بدیهی است کسانی که طلبکارانه و فرصتطلبانه به موضوع «ورزش» نگاه میکنند و ورزش را «طعمهای» برای ارضای تمنیات شخصی و تامین منافع باندی و مالی خود میبینند، نباید در ورزش محلی از اعراب داشته باشند و شرایط و فضای حاکم باید به گونهای باشد که این جریانات انگل، سودجو، طماع و فرصتطلب عرصه را برای فعالیت مخرب خود تنگ ببینند و جل و پلاس خود را جمع کرده، جای دیگری را هدف تحقق افکار کوچک و خواستههای پست خود قرار دهند.
این خیلی غیرمنطقی و دور از انصاف است که از بزرگ و کوچک کشور و جامعه برای ورزش و ورزشکاران اهمیت و احترام قائل باشند، برای آنها کارکرد و نقش ممتاز و موثری چون سایر حوزههای اجتماعی از سیاسی و ملی گرفته تا هنری و اقتصادی، در نظر بگیرند، از آنها «انتظار» انجام کارهای بزرگ و وظایف اجتماعی در جهت مدد به ملک و ملت داشته باشند و...، اما جامعه ورزش، خود را دستکم بگیرد، اهمیت و نقش خود را درک نکند، در قبال انتظارات مردم و مسئولان احساس وظیفه نکند و با سهلانگاری و لاقیدی یا از سر خوشخیالی و سادهانگاری اجازه دهد هر کس و ناکسی، هر غریبه تازه از گرد راه رسیدهای بر مسند برنامهریزی و تصمیمگیری بنشیند و خط و ربط ورزش را تعیین کند و حوزه بااهمیت و حساسی چون ورزش را و جامعه محترم و پرافتخاری چون ورزشکاران را جهت اهداف کوچک و حقیر خود اعم از مادی، سیاسی و باندی و... به خدمت بگیرد و موجب فساد و تباهی و بند و بست و... در ورزش شود.
خطری که جدی گرفته نشد
این موضوع جدی و خطری غیرقابل انکار است که صدالبته فقط از نظر ذهنی و نظری قابل بحث و طرح نیست. متاسفانه چون این موضوع جدی گرفته نشده و این خطر بارها جامعه ورزشی را تهدید کرده و اثرات سوء و زیانبار خود را بر تار و پود آن گذاشته و به عنوان بزرگترین مانع بر سر راه پیشرفت بایسته و مورد انتظار ورزش نقش ایفا کرده است اگر کاری تحقیقی و علمی صورت بگیرد، بهتر میتوان درباره سرمنشاء و ریشه فساد و تباهی رخنهکرده در ورزش صحبت کرد، اما همین طور و با تکیه بر تجربیات و مشاهدات ملموس و غیرقابل انکار میتوانیم بگوئیم، ریشه و سرمنشاء رخنه و نفوذ فساد و فاسدان در ورزش را باید در مدیریت غیرورزشیهایی که بدون شناخت از ورزش و در مقاطعی عهدهدار مناصب و مسئولیتهای مهم و حساس ورزشی شدهاند، پیدا کرد. مدیریتهایی که شاید - و حتما- خود اهل فساد و تباهی نبوده، به قصد خدمت آمده بودند، اما به خاطر عدم شناخت از آدمها، از فضا، از حوزه مسئولیتی و عرصه ورزش، به دام جریانات سودجو، مخرب و مارهای خوشخط و خال افتادهاند و چون به ساز و آهنگ آنها حرکت کرده، به مشاورتهای غلط آن نابکاران گوش کرده و عمل نموده کار و بار ورزش را به انحراف کشانده و مانع از حرکت ورزش در مسیر بایسته و شایسته و منتهی به هدف مورد انتظار ملک و ملک و ملت شدهاند و...
غرض این است که جامعه ورزشی، از کوچک و بزرگ باید قدر خود را بداند و اجازه ندهد کسی، جریانی به هر دلیل و بهانهای او را مورد سوءاستفاده قرار دهد. از این روست که مسئله «مبارزه با فساد» در ورزش هم باید از سوی همگان امری جدی و نه شوخی و سرسری، اصلی و نه فرعی و دسته چندم و.. قلمداد شود و هر کس به سهم خود در این باره کوشا و جهادگر باشد. روشن است که در این باره مسئولان نقش مهمتری هم در دفع فاسد و فساد دارند و هم در ایجاد مانع برای رخنه و نفوذ این جریانات به ورزش دارند. تردیدی نیست که جریانات فاسد و مخرب برای رسیدن به اهداف خود، ابتدا در مسئولان طمع میکنند و از طریق آنهاست که وارد میشوند و اجازه دخل و تصرف و دخالت و جولاندادن پیدا میکنند. باری مسئله فساد در ورزش، علیرغم ناخوشایند بودن، واقعیتی است که انکار نمیتوان کرد، که انکار آن نهتنها دردی را دوا نمیکند بلکه مشکلات را مضاعف و پیچیدهتر میکند. کتمان نمیتوان کرد که ورزش امری جذاب و پرطرفدار است و به همان نسبت هم در معرض تهدید سوءاستفادهچیها و منفعتپرستها و... بنابراین طبیعی است که در معرض خطر قرار بگیرد و در پارهای موارد از آن سوءاستفاده شود. خوشبختانه اخیرا برخلاف گذشته که از سوی مسئولان موضع جدی گرفته نمیشد و هشداردهندگان را افرادی متوهم و بدبین لقب دادند، از سوی مسئولان امر، شخص وزیر محترم و... بر لزوم مبارزه جدی با فساد در ورزش تاکید میشود و حتی اقداماتی هم در این باره صورت گرفته است.