kayhan.ir

کد خبر: ۳۶۹۷۹
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۴
درس‌های بصیرت‌آفرین از خط امام و رهبری- قسمت سوم

اتمام حجت



ابراهیم حاجی محمدزاده
«... قیام مردان حق از اعصار قبل از اسلام توأم با مشکلات عظیمه بوده است که گرفتاری‌های شما آقایان محترم و فشارهای دستگاه جبار در قبال آنها سهل است، مع‌ذلک با ملاحظه ظروف و مشکلات داخل و خارج باید از این پایداری تشکر کرد. با اطمینان نفس به شما آقایان محترم وعده فرج قریب می‌دهم. چه عمر من در این آخر وقت به آن برسد یا نه. آتشی که در کانون سینه‌ها و قلب‌ها روشن شده است خاموش شدنی نیست یا لااقل به این زودی خاموش نخواهد شد و ممکن است شماها شاهد انفجار عظیم آن باشید. «لیهلک من هلک عن بینه و یحیی من حی عن بینه.» مایوس نباشید به خود یاس را راه ندهید، قوی باشید و دیگران را تقویت کنید و تواصی به صبر و تواصی به حق کنید. خداوند با شماست والسلام علیکم. «نجف- روح‌الله الموسوی الخمینی» (1)
نامه فوق به تاریخ 14 اسفند 1346 خطاب به آیت‌الله محمد یزدی و دیگر روحانیون متعهد به اسلام ناب و مبارز و گرفتار در کوران سختی‌ها و همه‌جانبه و غیر قابل تصور بعد از واقعه انقلاب‌ساز خرداد 1342 و تبعید امام می‌باشد.
آیه‌ای که حضرت امام(ره) در نامه فوق به آن اشاره می‌کنند ضرورت تعهد به اتمام حجت نسبت به مخالفان و معاندان و ایمان‌آورندگان و مخلصین راه انبیا و عاقبت‌ امر آنان را متذکر می‌شود (تا هلاک شود آن‌که از روی بینش هلاک شود و زنده شود آن‌که از روی بصیرت زنده شده است. انفال- آیه 42).
در طول حیات عاشورایی و سراسر مبارزه امام(ره) چه قبل و  چه بعد از پیروزی انقلاب تعهد به آیه فوق، موج می‌زند که به نمونه‌ای ثبت شده در صحیفه امام(ره) اشاره می‌کنیم:
پس از علنی شدن همکاری اولین رئیس‌جمهور انقلاب اسلامی (بنی صدر) با منافقان و سرکرده آنان (مسعود رجوی) و دیگر مزدوران وابسته به شیطان بزرگ در (14 اسفند 1359) آقای سیدعلی موسوی گرمارودی شاعر متعهد به خط امام، با عنوان مشاور فرهنگی بنی صدر نامه‌ای تاریخی و بسیار عبرت‌آموز از روش انبیایی امام به ایشان می‌نویسند. متن کامل نامه به این شرح است:
[بسم‌الله الرحمن الرحیم. محضر مبارک رهبر عالیقدر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی- مد ظله العالی و روحی له الفداء]
با احترام و بعد التحیات، خاطر مبارک عالی مستحضر است که اینجانب سیدعلی موسوی گرمارودی در جریان بنی‌صدر و پس از دعوت او برای تصدی مشاورت فرهنگی وی، به صوابدید شهید آیت‌الله صدوقی- رضوان‌الله تعالی علیه- آن سمت را پذیرفتم. اما دو- سه ماه بعد و با دیدن نخستین انحراف‌های وی، در یک شرفیابی کوتاه از محضر مبارکتان استجازه کناره‌گیری کردم. فرمودید: نزد او بمانید و سعی کنید او را از انحراف اطرافیان آگاه سازید. چند ماه بعد و در شرفیابی کوتاه دوم که جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای رحمانی، مسئول بسیج کل کشور نیز حضور داشتند، باز استدعای کناره‌گیری و استعفا کردم، ولی فرمودید: همچنان بمانید و انحرافات او را به مسئولان گوشزد کنید. در شرفیابی سوم به تاریخ 59/10/29 که افتخار شرفیابی خصوصی و طولانی‌تری یافتم و حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین جناب آقای توسلی نیز حضور داشتند، مصراً استدعای اجازه استعفا کردم. با نقل به مضمون عرض می‌کنم که فرمودید: «آبرو مهم‌تر از خون نیست. جوانان ما برای این انقلاب الهی خون می‌دهند شما هم آبرو بدهید.»
این بنده در تمام مدت این چند سال سعی کردم به ملاحظه اینکه فرمودید آبرویتان را بدهید، شکیبایی کنم و قول و امر و فرمان آن رهبر عالیقدر را جایی نقل نکنم. اما چون اخیرا کتابی درآمده است که در آن ناحق اسم مرا در کنار منحرفان دستگاه بنی‌صدر آورده‌اند و این موضوع ممکن است زمینه مختصر خدمتی را که در دانشگاه و در محافل فرهنگی و ارشاد اسلامی به جمهوری اسلامی ایران و انقلاب مقدسمان می‌کنم از میان بردارد، شرعا خود را موظف دانستم که با یادآوری موارد مذکور در فوق، از محضر مبارک آن رهبر عالیقدر کسب تکلیف نمایم. والامر کله لدیکم. والسلام علیکم.
سیدعلی موسوی گرمارودی 65/12/9 (2)
حضرت امام(ره) در پاسخ به نامه فوق طی نامه‌ای اعلام می‌کنند:
بسمه تعالی
جناب آقای موسوی گرمارودی- ایده‌الله تعالی-
همان‌گونه که مرقوم داشتید، جنابعالی پس از کشف انحراف بنی‌صدر، چند مرتبه نزد اینجانب آمدید و اظهار داشتید که من می‌خواهم از سمتی که نزد بنی‌صدر دارم کناره‌گیری کنم و اینجانب برای مصالحی که در نظر داشتم با نظر شما مخالفت کردم و شما را با اکراهی که داشتید از کناره‌گیری بازداشتم. و شما را در اعمال مخالف او هیچ‌گاه شریک نمی‌دانم. ان‌شاءالله تعالی موفق باشید در خدمت به بندگان خداوند. والسلام.
روح‌الله الموسوی الخمینی(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) صحیفه امام ج2 ص 169
2 و3) صحیفه امام ج 20 ص 219 و 220