kayhan.ir

کد خبر: ۳۶۴۵۳
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۸
مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات

متهمان فتنه ادعای تقلب را دروغ می‌دانند (پاورقی)

صفایی‌فراهانی: ادعای تقلب مورد سؤال است
محسن صفایی‌فراهانی عضو شورای مرکزی و رئیس هیئت اجرایی مشارکت، نماینده مجلس ششم و رئيس فدراسیون فوتبال از سال 1377 تا 1381 نیز در اقاریر خود چنین می‌گوید:‌«به هیچ وجه نمی‌توان پذیرفت که در این انتخابات تقلب شده است حتی اگر فرض را هم بر تقلب بدانیم یک میلیون، دومیلیون».
او همچنین در این زمینه افزود: «برای خود من نیز سؤال است فردی مانند مهندس موسوی که عملکردش در انقلاب اسلامی روشن است؛ در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز عضو می‌باشد؛ و افرادی همچون آقایان محتشمی‌پور و موسوی لاری که در دوره‌های گوناگون وزیر کشور بودند، چنین ادعایی در مورد تقلب در انتخابات دارند.»
خبرنگار شبکه‌های غربی اظهار می‌دارد: ادعای موسوی درباره پیروزی در انتخابات براساس الگوی کلاسیک انقلاب رنگی بود.
خاطرنشان می‌گردد که بقیه متهمین نیز در اظهاراتی مشابه قائلند که به هیچ وجه در این انتخابات تقلب نشده و امکان تقلب هم وجود ندارد.
مازیار بهاری، فیلم‌ساز و خبرنگار شبکه‌های غربی در ادامه سخنان خود به نقش رسانه‌های غربی در طرح تقلب چنین اشاره می‌کند: «رسانه‌های غربی از چند ماه پیش از برگزاری انتخابات خط تقلب در انتخابات را در کانون توجهات خود قرار دادند و به‌گونه‌ای زمینه‌چینی کردند که اگر کاندیدای مورد نظر آنان در انتخابات پیروز نشد این حرکت را یک کودتا در آرای مردم تلقی کنند. چندی قبل با یکی از مشاوران کاندیدای مورد قبول غرب گفت‌وگویی داشتیم که ایشان هم این نکته را مطرح کردند که در کشور کودتا شده است.»
بهاری در تکمیل مطالب فوق می‌افزاید:‌«در همین راستا آقای موسوی قبل از اینکه نتایج انتخابات مشخص بشود، طبق یک الگوی کلاسیک انقلاب رنگی گفتند: من پیروز انتخابات هستم و هر نتیجه‌ای غیر از این اعلام شود تقلب شده است.»
با توجه به اقاریر متهمین و ادله مثبته طرح تقلب از سوی احزاب و فعالان سیاسی متهم در این پرونده از پیش طراحی شده و با هدف ایجاد آشوب و اغتشاش صورت گرفته است و این دقیقاً یکی از مؤلفه‌هایی است که در کودتای مخملی مورد توجه ویژه بوده و علت اصلی بروز اغتشاشات و آشوب‌ها به شمار می‌رود. نکته مهم اینکه در بحث تقلب هماهنگی کاملی بین متهمین با بیگانگان صورت پذیرفته است.
2- تجمعات غیرقانونی گسترده و اردوکشی‌های خیابانی
تجمعات غیرقانونی گسترده و اردوکشی‌های خیابانی دومین شباهت کودتای مخملی ایران با کشورهای مذکور است، که با هدف تمرین و ایجاد آمادگی برای تسخیر مراکز مهم دولتی صورت می‌پذیرد، اتفاقی که تقریباً در تمام کودتاهای مخملی به وقوع پیوسته است اما در ایران با ناکامی مواجه شد.
برگزاری تجمع در مقابل وزارت کشور، صدا و سیما، مجلس شورای اسلامی در همین رابطه ارزیابی می‌گردد. حمله به حوزه مقاومت بسیج با سلاح‌های گرم و سرد و بمب‌های آتش‌زا که پس از راهپیمایی غیرقانونی 25/3/88 در میدان آزادی اتفاق افتاد، بنا بر اعترافات متهمین و تصاویر متعددی که از این حادثه و عوامل فعال آن به دست آمده کاملاً حکایت از سازمان‌یافتگی و از پیش طراحی شده این حمله دارد. حمل کوله‌پشتی‌های پر از سنگ و بمب‌های آتش‌زا، حمل نارنجک و دیگر سلاح‌های گرم در حمله مذکور دلیل محکمی است بر این ادعا. البته لازم است در اینجا به این نکته اشاره شود که حساب اعتراضات بخشی از مردم با مهاجمین هدایت شده کاملا جداست.
رستم فردتهرانی مسئول سایت سحام نیوز در مورد اهداف برگزاری تجمعات می‌گوید: «مسئله‌ای که ما در جریان انتخابات اخیر دنبال می‌کردیم این بود که با برگزاری این تجمعات بگوییم که در انتخابات تقلب صورت گرفته است.»
وی در ادامه به نحوه اطلاع رسانی برای تجمعات اشاره می‌کند و می‌افزاید:‌«ما از سه طریق سایت، تلفن و ایمیل زمان و مکان تجمعات را به اطلاع اعضای شبکه رای خود می‌رساندیم.»
کیان تاج‌بخش نیز با مقایسه‌ای بین اقدامات انجام شده در کودتاهای مخملی چند کشور و آنچه در ایام انتخابات مشاهده شده مانند نمادسازی، زنجیره انسانی، طرح تقلب، اعلام پیروزی پیش از شمارش آرا و تجمع گسترده در مقابل مراکز مهم دولتی با هدف تسخیر آن اثبات می‌کند که در ایران هم بنا بوده یک کودتای مخملی اتفاق بیفتد.
آقای ابطحی هم طی اظهارات خود در خصوص تجمعات از پیش طراحی شده می‌گوید:‌ «در جشن پیروزی یا شکست که نتیجه آن شورش است مسئله‌ای بود که از قبل آماده شده بود. آوردن مردم به خیابان، تعیین مسیر، آوردن تجهیزات و گزارش لحظه به لحظه رخدادها توسط فیس‌بوک تماما مواردی بود که قبل از انتخابات آن را پیگیری می‌کردند و می‌خواستند این اعتراضات را به یک نهضت تبدیل کنند». وی در ادامه می‌افزاید: «صبح جمعه (22 خرداد) اطلاعیه‌ای در فیس‌بوک مهندس موسوی منتشر شد که حامیان موسوی امشب تا صبح بیدار می‌مانند، این با موضوع سمبلیکی که کروبی مطرح کرده بود، متفاوت بود. بعد از مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات، ستاد مهندس موسوی به سرعت نیروهایش را سازمان‌دهی کرد. تاج‌زاده، در یک تماس تلفنی به من گفت:‌«ما قصد داریم این جمعیت را تا پایان انتخابات نگه داریم و آنها را به تمام نقاط شهر هدایت کنیم.» ابطحی ادامه می‌دهد: «معتقدم این جریان دارای سه ضلع است:‌- 1-راس 2- بدنه محرک 3- شبکه اجتماعی که در حقیقت جسم کار هستند.»
در توضیح بیشتر بدنه محرک ابطحی اضافه کرد:‌«در بدنه محرک یک سری نقش فعال‌تری داشتند مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت، گروه‌های لشکر ساخته خاتمی مانند گروه 88، یاری نیوز، پویش و... حوزه‌های مجازی که لحظه به لحظه مردم را دعوت به حضور در خیابان می‌کرد و شبکه‌های خارجی که توسط خبرنگاران خود تمام اخبار را پوشش می‌دادند. نکته مهم این است که خبرنگاران خارجی به این آقایان خیلی نزدیک شده بودند حتی از لشکرهای ساخته شده نیز نزدیکتر بودند.»
وی درمورد نقش بدنه محرک می‌گوید: «مهم‌ترین نقش این عناصر نگه داشتن مردم در خیابان‌ها بود تا اگر زمانی آقای موسوی اعلام کرد: در فلان نقطه شهر هستم، بتوانند همه را در آن نقطه جمع کنند. این سازمان‌دهی توسط لشگرهای ساخته شده صورت می‌گرفت.» ابطحی در جای دیگرمی‌افزاید: « به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه‌ای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج‌زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدم‌هایش برای اینکه جمعیت را در خیابان‌های شهر نگه دارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیش‌بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند».
در پایان این بخش باید خاطر‌نشان کرد که نقش رسانه‌های بیگانه از جمله BBC فارسی، صدای آمریکاVOA، العربیه، رادیو فردا و رادیو زمانه در آموزش و تحریک با هدف گسترش ناآرامی‌ها و برگزاری تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات برجسته می‌باشد. همچنین هم سویی احزاب و عناصر متهم در این پرونده با رسانه‌های مذکور بسیار حائز اهمیت است که از ریاست محترم دادگاه درخواست توجه ویژه به این موضوع دارد.
3) فرهنگ‌سازی، نهادسازی و شبکه‌سازی
بنا بر اعترافات متهمین و جزوات آموزشی، فرایند کودتای مخملی در سه مرحله صورت می‌گیرد.
مرحله اول: فرهنگ‌سازی یا به عبارت بهتر جابه‌جایی افکار به‌نفع ارزش‌های غربی.
مرحله دوم: نهاد‌سازی در قالب تشکیلNGO
مرحله سوم: شبکه‌سازی از طریق وصل NGO به یکدیگر
کیان تاج‌بخش یکی از متهمین بازداشت شده که به‌عنوان مامور بنیاد سوروس برای مدیریت بالینی میدانی کودتای مخملی از سال 1377 در ایران حضور دارد، در این رابطه می‌گوید: ایجاد وسیع NGO با هدف یارگیری برای استفاده در بحران صورت می‌پذیرد. محمدعلی ابطحی یکی دیگر از متهمین نیز در تائید سخنان تاج‌بخش می‌گوید: «در دوره اصلاحات دو وزارتخانه یعنی وزارت کشور و وزارت ارشاد و سازمان ملی جوانان موظف شده بودند در سطح وسیعی مجوز تاسیس NGO صادر نمایند». بنابر این طی سال‌های گذشته ده‌ها هزار NGO تاسیس و از سوی بنیادهای پیش گفته غربی مورد حمایت همه جانبه مادی و معنوی قرار گرفته‌اند تا جایی که شرکت شل نیز که یک شرکت نفتی است در زمینه راه‌اندازی، آموزش، سازمان‌دهی و حمایت مالی از NGOها وارد عمل شد. مع‌الوصف NGOها در کنار گروه غیرقانونی 88 که توسط احزاب فوق‌الذکر (مشارکت، سازمان مجاهدین و حزب کارگزاران) راه‌اندازی شده بود سازمان‌دهی و هدایت تجمعات غیرقانونی قبل و بعد از انتخابات را به عهده داشتند.
مروری مجدد بر نقش برخی از احزاب و فعالان سیاسی
در زمینه‌سازی برای کودتای مخملی در ایران
ریاست محترم دادگاه
با توجه به آنچه تاکنون گفته شد می‌توان نقش برخی از احزاب مانند مشارکت، سازمان مجاهدین و کارگزاران را در زمینه‌سازی و اجرای کودتای مخملی در ایران در محضر دادگاه در محورهای ذیل تبیین نمود.
1- بررسی عملکرد چند ساله احزاب فوق اعم از اعلام مواضع در مسائل مختلف ملی و فراملی از طریق بیانیه‌ها و سخنرانی اعضا که عموما با سیاه‌نمایی و تشویش اذهان عمومی همراه بوده است.
2- اخذ تصمیمات محرمانه برای براندازی نظام در جلسات حزبی و محفلی.
3- ارتباط مستمر و معنادار با بنیادها و موسسات که در زمینه کودتای مخملی فعالیت دارند.
4- جلب حمایت‌های مالی خارجی در راه‌اندازی NGOها، گسترش و شبکه‌سازی آنها با هدف به کارگیری در کودتای مخملی به‌عنوان لشگر پیاده نظام.
5- تلاش برای تحقق حاکمیت دوگانه و چند صدایی در کشور با هدف ایجاد شکاف بین نخبگان و جامعه.
6- طراحی برای بهره‌برداری از بستر انتخابات در جهت تحقق کودتای مخملی و تغییر ساختار نظام.
در اینجا به برخی از اسناد به دست آمده در مورد فعالیت‌های پنهانی احزاب و فعالان سیاسی مذکور اشاره می‌گردد:
الف) حزب مشارکت در سند تعاملات راهبردی سیاسی- تشکیلاتی خود که برای دوره پنج ساله در پاییز 1387 تهیه نموده، پرده از منویات خود برای تغییر ماهوی نظام مقدس جمهوری اسلامی بر‌می‌دارد. هر چند که نویسندگان این سند سعی نموده‌ا‌ند نیت واقعی خود را که حاکمیت سکولاریسم در کشور است، در لفافه اصطلاحاتی مانند مردم‌سالاری و دموکراسی بپوشانند اما دربخش‌هایی نتوانسته‌اند واقعیت خویش را بپوشانند از جمله در صفحه 8 بند 4 این سند آمده است: «بخش مردم‌سالار حاکمیت بتواند از بحران‌هایی که کل سیستم سیاسی را تهدید می‌کند به‌نفع تثبیت مردم سالاری و چانه زنی بیشتر استفاده نماید.» آیا این جمله نامی جز خیانت دارد؟ البته سراسر محتوای سند فوق حاکی از آن است که حزب مشارکت، نظام جمهوری اسلامی را نظامی استبدادی و غیر مردم‌سالار می‌داند و با این فرضیه قصد تغییر ماهوی آن را دارد و برای تحقق خواست خود برنامه‌ریزی نموده است و استفاده از عبارات آزاد‌سازی اقتصادی و آزاد‌سازی سیاسی دقیقا با همین نگاه صورت گرفته است.
با این توضیح توجه دادگاه محترم را به بخشی از این سند جلب می‌کنم. در صفحه 6 آمده است: «در مرحله نخست حضور در نهادهای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا و در مرحله بعد مجلس خبرگان نهادهای مناسب‌تری برای حضور طرفداران مردم‌سالاری می‌باشند».
البته تهیه‌کنندگان این سند که به امضای دبیرکل و مهر حزب نیز منقش است، بافاصله در سطر بعد پا را فراتر نهاده و این تغییر را به کل نظام قابل تسری می‌دانند و این تغییر ماهوی نظام به نظامی سکولاریسم، مستند به اینکه 1- آقای خاتمی در دوره ریاست جمهوری خود در یکی از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح می‌کند «گریزی از سکولاریسم نیست» و این تفکر متاثر از تصمیم‌سازی شبه علمی دفتر مطالعات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری به ریاست آقای تاجیک عضو شورای مرکزی حزب مشارکت است که طی مقالاتی سفارشی در نشریه راهبرد این استنتاج غیرعلمی را القا و به رؤیت آقای خاتمی می‌رساند که:‌«در آینده نزدیک احدی را یارای مقاومت در برابر سکولاریسم نیست و باید خود به نحو شایسته به این سرنوشت محتوم بشر تن دهیم.» و دعوت از هابر ماس به ایران در سال 81 نیز با همین هدف صورت می‌پذیرد و در جلسه‌ای محرمانه در منزل آقای کدیور که با حضور افرادی مانند حجاریان و محمد مجتهد شبستری تشکیل گردید به دقت روند سکولاریزاسیون در ایران مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و راه‌کارهای جدید ارائه می‌گردد. آقای یورگن هابر ماس در حالی به کشور خود بازمی‌گردد که در رایزنی‌های خود از اراده اصلاح‌طلبان برای استقرار حکومت سکولار در ایران مطمئن گردیده بود. همچنین سفر آقای جان‌کین به ایران در سال 78 و ملاقات با برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب نیز در همین رابطه ارزیابی می‌گردد. آقای جان‌کین یکی از نظریه‌پردازان کودتای مخملی و عضو سرویس اطلاعات خارجی انگلیس ام‌آی 6 می‌باشد.
ب) در یکی از جلسات مشترک بین نمایندگان چند حزب اصلاح‌طلب که در پرونده سند آن موجود می‌باشد، درمورد بررسی راه‌های جلب حمایت اتحادیه اروپا به نفع خود در رقابت‌های سیاسی داخلی به صراحت بحث می‌گردد و حمایت اتحادیه اروپا از متحصنین مجلس ششم نشان می‌دهد که در جلسه فوق گزینه مذکور به تصویب رسیده است.
ج) پیشنهاد بهزاد نبوی مبنی بر تشکیل جبهه ضداستبداد با حضور همه طیف‌های اپوزيسیون.
د) القای غیردموکراتیک بودن نظام که به صورت ترجیح‌بند اظهارات و بیانیه‌های احزاب مذکور و اعضای آن نمایان می‌باشد.
ه) بنا بر اطلاعات منابع موثق در یکی از جلسات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شاخه اصفهان بین کلیه اعضا نظرسنجی می‌گردد که در صورت حمله آمریکا به ایران آیا رهبر جمهوری اسلامی را تسلیم مهاجمین کنیم یا نه و این در حالی است که هیچ یک از شاخه‌ها اقداماتی در این سطح را جز با هماهنگی مرکزیت انجام نمی‌دهند.
در حزب مشارکت نیز اقدام مشابهی در شاخه اراک صورت می‌پذیرد و یکی از مسئولین شاخه طی سخنانی اظهار می‌دارد: در صورت حمله آمریکا به ایران با دستان خودمان مسئولین جمهوری اسلامی را اعدام خواهیم نمود.
چ) اظهارات و مواضع ضد دینی اعضای سازمان طی سال‌های گذشته که اسناد آن موجود می‌باشد به حدی رسید که مرحوم آیت‌الله مشکینی «رحمه‌الله علیه» این سازمان را نامشروع و باعث انحراف جوانان خواند.
خ) صدور بیانیه‌های ساختارشکن و محوریت در جمع‌آوری امضا برای نامه‌های سرگشاده به مسئولین نظام به ویژه به رهبر معظم انقلاب اسلامی که در یکی از این نامه‌ها از معظم‌له می‌خواهند مانند امام جام زهر را برای مصلحت نظام بنوشند.
و اما در حوادث اخیر نقش محوری اعضای حزب مشارکت، سازمان مجاهدین و حزب کارگزاران در سطح طراحی، سازماندهی و هدایت اغتشاشات و تجمعات غیرقانونی این نتیجه را به دست می‌دهد که احزاب مذکور همواره چه زمانی که در قدرت باشند مانند دوره اصلاحات که دو قوه را در اختیار داشتند و چه زمانی که در قدرت نباشند، بر روند فتنه‌جویی تا تغییر ماهوی نظام به نظامی سکولار ادامه خواهند داد.
برخی منافقین دستگیر شده در پادگان اشرف آموزش دیده بودند
ریاست محترم دادگاه
آنچه گذشت خلاصه‌ای از اقدامات طراحان و هدایت‌کنندگان داخلی پروژه شکست خورده کودتای مخملی بود. در بخش دوم به نقش و اتهامات عوامل میدانی این پروژه اشاره می‌شود.
محاربه و افساد فی‌الارض از طریق تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروهک تروریستی منافقین
تعدادی از متهمان بازداشت شده که دارای سابقه محکومیت کیفری و عضویت در سازمان منافقین هستند، در این فتنه دستگیر و یکی از آنان در اعترافات خود می‌گوید:‌«در سال 1379 جذب سازمان منافقین شدم و در اولین اقدام جدی در سال 1383 وارد فاز نظامی شدم. در این سال برای بمب‌گذاری در یک مکان حساس در شهر تهران مشارکت پیدا کردم و سپس فعالیت‌های خود را در توزیع اعلامیه و جمع‌آوری و ارائه اخبار و اطلاعات به سازمان منافقین گسترش دادم تا اینکه در صحنه تجمعات و اغتشاشات پس از انتخابات به صورت فعالانه‌ای شرکت کردم. ماموران انتظامی زمانی اقدام به دستگیری‌ام کردند که در حال پرتاب کوکتل مولوتف به یکی از مراکز دولتی در تهران بودم.»
ماموریت عضو گروهک نفاق برای حضور فعال در اغتشاشات
رضا خادمی با نام مستعار حبیب فرزند عباس متهم است که به واسطه برقراری ارتباط با گروهک تروریستی منافقین علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران اقدام نموده است. متهم مزبور به صورت غیرقانونی از کشور خارج و با حضور در قرارگاه اشرف در عراق و گذراندن دوره‌های مختلف آموزشی نظامی و جمع‌آوری اخبار و اطلاعات به کشور بازگشته است.
از دیگر اتهامات وی جذب نیرو برای گروهک منافقین و اعزام آنها به عراق است. متهم همچنین در دوران انتخابات اقدامات تبلیغی متعددی به نفع منافقین از جمله هوا کردن بالن با عکس سرکردگان گروهک منافقین و نصب تراکت و بیانیه در تهران نموده است. وی با ناصر عبدالحسینی، محمد نوری و حسین شیرمحمدی از دیگر اعضای منافقین در ارتباط بوده است و اقدام به جمع‌آوری پنهان اخبار و گزارش‌های مربوط به اغتشاشات پس از انتخابات و حضور فعال در تجمعات غیرقانونی نموده است.