نگاهی تاریخی به نطقهای جنجالی در مجلس شورای اسلامی
به درستی میتوان تاریخ را عادلترین داوری دانست که خطایی در قضاوت او نیست و به گفته شاعر داوری عادلتر از تاریخ در تاریخ نیست.
سید روح الله امین آبادی
زمانی که به تاریخ مراجعه میکنیم و شخصیتها را در میزان تاریخ قرار میدهیم ادعاهای امروز و دیروز آنان به درستی سنجیده میشود و دیگر جایی برای بازی با الفاظ باقی نمیماند.
تغییر در ذات انسانها است و شاید مهمترین تفاوت انسان با سایر حیوانات این باشد که انسان علاوه بر اینکه ناطق است میتواند تغییر کند در حالی که از یک جانور لاشعور چنین انتظاری نیست ولی این تغییر نیز از قواعدی تبعیت میکند و تغییر انسان اگر از قواعدی پیروی نکند دیگر تمایزی میان او و سایر جانداران نیست.
به تعبیر دقیقتر انسان میتواند با دیروز خود تفاوت داشته باشد نظرات دیروزش را زیر سوال برد و یا مسیر دیگری را طی نماید ولی نمیتواند با اندیشههایی جدید و مسیری جدید پرچم دیروز را برداشته و از آن دم زند و یا با استناد به آن سوابق برای خود رای جمع کند و محبوبیت کسب نماید !
این نوع جمع آوری رای و محبوبیت را میتوان یک نوع تقلب نام نهاد .
از سوی دیگر برخی تلاش میکنند بخشی از گذشته خود را در معرض دید دیگران قرار دهند که از این گذشته نفعی برای امروز آنان حاصل شود .
اگر خاطراتی منتشر میشود برای آن است که محوریت آنان در تاریخ انقلاب و یا کشور به رخ دیگران کشیده شود ولی زمانی که به این تاریخ نگاهی دقیق بیندازی و حقایق را کاوش کنی و در معرض دید دیگران قرار دهی میگویند بزرگان انقلاب را مورد هتاکی قرار داده اند!
استفاده دو گانه از تاریخ و یا نگرانی از داوری تاریخ در این گونه انسانها موج میزند !
از مقدمه طولانی بگذریم و به اصل گفتار و کلام خود برسیم !
هفته گذشته نطق یکی از نمایندگان مجلس در حمایت از سران فتنه با اعتراض تنی چند از دیگر نمایندگان به ظاهر متوقف شد، این نطق هر چند به صورت کامل آن روز از تریبون مجلس خوانده شد و از سوی دیگر بارها از سوی نماینده فوق نیز چه در آن روز و چه در گذشته گفته شده بود و نکته جدیدی نداشت ولی از سوی رسانههای زنجیرهای با عنوان نطق ناتمام از آن یاد شد و جمهوری اسلامی متهم گردید که تحمل شنیدن نظرات مخالفان را ندارد !
نکته مضحک این ماجرا آن جا است که کسانی امروز ناله سر دادهاند که خود زمانی ریاست بهارستان را برعهده داشته و اجازه کوچکترین نطق و عرض اندامی به مخالفان نمیدادند !
در ادامه دل به داوری تاریخ میسپاریم تا روشن شود که مدعیان تا چه اندازه در کلام خود صادقند.
سه دهه به عقب باز میگردیم .
از ترور نمایندگان مخالف تا ادعای آزادی خواهی و ...
19 اسفند 1358 هادی غفاری نماینده مجلس اول در مقابل لانه جاسوسی سخنرانی میکند و میگوید: در مجلس اگر نمایندهای خلاف خط امام عمل کند او را ترور خواهیم کرد.
البته اظهارات قاطعانه هادی غفاری به این محدود نمیشد !
او در یک اظهار نظر دیگر برای اینکه نشان دهد هر کسی را در مجلس راه نمیدهند به تمایز میان کله پزی با خانه ملت اشاره کرده و میگوید «بعضیها گمان کردهاند که مجلس شورای ملی کله پزی است که در آن فرقی بین تاجر، فاسق، عالم، امام و ...نیست و هرچقدر پول بدهی کله میخری ! ... ما در خیابانها فریاد نکشیدیم و زیر تانک نرفتیم که هرکسی وارد مجلس شود.»
به هر حال هادی غفاری درست میگفت؛ مجلس شورای اسلامی کله پزی نیست و هر کس به اندازه پول و قدرتی که دارد حق ورود به آن را ندارد !
شاید سخنان هادی غفاری در موضوع این نوشتار نگنجد ولی باید به این نکته توجه داشت کسانی که آن روزها میخواستند نمایندگان مخالف را در صحن علنی و ...ترور کنند امروز مدعی شدهاند و آزادی خواه !
درخواست روحانی برای مناظره، پذیرش ابراهیم یزدی و مخالفت هاشمی
حجت الاسلام حسن روحانی نماینده مجلس اول در جلسه علنی روز 18 بهمن 1359 اعضای نهضت آزادی را دعوت به مناظره میکند.
حسن روحانی نماینده وقت سمنان در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی نسبت به تضعیف صدا و سیما به شدت هشدار داده و افرادی که این سازمان را تضعیف میکنند را به مناظره دعوت کرد.
روحانی با اشاره به تخریب مدیران صدا و سیما از سوی نزدیکان رئیس جمهور وقت میگوید : ما به خاطر توصیههایی که امام به ما کرده است ساکت میمانیم ...اما بدانند اگر ادامه پیدا کند آنها را پای میز مناظره خواهیم کشاند یوم لاینفع فیها هارت وپورت ولا سر و صدا الا من اتی الناس بدلائل قوی. یادشان باشد تک تک شورای سرپرستی قادرهستند که همه اینهایی که جو میسازند را پای میزمناظره بکشانند.
روحانی همچنین نهضت آزادی را در مسائلی چون بحران کردستان و ...متهم میکند و ابراهیم یزدی که تلاش دارد به این اتهامات پاسخ گوید با مخالفت شدید هاشمی مواجه میشود.
ابراهیم یزدی از اعضای نهضت آزادی در این جلسه تلاش داشت به سخنان روحانی پاسخ دهد که آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس این اجازه را به او نداد. یزدی روحانی را متهم کرد که دعوت به مناظره میکند ولی یک طرفه اتهاماتی را مطرح و میگذرد.
نطق شهید آیت ؛ درخواست حجتی کرمانی و پاسخ هاشمی
مجلس شورای اسلامی تشکیل میشود، بزرگترین بحران مجلس اول را شاید بتوان بحران نخستین رئیس جمهور دانست.
نمایندگان بارها در جلسه علنی میخواهند از حق خود در دفاع از رئیس جمهور وقت و یا در انتقاد از وی استفاده کنند ولی رئیس جلسه که همان آیتالله هاشمی رفسنجانی است این حق را به آنان نمیدهد.
در جلسه علنی روز 8 بهمن 1359 شهید آیت از حق نطق میان دستور خود میخواهد استفاده کند تا درباره مشکلاتی که امثال بنی صدر رئیس جمهور وقت ایجاد کردهاند سخن بگوید. ولی حامیان آن روز بنی صدر از جمله حجتی کرمانی این حق را بر نمیتابند و مقابل شهید آیت صف میکشند.
بازخوانی مشروح مذاکرات این روز خالی از لطف نیست چرا که چهره برخی مدعیان را به روشنی نشان میدهد.
شهید آیت شروع به سخن گفتن میکند و حجتی کرمانی فریاد میزند « آقای هاشمی من باید پنج دقیقه صحبت بکنم ... مجلس را میدهید دست کسانی که قصد تفرقه دارند من خواهش میکنم از شما که دو دقیقه به من اجازه بدهید به خدا قسم این مملکت را دارند از بین میبرند.»
اجازه نطق به شهید آیت داده نمیشود و هاشمی در مقابل درخواست حجتی کرمانی برای نطق کردن میگوید؛ «در حد قانونی به شما اجازه میدهم. در حد خلاف قانون که نمیتوانم به شما اجازه بدهم شما چرا نمیتوانید حد یک مجلس یا نمایندهای را توجه بفرمایید. آقای حجتی چرا وقت مجلس را ضایع میکنید؟ شما اعصابتان را کنترل کنید. بر خودتان مسلط بشوید الان چند دقیقه است دارید وقت مجلس را بیجهت میگیرید؟ آن هم با کار خلافی که شما از من میخواهید صحبت کنید من میگویم به چه معیاری اجازه بدهم؟»
سخنان شهید آیت علیه قانون شکنیهای رئیس جمهور وقت ابوالحسن بنی صدر مخالفان دیگری نیز دارد، آیتالله خلخالی از هاشمی میخواهد؛ «آقای هاشمی! از اختیارات خودتان استفاده کنید و نگذارید آیت صحبت کند. همه اش (آیت) دم از اختلاف میزند.»
به هر حال اجازه سخن گفتن به آیت را نمیدهند و فریادها از گوشه و کنار مجلس بلند میشود و حجتی کرمانی میگوید «آبروی حزب تان را برد این آقا، به عنوان یک فردی که عضو حزب جمهوری هستم به شما عرض میکنم .من خودم عضو حزب جمهوری هستم .»
حتی به اندازه دو یا سه کلمه نیز اجازه نمیدهند شهید آیت درباره دیکتاتوری بنی صدر سخن بگوید و خلخالی فریاد میزند؛ «آقایانی که باگفتههای آقای آیت مخالفند ازجلسه بیرون بروند... آقای هاشمی! هر دلقکی هر چه میخواهد میگوید!»
در این هنگام آقایان صادق خلخالی، غفور خلخالی، نقوی، صباغیان، معین، حائری زاده، دکتر شیرازیان، غضنفرپور و شهاب محمودی سرتنگی که فریادهایشان یک نماینده را از حق خود محروم کرده بود، جلسه را به نشانه اعتراض ترک میکنند!
سخن این جا نیست که در آن روز و در آن جلسه چرا هاشمی به افرادی چون حجتی کرمانی اجازه سخن گفتن نداد و یا چرا افرادی چون حجتی کرمانی و نمایندگان حامی نهضت آزادی جلسه را ترک کردند و ...سخن این جا است که چرا کسانی چون هاشمی که آن روز برای حفظ آرامش مجلس به درستی اجازه اظهار وجود به برخی افراد و گروهها نمیدادند امروز مدعی و خواستار آن هستند که هر کس و هر گروهی هر سخنی که داشت در مجلس بگوید و هر کاری که میخواهد بکند ؟!
نطق ناتمام بازرگان !
۱۵ مهر ۱۳۶۰ – مهندس بازرگان دبیر کل وقت نهضت آزادی در مجلس شورای اسلامی پس از مقدمات و موخرات فراوان و دست دست کردن میگوید نه علمای بزرگی که شهید شدهاند آمریکایی هستند آن چنان که مجاهدین خلق [منافقین] میگویند و نه جوانانی که این روزها خواسته و ناخواسته در طاس لغزانی افتادهاند و دست به ترور میزنند آمریکایی …!
در نادرست بودن سخن بازرگان هیچ شکی نیست، به محض تصور مسیر و عملکرد منافقین هر انسان منصفی به آمریکایی بودن آنها حکم میکند... به دنبال اظهارات بازرگان که در گرما گرم جنایات وحشیانه منافقین بیان می شد گروهی از نمایندگان به شدت به ناطق اعتراض کردند .
آیت الله خلخالی نیز با بیان اینکه بازرگان آمریکایی است خواستار محاکمه او شد. وی به سمت تریبون هجوم برده و با کنار زدن آن از جلوی بازرگان اظهار داشت: آقای هاشمی چرا میگذارید ایشان صحبت کند این بلندگو مال مردم است نه کسی که در مقابل ملت ایران ایستادگی کند. هاشمی رئیس مجلس در ادامه خطاب به بازرگان گفت: مجلس با سخنان شما موافقت ندارد و جو جلسه برای ادامه این سخنرانی مناسب نیست و از ادامه نطق بازرگان ممانعت کرد.
محمد خاتمی در سرمقاله کیهان بازرگان را آمریکایی خواند و مهاجرانی در اطلاعات مقاله نوشت و بازرگان را با صدام مقایسه کرد و …
روز بعد از سخنرانی نیمه تمام بازرگان کیهان به مدیریت محمد خاتمی ، اخراج بازرگان و 9 نفر نماینده غیرهمسو از مجلس رامطالبه کرد ...
خاتمی همچنین خواستار محاکمه بازرگان شد...
آستینی که برای سیلی بالا زده میشود !
البته نطق ناتمام بازرگان اولین و آخرین اقدام از این نوع در مجلس نخست نبود !
آیتالله نوری همدانی از مراجع معظم تقلید قم در خاطرات خود با برخی نمایندگان در قم و ماجرای سخنرانی مهندس بازرگان اشاره میکند و میگوید: «مهندس بازرگان همین طور صحبت میکرد که علما خوب است در سیاست و مدیریت مملکت دخالت نکنند، چون تجربهشان کم است. آنها باید فقط نظارت داشته باشند. ما که تجربهمان زیاد است، بهتر است مدیریت مملکت را به عهده داشته باشیم و ... که ناگهان آقای سید حسین موسوی تبریزی… که یکی از وکلای دوره اول مجلس شورای اسلامی از تبریز بود و در آخر جمعیت نشسته بود، از جایش بلند شد. آستینهایش را کمکم بالا زد و قدم به قدم جلو آمد و گفت: «گوش کردن به این حرفها خلاف شرع است.» و آمد و دستش را با سرعت و شدت بلند کرد و خواست کشیده بسیار محکمی به صورت آقای مهندس بازرگان بزند که بعضی از کسانی که در اطراف آقای بازرگان بودند بلند شدند و نگذاشتند. خلاصه مجلس به هم خورد.»
قطع نطق معین فر و جلسهای که متشنج شد !
در سال 1362 هنگام نطق پیش از دستور هاشم صباغیان، نمایندگان اکثریت مجلس به این نطق اعتراض کرده و جلسه مجلس متشنج میشود، در این هنگام معینفر به سمت تریبون هاشمی رفته و دو دستش را بر روی میز وی زده و فریاد میزند: «آقای رئیس، این چه وضعیتی است، چرا مجلس را آرام نمیکنید؟»« در این هنگام عادل اسدینيا، نماینده وقت اهواز، با سیلی محکمی با معینفر برخورد میکند.»
هاشمی رفسنجانی که در آن زمان عهدهدار ریاست مجلس شورای اسلامی بود در خاطرات خود این ماجرا را این گونه روایت میکند: «سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۶۲ در جلسه علنی، آقای [هاشم] صباغیان [نماینده تهران] در نطق پیش از دستور، با مظلوم نمایی، جریان برخورد روز جمعه را گفت و آخر صحبت به کتک کاری رسید. تریبون را قطع کردم و پخش از رادیو قطع شد. آقایان [علی اکبر] معینفر و [هاشم] صباغیان را به اتاقی منتقل کردند و تحت حفاظت گرفتند. جلسه را دوباره شروع کردم و برای مردم ماجرا را مختصرا توضیح دادم.»
هاشمی در توضیحات خود در جلسه علنی به نکات جالبی اشاره میکند « آقای صباغیان اظهاراتی کردند که خوب مردم شنیدند ... ناراحتی پیش آمد و یک مقداری ما جلسه را از رادیو قطع کردیم و مطلب این است که... ما انتظار نداشتیم به این صورت پیش بیاید. مطلب این است که آقایان پیش از اینکه از وزارت کشور اجازه بگیرند برای یک کار اعلامیهای پخش کردند که آن کار خلاف بوده نبایست میکردند بایستی اول اجازه میگرفتند. بعد اسمش را گذاشتهاند سمینار تأمین آزادی کانه از پیش بگویند که آزادی وجود ندارد و ما میخواهیم تامین بکنیم از اسمش تحریک آمیز بوده و پیدا بوده، مسئله بعدی این است که آنها دو طرف قضیه را در نظر گرفتند گفتهاند اگر گذاشتند حرف بزنیم میگوییم آزادی نیست اگر هم نگذاشتند همین کارها را میکنیم که حالا دیدید که برنامه بوده و متأسفانه اینطور چیزی را ما توقع نداریم از کسانی که توی مجلس شورای اسلامی هستند اگر بیرون باشند حرفی نداریم. آنهایی که توی مجلس هستند نباید این چنین رویههایی عمل کنند اگر هم بیرون عمل میکنند به مجلس نکشانند» (مشروح مذاکرات مجلس 10 آبان 1362 )