در پی تعطیلی پژوهشگاه فضایی ایران توسط دولت
یکپارچگی سازمان و پژوهشگاه فضایی ایران یک ضرورت ملی است
دستاوردهای علمی ایران در یک دهه اخیر در حوزه فعالیتهای فضایی از آنچنان رشد فزاینده و درخشانی برخوردار بوده که حتی رسانههای معاند هم مجبور به اعتراف به این موضوع شدهاند.
سرویس اجتماعی-
با این وجود هفته گذشته خبری درباره انحلال پژوهشگاه فضایی ایران که محلی برای جمع شدن دانشمندان جوان کشور بود و تمامی دستاوردهای تاریخی ایران در حوزه فعالیتهای فضایی در این پژوهشگاه طرحریزی میشد، روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت.
براساس تصمیمات جدید که از سوی دولت یازدهم اتخاذ شده و قرار است در شورای عالی اداری مصوب شود، سازمان فضایی ایران به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بر میگردد؛ این درحالی است که این سازمان به علت اهمیت نقش ساختاری و پروژههای ملی آن در دولت قبل به ریاست جمهوری منتقل شده بود. در ادامه محمدحسین ذوالفقار، کارشناس ارشد هوا فضا، طی یادداشتی به تحلیل این تصمیم پرداخته است.
***
آنچه که مسلم است این است که سازمان فضایی کشور میبایست یکپارچگی خود را حفظ نماید، چرا که با انتقال سازمان زیر نظر وزارت ارتباطات این سازمان فقط یکی از پژوهشکدههای زیر نظر خود یعنی سامانههای ماهواره را همراه خواهد داشت و توان ستادی کل سازمان فقط به یک ساختار پژوهشی کوچک در مرحله تولید فنآوری، محدود خواهد شد. این مسئله علاوه بر محدود کردن توان اجرایی سازمان، در پارهای موارد موجبات موازی کاری با مرکز ملی فضایی کشور که به تازگی زیر نظر معاونت علمی ریاست جمهوری تشکیل شده است، خواهد شد.
از سوی دیگر با انتقال پژوهشکده فضانوردی به وزارت علوم و تبدیل آن به پژوهشگاه هوافضای سابق، این ارگان فاقد سیستم ستادی میشود و به عنوان یک نهاد پژوهشی محدود اداره خواهد شد. از طرفی با انتقال پژوهشکدههای رانشگر فضایی و سامانههای انرژی به وزارت جهاد کشاورزی که وظایف و اختیارات آن در حوزه علوم فضایی نیست، این بخش ازسیستم پژوهشی سازمان فضایی که به تازگی اختراعات شگرفی در حوزههای رانشگرهای فضایی به ثبت رسانده، به کلی بیاثر میشود.
نکته مهم دیگری که در این راستا وجود دارد نقش کلیدی پژوهشگاه فضایی است که در صورت انحلال خلا یک سیستم استاندارد و تدوینکننده اسناد پشتیبان فنی که بر مبنای شبکهسازی پژوهشکدههای زیر نظر خود شکل گرفته است به شدت نمایان خواهد شد. از سوی دیگر مرکز ملی فضایی کشور نیز قادر به انجام این کار بسیار مهم و حساس نخواهد بود، چرا که وظیفه این مرکز فقط سیاستگذاری است نه ورود به طراحی سیستمی محصولات فضایی و تدوین اسناد فنی و پشتیبان که وظیفه یک سیستم پژوهشی جامع است. لذا این مهم در چارچوب اختیارات پژوهشگاه فضایی است که میتوان آن را قلب سازمان فضایی کشور نامید.
مرکز ملی فضایی کشور میتواند تمام دستاندرکاران فضایی کشور اعم از کاربران خدمات فضایی تا تولید کنندگان محصولات فضایی را در راستای تصمیمسازی موثر و نظارت بر عملکرد ساختارهای فضایی کشور ساماندهی کند، ولی این مرکز به هیچ عنوان نمیتواند جایگزین پژوهشگاه فضایی شود.نقدی را که برخی صاحب نظران بر سازمان وارد میدانند این است که چرا سازمان فضایی به عنوان یک نهاد بالا دستی باید وارد کارهای اجرایی شود؟ در پاسخ باید گفت سطح فنآوری فضایی کشور فعلاً در مرحلهای نیست که بتواند برای بخش خصوصی و شرکتهای اجرایی درآمدزا باشد، چراکه میبایست پس از تولید فنآوری در ماهوارههای دانشجویی و کوچک، سیکل این فنآوری را تثبیت کرد؛ یعنی بتوانیم در 10پرتاب فضایی حداقل 9پرتاب موفق و بدون نقص داشته باشیم تا بتوان با افزایش قابلیت اطمینان محصولات فضایی، زمینه طراحی و ساخت ماهوارههای عملیاتی و بهرهبرداری از آن را که ارزش افزوده بسیار بالایی برای کشور دارد در بخش خصوصی و با سرمایه گذاری شرکتهای بزرگ خدماتی پیش برد. به عبارت دیگر از تولید فنآوری تا بلوغ فنآوری نیازمند سرمایهگذاری و ورود مستقیم دولت است ولی پس از تثبیت فنآوری و بسترسازی لازم در خصوص امنیت سرمایهگذاری، بخش خصوصی و شرکتهای خدماتی میتوانند با اطمینان بیشتری در این حوزه وارد شوند.
موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که با تقسیم بندی سازمان فضایی کشور، کار گروههای متعددی در راستای پیشبرد پروژههای فضایی تشکیل میشود که هر کدام زیر نظر یک ارگان یا وزارتخانه با مشخصات خاص خود هستند و فقط در حوزه سیاستگذاری، در مرکز ملی فضایی اجماع خواهند داشت.