به بهانه برگزاری پنجمین جشنواره مردمی فیلم عمار
فرزندان انقلاب در آستانه فتح سینمای حرفهای
جشنواره مردمی فیلم عمار، درحالی پنجمین دوره خود را پشت سر گذاشت که به عنوان یک حرکت بدیع، منحصر به فرد و خط شکن در عرصه رسانهای کشورمان شناخته میشود.
حسین کارگر
برای درک بهتر رشد شتابناک جشنواره عمار کافی است مروری بر برگزاری دورههای گذشته آن داشته باشیم؛ نخستین بار، دی سال 89 بود که به بهانه سالگرد حماسه 9 دی از سوی «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» جشنواره فیلم عمار کلید خورد. جشنوارهای که به همت بسیجی وار گروهی از جوانان اهل هنر و البته آرمان گرا، با حدود 17، 18 فیلم کوتاه و مستند که اغلب واکنشهایی خودجوش به وقایع پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری بودند پا به عرصه وجود نهاد. بعد از پنج سال، تعداد آثار شرکتکننده در این جشنواره به بیشاز 1300 فیلم رسید. فیلمهایی در قالبهای مختلف سینمایی، کوتاه، مستند و انیمیشن. همچنین، موضوع جشنواره تنها به فتنه سال 88 محدود نیست و هر موضوعی که به نحوی به گفتمان انقلاب اسلامی مربوط باشد در این جشنواره پذیرفتنی است. اتفاق مهم دیگر، حضور آثاری از فیلمسازهای سایر کشورها بود.
اتفاقات جدید در عمار
به جز این موارد، جشنواره عمار در دوره جدید خود، پذیرای اتفاقات جدیدی هم بود. رونمایی از نخستین فیلم تولید شده به سبک آنامورفیک در ایران ازجمله این اتفاقات بود. این فیلم که «تولد یک پروانه» نام دارد، به کارگردانی داوود مرادیان و در گروه تلویزیونی سپاه ساخته شده است و نمایش بخشهای کوتاهی از آن توانست نظر مخاطبهای جشنواره را به خود جلب کند. امسال همچنین علاوه بر برگزاری سخنرانی کارشناسها، کارگاههای آموزشی هم در جشنواره عمار پذیرای علاقهمندان به سینما بود. ایجاد موج تقدیر از صادق آهنگران، نواخوان دوران دفاع مقدس توسط دهها هنرمند، از دیگر اتفاقات پنجمین جشنواره عمار بود. خودنمایی هر روزه خوانندههای جوان با اجرای آثاری با مضامین ملی و انقلابی هم در این دوره عمار باب شد.
اما مهمترین ویژگی این دوره از جشنواره عمار، حضور پررنگ فیلمهایی درباره چالشهای روز کشور ایران است. فیلمهایی درباره وحدت شیعه و سنی، تحلیل مسائل روز اقتصادی، بررسی مسائل بین الملل، سبک زندگی و ... ازجمله موضوعاتی بودند که فیلمسازان عمار، روی آنها تمرکز ویژهای داشتند. درحالی که در دورههای قبل، جشنواره عمار بیشتر به عنوان محلی برای نمایش فیلم مستند شناخته میشد، در این دوره، تعداد زیادی فیلم داستانی حضور داشتند.
جشنواره با هویت
آنچه سبب شده تا جشنواره عمار ره صد ساله را یک شبه طی کند و به رویدادی متمایز و ممتاز تبدیل شود، دو عامل بوده است؛ نخست هویت انقلابی این جشنواره است و دوم مردمی بودن آن.
این جشنواره در فراخوان خود، از فیلمسازها دعوت کرده تا آثاری با موضوعات نقد درون گفتمانی، بیداری اسلامی، تاریخ معاصر، فتنه سال 88، جنگ نرم و اقتصاد مقاومتی به این جشنواره ارسال کنند. این شاخصسازی در گستره آرمانهای ملی و انقلابی سبب شده تا «عمار» بسیاری از خلأهای موجود در جشنوارههای دولتی را پر کند. حتی جشنواره فیلم فجر هم که به نام و به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود، از فقدان شاخصسازی فرهنگی و اولویت بندی میان مضامین در رنج است. این درحالی است که میدانیم، جشنوارهها و جایزههای سینمایی غربی همچون کن و اسکار، دارای چارچوب ایدئولوژیک خاص خود هستند و آثار نزدیک به سیاستهای خود را معمولا در اولویت پذیرش و اعطای مقام و جایزه قرار میدهند. اما جشنواره فیلم فجر ما نه تنها اینگونه نیست که در بسیاری موارد، فیلمهایی در تضاد با شاخصهای آرمانی و ایدئولوژیک «فجر» را در صدر نشانده و جایزه داده است! اما جشنواره فیلم عمار از هویتی گویا و شناسا برخوردار است و سعی دارد از محصور ماندن در «نمایش چند فیلم» فراتر برود و حرفهای جدیدی را در این عرصه طنین انداز کند.
جشنواره مردمی
مردمی بودن، عامل دیگری است که «عمار» را با سایر جشنوارههای سینمایی متفاوت نموده است. درواقع، حاصل رویکرد انقلابی این جشنواره، مردمی بودن است. مکانیزم جشنواره عمار برای مردمی شدن، ایجاد بستری است به نام اکرانهای مردمی. بهطوری که امسال حدود پنج هزار اکران مردمی در شهرستانها و روستاها برگزار شد. به طوری که خود مردم میزبان جشنواره عمار هستند. طی 10 روز برگزاری جشنواره عمار، آثار این جشنواره در مکانهایی چون مساجد، مدارس، پایگاههای بسیج و حتی منازل به نمایش درمیآیند. ضمن اینکه هزینه برگزاری این برنامهها نیز بر عهده خود مردم است.
قله بعدی؛ فتح سینمای حرفه ای
شاید بتوان افق اصلی جشنواره مردم را در یکی از یادداشتهای نشریه روزانه جشنواره دانست. این یادداشت با عنوان «قله بعدی، فتح سینمای بدنه و حرفهای» به این شرح است:
25 سال قبل بود که شهید سید مرتضی آوینی با انتشار مقالهای در ماهنامه سوره، افق جدیدی را در سینمای ایران گشود. افقی که امروز، تلألو آن را به خوبی میتوان در جریانی به نام «جشنواره مردمی فیلم عمار» دید. این افق، در بند آخر مقاله «فرزندان انقلاب در برابر عرصههای تجربه نشده سینما» پدیدار شده بود. آنجایی که سیدشهیدان اهل قلم با اعلام ناامیدی از فیلمسازهای به ظاهر روشنفکر و شیفتگان غرب، تصریح کرده بود:
«... اجازه دهید که امید ما برای آینده سینمای ایران جز به هنرمندان مومن خطشکن نباشد که نباشد. امام بتشکن بود و بسیجیها به تبعیت از ایشان خطشکن؛ و سینمای متعهد ما نیز باید خاکریزهای تثبیت شده سینمای غرب را بشکند و راهی تازه باز کند...» خلاصه رسالت و مقصد و مقصود جشنواره عمار را میتوان در همین بخش از نوشتار شهید آوینی شناخت. ویژگی ذاتی جشنواره عمار و فیلمسازان و منتقدان و تماشاگران حاضر در این رویداد، خطشکنی در مصاف با سینمای بیآرمان واپسگرا تعریف میشود. هم از این روست که برخلاف جریانهایی که تحت دوگانه سنتی آوانگاردیسم غربگرا و لمپنیسم عوامگرا، 84 سال است در سینمای ایران زیست میکنند، جشنواره عمار، ظرف پنج سال، درحال تبدیل شدن به رقیب جدی و جدید این دو «کهنه» است.جشنواره عمار زمانی میتواند کل سازمان و نظام سینمایی ایران را دربر بگیرد که تبدیل به جنبشی فعال و فراگیر در بدنه سینمای حرفهای ایران بشود. بهطور طبیعی، ساختارهای فرسوده و ناکارآمد حاکم بر سینمای امروز ایران، اجازه خودنمایی گسترده هنرمندان عماری را نخواهد داد. چون این ساختارها، طی دهها سال و در سیطره دولتها و مدیریتهای مختلف، مبتنی بر مناسبات سرمایهمحور و پولسالار شکل گرفته است. حالا دیگر جشنواره عمار جایگاه ثابت شدهای در پهنه فرهنگی ایران یافته است. عملیات بعدی عماریون، تخریب این ساختارها و فتح سینمای بدنه و حرفهای کشور است. همچنان که دیدهایم طی دوران مختلف، آثاری از جنس «عمار» چگونه در سینمای ایران زلزله ایجاد کردهاند؛ از «آژانس شیشهای» گرفته تا «شیار 143». منتها وضعیت باید بهگونهای پیش برود که در آینده نزدیک، هر سال، دهها فیلم از این جنس خودنمایی کنند. این آرمان فرهنگی قابل تحقق است. استقلال و پرهیز از وابستگی به بودجه دولتی، نهراسیدن از نقد مصائب و ناهنجاریهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی، همزیستی بیوقفه با کف جامعه و دریافت آمال و آرمانهای مردم، خلاقیت و نوآوری هنری و تکنیکی، غوطهور شدن در فرهنگ بومی و برخورداری از آگاهی و نقد نسبت به نظریهها و دیدگاههای وارداتی، آرمانگرایی به جای سیاهنمایی و قطع تعلق خاطر به جوایز جشنوارههای خارجی، شاخصهایی برای هنرمندان جنبش «عمار» در مسیر غالب شدن بر بدنه سینمای حرفهای ایران است.»