به مناسبت سالگرد شهادت چهارمین شهید محراب
در سنگر خدمت و هدایت
آیتالله حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی در سال 1323 هجری قمری در یک خانواده روحانی در خمینی شهر متولد شد.
سید روحالله امین آبادی
وی فرزند مرحوم حجتالاسلام و المسلمین میرزا اسدالله فرزند مرحوم حجتالاسلام میرزا محمد جعفر بود و جد اعلای ایشان از علمای بزرگ جبل عامل بود. وی تنها فرزند ذکوری بود که از پدرشان به یادگار مانده بود و پس از دوران کودکی جهت تحصیل علوم دینیه به شهر اصفهان رهسپار شد.
شهید آیتالله اشرفی اصفهانی خود در باره اجداد خویش میفرمایند: بنده تقریبا 80 سال پیش در سده ی اصفهان خمینی شهر متولد شدم، نسب بنده منتهی میشود به یکی از علمای جبل عامل که در صدر اسلام از برکت حضرت ابوذر اسلام اختیار کردند و بعد آمدند در سده و تا آن جا که در نظرم هست اجداد پدری ما همیشه از علمای معروف محل بودند. (1)
آیتالله اشرفی از آغاز کودکی برای تحصیل علوم دینیه به حوزه علمیه آمد و ابتدا در یکی از مدارس قدیمی به نام مدرسه نوریه به تحصیل مشغول شد و مدت 10 سال بهطور متوالی در حوزه علمیه اصفهان اشتغال به تحصیل داشتند.
تحصیلات این شهید در آن دوره با مشقات فراوانی همراه بود، آیتالله اشرفی اصفهانی در این زمینه میگویند «بنده تا درس خارج که رفتم یک کتاب ملکی از خود نداشتم و اکثرا از کتابهایی که برای تحصیل طلاب وقف شده بود استفاده میکردم، در حجرهای که زندگی میکردیم و درس میخواندیم فرش آن حصیر بود. در آن موقع که ما در اصفهان بودیم شهریهای متداول نبود ولی به کسانی که درس خارج میخواندند و عائله مند بودند ماهی 8 قران شهریه میدادند. در زمان آن سه نفر آیات ثلاث یعنی مرحوم آیتالله حجت، آیتالله صدر و مرحوم آیتالله خوانساری آنها سه نفری یک مهر نان و یکی 15 ریال هم میدادند و به بنده که جزو لیست سابقیها نبودم یک ماه 25 ریال میدادند و یک ماه هم نمیدادند آن یک ماهی که به من شهریه نمیدادند مرحوم آیتالله خوانساری که خیلی به ما لطف داشتند 15 یا 30 ریال توسط آیتالله صدوقی به من میدادند»
به هر ترتیب آیتالله شهید اشرفی اصفهانی در سن 22 سالگی جهت ادامه تحصیل و طی مدارج عالیه علوم اسلامی رهسپار حوزه علمیه قم شد. ایشان جمعا مدت 23 سال در حوزه علمیه قم و 12 سال در حوزه علمیه اصفهان بود و در این مدتی که در این دو حوزه علمیه اشتغال داشت ضمن کسب علم و دانش و نیل به درجات عالیه اجتهاد، مورد توجه خاص اساتید بزرگ و علما بود و مرحوم آیتالله بروجردی و مرحوم آیتالله حاج سید محمدتقی خوانساری به ایشان عنایت خاصی داشتند. بطوریکه هر وقت به اصفهان میرفت و سپس به قم مراجعت میکرد این دو بزرگوار و همچنین دیگر علما از ایشان دیدن میکردند.
خدمات آیتالله شهید اشرفی اصفهانی
تاسیس حوزه علمیه امام خمینی در باختران و اداره این حوزه با بیش از 60 نفر طلاب.، بازسازی مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی، توسعه کتابخانه مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی، تاسیس حوزه علمیه برای خواهران، که پس از شهادت ایشان به نام حوزه علمیه شهید محراب نامگذاری شد، ایجاد وحدت کامل بین روحانیت شیعه و سنی [ در طول تصدی مسئولیت بهعنوان امام جمعه در این رابطه سمینارهای متعددی در شهرهای مختلف به ویژه با حضور برادران اهل سنت تشکیل داد که اثرات بسیار مطلوبی داشته است] از جمله خدمات آیتالله اشرفی اصفهانی است.
حضور فعال در جبهههای جنگ
با آغاز جنگ تحمیلی و بسیج همه جانبه مردم و قوای مسلح برای حضور در جبهه و پشتیبانی جبهههای جنگ، آیتالله اشرفی نیز با مهم توصیف کردن مسئله جنگ، در مدت 25 ماه در تمام خطبههای نماز جمعه و مصاحبهها و پیامهای خود به حضور مردم در جبههها تأکید میورزیدند.
شهید محراب، دائماً با حضور در جبههها به دیدار رزمندگان میشتافت و مقید بود که برای آنان سخنرانی کند. و با یکایک رزمندگان مصافحه میکرد و با آنان به گفتوگو مینشست و میفرمود: «وقتی به جبهه میروم تا مدتی روحیه ام قوی میشود.»
علی رغم کهولت سن مسافتهای طولانی و راههای صعب العبور را به عشق دیدار دلاور مردان جبهه توحید با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار میپیمود.
بارها در جبهههای ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلان غرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر، سومار حضور یافت و با سخنرانیهای دلنشین به سپاهان اسلام روحیه بخشید.
پس از آزادی قصر شیرین به آن شهر سفر کرد و با خواندن دو رکعت نماز شکر در مسجد این شهر سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند به جای آورد.
ایشان سرانجام پس از 80 سال زندگی پرافتخار و خدمت به اسلام و قرآن توسط یکی از عوامل گروهک تروریستی منافقین در ساعت 15/12 ظهر 23 مهرماه 1361 در سنگر نماز جمعه مسجد جامع و در محراب نماز به افتخار شهادت نائل آمد. (2)
گزارش لحظه به لحظه از ترور چهارمین شهید محراب
خبرنگار کیهان که در نماز جمعه حضور داشت در گزارشی مینویسد: پس از اعلام تکبیر در پایان سخنان آقای رستگاری صدای انفجار نارنجک به گوش رسید و مامورین حاضر در محل به تیراندازی هوایی پرداختند. من پس از دیدن صحنه بلافاصله به طرف در مخصوص ورود آقای اشرفی اصفهانی حرکت کردم و دیدم که پیکر غرقه به خون ایشان را به آمبولانس انتقال میدهند.
در کنار میلههای محراب نماز جمعه باختران نیز جسد منافق عامل شهادت امام جمعه باختران افتاده بود و مردم در حالی که شعار مرگ بر منافق سر میدادند جسد او را به خارج انتقال دادند.
یکی از پاسداران مسئول محافظت نماز جمعه در پی این حادثه به خبرنگار کیهان گفت: من در کنار حاج آقا نشسته بودم که ناگهان صدای انفجار را شنیدم و پس از این که متوجه جریان شدم پریدم تا آیتالله اشرفی را کمک کنم ولی تنها موفق به بوسیدن ایشان شدم و آیتالله اشرفی در همان لحظه شهادتین را بر زبان جاری کردند.
فرزند شهید میگوید: یک نفر که لباس بسیجی بر تن داشت نزد حاج آقا رفت و با او شروع به صحبت کردن نمود و به تصور این که وی از حاج آقا سوالاتی دارد اعتراض به این کار صورت نگرفت. وقتی صحبت شخص با آیتالله اشرفی اصفهانی به درازا کشید من و استاندار جلو رفتیم که او را دور کنیم که ناگهان انفجار صورت گرفت. به محض انفجار من بالای سر پدرم رفتم دیدم چشمهایش باز است و لبانش تکان میخورد.(3)
گزارش دیگری نیز حاکی است که منافق مسلح به نارنجک از در مخصوص معلولین و جانبازان انقلاب وارد محل برگزاری نماز جمعه شده بود .
چند روز بعد از ترور آیتالله شهید اشرفی اصفهانی مشخص شد تروریستی که مبادرت به این کار کرده و خود به هلاکت رسیده بود فردی است به نام «محمد حسین کرمی» از اهالی همدان که عضو گروهک نفاق بوده است. (4)
خبر دیگر این که بعد از شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی و به علت ازدحامی که به وجود آمده بود چند تن از اسرای عراقی که در محل نماز جمعه حضور داشتند تصمیم به فرار گرفتند ولی مردم هوشیار آنها را در حالی که چند قدم بیشتر از محوطه دور نشده بودند دستگیر کردند. (5)
و در پایان ... شمهای از نظر شهید در باب ولایت فقیه
شهید آیتالله اشرفی اصفهانی درباره ولایت فقیه طی سخنانی میگویند: اما مسئله ولایت فقیه که جزو شئون فقیه است که آیه شریفه همین را هم میگوید این اولی الامر تنها ائمه نیستند فقهای جامع الشرایط هم جزو این اولی الامرند که خداوند امر کرده است به این که باید از آنها اطاعت کرد، اطاعت کردن هم در امور دین و سیاست و در امور مملکت و در هر چه که او نظر بدهد. لذا امروز اطاعت امام حتی بر فقها هم لازم است یعنی اگر امام هر آینه حکمی کرد فقها هم نمیتوانند تخلف از آن بکنند. برای این که در زمان خود پیامبر اکرم وظیفه حضرت امیر چه بود؟ ...پس حکومت در اسلام یکی بیشتر نیست، امام بعدی وظیفه اش این بود تا مادامیکه پدر [امام حاضر] هست تبعیت از او بکند، در این زمان هم حاکم امام است و امام هر آینه حکمی کرد وظیفه این است که دیگران باید تبعیت کنند ...مسئله ولایت فقیه هم معنی آن این است که اگر هر آینه ایشان امری کردند نظریهای دادند راجع به اموال و نفوس مردم این ولایت را ایشان دارند ...(6)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها
1-روزنامه اطلاعات، 23 مهر 1373، صفحه 6
2-مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 23مهر 1386
3-ویژهنامه کیهان، 24 مهر 1362، صفحه 2
4-اطلاعات، 25 آذر 1361، صفحه 4
5- کیهان، 24 مهر 1361، صفحه 2
6-کیهان، 23 مهر 1363، صفحه 7
وی فرزند مرحوم حجتالاسلام و المسلمین میرزا اسدالله فرزند مرحوم حجتالاسلام میرزا محمد جعفر بود و جد اعلای ایشان از علمای بزرگ جبل عامل بود. وی تنها فرزند ذکوری بود که از پدرشان به یادگار مانده بود و پس از دوران کودکی جهت تحصیل علوم دینیه به شهر اصفهان رهسپار شد.
شهید آیتالله اشرفی اصفهانی خود در باره اجداد خویش میفرمایند: بنده تقریبا 80 سال پیش در سده ی اصفهان خمینی شهر متولد شدم، نسب بنده منتهی میشود به یکی از علمای جبل عامل که در صدر اسلام از برکت حضرت ابوذر اسلام اختیار کردند و بعد آمدند در سده و تا آن جا که در نظرم هست اجداد پدری ما همیشه از علمای معروف محل بودند. (1)
آیتالله اشرفی از آغاز کودکی برای تحصیل علوم دینیه به حوزه علمیه آمد و ابتدا در یکی از مدارس قدیمی به نام مدرسه نوریه به تحصیل مشغول شد و مدت 10 سال بهطور متوالی در حوزه علمیه اصفهان اشتغال به تحصیل داشتند.
تحصیلات این شهید در آن دوره با مشقات فراوانی همراه بود، آیتالله اشرفی اصفهانی در این زمینه میگویند «بنده تا درس خارج که رفتم یک کتاب ملکی از خود نداشتم و اکثرا از کتابهایی که برای تحصیل طلاب وقف شده بود استفاده میکردم، در حجرهای که زندگی میکردیم و درس میخواندیم فرش آن حصیر بود. در آن موقع که ما در اصفهان بودیم شهریهای متداول نبود ولی به کسانی که درس خارج میخواندند و عائله مند بودند ماهی 8 قران شهریه میدادند. در زمان آن سه نفر آیات ثلاث یعنی مرحوم آیتالله حجت، آیتالله صدر و مرحوم آیتالله خوانساری آنها سه نفری یک مهر نان و یکی 15 ریال هم میدادند و به بنده که جزو لیست سابقیها نبودم یک ماه 25 ریال میدادند و یک ماه هم نمیدادند آن یک ماهی که به من شهریه نمیدادند مرحوم آیتالله خوانساری که خیلی به ما لطف داشتند 15 یا 30 ریال توسط آیتالله صدوقی به من میدادند»
به هر ترتیب آیتالله شهید اشرفی اصفهانی در سن 22 سالگی جهت ادامه تحصیل و طی مدارج عالیه علوم اسلامی رهسپار حوزه علمیه قم شد. ایشان جمعا مدت 23 سال در حوزه علمیه قم و 12 سال در حوزه علمیه اصفهان بود و در این مدتی که در این دو حوزه علمیه اشتغال داشت ضمن کسب علم و دانش و نیل به درجات عالیه اجتهاد، مورد توجه خاص اساتید بزرگ و علما بود و مرحوم آیتالله بروجردی و مرحوم آیتالله حاج سید محمدتقی خوانساری به ایشان عنایت خاصی داشتند. بطوریکه هر وقت به اصفهان میرفت و سپس به قم مراجعت میکرد این دو بزرگوار و همچنین دیگر علما از ایشان دیدن میکردند.
خدمات آیتالله شهید اشرفی اصفهانی
تاسیس حوزه علمیه امام خمینی در باختران و اداره این حوزه با بیش از 60 نفر طلاب.، بازسازی مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی، توسعه کتابخانه مدرسه مرحوم آیتالله بروجردی، تاسیس حوزه علمیه برای خواهران، که پس از شهادت ایشان به نام حوزه علمیه شهید محراب نامگذاری شد، ایجاد وحدت کامل بین روحانیت شیعه و سنی [ در طول تصدی مسئولیت بهعنوان امام جمعه در این رابطه سمینارهای متعددی در شهرهای مختلف به ویژه با حضور برادران اهل سنت تشکیل داد که اثرات بسیار مطلوبی داشته است] از جمله خدمات آیتالله اشرفی اصفهانی است.
حضور فعال در جبهههای جنگ
با آغاز جنگ تحمیلی و بسیج همه جانبه مردم و قوای مسلح برای حضور در جبهه و پشتیبانی جبهههای جنگ، آیتالله اشرفی نیز با مهم توصیف کردن مسئله جنگ، در مدت 25 ماه در تمام خطبههای نماز جمعه و مصاحبهها و پیامهای خود به حضور مردم در جبههها تأکید میورزیدند.
شهید محراب، دائماً با حضور در جبههها به دیدار رزمندگان میشتافت و مقید بود که برای آنان سخنرانی کند. و با یکایک رزمندگان مصافحه میکرد و با آنان به گفتوگو مینشست و میفرمود: «وقتی به جبهه میروم تا مدتی روحیه ام قوی میشود.»
علی رغم کهولت سن مسافتهای طولانی و راههای صعب العبور را به عشق دیدار دلاور مردان جبهه توحید با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار میپیمود.
بارها در جبهههای ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلان غرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر، سومار حضور یافت و با سخنرانیهای دلنشین به سپاهان اسلام روحیه بخشید.
پس از آزادی قصر شیرین به آن شهر سفر کرد و با خواندن دو رکعت نماز شکر در مسجد این شهر سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند به جای آورد.
ایشان سرانجام پس از 80 سال زندگی پرافتخار و خدمت به اسلام و قرآن توسط یکی از عوامل گروهک تروریستی منافقین در ساعت 15/12 ظهر 23 مهرماه 1361 در سنگر نماز جمعه مسجد جامع و در محراب نماز به افتخار شهادت نائل آمد. (2)
گزارش لحظه به لحظه از ترور چهارمین شهید محراب
خبرنگار کیهان که در نماز جمعه حضور داشت در گزارشی مینویسد: پس از اعلام تکبیر در پایان سخنان آقای رستگاری صدای انفجار نارنجک به گوش رسید و مامورین حاضر در محل به تیراندازی هوایی پرداختند. من پس از دیدن صحنه بلافاصله به طرف در مخصوص ورود آقای اشرفی اصفهانی حرکت کردم و دیدم که پیکر غرقه به خون ایشان را به آمبولانس انتقال میدهند.
در کنار میلههای محراب نماز جمعه باختران نیز جسد منافق عامل شهادت امام جمعه باختران افتاده بود و مردم در حالی که شعار مرگ بر منافق سر میدادند جسد او را به خارج انتقال دادند.
یکی از پاسداران مسئول محافظت نماز جمعه در پی این حادثه به خبرنگار کیهان گفت: من در کنار حاج آقا نشسته بودم که ناگهان صدای انفجار را شنیدم و پس از این که متوجه جریان شدم پریدم تا آیتالله اشرفی را کمک کنم ولی تنها موفق به بوسیدن ایشان شدم و آیتالله اشرفی در همان لحظه شهادتین را بر زبان جاری کردند.
فرزند شهید میگوید: یک نفر که لباس بسیجی بر تن داشت نزد حاج آقا رفت و با او شروع به صحبت کردن نمود و به تصور این که وی از حاج آقا سوالاتی دارد اعتراض به این کار صورت نگرفت. وقتی صحبت شخص با آیتالله اشرفی اصفهانی به درازا کشید من و استاندار جلو رفتیم که او را دور کنیم که ناگهان انفجار صورت گرفت. به محض انفجار من بالای سر پدرم رفتم دیدم چشمهایش باز است و لبانش تکان میخورد.(3)
گزارش دیگری نیز حاکی است که منافق مسلح به نارنجک از در مخصوص معلولین و جانبازان انقلاب وارد محل برگزاری نماز جمعه شده بود .
چند روز بعد از ترور آیتالله شهید اشرفی اصفهانی مشخص شد تروریستی که مبادرت به این کار کرده و خود به هلاکت رسیده بود فردی است به نام «محمد حسین کرمی» از اهالی همدان که عضو گروهک نفاق بوده است. (4)
خبر دیگر این که بعد از شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی و به علت ازدحامی که به وجود آمده بود چند تن از اسرای عراقی که در محل نماز جمعه حضور داشتند تصمیم به فرار گرفتند ولی مردم هوشیار آنها را در حالی که چند قدم بیشتر از محوطه دور نشده بودند دستگیر کردند. (5)
و در پایان ... شمهای از نظر شهید در باب ولایت فقیه
شهید آیتالله اشرفی اصفهانی درباره ولایت فقیه طی سخنانی میگویند: اما مسئله ولایت فقیه که جزو شئون فقیه است که آیه شریفه همین را هم میگوید این اولی الامر تنها ائمه نیستند فقهای جامع الشرایط هم جزو این اولی الامرند که خداوند امر کرده است به این که باید از آنها اطاعت کرد، اطاعت کردن هم در امور دین و سیاست و در امور مملکت و در هر چه که او نظر بدهد. لذا امروز اطاعت امام حتی بر فقها هم لازم است یعنی اگر امام هر آینه حکمی کرد فقها هم نمیتوانند تخلف از آن بکنند. برای این که در زمان خود پیامبر اکرم وظیفه حضرت امیر چه بود؟ ...پس حکومت در اسلام یکی بیشتر نیست، امام بعدی وظیفه اش این بود تا مادامیکه پدر [امام حاضر] هست تبعیت از او بکند، در این زمان هم حاکم امام است و امام هر آینه حکمی کرد وظیفه این است که دیگران باید تبعیت کنند ...مسئله ولایت فقیه هم معنی آن این است که اگر هر آینه ایشان امری کردند نظریهای دادند راجع به اموال و نفوس مردم این ولایت را ایشان دارند ...(6)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها
1-روزنامه اطلاعات، 23 مهر 1373، صفحه 6
2-مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 23مهر 1386
3-ویژهنامه کیهان، 24 مهر 1362، صفحه 2
4-اطلاعات، 25 آذر 1361، صفحه 4
5- کیهان، 24 مهر 1361، صفحه 2
6-کیهان، 23 مهر 1363، صفحه 7