kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۷۵۶
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۸
ردپای 60 سال خیانت و جنایت -روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332

انتقام بنی صدر از دانشجویان خط امام (پاورقی)


سردار محمد کوثری نیز در این مورد نقل می کند که بچه های سپاه که سلاح نداشتند و می خواستند از ارتش بگیرند تا کمک شان کنند ، بنی‌صدر گفته بود که حق ندارید به سپاه یک فشنگ هم بدهید .32
در این راستا وقتی که بنی صدر مطلع می شود که سرگرد صیاد شیرازی به نیروهای سپاه و بسیج مهمات داده بود ، وی را عزل کرد و درجه هایش را گرفت .33
پس از سقوط خرمشهر ، بنی صدر می خواست به گونه ای برنامه ریزی کند تا آبادان نیز مانند خرمشهر سقوط کند . لذا نمی گذاشت تا از امکانات ارتش برای شکستن محاصره آبادان استفاده شود . حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در مورد کارشکنی بنی صدر در شکستن محاصره آبادان چنین نقل می کند :
« ما توپ های دوربردی داشتیم که در اختیار ارتش بود و پشت آبادان مستقر بودند ، ما می گفتیم برای حمایت از نیروهای محاصره شده در آبادان باید دشمن با این توپ ها هدف آتش قرار بگیرد و ارتش هم این عملیات را به نفع نیروهای محاصره شده می دانست . ولی بنی صدر می‌گفت این گلوله ها گران است ، تعداد کمی گلوله داریم ، گلوله توپ گیرمان نمی آید و نباید از این توپ ها استفاده کنیم . بعدها کشف شد که وی خلاف می گوید . » 34
علی محمد بشارتی عضو اولین شورای فرماندهی سپاه ، طی مصاحبه ای نقل می کند که تا سال 1360 که بنی صدر فرمانده کل قوا بود ، هیچ پولی به سپاه پاسداران نمی داد چون با آن مخالف بود . 35
یکی دیگر از خیانت های بنی صدر در جنگ ، نقشه وی برای سقوط سوسنگرد بود . سرتیپ سید تراب ذاکری فرمانده گروه اطلاعات نظامی وابسته به لشکر 92 زرهی اهواز در زمان جنگ ، در مورد عکس العمل بنی صدر در مورد محاصره سوسنگرد توسط نیروهای زرهی عراق می گوید :
« روز 24 آبان 59 ، حلقه محاصره سوسنگرد بسته شد ... در جلسه ای با حضور آقا [ مقام معظم رهبری ] و آقای چمران و فرمانده لشکر و چند نفر دیگر ، تصمیم گرفته شد که صبح روز 26 آبان ، تیپ 2 دزفول علیه نیروهای دشمن حمله کند . اما ساعت 11 شب 25 آبان بنی صدر به ظهیرنژاد دستور داد که به سرهنگ قاسمی  فرمانده لشکر ، بگو فردا تیپ 2 وارد عمل نشود ... هنگامی که این خبر به امام خمینی منتقل می شود ، وی با سلب اختیار فرماندهی کل قوا از بنی صدر ـ فقط برای این عملیات ـ به لشکر اهواز دستور می‌دهد که وارد عمل شود و به این ترتیب محاصره سوسنگرد شکسته می‌شود. خیانت بنی صدر تعمدی بود . بنی صدر می دانست چه خبر است . می‌دانست که اگر سوسنگرد اشغال بشود ، اشغال حمیدیه و اهواز کاری ندارد . »36
سردار سید محمد باقرزاده نیز در مورد خیانت بنی صدر در جنگ می گوید :
« در خیانت آگاهانه بنی صدر ، همین بس که ایشان معتقد بود ما در خوزستان باید حداقل 120 کیلومتر از شهر اهواز عقب نشینی کنیم و بیائیم در کوه های بهبهان مستقر شویم و بعد به روش جنگ و گریز اشکانیان ، خوزستان را از دشمن پس بگیریم ! ایشان در پی این بود که نیروها را به کوه های بهبهان که در حقیقت دروازه شرقی استان خوزستان است ، گسیل بدارد و عملاً زمینه شکست و تجزیه کامل استان خوزستان را فراهم کند .»37
هنگامی که بنی صدر دید نقشه های وی یکی پس از دیگری خنثی می‌شود و نیروهای انقلابی نمی گذارند تا خوزستان به طور کامل سقوط کند ، در صدد انتقام گیری برآمد . وی که مطلع شده بود تعداد قابل توجهی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ـ که در ماجرای تصرف سفارت آمریکا در تهران دست داشتند ـ به جبهه آمده و در محور هویزه و سوسنگرد مستقر شده‌اند ، در هنگام عملیات طراحی شده در دی ماه 59 ، دستور عقب نشینی به نیروهای ارتشی می دهد و دانشجویان را در مقابل تانک های عراقی تنها می‌گذارد تا به این ترتیب از کسانی که هیمنه ابرقدرتی آمریکا را درهم شکسته بودند ، انتقام بگیرد . در این ماجرا ، تعداد قابل توجهی از دانشجویان از جمله حسین علم الهدی ، به شهادت می رسند . حیدر رحیم پور ازغدی خاطره ای بعد از این ماجرا را چنین نقل می کند :
« به دیدن آقا [ مقام معظم رهبری ] رفتم . ایشان تا مرا دید شروع کرد به گریه کردن . گفت حیدر آقا ! بنی صدر بسیاری از بچه های لانه جاسوسی را کشت . آن جریان هویزه و شهید علم الهدی را می دانید که؟ جریان را تعریف کرد و زار زار گریه کرد . شدیداً گریه می کرد و می گفت [بنی‌صدر] بچه ها را کشت ! بچه ها را کشت ؛ به همین راحتی .» 38
محمد کریم عابدی از خلبانان دوران جنگ و همرزم شهید چمران نیز در این مورد چنین می گوید :
« از همان روزهای اول ، عملیات چریکی علیه نیروهای دشمن شروع شد . در یکی از این عملیات ها ، دانشجویان پیرو خط امام در تپه های الله اکبر وارد شدند که البته به دلیل کارشکنی و سوء مدیریت بنی‌صدر، همه قتل عام شدند . »39
بنی صدر و گروهک های ضدانقلاب در کردستان :
بنی صدر هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم ، با گروهک های ضدانقلاب در کردستان رابطه داشته و از آنها حمایت می کرد . در این راستا وی در کتاب خاطراتش می گوید :
« هر دو سازمان ـ حزب دموکرات کردستان ایران و گروه کومله ـ در سال 58 تقاضا کرده بودند که به آنها تأمین داده بشود و پس از آن ، آنها اسلحه های خود را زمین بگذارند . من نامه ای به [امام] خمینی نوشتم و در آن نامه نوشتم اگر شما مثل پیغمبر به اینها امان بدهید ، گویا مشکل حل می شود . ولی [امام] خمینی حاضر نشد آن امان را بدهد . من هم اخلاقاً نتوانستم آنها را فریب بدهم و بگویم اسلحه تان را زمین بگذارید تا سرتان را ببرند [!] گفتم این جور است ، اگر اسلحه را زمین بگذارید ، سرتان را می برند . »40
بعدها عبدالرحمان قاسملو سرکرده حزب دموکرات کردستان ، همین مسئله را تأیید کرد و گفت که بنی صدر به ما پیغام داد اگر اسلحه تان را زمین بگذارید ، سرتان را می برند . 41
این در حالی بود که نیروهای پاسدار و بسیجی و جهاد سازندگی ، به دست اعضای حزب دمکرات و کومله سربریده می شدند . اما بنی صدر با خباثت هرچه تمامتر ، سربریدن را به جمهوری اسلامی نسبت می‌دهد !
یکی از سران اکراد حزب دموکرات مریوان به نام آشتیانی ، پس از دستگیری اعتراف کرد که بنی صدر با شیخ عزالدین حسینی ـ روحانی کرد ضد انقلاب که در زمان شاه نیز با ساواک ارتباط داشت ـ رابطه داشته و حتی یک بار هم مخفیانه به وی نامه نوشته است . 42
یکی دیگر از اقدامات ضدانقلابی بنی صدر ، کمک به گروه های محارب و ضدانقلاب ، از بودجه ارتش بود . دکتر اسرافیلیان نماینده سابق مجلس شورای اسلامی ، در این مورد طی مصاحبه ای نقل می کند :
« یک بار شخصی به نام مهذب که از طرف بنی صدر مسئول ذی‌حسابی ارتش شده بود ، نزد من آمد و گفت که اسناد و مدارکی مبنی بر کمک بنی‌صدر به حزب دموکرات و کومله و مجاهدین [ منافقین ] و دیگر گروه های چپ از بودجه ارتش دارد . گفت اگر می خواهی فردا بیا تا آنها را به تو بدهم . ما هم رفتیم و مدارک را گرفتیم . حدود 63 سند درباره کمک مالی بنی صدر به گروه های چپ بود . من از این اسناد چند سری کپی گرفتم . یادم هست که یک سری را به مرحوم آیت دادم و یک سری را هم به مرحوم بهشتی دادم و یک سری هم به آقای هاشمی رفسنجانی . یادم نمی آید که به آقای خامنه‌ای هم دادم یا نه . ولی در بحث عدم کفایت بنی صدر ، تنها کسی که به این اسناد اشاره و از آنها استفاده کرد ، آقای خامنه ای بودند . » 43
منابع در دفتر روزنامه موجود است