نقش عبادت در آسودگی سبک زندگی اسلامی (بخش پایانی)
بازنگری شیوه برخورد با مشکلات زندگی (گزارش روز)
حسن آقایی
با نگاه نو، اندیشه با طراوت و دل سرشار از امید آسمان یکپارچه آبی صبحگاهی را مینگریست. زمزمهاش با آواز دلانگیز آب شفاف روان جویبار در گستره پارک پر سبز و گل درهم شده: روز نو، تصمیم نو. نگاه از آسمان برنگرفت. بعد برای آشنایی که به او رسید گفت: احساس کردم پرنده قفس درونم آزاد شد... بعد گفت فکرم سبک شد. یکماه آزگار برای وصول طلبم با کسی درگیر شدم. هر بار و هر روز با تلفن و گاه حضوری به محل کارش رفتم و طلبم را میخواستم. او آدم درست و آبرومندی است، میگفت دستش خالی است ولی علتش را نمیگفت. تعجب میکردم. دیروز با غیظ و اعصاب خراب رفتم مشکل را یک سره کنم. گفتم چکات را برگشت میزنم آرام گفت: مرا که میشناسی، بدحساب نیستم ولی چه کنم همسرم دچار بیماری سخت شده و الان دو ماه است درگیر بیمارستان و درمان هستم دستم خالی است. سر پایین گرفت. فکر کردم اگر جای او بودم چه میکردم؟... دستش را فشردم گفتم خدا کمکت کند. فکر بدهی نباش... از دیروز درونم منقلب شده و از خدا مغفرت میخواهم.
«شرافتی» پژوهشگر دینی در ادامه تشریح و تحلیل نقش عبادت و توکل در رهایی از مشکلات و ناسازگاریهای زندگی در شماره پیشین گزارش، در این بخش گفتار خود اشارتی به اثر عبادت در تغییر نگاه انسان به جهان و مسائل آن و آموزههای اسلامی و راهکار برای خروج از مشکلات دارد. او درباره دو فرآیند اثر عبادت در زمینه رویدادهای نامناسب میگوید: «باید توجه داشت که عبادت تنها موجب افزایش ظرفیت بشر در برخورد با حوادث و رخدادهای تلخ و مصیبتهای بزرگ و مشکلات شگفت نیست بلکه همچنین موجب میشود تا نگاه انسان به جهان و مسائل و مشکلاتش تغییر یابد. انسانی که مالکیت و ربوبیت خداوندی را پذیرفته است، نگاه و رویکردش به مشکلات و مسائل آن غیر از کسی است که اینگونه نمیاندیشد و باور ندارد. وقتی انسان بپذیرد خداوندی حکیم ودانا، همه زندگیاش را مدیریت میکند و هیچ برگی جز به اذن او جابهجا نمیشود، هر مشکل و مصیبتی را برخاسته علت و حکمت الهی میداند. پس آن را یا بلا و عذابی میشمارد که باید به سبب دستاورد نامطلوب از علل ایجادی آن استغفار کند یا آن را ابتلا و آزمونی میشمارد که باید از آن بهره گیرد و خود را به هدف آزمون برساند.»
عبادت و توکل؛ تعادل زندگی
به گفته وی بهترین کاری که انسان میتواند انجام دهد قبل از عزم برای حل مشکل، توکل بر خداست. خداوند در آیه 159 سوره آلعمران میفرماید: «فاذا عزمت فتوکل علیالله انالله یحب المتوکلین» پس هرگاه در هر کاری عزم و اراده در انجام گرفتی، به خداوند توکل کن، زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست میدارد. این بدان معنا نیست که تنها عزم و اراده انسانی کافی نیست بلکه باید توجه داشت که این خداوند است که مدیریت و ربوبیت هستی را به عهده گرفته و باید کاری کرد که مصلحت و حکمت الهی در آن است و تا خداوند مصلحت و حکمت نبیند آن چیز تحقق خارجی نخواهد یافت و یا تأثیری نخواهد داشت. اینگونه رویکرد و نگرش به زندگی به انسان هم امید به رفع مشکل میدهد و هم او را برای اعمال بهتر و سختتر آماده و مهیا میکند. به هر حال، آموزههای اسلامی به ما میآموزند که هر مشکلی راه برونرفت دارد و همه آنها علت و حکمتی است که باید آن را شناخت و میتوان با بهرهگیری از دو اصل عبادت و توکل این مشکلات را برطرف و زندگی را متعادل کرد. البته پیش از این که به تعادل زندگی رسید باید نخست به تعدیل خود و ایجاد در شخصیت خود پرداخت. زیرا روانشناسی شخصیت همواره بر روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی مقدم است. این شخصیت یک انسان متعادل است که رفتار متعادل اجتماعی را موجب میشود.
«مهدی یارینژاد» طلبه، درباره عبادت میگوید: «خداوند در قرآن گفته من خلق نکردم جن و انس را الا برای عبادت من، این که خداوند هدف خلق جن و انس را عبادت قرار داده این نکته را میرساند که انسان براساس عبادت است که میتواند هم در دنیا و هم در آخرت سعادتمند باشد.»
وی میگوید: «عبادت خداوند در دنیا مصادیق زیادی دارد، دوست داشتن فرزند و همسر، همینطور مردم و رعایت حقوق آنان و برخورد منطقی و انسانی با اطرافیان از جمله مصادیق و معنای عبادت و با هدف جلب رضایت خداوند است. اگر با چنین بینش عبادی در زندگی پیش رویم به یقین زندگی شیرین و جالبی خواهیم داشت چون خدای متعال نیز اینگونه امور را تأیید و حمایت میکند.اما اگر یاد و عمل به عبادت را فراموش کنیم تلخی دنیا به دنبال ما خواهد آمد.»
معضلات زندگی تمام شدنی نیستند اما اگر گاه درافتادن با آنها ممکن باشد باید با درایت هرچه بیشتر طوری و تا حدی صورت گیرد که موهبت پرارزش سلامت در این بین صدمه نبیند و کیفیت عمر در لحظههای فراموشی آن، اندوه زده تضادهای کرداری و صرف مادیات نشود. عادت به اصرار سرسختی نشان دادن بر سر کم و کسریهای مادی و خودبینی و خویشخواهی هزینهشان حداقل تحریک و تخریب اعصاب و فشارهای روانی است. متخصصان سلامت و روانشناسان در این زمینهها اندرزهایشان این است که با مشکلات، آسان و بدون تنش مقابله شود. آنان که چنین توجه نمیکنند آرامش و تندرستی را از دست خواهند داد. مشکلات سایه به سایه زندگی هستند اما همیشه سر هر چیز نباید درگیرشان شد. چه بسیار مردمانی هستند با دشواریها عقلانیتر برخورد میکنند و نه با هیجانات استرس بار و چه بسیار ناهمواریهای سر راهشان را با صبر و تدبیر و بدون صدمه هموار کردهاند.
مثلث آرامش
حضرت محمد مصطفی«ص» فرموده است رمضان ماه رحمت، مغفرت و برکت است. اگر این سه رکن در زندگی لحاظ شود انسان قطعاً به آرامش میرسد.
این مطلب پیش بیان «مهدی محمدی» کارشناس امور دینی به پرسشم پیرامون نقش عبادت و امید به خداوند داشتن انسان برای برطرف کردن سختیها و ناسازگاریهای گوناگون و همچنین احساس رضایت و آسودگی روان انسان به ویژه در ماه رمضان، میباشد. وی با این جمله که ما چطور میتوانیم به این سه رکن دست پیدا کنیم؟ میافزاید: «حضرت پیامبر«ص» میفرماید: انسان چکار کند که خصوصیات ماه رمضان را درک کند. لذا انسان در ارتباط با این سه خاصیت هیچ نوع گناهی نکند.
«محمدی» سپس نکاتی درباره حقالناس و رعایت حقوق اجتماعی با این بیان که از جمله گناهان، حقالناس و نادیده گرفتن حقوق انسان است و خدا حق خود را میبخشد ولی حقالناس را نمیبخشد، در ادامه میگوید: «موقعی که در اجتماع حقوق مردمی رعایت نمیشود، در چنین احوالی انسان چطور میخواهد به آرامش برسد؟ درحالی که چنانچه این موارد را رعایت کنیم و به بزرگتر احترام بگذاریم و به کوچکتر رحم کنیم و این موضوعات در جامعه الگو شوند و در نتیجه آرامش حاصل شود آن وقت میتوانیم رحمت خدا را در ماه رمضان درک کنیم.» ادامه گفتار وی درباره موضوع رضایتمندی انسان در زندگی چنین است: «در عالم هیچ چیز بدون اذن خداوند نیست. بنابراین به دیگران احترام گذاشتن، از خود گذشتگی و رعایت اولویت دیگر نسبت به خود سبب میشوند خداوند به انسان آرامش دهد.»
شکر رفع حاجت؛ ادای حاجت نیازمند
میگویم اگر انسان با تمرکز فکر و در سکوت و عبادت مشکلش برطرف و یا خواستهاش محقق شده باشد، هم خودش شاد خواهد شد و هم روابطش با دیگران بهتر میشود.
گفته او در اینباره چنین است: «انسان در واقع امر وقتی به خواسته و مطلوبش رسد خوشحال و شاد میشود و البته شکر آن شادمانی این است حاجت کسی که به ما نوعی رو آورده است را ادا کنیم. اصولاً وقتی خداوند حاجت بندهاش را رفع کرد، سپاسگزاری او از ذات باریتعالی آن است که حاجت کس دیگری را رفع کند. سائل هم فرستاده خدا است. پس هیچ سائلی را درحد خاص کمک، هرگز رد نکنیم.»
نقش عبادت در کاهش ناسازگاریها
«محمد کیوانزاده» کارشناس ارشد روانشناسی، مباحث مرتبط با مشکلات زندگی را از زوایای مختلف تجزیه و تحلیل کرده فرایندهای مسلط شدن انسان بر نفس خویش از طریق عبادت را سبب کاهش مشکلات میداند.
وی میگوید: «از جمله معضلات قرن حاضر به سبب رشد تکنولوژی، علوم و فنون و مدرنیزه شدن جوامع بشری آشفتگیهای عاطفی، هیجانی در روابط انسانی است. انسان به جهت اشتغالات روزمره و گرفتاریهای مختلف از رسیدن به خود غافل شده و همجنان که خستگی جسمی با تفریحات سالم و استراحت از بین میروند، خستگی روحی نیز با دعا و نیایش به آرامش میرسد.» وی ادامه میدهد: «با نماز که یکی از بهترین عبادات محسوب میشود انسان به یاد خدا بوده و در تمامی امور به او توکل میکند. پژوهشها نشان میدهند که رابطه مستقیمی بین عبادت و آرامش و از بین رفتن استرس وجود دارد. عبادت خداوند همچنین تأثیر مثبتی بر بهداشت روان انسان میگذارد. فردی که عادت میکند در حقیقت هنگام مواجهه با مشکلات و مسائل زندگی از کسی یاری میجوید که نیروی برتر بوده و منبع بیانتهای رحمت است. یاد پروردگار در هر امری به آن معنویت بخشیده و محصول معنویت نیز آرامش است. با عبادت، انسان چگونه تسلط بر نفس خود را میآموزد و همین امر سبب میشود تا وی بر خود مسلط شده و از مشکلات فردیاش کاسته شود. هنگامی که انسان توانست بر خود مسلط شود در روابط اجتماعی خویش نیز تأثیر مثبت گذاشته و در تمام امورش رضای خدا را درنظر میگیرد.
این کارشناس ارشد روانشناسی، سپس چند مورد از تأثیرات و محاسن عبادت در انسان، محو و یا کاهش گناه، افزونی اعتماد در عزت نفس، معنابخشی به زندگی و کم شدن فشارهای روانی انسان در زندگی را شرح میدهد بدین صورت:
1- نبود احساس گناه و یا کاهش آن که با عبادت انسان احساس نزدیکی به خدا را داشته و وی را از انجام گناه برحذر میدارد. حتی کسی که مرتکب گناه میشود خدا را فراموش نکرده و از خدا طلب بخشش دارد و این احساس، امید به لطف و رحمت پروردگار و فرد را وا میدارد تا از عذاب وجدانش کاسته شود و باعث میگردد تا آرامش روانی بیشتری را به دست آورد و در شرایط دشوار تصمیمات بهتری را اتخاذ کند. 2- افزایش اعتماد در عزت نفس است: هنگامی که انسان با خدا رابطه برقرار و از او طلب یاری میکند، توان بیشتری را در خود احساس نموده و داشتن چنین نکته اتکایی باعث افزایش اعتماد به نفس در انسان میشود. 3- عبادت معنا دادن به زندگی است: انسان هنگامی که در زندگی احساس پوچی میکند به نوعی دچار بیماری روانی شده است. در این وضع، عبادت و نماز میتوانند به زندگی انسان معنا داده، با معنا پیدا کردن زندگی، دل انسان لبریز از محبت شده و روابط فردی و اجتماعی خود را مستحکم سازد بهطوری که در برخورد با افراد صمیمی کمتر احساس آزردگی نموده و خود را در محیطی آرام و سرشار از روابط گرم مییابد. 4- کاهش فشارهای روانی است که عبادت باعث کاهش فشار روانی میشود چون هنگامی که انسان به عبادت میپردازد به امید رحمت خدا، آرامش عمیقی در خود احساس میکند.»
«کیوانزاده» در پایان اظهارات خود، میگوید: «به سخن استاد شهید مرتضی مطهری اشاره میکنم که گفته است در اسلام هر کاری را که انسان برای خدا انجام دهد عبادت است.»