اصلاحطلبان در توهم دوران پسا روحانی! (نگاه)
رضا متوسلی
یکی از بارزترین نقاطی که میرود تا در اثر کمتوجهی رئیسجمهور محترم، تبدیل به چشم اسفندیار دولت یازدهم شود و ایبسا که از این رهگذر، دولت با چالشهای مهمی نیز مواجه شود؛ بحث فریب خوردن دولت از حمایتهای مصلحتی اصلاحطلبان و فراموشی این واقعیت مهم است که اصلاحطلبان به آقای روحانی و دولت یازدهم صرفا به عنوان یک پله برای رسیدن به مقاصد بعدی خود نگاه میکنند.
در واقع، اگرچه از همان روزهای آغازین پیروزی آقای روحانی نیز میشد موقتی بودن رابطه اصلاحطلبان با دولت جدید را با نگاهی گذرا به مقطع قبل از انتخابات و حمایتهای تلویحی و دو روز آخری! اصلاحطلبان و آقایان هاشمی و خاتمی از روحانی به راحتی رصد کرد اما نشانههای این مسئله نیز برای آنها که مقوله اشاره شده را صرفا یک دعوای سیاسی میپندارند و یا به هر دلیل دیگری به آن باور ندارند در حال آشکار شدن است.
اسفندماه سال گذشته بود که ابراهیم اصغرزاده، در گفتگو با روزنامه اصلاحطلب قانون، صریحا از این گفت که دولت روحانی را یک رحم اجارهای میداند.
پس از او صادق زیباکلام نیز طی همایشی سیاسی در شهر کرمان ضمن تأکید بر ضرورت! حمایت اصلاحطلبان از دولت، نتوانست از اشاره به این نکته که دولت روحانی بسیاری از مطالبات اصلاحطلبان را بیپاسخ گذاشته است چشمپوشی کند.
البته انتقادات زیباکلام در کنار انتقادات حسین مرعشی که اخیرا حتی خواستار ترمیم کابینه و تغییر برخی از وزرا نیز شده است در حالی صورت میگیرد که اصلاحطلبان قبل از این تأکید داشتند که در عرصه سیاست داخلی از دولت انتقادی ندارند و ایضا نباید به دولت در این زمینه فشاری وارد آید.
در کنار تمام این مقولات اما اشاره اصلیتر به ماجرای پله بودن دولت یازدهم برای اصلاحطلبان و موقتی بودن همه حمایتهای آنها از آقای روحانی را باید در صحبتهای اخیر سعید حجاریان جست.
وی که به تازگی با ویژهنامه روزنامه اصلاحطلب اعتماد به گفتوگو نشسته است؛ در لابهلای این گفتگو از رازی بزرگ پرده برمیدارد و میگوید: «هدف اعتدال، بازگشت به وضعیت قبل از اصلاحات است».
این جمله در نگاه اول حاوی هیچ معنای خاصی نمینماید اما وقتی به ماجرای رحم اجارهای بودن دولت! مطالبات بر زمین مانده اصلاحطلبان از آقای روحانی و بحث لازمالترمیم بودن کابینه! نگاه کنیم و در عین حال فرازهایی از یادداشتهای دو دهه قبل پروفسور حمید مولانا در روزنامه کیهان را به خاطر بیاوریم که وی در آن توضیح داده بود که واژه «اعتدال» قرار است قبل از «اصلاحات» مطرح شود! آنگاه است که حقیقت با وضوح بیشتری برای ما مکشوف میشود و آن اینکه اصلاحطلبان ساختارشکن به دوران پسا روحانی و نشستن دوباره بر اریکه قدرت با پای گذاشتن بر اکتاف دولت یازدهم میاندیشند.
بیان این همه دلیل و اشاره از گفتههای اصلاحطلبان پیرامون پله بودن دولت آقای روحانی قطعا برای کسانی که جویای حقیقت باشند کافی است که گفتهاند: العاقل یکفیه الاشاره...
اما در عین حال ذکر دو نکته مهم در ادامه این یادداشت نیز ضروری مینماید و آن اینکه آقای روحانی و نزدیکان ایشان بهتر است، بدانند و یقین کنند که اولا برخورد اصلاحطلبان با آنها به هیچوجه بهتر از برخوردی نخواهد بود که اصلاحطلبان با آقای هاشمی در مجلس ششم و یا با خاتمی در پایان دوران دولتداری او کردند.
آقای روحانی حتما در کنار ماجرای مشهور «عبور از خاتمی»! به یاد دارد که چطور در همان ایام، سعید حجاریان با رسانهها به گفتوگو مینشست و در نقد صریح خاتمی از این میگفت که خاتمی از زور کمتوانی مثل پراید! است و قدرت حمل مطالبات اصلاحطلبان را ندارد.
و ثانیا امید آن داریم که دولت محترم متوجه حیلتسازی مواضعی مثل «اگر نبود حمایت اصلاحطلبان، روحانی هم نبود»، «دولت یازدهم نعمت است ( برای اصلاحطلبان)!»، «اگر اصلاحات بشکند، روحانی هم میشکند» و غیره باشد و با عملگری منطقی در ساحت اجرا و سیاستورزی اصولی و همچنین با تنزّهبخشی به ساختار دولت به منظور جلوگیری از ممزوج شدن با مطالبات مشتی چهره تجدیدنظرطلب که در فتنه سال 88 نیز نقشی مبرّز و غیرقابل انکار داشتهاند؛ کارنامه درخشانی را از خود به یادگار بگذارد.