پنجمین سالگرد نماز جمعه تاریخی 29 خرداد 88
خطبهای که آغاز بیداری و ریزش جریان فتنه شد
امروز مصادف است با پنجمین سالگرد نماز جمعه تاریخی تهران به امامت حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای که به نقطه عطفی در جریان فتنه 88 تبدیل شد.
سرویس سیاسی-
امروز مصادف است با پنجمین سالگرد نماز جمعه تاریخی تهران به امامت حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای که به نقطه عطفی در جریان فتنه 88 تبدیل شد.
پنج سال پیش در چنین روزی -جمعه 29 خرداد 1388- یکی از مهمترین و اثرگذارترین خطبههای تاریخی نماز جمعه در پایتخت ایراد شد. خطبههایی که حتی دشمنان را نیز مجبور به اعتراف در مورد اثرات آن کرد. ریزش جریان فتنه پس از این نماز جمعه آغاز شد و بیبیسی به عنوان بوقچی فتنهگران، آن را نقطه عطفی سیاسی توصیف کرد.
این خطبهها در حالی ایراد شد که یک هفته از انتخابات و اردوکشیهای خیابانی میگذشت و صحنه به شدت غبارآلود بود و فتنهگران هنوز ماهیت اصلی کارهای خود را آشکار نکرده و با ادعای تقلب، شعار «رای من کو؟» سرمیدادند و سران فتنه تمام راهکارهای قانونی پیگیری مطالبات خود را رد کرده و تنها خواستار ابطال انتخابات بودند.
این روزها عدهای مغرض با نیت تطهیر فتنهگران و برخی نیز از روی سادهلوحی و با شعار اتحاد و همدلی و اعتدال، سعی دارند ظلم بزرگ فتنهگران در سال 88 را به یک دعوای سلیقهای و جناحی و حتی شخصی تقلیل داده و آن پرونده را بسته شده قلمداد کنند. البته برخی از فتنهگران نیز پا را فراتر گذاشته و ژست طلبکارانه به خود گرفتهاند! در چنین شرایطی، بازخوانی بخشهایی از آن خطبههای تاریخی خالی از فایده نبوده و بلکه ضروری نیز به نظر میرسد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آن روز، هدف اصلی دشمن را از حوادث آن روزها سلب اعتماد مردم از نظام عنوان کرده و فرمودند؛ «دشمنان ملت ایران میدانند که وقتی اعتماد وجود نداشت، مشارکت ضعیف خواهد شد؛ وقتی مشارکت و حضور در صحنه ضعیف شد، مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها این را میخواهند؛ هدف دشمن این است. میخواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهوری اسلامی بگیرند. این، ضررش به مراتب از آتش زدن بانک و سوزاندن اتوبوس بیشتر است. این، آن چیزی است که با هیچ خسارت دیگری قابل مقایسه نیست.»
ایشان در ادامه تاکید کردند، ادعای تقلب مربوط به پس از انتخابات نبوده و از مدتها قبل دشمنان آن را در دستور کار خود داشتهاند؛ «این خط را از پیش از انتخابات هم شروع کردند؛ از دو سه ماه پیش از این. من اول فروردین در مشهد گفتم هی دارند دائماً به گوشها میخوانند، تکرار میکنند که بناست در انتخابات تقلب بشود. میخواستند زمینه را آماده کنند. من آنوقت به دوستان خوبمان در داخل کشور تذکر دادم و گفتم این حرفی را که دشمن میخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئید.»
رهبر معظم انقلاب علیرغم مسیر غلطی که نامزدهای معترض برگزیدهاند، بزرگوارانه آنان را اینگونه توصیف میکنند؛ «اینها عناصر نظامند؛ اینها همهشان متعلق به نظامند. البته اختلافنظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگیریهای گوناگون سیاسی با هم تفاوتهای متعددی دارند؛ اما همهشان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند.»
ایشان در بخش دیگری از خطبهها به ادعای تقلب و راهکار پیگیری اعتراضات انتخاباتی پرداخته و فرمودند؛ «مردم اطمینان دارند؛ اما برخی از طرفداران نامزدها هم اطمینان داشته باشند که جمهوری اسلامی اهل خیانت در آراء مردم نیست. ساز و کارهای قانونی انتخابات در کشور ما اجازه تقلب نمیدهد. این را هر کسی که دستاندرکار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصدیق میکند؛ آن هم در حد یازده میلیون تفاوت! یک وقت اختلافِ بین دو رأی، صد هزار است، پانصد هزار است، یک میلیون است، حالا ممکن است آدم بگوید یک جوری تقلب کردند، جابهجا کردند؛ اما یازده میلیون را چه جور میشود تقلب کرد! در عین حال بنده این را گفتم، شورای محترم نگهبان هم همین را قبول دارند که اگر کسانی شبهه دارند و مستنداتی ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگی بشود؛ البته از مجاری قانونی؛ رسیدگی فقط از مجاری قانونی. بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برندهاند، بعضی برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهای درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبههای هست، از راههای قانونی پیگیری بشود.» راهکاری که متاسفانه نامزدهای معترض خلاف آن را پی گرفتند.
البته رهبر انقلاب درباره بنبست بودن هر راهی جز راه قانون نیز هشدار داده و تاکید کردند؛ «این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبه غلطی است. عواقبی هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد.»
ایشان در ادامه به اشتباه محاسباتی استکبار در آن مقطع پرداخته و فرمودند؛ «این کاری که در داخل، ناشیانه از بعضی سر زد، اینها را به طمع انداخت، خیال کردند ایران هم گرجستان است (!) یک سرمایهدار صهیونیست آمریکایی چند سال قبل از این، طبق ادعای خودش که در رسانهها و در بعضی از مطبوعات نقل شد، گفت؛ من ده میلیون دلار خرج کردم، در گرجستان انقلاب مخملی راه انداختم، حکومتی را بردم، حکومتی را آوردم. احمقها خیال کردند جمهوری اسلامی ایران و این ملت عظیم هم مثل آنجاست. ایران را با کجا مقایسه میکنید؟! مشکل دشمنان ما این است که هنوز هم ملت ایران را نشناختند.»
عبارت پایانی خطبه رهبر معظم انقلاب اما بغض نمازگزاران را شکست. آنجایی که ایشان خاضعانه فرمودند در راه اسلام و انقلاب حاضرند جسم و جان و آبروی خود را نیز فدا کنند؛ «یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیهاللَّه (ارواحنا فداه) :ای سید ما! ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما توئی؛ صاحب این کشور توئی؛ صاحب این انقلاب توئی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانی بفرما.»