پشت پرده جنجال های سیاسی مدعیان در گفتوگوی اختصاصی با مهندس جلیل سالاری
بنزین وارداتی کیفیت پایین تر ، قیمت بالاتر
گفتوگو از: دکتر زهرا طباخی
بدون تکلف از راهروی تحریریه با همراهی دو نفر از بچهها وارد قلب کیهان شد. یک پوشه بزرگ و مرتب از اسناد و مدارک دوره مدیریتش بر شرکت پخش و پالایش فرآورده های نفتی همراه داشت. در کنار اسناد قدیمی، مجموعه ای هم از نتایج تستهای آزمایشگاهی نمونه های بنزین وارداتی جدید با خودش آورده بود تا کلامش درباره مطابقت محموله های بنزین وارداتی با استاندارد یورو 2 و بعضا پایین تر از آن صرفا در حد ادعای رسانه ای غیر علمی مشابه طرف مقابل نباشد. مهندس جلیل سالاری را بدون شک میتوان یک "مدیر جهادی" دانست چرا که در ایام سخت تحریم او بود که بار ریاست بر "ستاد افزایش تولید بنزین" را به دوش کشید. خلاصه همه صحبتش را می توانیم در این جمله بیاوریم... ظرفیت سازی های انجام شده در داخل کشور "نباید" تخریب شود! توصیه اش به کادر جدید وزارت نفت نیز شنیدنی بود: "قبلی ها هر چه کردند شما تکمیل کنید! تقدیرش با مردم و رسانه ها!" دغدغه های جلیل سالاری را روزی ضبط و ثبت کردیم که ظهرش میهمان کمیسیون انرژی مجلس بود. مطمئن بود که مدعیان هیچ سندی برای اثبات ادعاهایشان درخصوص سرطان زا بودن تولید داخلی ندارند... به ظهر نکشید که اخبار، همین موضوع را ثابت کرد!
آنچه میخوانید بخش هایی از گفتوگوی اختصاصی کیهان با مهندس جلیل سالاری است:
سرویس اجتماعی
کیهان: چرا درخصوص پرونده بنزین شاهد فضاسازی رسانهای غیرمستند توام با فرار از واقعیتهای علمی هستیم؟
اگر به سابقه اشاره کنیم تا سال 1384 میزان بنزین تولید پالایشگاههای کشور حدود 43میلیون لیتر در روز بود و هیچ کدام از پالایشگاهها به جز پالایشگاه شازند بنزین معمولی هم تولید نمی کردند، بلکه بنزین پایه تولید می شد که نیاز به فرآیند اکتان افزایی داشت. یعنی حتما تمام این پالایشگاه ها وابسته به بنزین وارداتی به منظور ترکیب و ارتقاء کیفیت بودند. مصرف ما تا سال 85 به 72 میلیون لیتر در روز رسیده بود، واردات مان هم حدود 27 میلیون لیتر در روز بود. در این شرایط نگاه وزارت نفت در حوزه توسعه، نگاه انفعالی بود. بنده خودم با توجه به موقعیت شغلی ام جلسات متعددی را در آن دوره با موضوع فعالیت های توسعه ای با مقام عالی وزارت که در آن زمان جناب آقای مهندس زنگنه بودند، برگزار کردم. چندین پروژه پیشنهاد دادیم و مطالعاتش هم در شرکت های داخلی و خارجی انجام شد. از نظر مسائل اقتصادی هم طرح توجیه پذیر بود و به نوعی خودگردان محسوب می شد. چون از محل فروش فرآورده، هزینه ها بازپرداخت می شد. تاکیدمان هم بر بحث کیفیت فرآورده ها بود که در واقع می خواستیم استانداردمان در سطح معادل استاندارد 2009 باشد. اما ایشان اعلام کردند که اصلا اعتقادی به "توسعه" و ساخت پالایشگاه ندارند.
پس برنامه شان چه بود؟!
تاکیدشان بر این بود که ما نفت خام می فروشیم و بنزین وارد می کنیم(!) این صحبت های صریح ایشان در جلسه هیئت مدیره بود! مجددا ما پروژه های دیگری را طرح کردیم اما باز مخالفت شد. برای ما این سوال مطرح بود که چطور می شود کشوری نفت خام صادر کند بعد تا این اندازه وابسته به فرآورده نفتی دیگران باشد در حالی که خودمان و کشورهای همسایه ایران قطب مصرفند و امکانات صادراتی خوبی هم داریم ولی در حوزه توسعه محصولات پالایشگاهی هیچ اقدامی انجام نمی دهیم! یک مطالعه دیگری هم انجام شد در خصوص مقایسه احداث یک پالایشگاه در داخل کشور با واردات بنزین...این پروژه هم توجیه پذیر بود. چون به هر حال در شرایطی بودیم که با توجه به آن وضعیت دیگر زیرساخت ها جوابگوی مصرف داخلی هم نبود. چرا که 27 میلیون لیتر روزانه، واردات بنزین برای کشور یک چالش بزرگ بود. نه خطوط لوله جوابگو بود و نه حتی اسکله هایی برای کشتیهای حامل بنزین و تخلیه محموله پیش بینی شده بود. از طرفی رشد مصرف نیز خیلی شتابان بود و فقط سالی 10 درصد رشد مصرف بنزین در داخل کشور داشتیم.
پروژه های کیفی سازی نیز به بن بست رسیده بودند. ادامه این قضیه به اجرای پروژه هایی همچون کارت هوشمند سوخت در سال 86 و پیش بینی سبد سوخت منجر شد. 20 میلیون لیتر CNG هم برای عرضه پیش بینی شد و یک تعادلی ایجاد شد. البته پروژه های توسعه ای هم به تدریج آغاز گردید و با توجه به این که ما نیاز به زمان داشتیم دشمن هم درصدد استفاده از این فرصت بود. شرایط برای تحریم بسیار سخت بود البته امروز هم همین شرایط هست و آن روز هم به نوعی دیگر درگیر بودیم. به هر حال امروز ظرفیت سازی در داخل کشور انجام شده است. اتفاقا کسری هم با توجه به میزان ظرفیت تولید در داخل، بسیار بالا بود و از آن طرف دشمن پیشبینی کرده بود که با تحریم بنزین چالش مهمی در کشور ایجاد کند. برای دفع این خطر در کنار تشکیل گروه تحقیق، مطالعاتی انجام شد و توانستیم از واحدهای ریفرمیت اکتان افزایی که "سابقا” هم وارد میشد با اصلاح زیرساخت ها ، تراز تولید و مصرف را ساماندهی کنیم. تدریجا پروژه ها به بهره برداری رسید به نحوی که امروز آن 43 میلیون لیتر تولید بنزین پالایشگاهی تا 64 میلیون لیتر در روز، در داخل کشور ارتقاء یافته است.
نظارت بر محصول تولیدی به چه شکل بود؟
نگاه مجموعه ای که وارد قضیه شد کاملا "تخصصی" بود چرا که اصلا وزارت نفت یک مرکز تخصصی است. موضوع کیفیت بنزین و استاندارد سازی یک تکلیف است برای مجموعه وزارت نفت! یعنی ما برای هر محصولی که تولید می کنیم باید بر اساس آن شاخص و چارچوب عرضه در کشور داشته باشیم. البته استحضار دارید تولید فرآورده های نفتی در کشور "یارانه ای" است. یعنی بخشی از هزینهها را دولت می پردازد و بخشی را نیز مردم متحمل می شوند. بنابراین وظیفه دستگاه نظارتی است که در چارچوب استاندارد محصول تولید کند و نماینده ناظر دولت محصول را تولید کند تا شرکت های تولیدکننده "بتوانند" ما به تفاوت را دریافت کنند. متاسفانه آدم های سیاسی آمدند و در راس مجموعه قرار گرفتند و در حوزه های اقتصادی، مسائل سیاسی را وارد کردند.
یعنی چون دولت خود خریدار است طبیعتا سختگیری بیشتری هم در برابر پتروشیمیها دارد؟
البته! یک هجمه و بازی رسانهای اتفاق افتاد با این مطلع که بنزین سرطانزاست و کیفیت آن دچار مشکل است بدون این که کوچکترین مستندی ارائه شود. یعنی هیچ جوابی نبود! فقط هجمه رسانه ای! چه بسا بتوان گفت کسانی که وارد این بازی رسانه ای شدند هیچ اطلاعات تخصصی نداشتند و اصلا اطلاعی از روند کار از جمله نمونه برداری روزانه، آزمایشهای مداوم در مبدا و مقصد و آزمون های مرجع بر طبق استانداردهای تعیین شده نداشتند. ضمن این که اتفاقاتی افتاده بود که بر اساس آن مولفه های بنزین افزایش یافته و کیفیت بنزین نیز رفته رفته ارتقاء یافته بود. یعنی از سطح استاندارد "یورو 2" در حال رشد به سمت استانداردهای بالاتر مثل "یورو 4" بودیم و دیگر پالایشگاه های ما نیاز به اکتان افزا هم نداشتند. اگر در گذشته تنها یک پالایشگاه ما اکتان افزا نمی خواست و مستقل بود امروز از 9 پالایشگاه داخلی، 7 پالایشگاه اکتان افزا نیاز ندارند و محصول با کیفیت بالا تولید می کنند. متاسفانه با ورود سیاسیون به عرصه به یک باره فرمان واردات روزانه 10 میلیون لیتر بنزین صادر شد! و این واردات هم بر اساس دلالی و از مسیر تجاری واسطه ای است.
اتفاقا اسم شرکت طرف قرارداد هم علی رغم اصرار رسانهها و متخصصین هرگز اعلام نشد!
بله! اگر بررسی در بازار داشته باشیم امروز هم شرایط تحریم پابرجاست! یعنی این طور نیست که یک قراردادی مستقلا با یک تولید کننده مشخص وجود داشته باشد. خریدهای وزارت نفت از طریق "واسطه" صورت می گیرد! واسطه ها هم دلال هایی هستند که آنالیز درستی ندارند. فرآورده در کشتی است و محموله پیشنهادی برای معامله روی آب است! یعنی این طور نیست که آزمایشها و استانداردهای کیفی در وقت و زمان مقتضی بررسی شوند.
بنابراین مطالعه بازار انجام نشده بود که واقعا ما بر اساس آن ببینیم اصلا 10 میلیون لیتر سوخت روزانه آن هم با استانداردی که در رسانهها مشخص شده یعنی "یورو 4" اصلا در بازار منطقه وجود دارد که بتوانیم در شرایط تحریم تامین کنیم؟!
یعنی شما مطمئنید که بنزین وارداتی یورو 4 نیست؟
نگاه ما این بود که اصلا چنین چیزی موجود نیست! بعد هم بررسیها نشان داد که اصلا آنچه وارد می شود در بعضی مناطق مطابق با استاندارد "یورو 2" هم نیست و کیفیت آن از سطح بنزین داخلی پایینتر هم هست! اتفاقا مستندات این مدعا نیز موجود است و برخی نیز در رسانه ها منتشر شده است.
مشابه همین اسنادی که نشان می دهد روی برخی از نمونهها حتی بعضی از موارد استاندارد یورو 2 مثل تست فشار بخار و گوگرد نیز صورت نگرفته اما با وجود این محموله تایید شده؟
بله! ما بدون مستند صحبت نمی کنیم. چطور است که در حوزه واردات استاندارد ملی 4904 موجود است و بر اساس قوانین گمرک باید از ورود محصولاتی با استاندارد پایین خودداری کنند اما این محمولهها وارد کشور شده است؟! اداره استاندارد و محیط زیست اتفاقا باید در این حوزه دخالت کنند تا مشخص شود چطور محصولی بدون کسب استاندارد های قانونی وارد کشور شده است؟!
متاسفانه در این پرونده "نمایندگان دولت" این محموله را تایید کرده اند و بدون انجام آزمایش های لازم مهر تایید بر واردات و توزیع این محصولات در کشور زده اند!
از قول وزیر نفت عنوان کرده اند که واردات بنزین ارزان تر از تولید آن است. این گفته را چطو ارزیابی می کنید؟
با توجه به این که اکنون در کشور طرح های توسعه ای زیادی وجود دارد که با کمبود نقدینگی مواجه است و نیازمند منابع ارزی است مشخص نیست چطور واردات روزانه 10 میلیون لیتر بنزین توجیه اقتصادی دارد! چطور می شود که در چنین شرایطی ما برای محموله هایی با کیفیت پایین تر از محصول تولید داخل قیمتی معادل 10 تا 15 سنت اضافه تر در هر لیتر بنزین نسبت به قراردادهایی که با شرکت های پتروشیمی داخلی داشتیم پرداخت می کنیم؟! این قضیه بالاخره یک مقدار شبهه ناک است! چه بسا مسائل اقتصادی نیز مطرح باشد. یعنی منافعی برای کسانی در بر داشته باشد!
یعنی میگوییدمحصول داخلی هم کیفیت بالاتری دارد و هم قیمت ارزان تری؟
بله! علاوه بر آن به عنوان "اکتانافزا" نیز برای افزایش کیفیت سایر محصولات داخلی نیز مصرف می شود. کسی که شاخص سازی و استاندارد سازی می کند نماینده دولت در پالایشگاه هاست که باید بر اساس ترکیب این اجزاء بنزین را تولید کرده و استانداردها را بگذراند تا توفیق عرضه در کشور را بیابد. متاسفانه می بینیم که این مزیت ها در کشور ایجاد شده اما یک مرتبه مجموعه ای میآید با انگ "سرطانزایی" اقدام به ساختارشکنی می کند. به نظر می رسد پشت برخی از مسائل داخلی "افکار خطرناکی" هم هست! به طور مثال مطرح می شود که ما اصلا خودکفا در این حوزه نشدهایم!! این مطالب به اندازه ای وقیحانه مطرح شده که دشمن تحریک میشود با حمایت از این جریان ظرفیت موجود در کشور را بسوزاند!
اتفاقا قریب به اتفاق رسانههای معاند خارج از کشور نیز حامی این گروه بودند و از واردات بنزین حمایت می کردند!
تلاش جدی برای "بحران سازی در جو جامعه" صورت گرفته که مستقیما با هدف تخریب ظرفیتهای درونی ایجاد شده است. احتمالا فردا هم می گویند که "مشکل از تحریم هاست" که ما نمی توانیم بنزین با استاندارد "یورو 2" هم وارد کشور کنیم و سوخت هم که از نان شب واجب تر است و بیاییم در فضای بین الملل از آرمان هایمان کوتاه بیاییم! به نظر می رسد این جریان ها بدون فکر به راه نمی افتند و پشت این مسائل یک "اتاق فکر" وجود دارد.
در هر حال مهم است که بدانیم این افزایش تولید از کجا کلید خورد؟ ما اگر همان روند تولید 43 میلیون لیتر در روز را ادامه میدادیم و در همان سطح متوقف میشدیم، امروز کشور در چه بحرانی بود؟ علاوه بر آن خوب است که مشخص شود از آن تاریخ تا به امروز چه حرکتی با هدف توسعه انجام شده است؟ پروژه ها که همه تعطیل است! پالایشگاه ستاره خلیج فارس به عنوان اولویت ضروری کشور به کجا رسید؟ ما سال 81 پروژه افزایش ظرفیت پالایشگاه بندر عباس را طرح موضوع کردیم و خدمت وزیر نفت بردیم. علی رغم در نظر گرفتن بحث "کیفی سازی" و وجود مستندات، مخالفت خودشان را با بخش کیفیسازی اعلام کردند و گفتند فقط افزایش ظرفیت را انجام دهید! خوب وقتی ما یک پالایشگاه را با افزایش ظرفیت از 260 هزار بشکه میرسانیم به 360 هزار بشکه، عملا "خام فروشی" می کنیم! در واقع ما نفت خام را تبدیل به نفت کوره می کنیم در حالی که نیاز کشور به نفت گازوئیل و بنزین است. پس توسعه و تعبیه واحدهای کیفی سازی بسیار مهم است اما دستور به حذف این بخش از پروژه دادند!
همان زمان آقای ترکان هم معاون برنامه ریزی مهندس زنگنه بودند و گفتند حالا که ایشان از شما قبول نمی کنند به همین مقدار رضایت بدهید تا بعد! نتیجه اش این شد که ما در همان شرایط تحریم در سال 90-89 حدود سه میلیون لیتر نفتا در کشور تولید می کردیم. مخازن نفتا پر شده بود و از طرف دیگر برای صادرات دچار مشکل شده بودیم. وقتی مخازن یک پالایشگاه پر می شود چاره ای جز کم کردن خوراکش نیست. یعنی باید پالایشگاه را از سرویس خارج می کردیم.
پس به نظر شما امروز یک عقب گرد کامل را شاهد هستیم!
همان اتفاقاتی که در گذشته افتاد امروز این چالش را برای کشور ایجاد کرده است. اما باز حالا که پروژه در انتهای کار است و بالای 85 درصد پالایشگاه های ما پیشرفت فیزیکی دارد توقف صورت گرفته است! خوب حرکت کنید و این پروژه ها را تکمیل کنید! دستاورد این پروژه تولید سه میلیون لیتر بنزین در داخل کشور است! بعد با افتخار مصاحبه می کنند که ارتباط مان را با پتروشیمی ها قطع کردیم! قبلا پتروشیمی ها با این نفتا بنزین می ساختند. یعنی از محصول و امکانات داخلی استفاده می شد و ظرفیت برای تولید بنزین ایجاد می شد. دوباره گفتند ما می خواهیم این نفتا را صادر کنیم چون زمینه صادرات فراهم شده است!! یعنی دلالی پشت دلالی! حالا این نفتا کجا می رود...نفتای ما می رود به همین کشورهای حوزه خلیج فارس؛ با یک سری مواد ترکیب شده و تبدیل به بنزین می شود. بعد این بنزین را با قیمت بالاتر برمی گردانند به خودمان! واضح است که بنزین کیفیت یورو 4 که به ما نمی دهند! ما یک محموله ندیدیم آقایان بنزین یورو 4 به کشور بیاورند!
اگر بود اسنادش منتشر می شد!
بله! بعد هم باید مشخص شود بر اساس کدام تولید ادعا می شود کل کلان شهر تهران و حومه را تحت پوشش بنزین یورو 4 برده اند؟! خود پالایشگاه تهران که استاندارد یورو 4 ندارد. در کلانشهر تهران روزانه 13-11 میلیون لیتر بنزین مصرف می شود که 6 میلیون آن محصول پالایشگاه تهران است. اسناد کیفیت همه این ها هم موجود است. مابقی از کجا می آید؟ کل تولید پالایشگاه اراک هم 14 میلیون لیتر است.
پس این ادعاها از کجا می آید؟!
پشت این قضایا سوال پیش می آید که اصلا چرا باید این جریان سازی ها بشود؟! جالب اینجاست که کسانی هم وارد بازی می شوند و با به به و چه چه بابت واردات بنزین یورو 4 از وزارت نفت تقدیر می کنند!! این بنزین یورو 4 با این حجم، دستاورد کجاست؟! بعد هم مشاهده می کنیم که در همین پالایشگاه شازند و جاهای دیگر کسانی که فکر جهادی داشتند و در زمانی که تحریم کامل بوده واحدهایی که اصلا به کل، دانش آنها خارجی بوده به بهره برداری رساندند و بدون حضور کارشناس خارجی با تلاش شبانه روزی کار را به نتیجه رسانده اند، همگی به حاشیه رانده شده اند! در مقابل هم گروهی از افرادی را که اعتقادی به تفکر "ما می توانیم" ندارند به مجموعه وارد کرده اند. نتیجه این که سطح کیفی سازی در پالایشگاه ها افت کرده است. اگر شما نگاه جهادی دارید در مقابل تاکیدات مقام معظم رهبری فقط شعار ندهید! بفرمایید چه اقداماتی را عملیاتی ساخته اید؟
جالب اینجاست که "توسعه" شعار دولت است! خام فروشی چه توفیقی نصیب ما کرده که این همه اصرار داریم برگردیم به موضع گذشته و مدال واردات به سینه بزنیم!؟
دقیقا جالب اینجاست که بابت واردات "تقدیر" هم از خودشان میکنند! شورای شهر از وزارت نفت بابت واردات بنزین یورو 4 تقدیر کرده در حالی که بنزین وارداتی یورو 2 است! اگر داخل کشور هم تولید شده بفرمایند در چه زمانی و توسط چه کسی پروژه انجام شده است؟!
ما علاقه داریم از این افرادی که بنزین یورو 4 توزیعی در تهران و کلان شهرها را تولید کرده اند تقدیر کنیم چون اطمینان داریم بنزین وارداتی مطابق با این استاندارد نیست! باعث تاسف است اما ما کجا از این مدیران پتروشیمی ها که در شرایط تحریم پروژه خودکفایی را مدیریت کردند تقدیر کردیم؟ حالا ببینید که به جای تقدیر این افراد را مورد "خطاب وعتاب " هم قرار می دهند و مدعی می شوند که تخلف هم کرده اند! واقعیت این است که مدیران این جریان سازی های عجیب در شرایطی که هیچ سندی مبنی بر بروز تخلف در دست ندارند این گونه می تازند؛ تصور کنید اگر ما مقابل این مجموعه و هجمه هایشان نمیایستادیم چه می شد!
آقای مهندس! همه میدانند که مسیر پیشرفت در تمامی کشورهای جهان پلکانی است. اصولا باید یک ضعفی باشد تا برنامه ریزی برای جبران آن ضعف وقدرت گرفتن به وجود آید.اما امروز به جای تقدیر از کسانی که بهترین خدمت را در سختترین شرایط انجام دادند،علیه آنها تبلیغ وجریان سازی می شود! انگار کسانی از قطع وتعطیل سرویس های گران قیمت وارداتی باهمت متخصصان داخلی ناراحتند ودر صدد انتقام گیری هستند! اینجا مشکل در هدف گذاری است یا نحوه مدیریت؟
متاسفانه نگاه مجموعه فعلی اصلا مبتنی بر جریان خودکفایی و پیشرفت درونی نیست. اگر یک بررسی در بدنه داشته باشیم مصادیق عملکردی مشخص و ثبت شده است. عملکرد این گروه در گذشته در حوزه توسعه چه بوده است؟ از بالا تا پایین اصلا کار توسعه ای انجام نشده که ما بگوییم این بخش از حرکت جهادی را این تیم برعهده گرفته است! چه انتظاری وجود دارد؟ ساختار این است که از استعدادهایی که در داخل کشور هست اعم از جوانان متخصص تحصیل کرده وطنی استفاده کرده و برای سیستم متخصص تربیت کنیم. الان چقدر منطبق با این خط حرکت می شود؟ متاسفانه می بینیم که یک سری از افراد بازنشستهای که سالیان سال در سیستم بوده اند مجموعه کهنسالان را بازآفرینی کرده اند. این ها بر اساس سابقه شان نه عملکرد خوبی داشتهاند و نه فکر ابداعی بروز داده اند. همه این مجموعه بیرون از وزارتخانه شرکت و دفتر تجاری و مرکز اقتصادی دارند! آیا از چنین مجموعه ای با این نگاه و آن عملکرد در سیستم، کار جهادی حاصل می شود؟!
جالب اینجاست که در مجموعه ، مکرر به گذشته رجوع می کنند! بعضا هم اطلاعات غلط ارائه می دهند...در مصاحبه گفته اند تا سال 84، ما 20 میلیون CNG جایگزین کرده ایم! تا سال 84 که شما کلا 124 جایگاه CNG بیشتر نداشتید! یا مثلا می گویند در فلان حوزه ما افتخار داریم که دانش را بومی کرده ایم...خوب برویم ببینیم قراردادها کی بسته شده؟ کی کار آزمایشگاهی انجام شده و چه زمانی محصول تولید شده! من می خواهم به این فکر کنیم که نفت در کشور ما با 7-106 سال سابقه، صاحب چند دانش فنی است؟ مقایسه کنیم کشور خودمان را با کره، مالزی و چین! ما پژوهشگاه صنعت نفت را داریم که به عنوان یک مرکز تحقیقاتی وظیفه اش فعالیت در همین حوزه است. مقایسه کنید شیوه تولید دانش ما را با سایر کشورهایی مثل چین! با خرید لیسانسهای وارداتی کدام دانش در حوزه پالایشگاهی بومی شده است؟! نگاه در این ساختار این است که برخی از مدیران از متخصصی که وارد می شود فقط می خواهند "اپراتور” باشد! نگاه وقتی بهره بردار و اپراتور گزین باشد دیگر از مجموعه تولید فکری انتظار نمی توان داشت.
اما به لطف خدا در همین پالایشگاه اراک ببینید در مقایسه با گذشته چه مقدار از تجهیزات بومی ساخته شده است...قریب به 70-60 درصد تجهیزات در داخل کشور تولید شده است. برای اولین بار یکی – دو لیسانس در کشور بومی شد. در حوزه کاتالیست بالاخره یک حرکت هایی صورت گرفت. با فروش اوراق مشارکت و استفاده از منابع بانکی توانستیم نقدینگی و منابع مالی را تامین کنیم. در بحث منابع ارزی هم در شرایط سخت تحریم حرکت های بسیار خوبی صورت گرفت. البته در گذشته هم ایرادات و اشکالاتی بوده است اما هیچ وقت سیستم نیامد به جای کار عملیاتی و ارائه خدمت به کشور به نقد و تخطئه گذشتگان بپردازد! خروجی هر چه که بود مهم تکمیل کار است. این طور نباشد که هر جا قبلی ها شیطان بزرگ را ناراحت کردند درصدد جبران برآییم و با حرف و عمل از کار دشمن گره گشایی کنیم!
ظاهرا سه وکیل دادگستری نیز از پیگیری کنندگان پرونده بنزین شکایت کرده اند؟!
در دوره مدیریت این آقایان علی رغم واردات روزانه 27 میلیون لیتر بنزین و عدم وجود شرایط تحریمی فجایعی رخ داده که حقیقتا قابل بررسی است. از ماجرای توزیع محصول با بنزن 7-6 درصد گرفته تا نفت خام آسیای میانه در پالایشگاه تهران که خروجی غیر استانداردش قرار بود توزیع نشود اما این اتفاق با دستور آقایان رخ داد و هرگز طرح های توسعه و کیفی سازی هم اجرایی نشد. آن زمان دغدغه محیط زیستی نداشتید؟! بر اساس کدام مستندات آن سه وکیل با پیشینه معلوم، اکنون دست به شکایت برده اند؟! این بازی های سیاسی در یک نهاد تخصصی تا کی باید ادامه پیدا کند؟! جالب اینجاست که نگاه کارشناسی نیز تخطئه می شود و متخصصین خود مجموعه را هم به جرم اظهارنظر علمی به دادگاه معرفی می کنند!
منابع مالی واردات بنزین از کجا تامین شده؟
در قانون بودجه ای که توسط دولت تنظیم شده در بند "د" ذکر شده که نیاز به اکتان افزای پتروشیمی داریم! مجوز بابت این موضوع از مجلس کسب شده اما مشخص نیست چطور به یکباره اکتان افزای پتروشیمی را زیر سوال برده و واردات بنزین را در پیش گرفته اند!
چرا در ابتدای فضاسازی رسانه ای محیط زیست، وزارت نفت این جریان را محکوم کرد اما بعد با زیرسوال بردن اظهارات قبلی خود، تن به تخطئه مجموعه خود داد!
بالاخره باید معلوم شود وزارت نفت که در قانون چنین پیش بینی کرده چطور ناگهان تن به واردات می دهد! برای تامین نقدینگی یا باید نفت کوره بفروشید و تهاتر بکنید یا باید نفت خام بفروشید. منابع ارزی برای واردات مشخص نیست از کجا تامین شده! این ها همه خلاف قانون است.
در تحقیقاتی که در کیهان انجام دادیم متوجه شدیم پروسه اکتان افزایی و ترکیب بنزین های مختلف برای به دست آوردن محصول با کیفیت بالاتر مسیری قابل قبول و جهانی است. چطور بر سر این موضوع این اندازه جنجال در داخل کشور شد؟
ببینید! مدعیان این جریان یا اطلاعات ندارند و یا تغذیه اطلاعاتی غلطی شده اند. ما ریفرمیتی که می گیریم در پالایشگاه هم داریم و استفاده می کنیم. به طور مثال پالایشگاه تهران از 6 میلیون تولیدی بنزین؛ 3.5 میلیونش ریفرمیت است. ریفرمیت این پالایشگاه 3 درصد بنزن دارد. گاهی به 4 درصد هم می رسد. بنزن پتروشیمی اما 2 درصد است! پس همان ریفرمیت با مشخصات مشابه در پتروشیمی تولید شده است. آروماتیکش هم یکسان است! چطور شده که ریفرمیت پالایشگاهی را تایید می کنند و ریفرمیت پتروشیمی را مشکلدار می نامند؟ همین ریفرمیت با ترکیبات دیگری ترکیب می شود و تبدیل به بنزین می شود. منظور این است که ریفرمیت جزئی از اجزاء بنزین است نه یک فرآورده عجیب و خارق العاده که کشف ما باشد.
منظورتان این است که ریفرمیت پالایشگاه و پتروشیمی از منظر استاندارد تفاوت چندانی ندارند؟
حتی می گویم که استاندارد ریفرمیت پتروشیمی بالاتر است و به عنوان جزئی از اجزاء بنزین تولید می شود. اسناد دیگری هم دارم...پتروشیمی اراک به طور مثال ریفرمیت با بنزن 2.1 تولید می کند و آروماتیک 61!
(مهندس سالاری اسناد یک به یک مراکز پتروشیمی و پالایشگاههای کشور را با حوصله از پوشه ای بیرون می آورد و برای مقایسه به خبرنگار ما نشان می دهد...همه اسناد دارای سربرگ وزارت نفت و ممهور به تاییدیه کارشناسان همین وزارتخانه هستند که در همین ایام بعضا در رسانه ها برای اقناع مردم و متخصصین منتشر نیز شده اند.)
پس کل جریان دارای یک پروسه آزمایشگاهی و استانداردسنجی عریض و طویل است!
بله! مهم این است که بدانیم محصول تولیدی نهایی "متولی" دارد. متولی پالایشگاه است که باید تمام آزمون ها را انجام دهد، سپس مدیر آزمایشگاه و نماینده وزارت باید نتایج را تایید کنند و در نهایت محصول نیز مورد بازبینی مجدد و مکرر قرار می گیرد و سپس وزارتخانه با در نظر گرفتن استانداردها و کیفیت محصول تصمیم به بازپرداخت مالی می گیرد.
ما همان ابتدا هم خدمت مهندس زنگنه گفتیم: ریفرمیت یک مولفه بنزین است. زمانی که در پالایشگاه ها بنزین هم وارد می کردیم، ریفرمیت هم وارد می شد. اکتان افزا هم همین گونه است. یک محدوده مجازی در استاندارد است که بر اساس آن تعیین می شود تا چه اندازهای در ترکیب با سایر مولفه ها استفاده کنیم. حالا از محیط زیست اصرار دارند که بگویند ریفرمیت همان بنزین است! اصلا کجای کشور ما بنزین پتروشیمی به صورت مستقل عرضه شده است؟!
سازمان محیط زیست مدعی شده ریفرمیت به جای بنزین به مردم عرضه شده، ماجرا چیست؟
یک نمونه بیاورند که نشان بدهد محموله مستقیم عرضه شده است. انگار که این افراد گوش هایشان را بسته اند! پاسخی هم ندارند که به اسناد منتشر شده بدهند. سندی هم بر مدعایشان ندارند. هم استاندارد و مجلس گفته های متخصصین امر را تایید کرده اند و از همه مهم تر بنزین وارداتی نیز هم گران تر از محصول داخلی است و هم از استاندارد پایین تری برخوردار است. ابتدا مدعی شدند که از اردیبهشت بنزین یورو 4 وارد کشور می کنند که البته نتوانستند و حالا صحبت از خرداد و تیر است! تازه در شرایط تحریم ، 15 سنت گرانتر در هر لیتر هزینه پرداخت می کنند.
کلام آخر را بفرمایید.
توصیه ما به مسئولین و مدعیان، حرکت به سمت عقلانیت و پرهیز از جریان سازی است. صنعت نفت نیاز به توسعه و کیفی سازی خدمات دارد. هر چه سریع تر از مردم عذرخواهی کنند و به سمت ضوابط قانونی حرکت کنند بهتر است.
به هر حال علاوه بر این که جلوی فعالیت های توسعه ای گرفته شده، تخطئه اقدامات صورت گرفته در گذشته نیز انجام شده است. یکبار اگر با کسانی که غیر مستند و غیر علمی در فضای اجتماع صحبت می کنند قانونی برخورد شود دیگر چنین اتفاقاتی را شاهد نخواهیم بود ان شاءالله.