kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۷۳۰
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۷
به مناسبت سالگرد درگذشت سلطان الواعظین:

«شب‌هاي پيشاور» و گفتگوی صحیح مذاهب

يكي از ويژگي‌هاي عالمان و افراد دانا نسبت به ديگران، ويژگي تحقيق و مطالعة كتب است، به تعبير ديگر، انسان براي آگاه شدن و عالم شدن، نياز به مطالعه و تحقيق دارد. و چون ما مسلمانان بايد اعتقادات خود را از روي تحقيق و نه با تقليد به ‌دست آوريم، بايد به اين مهم، يعني امر مطالعه و تحقيق در عقايدمان اهتمام بيشتري داشته باشيم و به كتبي كه در اين زمينه نوشته شده است مراجعه و آن‌ها را به دقت مطالعه كنيم.


يكي از بهترين كتاب‌هايي كه در زمينة اصول عقايد و به خصوص اصل امامت و ولايت امير‌مؤمنان(ع) نوشته شده و محور بحث آن حقّانيّت تشيّع در برابر اهل تسنّن است كتاب معروف ‹‹ شب‌هاي پيشاور ›› است. اين كتاب كه بسياري از حقايق مذهبي در آن با بياني دقيق آمده است مجموعة مناظرات عالِم برجسته و متبحّر ‹‹ سلطان الواعظين شيرازي›› با اهل تسنن شهرِ پيشاورِ پاكستان است و در آنجا، سلطان الواعظين با استدلال‌هاي محكم و متين به دفاع از اعتقادات تشيع پرداخته و به خوبي آن‌ها را اثبات نموده است. نكتة جالب در مناظرات ايشان با اهل تسنن اين است كه ايشان براي اثبات مسائل طرح شده از كتب فريقين (شيعه و سني) مدرك كافي ارائه نموده كه همين امر، موجب قوت بحث، و نيز شگفتي عالمان اهل تسنن گشته است به گونه‌اي كه در انتها، بسياري از بزرگان آنجا، مذهب حقّة تشيّع را اختيار كرده و راه مستقيم را انتخاب نموده‌اند.
براي روشن شدن بيشتر ماجرا، بهتر است چگونگي انجام مناظرات و نيز شيوة جمع‌آوري آن‌ها به صورت اين كتاب را از زبان خود ‹‹ سلطان الواعظين شيرازي ›› در ابتداي كتاب و در مقدمة آن جویا شویم. ايشان كه در كتاب با لقب ‹‹داعي›› شناخته مي‌شوند می نویسد:
«پس از ورود به كَراچي و بَمبيي كه دو شهر مهم بندري هندوستان بودند برخلاف انتظار، خبر ورود داعي را جرايد مهم نشر دادند. چون خبر ورود داعي به شهرهاي آنجا به‌وسيلة جرايد منتشر شد با جديت و اصراري كه براي حركت به سمت ايران داشتم از اطراف و اكناف، پيوسته نامه‌هاي دعوت مي‌رسيد. مخصوصا از طرف حجه الاسلام جناب آقاي ‹‹ سيد علي رضوي لاهوري››، مفسّر سي جلد تفسير معروف ‹‹ لوازم التنزيل››، از شهر ‹‹ لاهور›› كه از مفاخر علماي شيعه در پنجاب ساكن لاهور مي‌باشند، داعي را وادار کرد كه پيوسته در حركت و به زيارت اخوان مؤمنين نايل گردم. از جمله از طرف مؤمنين و برادران خاندان محترم قزلباش كه از رجال مهم شيعه در پنجاب هندوستان هستند به ‹‹پيشاور›› كه آخرين شهر مهم سرحدي پنجاب به افغانستان مي‌باشد دعوت شدم. چون اكثريت اهالي پيشاور مسلمان و از برادران اهل تسنن هستند لذا در مدت سه ساعت كه منبر بودم روي سخن با آن‌ها و در اثبات امامت بيش‌تر دقت و صرف وقت مي‌نمودم. لذا محترمين علماي آن‌ها كه در مجلس تبليغ حاضر مي‌شدند تقاضاي مجلس خصوصي نمودند، چند شبي تشريف مي‌آوردند در منزل و ساعاتي به مباحثات مي‌گذشت.
يك روز كه از منبر فرود آمدم خبر دادند كه دو نفر از اكابر علماي كابل از ضلع ‹‹ مُلتان ›› به نام‌هاي حافظ محمد رشيد و شيخ عبد السلام وارد و تقاضاي ملاقات نمودند، وقت داديم 10 شب پي‌ در پي بعد از نماز مغرب مي‌آمدند و در هر شبي ساعات ممتد كه غالبا به 6 و 7 ساعات مي‌كشيد (و بعضي شبها تا مقارن طلوع فجر مشغول بوديم) وقتمان به مباحثات و مناظرات مي‌گذشت و در پايان شب آخر 6نفر از رجال و ملاّكين و اصناف محترم اهل تسنن، مذهب حقة تشيع را اختيار نمودند و چون چهار نفر از خبرنگاران جرايد و مجلات مهم با حضور قريب 200 نفر از رجال محترمين فريقين (شيعه و سني) مناظرات و مقالات طرفين را مي‌نوشتند و روز بعد در جرايد و مجلات نشر مي‌دادند ـ داعي از روي جرايد و مقالات و مجلات گفتارهاي شبانه را يادداشت نموده و اينك آن مقالات و مناظرات را پيش رو داريد فلذا اين كتاب را موسوم نمودم به ‹‹ شب‌هاي پيشاور››. و آنچه در اين مناظرات مورد بحث و گفت‌وگو است برگرفته از آيات قرآن مجيد و اخبار معتبره و بيانات اساسي و پايه‌اي محققين و اساتيد سخن و دانشمندان بزرگ و رؤساي دين و افاضات غيبي بوده است.»
اين كتاب بسيار گرانبها، يكي از بهترين كتبي است كه به حق، در جهت كشف حقايق شيعه و دفاع از عقايد آن‌ها در برابر اهل تسنن كوشش كرده و به اين دليل كه راه را از بيراهه مشخص مي‌نمايد از ويژگي ممتازي برخوردار است. ويژگي ديگر آنكه، مباحث مطرح شده در اين كتاب همان مباحث اختلافي بين شيعه و سني مي‌باشد . همانطور كه گفته شد در اين كتاب شريف علامه سلطان الواعظين با استدلالهايي بسيار قوي و نيز با تسلط و ارائة مدارك از كتب شيعه و سني، حقّانيّت عقايد شيعه را ثابت و بر گفتار دشمنان، خطّ بطلان كشيده‌اند، اما آنچه در اينجا مطرح مي‌گردد اين است كه ممكن است اهل سنت و يا عده‌اي از  دوستان اهل بيت، صحبت از اتحاد، و تفرقه نينداختن بين دو مذهب شيعه و سني نمايند، و نوشتن چنين كتاب‌هايي و اقدام به نشر آن‌ را زمينةتفرقه بين دو مذهب بدانند. ما بدون ورود به اين مبحث و پاسخ به اين افراد سعي مي‌كنيم به جوابي كه علامه در مقدمة كتاب و در ردّ اعتراضِ برخي از اين محافظه‌كاران نوشته‌اند بسنده كنيم. ايشان مي‌فرمايند:
« اعتراضي است كه ممكن است افراد سادة محافظه كارِ ظاهربينِ طالبِ اتحاد اسلامي بنمايند كه سزاوار نيست به‌وسيلة نُطق و قلم، تحريك احساسات شود، و اين قبيل كتب، ممكن است تحريك احساسات نمايد و بالاخره موجب تفريق كلمه و دودستگي گردد. آري، اگر ابتدا قلم بدست گرفته و خارج از علم و منطق و ادب جملاتي نوشته و حملاتي نموده و تهمتهايي به كسي يا چيزي بزنيم قطعا سزاوار نيست ولي شخصا با نظر محافظه‌كاران ظاهربين، يعني آن اشخاصي كه معتقدند با ذكر حقايق نبايد موجب جدايي در بخش اهل تسنن گرديد و اين امر، تا جايي پيش رود كه هيچ نوع مباحثات علمي و منطقي مطرح نشود و در مقابلِ تهمت‌ها و اهانت‌ها هم هيچ جواب داده نشود موافق نيستم و اين روش را كاملا به زيان عالم تشيع مي‌دانم.»