بوی متعفن گناه
علیرضا حکمتخواه
اگر چشم برزخی یا چشم بصیرت داشتیم میتوانستیم، تجسم اعمال خودمان و یا دیگران را ببینیم. کسانی که چشم برزخی دارند ملکوت برزخی اعمال را میبیند و نسبت به آن واکنش نشان میدهند. البته برخی که دارای چشم بصیرت هستند نه تنها ملکوت اعمال بلکه نیت ها را هم میبینند و وقتی کسی نیت بد یا خوبی داشته باشد صورت ملکوتی فرد را میبینند که کاری خوب یا بد را نیت کرده است.
اصولا پرندگان و برخی از حیوانات مانند سگها وقتی با انسانی رو به رو میشوند از نوع حرکات و رفتارهای انسان میفهمند که قصد تعرض دارد یا ندارد. سگ ها حتی میتوانند از واکنشهای تعریقی بدن انسان بفهمند که شخص ترسیده یا نترسیده است. اگر بوی ترس را بشنوند قویتر و جسورتر میشوند و حمله میکنند و اگر بر خلاف آن احساس کنند پا به فرار میگذارند.
در حقیقت برخی از حیوانات به تحلیل اعمال و رفتار ما میپردازند و نیت را به دست میآورند و برخی به یک شکلی نیت خوانی میکنند و رفتار خودشان را بر اساس نیت طرف مشخص میکنند.
البته انسان ها به طور طبیعی از این ویژگی برخوردارند ولی از آن جایی که فطرت خویش را با گناه، آلوده و دفن میکنند و فتیله چراغ عقل خود را پایین میکشند و نور آن را کاهش میدهند، قدرت تشخیص خوب و بد را از دست میدهند. در آیات قرآنی از جمله آیات 7 تا 10 سوره شمس و آیه 29 سوره انفال و مانند آن این معنا به دست میآید که انسان در صورت اعتدالی فطرت هم قدرت تشخیص خوب و بد و حق و باطل را دارد و هم بر اساس همین فطرت سالم به سمت خوبی کشیده شده و از بدی پرهیز میکند. از اینرو کودکان کسانی را که نیت بدی در حقشان داشته باشند میشناسند و واکنش عصبی و هیجانی نشان میدهند و با گریه و زاری خودشان را آنان دور میکنند.
مومنان نیز این گونه هستند. لذا وقتی دو نفر مومن به یکدیگر میرسند احساس امنیت و آرامش میکنند و به یکدیگر علاقه پیدا میکنند ولی وقتی با یک نفر کافر و مشرک و گناهکار مواجه میشوند در خود احساس نفرت و بیزاری میکنند هر چند که نمیدانند چرا چنین حالتی را نسبت به فردی دارند.
وقتی ما شامه تند و تیزی داشته باشیم در آن صورت میتوانیم آثار خوش و ناخوش اعمال خودمان ودیگران را بشنویم و ببوییم. کسانی که دارای شامه برزخی هستند وقتی غذایی در نزدشان میآید که حرام باشد با آن که خیلی زیبا و ظاهری خوش دارد ولی میلی به غذا پیدا نمیکنند و احساس سیری در خودشان مییابند و یا اگر خدای نکرده خورده باشند معدهشان آن را پس میزند و بیرون میریزد. گاه میشود که پس از خوردن حالت تهوع به آنها دست میدهد و استفراغ و قی میکنند و همه آنچه را از حرام خوردهاند بیرون میریزند.
اصولا مومن این گونه است؛ زیرا بر فطرت خود است و حق و باطل را میشناسد و نسبت به حق گرایش و نسبت به باطل گریزان است؛ هر چند که گاه علت آن را نمیفهمد.
به هر حال، هر چیزی از خوب و بد، بو و نشانهای دارد که آدمی میتواند آن را بفهمد و خوشحال و بدحال شود. البته در قیامت این مساله بیشتر خودش را نشان میدهد چرا که آنجا، مقام تجسم اعمال خوب و بد است. در بهشت بوی خوش در جریان است زیرا همه دارای اعمال نیک و نیتهای خوب هستند؛ اما در دوزخ بوی گند تعفن آزاردهنده بر میخیزد که برخی از خود دوزخیان به فریاد و گلایه در میآیند، زیرا دوزخیان متفاوت و هم چنین گناهان متفاوت است. برخی از گناهان بوی بدتری دارند به گونهای که گند آن همه را میآزارد.
بوی عفن زنا و دروغ
امیر المؤمنین(ع) درباره بوی گند گناه زنا فرمودند: هنگامى که روز قیامت فرا برسد، خداوند باد بدبویى را به وزیدن مىاندازد که از بوى آن اهل محشر ناراحت مىشوند، تا آنجا که این باد مىخواهد نفس مردم را بگیرد. در این هنگام منادى صدا مىزند: آیا مىدانید بویى که شما را اذیت کرد، بوى چیست؟ مردم مىگویند: خیر. همین قدر مىدانیم که خیلى اذیت شدیم، به حدى که بیش از این امکان نداشت. به آنان مىگویند: این بوى زناکاران است که زنا کرده و بىتوبه از دنیا رفتند. آنها را لعنت کنید که لعنت خدا بر آنان باد. و در صحراى محشر کسى نمىماند، مگر اینکه مىگوید: خدایا زناکاران را لعنت کن.(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ ترجمه بندرریگى، ص: 565)
اگر کسی فطرت خودش را سالم نگه داشته باشد و یا چشم برزخی و شامه برزخیاش کار افتاده باشد همین بوی متعفن گناه زنا را در این دنیا از کسانی که زنا میکنند استشمام میکند.
رسول خدا (ص) درباره بوی گند گناه دروغ فرموده است: ان المؤمن اذا کذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش؛ مؤمن هرگاه بدون عذر دروغ بگوید، هفتاد هزار ملک، لعنتش میکنند (یعنی ازخدا میخواهند که از رحمت خود دورش سازد، مورد لطفش قرار ندهد) و نیز بر اثر دروغ، بوی گندی از قلبش بیرون میآید که جهان را پر میکند و میرود تا به عرش خدای برسد. (محمدبن محمد سبزواری، جامع الاخبار، ص 417، فصل فی الکذب و الصدق، ح 1158)
خوشبو کردن خود با استغفار
از آنجایی که برخی از مردم به دلایل گوناگون از جمله سستی ایمان، کژفهمی و خطا و اشتباه و یا مانند آن گرفتار انواع و اقسام گناه میشوند، یا بیماری حسد و کینه در دل ایشان رخنه کرده، هر از گاهی حسادتی میورزند، دروغی میگویند، غیبتی میکنند، و یا گناه و خطایی مرتکب میشوند، باید بدانند که بوی گندی از ایشان بلند میشود که حتی افراد دیگر را میآزارد. اینان برای این که خوشبو شوند و از بوی تعفن گناه رهایی یابند، باید خودشان را به عطر الهی استغفار خوشبو کنند تا خودشان و دیگران از ایشان رنج نبرند و بوی گندشان آزار نرساند.
شیخ طوسی در کتاب امالی از امیرمومنان علی(ع) نقل میکند که پیامبر(ص) فرمود: تعطروا بالاستغفارلاتفضحنکم روائح الذنوب؛ خودتان را با استغفار خوشبو و معطر گردانید تا بوی گناه شما را رسوا و مفتضح نگرداند. (الامالی لشیخ الطوسي، ج1، ص382)
از این روایت به دست میآید که هر گناه، بوی بدی دارد که باعث رسوایی گناهکار میشود و انسان میبایست برای رهایی از آن خودش را با استغفار خوشبو کرده و از شر و آثار وضعی آن در امان نگه دارد.
البته باید توجه داشت که از کار و نیت نیک انسان نیز بوی خوشی متصاعد میشود که مومنان را به سوی خود میکشاند. از این روست که گفتهاند: کبوتر با کبوتر باز با باز/ کند همجنس با همجنس پرواز؛ زیرا بوی خوش مومن جاذب مومن است و بوی گند کافر و گناهکار، گناهکار را به سوی خود جلب میکند. برخی از مردم میگویند این گناهکاران چگونه یکدیگر را میشناسند؟ باید گفت با همین بوی متعفنی که از یکدیگر استشمام میکنند به سمت هم کشیده میشوند. از اینرو زناکاران به سرعت یکدیگر را در یک جمع شناسایی میکنند و به سمت هم میروند؛ زیرا از بوی خوش مومن و نیکوکار آزار میبینند و فرار میکنند.
اگر چشم برزخی یا چشم بصیرت داشتیم میتوانستیم، تجسم اعمال خودمان و یا دیگران را ببینیم. کسانی که چشم برزخی دارند ملکوت برزخی اعمال را میبیند و نسبت به آن واکنش نشان میدهند. البته برخی که دارای چشم بصیرت هستند نه تنها ملکوت اعمال بلکه نیت ها را هم میبینند و وقتی کسی نیت بد یا خوبی داشته باشد صورت ملکوتی فرد را میبینند که کاری خوب یا بد را نیت کرده است.
اصولا پرندگان و برخی از حیوانات مانند سگها وقتی با انسانی رو به رو میشوند از نوع حرکات و رفتارهای انسان میفهمند که قصد تعرض دارد یا ندارد. سگ ها حتی میتوانند از واکنشهای تعریقی بدن انسان بفهمند که شخص ترسیده یا نترسیده است. اگر بوی ترس را بشنوند قویتر و جسورتر میشوند و حمله میکنند و اگر بر خلاف آن احساس کنند پا به فرار میگذارند.
در حقیقت برخی از حیوانات به تحلیل اعمال و رفتار ما میپردازند و نیت را به دست میآورند و برخی به یک شکلی نیت خوانی میکنند و رفتار خودشان را بر اساس نیت طرف مشخص میکنند.
البته انسان ها به طور طبیعی از این ویژگی برخوردارند ولی از آن جایی که فطرت خویش را با گناه، آلوده و دفن میکنند و فتیله چراغ عقل خود را پایین میکشند و نور آن را کاهش میدهند، قدرت تشخیص خوب و بد را از دست میدهند. در آیات قرآنی از جمله آیات 7 تا 10 سوره شمس و آیه 29 سوره انفال و مانند آن این معنا به دست میآید که انسان در صورت اعتدالی فطرت هم قدرت تشخیص خوب و بد و حق و باطل را دارد و هم بر اساس همین فطرت سالم به سمت خوبی کشیده شده و از بدی پرهیز میکند. از اینرو کودکان کسانی را که نیت بدی در حقشان داشته باشند میشناسند و واکنش عصبی و هیجانی نشان میدهند و با گریه و زاری خودشان را آنان دور میکنند.
مومنان نیز این گونه هستند. لذا وقتی دو نفر مومن به یکدیگر میرسند احساس امنیت و آرامش میکنند و به یکدیگر علاقه پیدا میکنند ولی وقتی با یک نفر کافر و مشرک و گناهکار مواجه میشوند در خود احساس نفرت و بیزاری میکنند هر چند که نمیدانند چرا چنین حالتی را نسبت به فردی دارند.
وقتی ما شامه تند و تیزی داشته باشیم در آن صورت میتوانیم آثار خوش و ناخوش اعمال خودمان ودیگران را بشنویم و ببوییم. کسانی که دارای شامه برزخی هستند وقتی غذایی در نزدشان میآید که حرام باشد با آن که خیلی زیبا و ظاهری خوش دارد ولی میلی به غذا پیدا نمیکنند و احساس سیری در خودشان مییابند و یا اگر خدای نکرده خورده باشند معدهشان آن را پس میزند و بیرون میریزد. گاه میشود که پس از خوردن حالت تهوع به آنها دست میدهد و استفراغ و قی میکنند و همه آنچه را از حرام خوردهاند بیرون میریزند.
اصولا مومن این گونه است؛ زیرا بر فطرت خود است و حق و باطل را میشناسد و نسبت به حق گرایش و نسبت به باطل گریزان است؛ هر چند که گاه علت آن را نمیفهمد.
به هر حال، هر چیزی از خوب و بد، بو و نشانهای دارد که آدمی میتواند آن را بفهمد و خوشحال و بدحال شود. البته در قیامت این مساله بیشتر خودش را نشان میدهد چرا که آنجا، مقام تجسم اعمال خوب و بد است. در بهشت بوی خوش در جریان است زیرا همه دارای اعمال نیک و نیتهای خوب هستند؛ اما در دوزخ بوی گند تعفن آزاردهنده بر میخیزد که برخی از خود دوزخیان به فریاد و گلایه در میآیند، زیرا دوزخیان متفاوت و هم چنین گناهان متفاوت است. برخی از گناهان بوی بدتری دارند به گونهای که گند آن همه را میآزارد.
بوی عفن زنا و دروغ
امیر المؤمنین(ع) درباره بوی گند گناه زنا فرمودند: هنگامى که روز قیامت فرا برسد، خداوند باد بدبویى را به وزیدن مىاندازد که از بوى آن اهل محشر ناراحت مىشوند، تا آنجا که این باد مىخواهد نفس مردم را بگیرد. در این هنگام منادى صدا مىزند: آیا مىدانید بویى که شما را اذیت کرد، بوى چیست؟ مردم مىگویند: خیر. همین قدر مىدانیم که خیلى اذیت شدیم، به حدى که بیش از این امکان نداشت. به آنان مىگویند: این بوى زناکاران است که زنا کرده و بىتوبه از دنیا رفتند. آنها را لعنت کنید که لعنت خدا بر آنان باد. و در صحراى محشر کسى نمىماند، مگر اینکه مىگوید: خدایا زناکاران را لعنت کن.(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ ترجمه بندرریگى، ص: 565)
اگر کسی فطرت خودش را سالم نگه داشته باشد و یا چشم برزخی و شامه برزخیاش کار افتاده باشد همین بوی متعفن گناه زنا را در این دنیا از کسانی که زنا میکنند استشمام میکند.
رسول خدا (ص) درباره بوی گند گناه دروغ فرموده است: ان المؤمن اذا کذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش؛ مؤمن هرگاه بدون عذر دروغ بگوید، هفتاد هزار ملک، لعنتش میکنند (یعنی ازخدا میخواهند که از رحمت خود دورش سازد، مورد لطفش قرار ندهد) و نیز بر اثر دروغ، بوی گندی از قلبش بیرون میآید که جهان را پر میکند و میرود تا به عرش خدای برسد. (محمدبن محمد سبزواری، جامع الاخبار، ص 417، فصل فی الکذب و الصدق، ح 1158)
خوشبو کردن خود با استغفار
از آنجایی که برخی از مردم به دلایل گوناگون از جمله سستی ایمان، کژفهمی و خطا و اشتباه و یا مانند آن گرفتار انواع و اقسام گناه میشوند، یا بیماری حسد و کینه در دل ایشان رخنه کرده، هر از گاهی حسادتی میورزند، دروغی میگویند، غیبتی میکنند، و یا گناه و خطایی مرتکب میشوند، باید بدانند که بوی گندی از ایشان بلند میشود که حتی افراد دیگر را میآزارد. اینان برای این که خوشبو شوند و از بوی تعفن گناه رهایی یابند، باید خودشان را به عطر الهی استغفار خوشبو کنند تا خودشان و دیگران از ایشان رنج نبرند و بوی گندشان آزار نرساند.
شیخ طوسی در کتاب امالی از امیرمومنان علی(ع) نقل میکند که پیامبر(ص) فرمود: تعطروا بالاستغفارلاتفضحنکم روائح الذنوب؛ خودتان را با استغفار خوشبو و معطر گردانید تا بوی گناه شما را رسوا و مفتضح نگرداند. (الامالی لشیخ الطوسي، ج1، ص382)
از این روایت به دست میآید که هر گناه، بوی بدی دارد که باعث رسوایی گناهکار میشود و انسان میبایست برای رهایی از آن خودش را با استغفار خوشبو کرده و از شر و آثار وضعی آن در امان نگه دارد.
البته باید توجه داشت که از کار و نیت نیک انسان نیز بوی خوشی متصاعد میشود که مومنان را به سوی خود میکشاند. از این روست که گفتهاند: کبوتر با کبوتر باز با باز/ کند همجنس با همجنس پرواز؛ زیرا بوی خوش مومن جاذب مومن است و بوی گند کافر و گناهکار، گناهکار را به سوی خود جلب میکند. برخی از مردم میگویند این گناهکاران چگونه یکدیگر را میشناسند؟ باید گفت با همین بوی متعفنی که از یکدیگر استشمام میکنند به سمت هم کشیده میشوند. از اینرو زناکاران به سرعت یکدیگر را در یک جمع شناسایی میکنند و به سمت هم میروند؛ زیرا از بوی خوش مومن و نیکوکار آزار میبینند و فرار میکنند.