kayhan.ir

کد خبر: ۵۴۹۶
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۰

دوری از اعتدال در جشنواره فیلم فجر! (نگاه)


سعید مستغاثی
جشنواره سی و دوم فیلم فجر به پایان رسید و جوایز و سیمرغ‌ها تقسیم شد که مانند همه مراسم و جوایز مشابه به هر حال مخالفان و موافقانی دارد و البته شاید بتوان اغلب این مخالفت‌ها و موافقت‌ها را ورای استانداردها و اصول سینما و هنر، به سلیقه و علاقه مرتبط دانست. اما برخی انتخاب‌ها و گزینش‌ها یا بهتر بگوییم عدم گزینش‌ها بوده و هست که به دور از سلیقه‌ها بسیار سوال‌برانگیز و بعضا حیرت‌آور به نظر می‌رسد و هر ناظر بی‌طرف و آگاه را به سوی دلایل به اصطلاح فرامتنی رهنمون می‌کند.
متاسفانه این اتفاق در جشنواره فیلم فجر امسال نیز افتاد و علیرغم نامزدی فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا در 8 رشته و دریافت 6 جایزه، اما هیچ جایزه و سیمرغی در دستان ابراهیم حاتمی‌کیا (به عنوان اصلی‌ترین پدیدآورنده فیلم یعنی کارگردان و نویسنده) قرار نگرفت و حتی سیمرغ جایزه ملی که بایستی به تهیه‌کننده فیلم اعطا گردد به سرمایه‌گذار یعنی بنیاد سینمایی فارابی و مدیر آن تعلق گرفت!
این در حالی است که برای اولین بار در این جشنواره و در اقدامی نادر و کم‌سابقه در تاریخ جشنواره‌ها، جایزه بهترین فیلم به 2 اثر اعطا گردید و 2 سیمرغ هم به عنوان جایزه ویژه هیئت داوران اهدا شد. یعنی از میان 5-6 فیلمی که نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی بودند (جوایز اصلی جشنواره) 4 فیلم جایزه دریافت داشتند که در کمال حیرت و تاسف ابراهیم حاتمی‌کیا از سوی هیئت داوران شایسته هیچ کدام از جوایز یاد شده تشخیص داده نشد!!
این در حالی است که به اذعان بسیاری از کارشناسان سینما و حاضرین در جشنواره از جمله فیلمسازانی که حضور داشتند و اظهار نظر کردند، فیلم «چ» از بهترین فیلم‌های جشنواره سی و دوم قلمداد شد که نقش نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در این برتری، بارز و تردیدناپذیر است. حتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در مراسمی، از میان فیلم‌های جشنواره فیلم فجر امسال نسبت به فیلم «چ» ابراز نظر مثبتی داشت و در آخرین روزهای جشنواره نیز نامه قدردانی حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی خطاب به ابراهیم حاتمی‌کیا، این ابراز نظرات را از سطح جشنواره فراتر برد.
اگرچه تا آخرین لحظات و در آستانه برگزاری مراسم اختتامیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر، سخن از سیمرغ بهترین کارگردانی یا بهترین فیلم و یا حتی جایزه ویژه برای ابراهیم حاتمی‌کیا مسجل بود و نظرات کارشناسانه در معتدل‌ترین حالت این جوایز را بین او و احمدرضا درویش، تقسیم شده می‌دانستند، اما هیچ جایزه‌ای برای نویسنده و کارگردان فیلم تحسین شده «چ» منظور نشد!!
به راستی چه اتفاقی افتاد که در اقدامی بی‌سابقه مسئولین و هیئت داوران جشنواره، حاتمی‌کیا را مستوجب این نادیده گرفته شدن دانستند؟!!! این در حالی است که چه از سوی مجری و چه از طرف دیگر برگزیدگان در طول مراسم، بارها و بارها نام حاتمی‌کیا در سالن طنین‌انداز شد، به عناوین مختلف از او تقدیر و تشکر شد و فیلم وی به عنوان اثری ارزشمند و ماندگار در تاریخ سینمای ایران تلقی گردید.
آیا عدم حضور حاتمی‌کیا در سالن، باعث این کم‌توجهی شد؟ که قاعدتا می‌بایست آرای داوری پیش از برگزاری مراسم و اطلاع از حضور یا عدم حضور برگزیدگان، صادر و ثبت شده باشد. ضمن اینکه احمدرضا درویش (برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین فیلم) نیز در سالن حضور نداشت.
آیا برخی ابعاد محتوای فیلم «چ» به مذاق هیئت داوران و مسئولین جشنواره خوش نیامده و مثلا تندروی و افراط‌گرایی محسوب شده است؟ مثلا تاکید مثبت بر روی کاراکتر شهید اصغر وصالی و قاطعیت و شجاعت و سلحشوری‌اش که به هیچ وجه مذاکره با دشمن و سخن از سازش و تسلیم را ولو به قیمت نجات جان محاصره‌شدگان، برنمی‌تابد و آن را خیانت به خون شهدا می‌داند و همین کاراکتر است که سرانجام پیام رهایی‌بخش امام را می‌آورد و می‌گوید که «خمینی عصایش را بلند کرد.»
آیا مدیران جشنواره از اینکه شهید چمران فیلم «چ» در طول فیلم از چمران بازرگان به چمران خمینی گذار می‌کند را مغایر با تدبیر و اعتدال دانسته و آن را موجب دلخوری برخی افراد به اصطلاح ملی‌گرا دانسته‌اند؟!
آیا اینکه در صحنه‌ای کم‌نظیر در تاریخ سینمای ایران شاهدیم امر ولایت چگونه ورای همه مذاکرات و به اصطلاح صلح‌طلبی‌ها و ادعای دفاع از جان مردم، تمام‌کننده مقاومت‌ها و ایستادگی‌ها شده و فتنه دشمن را پایان می‌بخشد، با اعتدال مورد ادعای آنان نمی‌خوانده است؟
یا اصل موضوع به مسائل فرامتنی باز می‌گردد و انتقادهای صریح ابراهیم حاتمی‌کیا در طول جشنواره به مسئولین جشنواره برخورده، تا آنجا که حتی در تعیین برگزیدگان تاثیر داشته است؟
مثلا وقتی که حاتمی‌کیا در جلسه پس از نمایش فیلم «چ»، به فیلمسازان و فیلم‌هایی اشاره کرد که از برخی سفارتخانه‌های خارجی یا جشنواره‌های اروپایی پول و هزینه‌هایشان را دریافت می‌کنند یا هنگامی که گفت افتخار می‌کند برای صحنه‌های دشوار فیلم، از عوامل ایرانی بهره جسته تا فیلم‌ها و فیلمسازانی را که علیرغم همه غنای تکنیکی و تخصصی سینمای ایران، به عوامل خارجی روی می‌آورند را مورد انتقاد قرار دهد و یا وقتی هیئت انتخاب و مسئولان جشنواره را به دلیل نپذیرفتن ابتدایی و بدون پارتی‌بازی یک فیلم دفاع مقدسی، مورد نکوهش قرار داد؟ (فیلمی که در همین مراسم اختتامیه 3 سیمرغ بهترین بازیگر زن، جایزه ویژه و جایزه مردمی را دریافت کرد و بارها و بارها مورد تشویق حضار قرار گرفت.) آیا اینگونه برخورد با یک انتقاد ساده و مشفقانه، درغلتیدن به وادی افراط‌گرایی و تندروی نیست؟ آیا سرکوب هر نظر مخالف ولو درست و صحیح، عمل به شعارهایی است که ریاست محترم جمهوری از آغاز حضور خود در رقابت‌های انتخاباتی اعلام کردند؟
به نظر می‌آید اینگونه برخورد (که خصوصا در هفته‌های اخیر رواج پیدا کرده) با منتقدین و کسانی که ولو در برخی موارد مغایر با نظرات دولتمردان می‌اندیشند و ابراز عقیده می‌کنند چندان با اصول و مبانی اعتدال‌گرایی و تدبیر و امید، سازگار نیست و بیشتر به همان افراط‌گرایی و تندروی راه می‌برد که دولتیان، منتقدین خود را به آن متهم می‌کنند.
افراطی که بعضا گریبان همین جشنواره فیلم فجر سی و دوم را گرفت و در موارد متعدد، مجال اعتدال و میانه‌روی را از آن دریغ داشت. از حضور چشمگیر فیلم‌های ضعیف و سطحی که تنها به واسطه یک سری شعارهای کلامی و تصویری پیش پا افتاده و سخیف به بخش مسابقه جشنواره راه یافته و در واقع حرمت جشنواره فیلم فجر را خدشه‌دار نمودند تا برخورد گزینشی با خبرنگاران و نویسندگان و منتقدین رسانه‌های مختلف و راهیابی گروه‌هایی به سالن سینمای رسانه‌ها در برج میلاد که هیچ نسبتی با رسانه و مطبوعات و خبرنگاری نداشتند و البته محروم ماندن گروهی از کارشناسان و خبرنگاران رسانه‌ها و بالاخره سخنرانی‌های پرشمار و طویل مسئولین دولتی در مراسم اختتامیه و تبدیل آن به یک جلسه هیئت دولت (با سخنرانی آقای نهاوندیان) و یا جلسه پاسخگویی در مجلس (با اظهارات مفصل جناب وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی)  تا آنجا که اهدای جوایز اصلی جشنواره را تا حدود 2 ساعت به تاخیر انداخت و مکرر کف‌زدن‌های کنایه‌آمیز حاضرین در سالن را به همراه داشت!!