دیروز، امروز و فردای نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران (بخش اول)

موسسه فرهنگی هنری  قدر ولایت
بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران پایان یافت. حوزه نشر، بهار خود را پشت سر گذاشت همچون بیست و ششمین بهار قبلی و رو به سوی بیست و هشتمین بهار کتاب و اینکه در این یک سال فرصت چه خواهد شد.
اینک که تب و تاب گزارش‌ها و آمارها تا حدودی فروکش کرده و می‌توان منطقی و مستدل، به ارزیابی نمایشگاهی که گذشت و اندیشه برای نمایشگاه آتی، پرداخت. ابتدا امهات آسیبها و کاستی‌های نمایشگاه را بررسی می‌کنیم و سپس راهکارهای برون‌رفت از آنها و اصلاح برنامه‌های نمایشگاه را در حد میسور و تجربه خود، ارائه می‌نماییم. باشد تا مسئولین ذی‌ربط در نظام و دولت جمهوری اسلامی ایران، حقیقتا در پی حل معضلات و برگزاری مطلوب نمایشگاه و شایسته انقلاب اسلامی، باشند و این مختصر مفید در این راه باشد.
1-آسیب‌ها‌‌وکاستیهای مهم‌نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
قبل از آنکه به فهرست و توضیح آسیبهای مهم بپردازیم، یادآوری می‌کنیم که پیش از این، آسیب‌شناسی بیست و پنج نمایشگاه قبلی توسط مجمع ناشران انقلاب اسلامی انجام شده است که جا دارد مسئولین ذی‌ربط از این اقدام شایسته با بهره‌گیری از آن در اصلاح امور نمایشگاه، تقدیر به عمل آورند. ذکر این نکته هم ضروری است که سال گذشته (1392) بعد از اتمام نمایشگاه بیست و ششم، جمعی از کارشناسان، نمایندگان تشکلها و ناشران فعال، طی بیش از 15 جلسه، آسیب‌های مهم نمایشگاه را با توجه به اسناد یعنی آسیب‌شناسی 25 دوره نمایشگاه؛ مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامی از حوزه کتاب و نشر؛ سند چشم‌انداز نظامی اسلامی در 1404 مصوب و ابلاغی مقام معظم رهبری مورد بررسی قرار دادند و در چهار محور، نتایج مباحثات را مرتب کرده و بیش از یکصد ناشر مهر تایید بر این اسناد زدند و آن را به اطلاع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسانده و تقاضای جلسه نمودند که هنوز پیگیری‌ها برای تشکیل جلسه با معاونت امور فرهنگی و توضیح مسئله، نتیجه نداده است! ما همچنین نسخه‌ای از این سند را طی جلسه‌ای خدمت مسئولین شورای عالی انقلاب فرهنگی تحویل نمودیم که بعد از بیش از هشت ماه از آن زمان و پیگیری‌های مکرر، هیچ نتیجه قابل توجهی حاصل نشده است!! به نظر می‌رسد اگر حداقل التفات به این تلاش اهالی نشر می‌شد، شاهد این همه مشکل و نارسایی در این نمایشگاه نبودیم و قطعا مسئولیت متولیان امر با بی‌توجهی به این اسناد، سنگین‌تر و پاسخگویی آنان سخت‌تر خواهد بود.
- نبود نگاه جامع به نمایشگاه‌بین‌المللی کتاب تهران
سالهاست بحث نمایشگاه یا فروشگاه یا توأمان بودن این دو در نمایشگاه بین‌المللی در میان است، اما به نتیجه‌ای نینجامیده است. سالهاست بحث تخصصی و موضوعی بودن غرفه‌بندیها و چینش‌ها در نمایشگاه مطرح بوده ولی به سرانجام نرسیده است. سالهاست مسئله همزمانی یا جدایی زمانی نمایشگاه کتابهای دانشگاهی و آموزشی از کتابهای کودک و نوجوان و عمومی مطرح است ولی همچنان رها و بی‌نتیجه مانده است. سالهاست مسئله تامین مکان مناسب برای نمایشگاه کتاب مطرح بوده و راه به جایی نبرده است. سالهاست نحوه توزیع و ملاکهای غرفه‌بندی و متراژ آنها مورد بحث است ولی تصمیمی خاص و طرحی نو اتخاذ نشده است. سالهاست مسئله فضای تبلیغاتی نمایشگاه و خدمات جنبی متناسب با شأن نمایشگاه مطرح بوده اما خوشبینانه این که در همان حد باقی‌مانده است.
سالهاست‌مسئله خدمات‌رسانی به ناشران در مدت نمایشگاه و امکانات و تسهیلات برای بازدیدکنندگان به عنوان یکی از نارسائی‌های مهم مطرح است و همچنان شاهد وجود این نارسائی‌ها و در بعضی موارد، تشدید آنها هستیم.
سالهاست موضوع استفاده از توان نشر کشور و تشکلهای این حوزه و چگونگی آن مورد بحث است و با فراز و نشیبهایی، گاهی از بخشی از این توان به طور ناقص و بعضا مسئله‌ساز استفاده شده است، اما دریغ از تصمیم جدی و قاطع و منطقی!از این دست موضوعاتی که سالهاست مطرح است و چهره دیروز نمایشگاه را ترسیم می‌کند، می‌توان باز هم شمارش کرد، اما سؤال این است که چرا با وجود شناسایی و احصاء این مشکلات و نارسائیها و تغییرات در مسئولین امر و ادعاهای هر مسئول جدیدی که آمده است، همچنان این نارسائیها موجود است و چهره بهار کتاب را خزان‌زده می‌کند؟ به یقین یکی از مهم‌ترین علل را می‌توان نحوه نگاه به نمایشگاه و جایگاه آن در نظر متولیان امر دانست. اگر نمایشگاه را یک «پدیده مبارک»، «بهار کتاب»، «مهمترین رخداد فرهنگی کشور»، «دیپلماسی فرهنگی بین‌المللی نظام» بدانیم که هست چرا از تمام ظرفیت‌های کشور استفاده نمی‌شود؟ آیا آنچه اتفاق می‌افتد نشان‌دهنده نداشتن نقشه راه جامع و عدم بهره‌گیری از توان و ظرفیت‌های ملی و تجربیات گذشته نیست؟
ما برای یک نگاه صحیح، جامع و مطلوب به نمایشگاه‌ بین‌المللی کتاب، که بسیاری از کاستی‌ها و نارسایی‌ها را از بین خواهد برد. در سند تهیه شده توسط ناشران که به آن اشاره کردیم هشت ملاک و شاخص را برشماری کرده‌ایم. متاسفانه برخی مسئولین چه در موضع سیاستگذاری و چه در جایگاه اجرا، فاقد این نگاه هستند و طبیعتا تصمیم‌گیری‌های آنان موجد مشکلات متعدد و عدم برگزاری مطلوب نمایشگاه می‌شود. این مطلب در پی نفی زحمات شبانه‌روزی متولیان امر نیست بلکه گویای این مساله است که وقتی زحمت‌ها و مرارتها و تلاش‌ها در یک ریل درست و چشم‌اندازی جامع قرار نگیرد و به هم پیوست نشود، نتیجه خوبی حاصل نخواهد شد و خستگی به تن و ‌روان همه دست‌اندرکاران خواهد ماند. برشماری شاخص‌های نگاه صحیح و جامع به نمایشگاه در این مقال ممکن نیست و متولیان علاقه‌مند و دلسوز را به این اسناد رجوع می‌دهیم و آماده عرضه آنها هستیم.
- نبود سیاست‌های کلان در راستای نگاه جامع
طبیعی است وقتی نگاه جامع و مطلوب، تدوین شود، سیاست‌گذاری‌های کلان، که می‌بایستی سیاست‌های تراز پایین و انعطافی در آن چارچوب تنظیم شوند، باید تهیه گردد تا متولیان امور، مامور به حرکت در آن راستا شوند. سیاست‌های کلان متناسب با نگاه جامع، در واقع مسیر و ریل حرکت و چشم‌انداز کمی و کیفی هدفی که باید به آن رسید را ترسیم می‌نمایند. در سیاست‌های کلان است که آنچه برشمردیم از مسائلی که سالهاست مطرح است اما بدون نتیجه قطعی و تصمیم درست، همچنان باقی مانده‌اند، مشخص و تبیین می‌شود. با توجه به وجود تغییرات مکرر در مسئولین متولی امور فرهنگی دولت‌ها و تلاطم‌هایی که گاه شدیدا پیش می‌آید، تدوین این سیاست‌های کلان می‌تواند فرهنگ و حوزه نشر را از تکانه‌های این تغییرات تا حدود زیادی در امنیت قرار دهد و اهالی فرهنگ ونشر نفس راحتی از تغییرات پی در پی و گاه متضاد با یکدیگر، بکشند.
- نبود ساختار سیاستگذاری و اجرایی متناسب با نگاه جامع و سیاست‌های کلان
اگر نمایشگاه کتاب تهران، ملی و بین‌المللی است که هست بایستی ساختار سیاستگذاری و اجرایی آن متناسب با گستره و حوزه آن باشد. نهادهای زیادی در کشور هستند که در امر کتاب ونشر فعالند. نگاهی به فهرست بخشی از آنها، این مساله را تایید می‌کند:
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور فرهنگی و موسسات تابعه آن.
نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور.
کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد کشور.
ادامه دارد
بسیج مستضعفین.
وزارت آموزش و پرورش.
وزارت علوم و آموزش عالی.
کتابخانه ملی.
مرکز اسناد جمهوری اسلامی ایران.
شهرداری، معاونت اجتماعی و فرهنگی.
سازمان‌های عقیدتی سیاسی و نمایندگی ولی فقیه در نیروهای مسلح و وزارت دفاع.
تشکل‌های نشر موضوعی (مجمع ناشران دفاع مقدس، مجمع ناشرین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی ناشران، ناشران قرآنی و...)
تشکل‌های نشر تخصصی (کودک و نوجوان، دانشگاهی، آموزشی)
تشکل‌های نشر صنفی (اتحادیه ناشران، تعاونی‌های نشر استانها و کشوری).
ناشران غیرعضو تشکل‌ها.
جایگاه و حضور این نهادها و تشکل‌ها در سیاستگذاری و اجرای نمایشگاه ملی و بین‌المللی کتاب کجاست؟ چه میزان از ظرفیت‌های فکری، تجربی، انقلابی، مالی، انسانی و امکانات آنان درخدمت این نمایشگاه قرار دارد؟
به نظر ما نقص کار در شورای سیاستگذاری است که تنها معاونت امور فرهنگی متولی آن و عناصر اجرایی آن معاونت اعضاء آن هستند. اگرچه در مسایل اجرایی نمایشگاه بخشی از این نهادها از جمله شهرداری فعال می‌شوند اما این همه ظرفیت‌ها و توان آنان و دیگر نهادها نیست و مهم حضور آنان در سیاستگذاری و پیوند خوردن همه امکانات و توانایی‌های آنان در راستای نگاه جامع و سیاست‌های کلان است، که این اتفاق نمی‌افتد. بایستی ساختار سیاستگذاری و اجرایی به گونه‌ای تعریف و سازماندهی شود که جایگاه و توان بهره‌گیری از این همه نهاد و تشکل را در جهت تحقق نمایشگاه مطلوب و ترازجمهوری اسلامی داشته باشد و این نقص مهمی است که بسیاری از نادرستی تصمیمات، ضعف مدیریتها، کمبود امکانات و اجرای نامناسب از آن ناشی می‌شود.
- نبود ساختار مناسب نظارت، ارزیابی و تعیین میزان تحقق اهداف
اگرچه نبود نگاه جامع، سیاستهای کلان و ساختار سیاستگذاری و اجرایی مناسب، طبعا خروجی غیر از ناتوانی در نظارت و ارزیابی نخواهد داشت، لیکن به دلیل اهمیت مسئله و نیز گزارشها و آمارهایی که متولیان امور درحین برگزاری نمایشگاه و پس از آن ارائه و منتشر می‌کنند، لازم است به آن پرداخته شود.
گزارش‌ها و آمارهای ارائه شده غالبا واقعی و صحیح نیستند و دلیل آن عدم صداقت متولیان نیست، بلکه نبود ساز و کار لازم برای رصد فعالیتها و همپوشانی آنهاست که منتج به این گزارش‌ها و آمارها می‌شود و فقط به درد کارنامه مسئولین می‌خورد. به یاد بیاوریم که در سال91  زمانی که وزیر ارشاد وقت آقای حسینی گزارش تعداد بازدیدکنندگان را حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی داد، حضرت آقا، سؤالی مطرح کردند که متأسفانه پیگیری لازم نشد وگرنه وضعیت نمایشگاه این‌گونه نبود. مقام معظم رهبری بدین مضمون فرمودند: با این‌همه استقبال و آمارهای بالا از شور و شوق مردم، پس چرا فرهنگ کتابخوانی در کشور رشد چندانی ندارد؟ و فرمودند: در این زمینه خوب است تحقیق و پژوهش شود که چرا رابطه مستقیم نیست. به چند آمار ارائه شده توجه می‌کنیم:
- گزارش دادند که مبلغ فروش کتاب از طریق کارت‌خوان، پنجاه میلیارد تومان بوده و با وجوه نقدی 150 میلیارد تومان در چرخه نشر وجه وارد شده است. صرف‌نظر از  اینکه این آمار قطعات نادرست است، چند نکته مطرح می‌شود:
اولا:‌ تفکیک نشده است که چه میزان از این وجوه مربوط به ناشران عمومی و ناشران کودک و نوجوان بوده که مفهوم فرهنگ کتابخوانی و ملاک سنجش این فرهنگ به طور معمول به این کتابها باز می‌گردد؟ و چه میزان از آن مربوط به بخش دانشگاهی، آموزشی و اسباب‌بازی‌فروشی‌ها و غیره بوده است تا معلوم شود جهت‌گیری‌های نمایشگاه تا چه میزان به سود فرهنگ کتابخوانی است.
ثانیا: تفکیک نشده است که چه میزان از این وجوه مربوط به چند درصد ناشران بوده است؟ به این معنی که تقریبا اگر پنج درصد از ناشران بزرگ و حمایت شده سالهای پیشین و با اندوخته کافی رامنها کنیم بقیه کاروان نشر چند درصد از این وجوه را دریافت کرده‌اند؟ ناشران کوچک‌تر اما فعال و دلسوز وجود دارند که به خاطر نوع اختصاص غرفه‌ها و تبلیغات عمومی و نمایشگاهی از جمله رادیو نمایشگاه و بنرهای محوطه نمایشگاه، کمتر معرفی می‌شوند و لذا در چرخه اقتصاد نمایشگاه سهم بسیار کمی دارند و این نقص بزرگی است که متأسفانه متولیان امر از آن غفلت کرده و تنها به ارائه آمار کلی دل‌خوش دارند. خوب است لیستی از فروش ناشران عرضه شود تا صحت این ادعا کاملا مشخص گردد.
اینکه چه نوع کتاب‌هایی و به چه میزان در فروش سهم داشته‌اند، از ترجمه‌ها و تألیف‌ها، رمانهای پلیسی و عشقی، از آشپزی و گیاه‌درمانی تا کتابهای رایج روان درمانی و عرفانی، خود حکایت تلخی از تغییر حساب شده ذائقه‌ها و هدفمند نبودن حمایتها و برنامه‌های کتابخوانی می‌کند و جای یک تحقیق مبسوط و مستقل را دارد.
اینکه چه میزان هزینه شده است هم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادها و هم از سوی ناشران، تا این میزان فروش که آمار قطعی آن یقینا کمتر از این مبلغ اعلام شده است به دست آمده باشد، جای بررسی جدی دارد.
- گزارش دادند که حدود یکصد و پنجاه نشست تخصصی و برنامه جانبی اعم از رونمایی کتاب، نقد کتاب و... برگزار شده است. اگرچه این برنامه‌ها بایستی باشند اما نحوه برگزاری، اطلاع‌رسانی و نوع برخوردها به گونه‌ای است که نتایج ملموسی از آن عاید حوره نشر و مخاطبان نمی‌شود. اگر آقایان آمار دقیقی ارائه می‌کردند که در این نشستها مجموعا چندنفر حاضر شده‌اند و ترکیب جمعیتی افراد حاضر شده از لحاظ تحصیلات و ربط به فرهنگ کتاب‌ و کتاب‌خوانی چگونه بوده است، آن وقت متوجه می‌شویم که در این برنامه‌ها نیز عایدی خوشحال‌کننده نداشته‌ایم. از خود ما دعوت شد تا مراسمی برای رونمایی کتاب‌های جدید داشته باشیم که به خاطر کم ثمر بودن آن، نپذیرفتیم.
ابتکار سالن یاس برای آشنا کردن مردم با تازه‌های نشر و هدفمند کردن بازدید آنان از نمایشگاه نیز به دلایل مختلف از جمله فضا و مکان نامناسب با وجود تلاش گسترده جمعی از دلسوختگان حوزه نشر چندان موفق نبوده است و به سختی می‌توان ادعا کرد که چیزی نزدیک به 5 درصد جمعیت بازدید‌کننده، از این سالن و راهنمایی‌ها و مشاوره‌های آن برخوردار شده‌اند.
- به این گزارشها اضافه کنید، فضای عجیبی را که به فعالیتهای متنوع و بی‌ربط به موضوع کتاب و نمایشگاه در فضای آزاد مصلی و در مسیر حرکت مردم اختصاص داده شده بود. طبعا هم مدتی از زمان اختصاص یافته مردم برای بازدید از نمایشگاه به چرخ زدن در این فضاها و غرفه‌ها مصرف می‌شد و هم بخشی از وجوه قابل هزینه از سوی مردم در اینجاها، خرج می‌گشت و از سهم کتاب کاسته می‌شد. در جایی که برای طرح «غرفه ویژه سبک زندگی اسلامی» فضای لازم اختصاص نمی‌یابد اما صدها مترمربع به شرکتهای تلفن همراه و بانک‌ها و غذاهای متنوع و عضویابی آموزشگاهها و بازیهای رایانه‌ای و دیجیتال و... اختصاص می‌یابد، متوجه می‌شویم که نگاه مادی و درآمدزایی چه بلایی بر سر نشر کشور آورده است! متاسفانه برادران دلسوز انقلابی دست‌اندرکار در برخی حوزه‌های اجرایی نیز در تاروپود سیاستهای غلط و نگاه نادرست گرفتار آمده و توانشان در خدمت همین آشفته بازار مادی قرار گرفت.
خوب است متولیان امر، آمار واقعی از میزان فضای اختصاص یافته به هر یک از فعالیتهای غیرکتاب را ارائه و میزان درآمد حاصله را اعلان و ارتباط این فعالیتها را با نمایشگاه تبیین کنند تا مشخص شود نگاه و سیاست پشت این نوع چینش‌ها و تقسیم فضاها و فعالیتها که هر ساله بر ابعاد آن نیز افزوده می‌شود، چیست؟!
- اعلان ناشران برتر و غرفه‌های برتر، هر ساله اگر چه یک اقدام پسندیده و لازم است اما سؤالهای مختلفی را ایجاد می‌کند که عمده آنها به خاطر نامشخص بودن ملاک‌های گزینش و عدم اعلان چگونگی رصد و مطابقت آنها با مصداق مشخص شده است. خود ما که یک سال به عنوان غرفه برتر معرفی شدیم نفهمیدیم که علت آن چه بود! چه نوع نظارت و رصد و ارزیابی در نمایشگاه یا در طول سال وجود دارد که این خروجی‌ها، حاصل آن است؟ آیا تعداد کتابها و عناوین جدید ملاک و کافی است؟ آیا غرفه‌سازی و زیباسازی ملاک است؟ با وجود بعضی بی‌عدالتی‌هایی که در توزیع متراژ غرفه‌ها و محل قرار گرفتن آنها و نگاه ویژه به برخی ناشران چه ارزشی و چه غیرارزشی و ثابت بودن محل غرفه آنها و چرخشی بودن سایر غرفه‌ها، وجود دارد و تفاوت توان و سرمایه مادی ناشران با یکدیگر، چگونه عدالت در گزینش ناشران و غرفه‌های برتر، رعایت می‌شود؟ در واقع این گزینشها و اعلان آنها، به جای ایجاد انگیزه و تشویق ناشران برای فعال‌تر شدن، نوعی سرخوردگی و شبهه به وجود می‌آورد و متاسفانه مسئولان به اعتراضها و پیشنهادهای دلسوزانه هم توجهی نمی‌نمایند. این مسئله خود مبین نبود نگاه جامع و سیاستهای کلان مطلوب است که این چنین بروز و ظهور پیدا می‌کند.
- عواملی وجود دارند که در طول سال فعالند و بایستی به سامان شده و پیوست هم در یک نقشه جامع بشوند تا تاثیرات مثبت آن در نمایشگاه بین‌المللی دیده شود، و طبعا اگر به سامان و پیوند خورده با هم نباشند، تاثیرات منفی آن در نمایشگاه ظاهر خواهد شد. در واقع عملکرد نهادهای مرتبط با فرهنگ و حوزه نشر کتاب به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت امور فرهنگی آن وزارتخانه در طول سال، موفقیت یا عدم موفقیت، مطلوب یا غیرمطلوب بودن نمایشگاه را رقم می‌زنند یا حداقل یکی از عوامل مهم و سهیم در آن می‌باشند.
نبود نقشه جامع که فعالیتهای مختلف را به هم پیوند بزند در حوزه ترویج فرهنگ کتابخوانی، تولید و توزیع کتاب و هم چنین نارسائی‌ها وکم‌توجهی به مقدمات تولید کتاب یعنی حمایت و تسهیلات بانکی، به روز بودن صنعت چاپ، تامین کاغذ مناسب با قیمت متناسب و... باعث می‌شود تا فعالیتهای متعدد و متنوع، به خروجی مطلوبی منجر نشود تا دستاوردهای آن در نمایشگاه ظاهر شود. وقتی به کاغذ و تامین آن و جلوگیری از نوسانات آن توجه نمی‌شود بازتاب آن را در گرانی کتاب، فروش کم ناشران، استقبال کم مردم و برخی جهت‌گیری‌های نادرست حوزه نشر خواهیم دید و قس علیهذا.
بخش نارسائی‌های مهم را به پایان می‌بریم اما حیف است که فهرستی هر چند کوتاه از نارسائی‌هایی که کوچک‌ترند اما در نمایشگاه تاثیرگذارند ذکر نکنیم. چرا که در معارف اسلامی تاکید شده که کارهای کوچک را نباید به خاطر کارهای بزرگ فراموش کرد و مورد توجه قرار نداد:
- عدم تامین امکانات لازم برای استراحت بازدیدکنندگان و نیز حمل و نقل آنان (توجه به صف‌های طولانی و انتظار زیاد مردم).
- عدم تامین امکانات لازم برای ناشران (متصدیان غرفه‌ها) در آمد و شد به نمایشگاه و پارکینگ وسیله نقلیه آنان.
- عدم صدور بموقع کارت ورود برای متصدیان برخی غرفه‌ها.
نبود سیستم تهویه مناسب و جلوگیری از گرد و غبار برخاسته در فضای مصلی.
- نبود چادرها و سازه‌های مناسب برای سالنهای کودک و نوجوان.
- سیستم نامناسب کارت‌خوانها و قطع مکرر آنها و ایجاد اشکال در فروش.

ادامه دارد...