kayhan.ir

کد خبر: ۹۷۵۵۶
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۰
نقد و نظری بر کتاب «مهرنجون»

روایت خواندنی



  ناهید زندی‌پژوه

 
  خاطره‌نویسی را می‌توان زیرمجموعه ادبیات عامیانه دانست؛ زیرا همانند آئینه‌ای است که آحاد مردم می‌توانند خود را در آن مشاهده کنند. خاطرات برآمده از هشت سال جنگ تحمیلی تبدیل به پرمخاطب‌ترین گونه ادبی معاصر ایران شده است. صاحب‌نظران ادبی معتقدند خاطره‌نویسی، ادبیات داستانی خلاقانه را زیر سؤال برده است؛ چون خاطره فی‌نفسه خواندنی است بویژه آنکه نویسنده بخواهد به تبیین و شرح خاطرات خود بپردازد که صاحب تمامی وقایع آن است.
«مهرنجون» کتاب خاطرات خود‌نوشت رزمنده بسیجی، آقای محمد محمودی‌نور‌آبادی است که در سال جاری توسط موسسه انتشارات سوره مهر با شمارگان دو هزار و 500 نسخه روانه بازار نشر شده است. کتاب فوق‌الذکر مصور است و در انتها دارای جدولی است. جدولها مربوط به آمار شهدا، جانبازان، آزادگان و رزمندگان مهرنجون است.
محمودی‌نور‌آبادی  از زمره نویسندگان پرکار و با استعدادی است که در حوزه ادبیات دفاع مقدس تألیفات ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. آثار او توانسته نظر مساعد منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کرده و از این رو کلیه کتابهایش جوایز ادبی متعددی را به خود اختصاص داده که از جمله آنها می‌توان به رمان‌های: «سرریزون»، «کاش چشم‌‌هایش دروغ نگفته باشد»، «خنده‌زار»، «نبرد هسجان»، «هزار و یک جشن» و«رنج» اشاره نمود.
به نظر می‌رسد نویسنده بسیجی - محمودی‌نورآبادی- به دو علت دست به نگارش خو‌دنوشت زده است. اول آنکه درصدد پاسخ به احساسات درونی است و دوم آنکه خواننده را از پرسه زدن در کلمات خیالی به واقعیت زندگی در سال‌های جنگ تحمیلی برده و دریچه‌ای نو در زندگیش بگشاید. به هر جهت او، حقا در هنرمندی سنگ تمام گذاشته و خاطراتش سندی گویا با مظلومیت ملت و انقلاب اسلامی ایران است. ایشان در شرح خاطراتش عملیات جنگی را به مدد حافظه قوی و دیده‌هایش بر روی اوراق ثبت کرده و از این منظر عملش قابل تقدیر است.
کتاب «مهرنجون» حکایت دوران نوجوانی نویسنده است. در کتاب آمده: «تقریبا پنج سال و هفت ماه از شروع جنگ می‌گذشت که من و دوستانم به فکر فرار از مدرسه افتادیم آن هم اردیبهشت‌ماه درست زمانی که باید کم‌کم برای امتحان نهایی سوم راهنمایی آماده می‌شدیم.»
محمد به همراه تنی چند از دوستانش علیرغم مخالفت خانواده‌ها، آرزو دارند که به خط مقدم جبهه اعزام شوند. از این رو برای رسیدن به هدفشان تلاش‌های بسیاری می‌کنند. بالاخره، بی‌قراری‌ها و انتظار کشیدنها به پایان می‌رسد. آنها دوره مقدماتی آموزش‌های سخت و نفس‌گیر بسیج را فرا می‌گیرند  و بی‌صبرانه منتظرند آموخته‌هایشان را در خط مقدم جبهه به کار گیرند. این نوجوانان بسیجی  که سرشار از شیطنت هستند به مرور در مواجهه با سختی‌های طاقت‌فرسا تبدیل به رزمنده‌های سلحشوری می‌شوند. محمد و زبیر که در یک گروهان با هم بسر می‌برند در دو عملیات جنگی که یکی به شکست و دیگری  به پیروزی منجر می‌شود، نقش‌آفرینی می‌کنند و در خاتمه با کوله‌باری از تجربه و خاطرات تلخ و شیرین به زادگاهشان - روستای مهرنجون- نزد خانواده‌هایشان برمی‌گردند. 13ماه بعد یعنی درست در تعطیلات نوروز 1367، عبدالرسول برادر محمد(راوی) به درجه رفیع شهادت نایل می‌گردد و کتاب با جمله: «عجب‌تعطیلاتی داشتیم آن سال»، به اتمام می‌رسد.
کتاب مهرنجون دارای چند شاخصه محتوایی منحصر به فرد است که عبارتند از:
- زنده نگاه داشتن یاد شهدا
- انتقال فرهنگ و ارزش‌های انقلابی- اسلامی
- نشان دادن خوی و خصلت بسیجیان جان برکف
- نمایش صحنه‌های اسارت نیروهای عراقی
- ترسیم آمادگی و عملکردهای معتقدانه نه منفعلانه نوجوانان ایرانی در طی سالهای جنگ تحمیلی
- ذکر تمامی اتفاقات و بیان مکالمات و حتی مجادله‌های صورت گرفته.
محمودی‌نور‌آبادی که یک بسیجی با همه‌بار فرهنگی این کلمه است با نگارش روان و موشکافانه با شرح بعضی از جزئیات به ظاهر کم‌اهمیت به خوبی توانسته  ادای مطلب و دین کند. می‌توان گفت روح اخلاص و باصفایی در میان صفحات کتاب موج می‌زند. هر برگی از کتاب به موضوعی خاص اشاره دارد، از این رو تیترهای گوناگونی در هر ورق به چشم می‌خورد. آمیختگی خاطرات به طنز و شیرین زبانی که از استعداد فطری نویسنده نشأت می‌گیرد به خوبی در متن کتاب جا باز کرده است. او بسیار پخته‌تر از سنش می‌نویسد و می‌اندیشد؛ از این جهت کتاب دارای نثری استوار و پیش برنده است. در صحنه‌های نبرد، شاهد نوعی تحول روحی در بعضی از شخصیت‌های مطرح شده هستیم. البته برخی از صحنه‌های توصیف شده توسط راوی ممکن است برای برخی از خوانندگان آزاردهنده باشد اما آنچه مسلم است اینکه تمام این تصاویر واقعی بوده و گویا سعی بر آن شده که راوی (نویسنده) به جبهه و جنگ و برای خواننده بخصوص نسل جوان ادای دین کرده باشد. جالب توجه اینکه گرچه مهرنجون خاطرات نویسنده است اما خاطراتش با دیگر دوستان همرزمش گره خورده است. این خاطرات به جهت ساخت و قالب نگارشی حرفه‌ای است و راوی به جهت بازگو کردن اتفاقات، راستگویی صدیق است؛ او وقایع جنگ و خاطراتش را از عملیات جنگی جزء به جزء ثبت کرده است.
از مؤلفه‌هایی که در این خاطرات نویسنده از آن استفاده کرده است؛ پرداختن به فرهنگ بومی و محلی و آداب و سنن محل زادگاهش یعنی «مهرنجون» است. زیرا رشد و نمو شخصیت افراد؛ متاثر از محیط و فرهنگ و نظام اجتماعی است که بر آن حاکمه است. مزید بر این، عنصر توصیف در سراسر کتاب نمود چشمگیری دارد. می‌توان گفت که به زعم تکثر شخصیت‌های ذکر شده در سراسر خاطرات راوی به خوبی از عهده شخصیت‌پردازی برآمده است. نکته قابل تقدیر آن است که نویسنده آنقدر که به درونیات شخصیت‌ها و منش و رفتارشان بها داده، به ظاهر آنها توجه چندانی نکرده است. رفت و برگشت‌های زمانی، درگیری‌های ذهنی و درونی را وی و... مطالعه خاطرات را برای خواننده بهتر و دلچسب‌تر کرده است. بی‌شک «مهرنجون» مانند دیگر آثار دفاع مقدس درخور نکات بیشتری است برای تأمل  و اندیشیدن. مطالعه این کتاب را به همگان توصیه می‌کنم زیرا می‌تواند موجب تغییر برخی از باورهای نادرست ما در زندگی و همچنین پاسخی به بسیاری از سؤالات ذهنی ما باشد.
در خاتمه باید گفت؛ این کتاب را دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان فارس با همکاری سازمان انتشارات سوره مهر منتشر کرده است. زیرا این مرکز درصدد شناسایی رویدادها و افراد صاحب خاطره با محوریت دفاع مقدس است تا نقش تاریخی مردم بیداردل و شهیدپرور استان فارس در پیدایش  و حفظ انقلاب اسلامی درطی سال‌های جنگ را ضبط و روایت نماید.