kayhan.ir

کد خبر: ۹۶۳۶۷
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۳

مدیریت بحران درنگاه قرآن




قرآن کریم به مسئله مدیریت بحران در زندگی بارها اشاره کرده است. بنابراین، اختصاصی به یک حوزه از حوزه‌ها ندارد، چنان‌که مطالب آن نیز به بعدی از ابعاد نپرداخته است. نویسنده در مطلب حاضر گوشه‌ای از مسائل و مطالب مطرح در قرآن در حوزه مدیریت بحران را تبیین و به برخی از مصادیق آن اشاره کرده است.
***
مدیریت جامع بحران
بحران (Crisis) حادثه‌ای است که به طور طبیعی هم چون سیل و زلزله یا توسط بشر مانند جنگ به طور ناگهانی یا به طرز فزاینده‌ای به وجود می‌آید و سختی و مشقتی بر انسان یا جامعه تحمیل می‌کند که باید برای برطرف کردن آن اقدامات اساسی و فوق العاده‌ای انجام گیرد.
بحران دارای اقسامی است که شامل بلا (Disaster) و فاجعه (Catastrophe) می‌شود. پس بحران عبارت است از يک وضعيت غيرمتعادل و ناپايدار که بر اثر وقوع حادثه غيرمترقبه سیل و زلزله و جنگ و آتش‌سوزی و... در جامعه يا سيستم ايجاد شده است. بحران مي‌تواند به وضعيت بهتر يا بدتر منجر شود.
مدیریت بحران Managemens) Crisis)  در برگیرنده یک سری عملیات  و اقدامات پیوسته و پویاست که شامل برنامه‌ریزی‌، سازماندهی، تشکیلات و رهبری و مهار و کنترل بحران است.
اهداف مدیریت بحران شامل کاهش توان خطر، اعمال کمک‌های فوری و در خور به هنگام ضرورت، دستیابی سریع و عملی به جبران وضع موجود و بازگشت به وضعیت مطلوب و طبیعی است. چرخه مدیریت بحران نیز شامل سه مرحله اساسی: آمادگی، پاسخگویی و بهبود و بازسازی است.
مديريت جامع بحران یک اصطلاح جدید است، ولی سابقه‌ای به اندازه حضور بشر در زمین و دنیا دارد؛ زیرا بشر از همان آغاز با خطر و بحران مواجه بوده است. مدیریت جامع بحران، فرآيند عملکرد، برنامه‌ريزي و اقدامات اجرايي است که توسط دستگاه دولتي، غيردولتي و عمومي پيرامون شناخت و کاهش سطح مخاطرات (مديريت ريسک) و مديريت عمليات مقابله و بازسازي و بازتواني منطقه آسيب‌ديده (مديريت بحران) صورت مي‌پذيرد. در اين فرآيند با مشاهده پيش‌نشانگرها و تجزيه و تحليل آنها و منابع اطلاعاتي در دسترس تلاش مي‌شود به صورت يکپارچه، جامع و هماهنگ با استفاده از ابزارهاي موجود از بحران‌ها پيشگيري نموده يا در صورت بروز آنها با آمادگي لازم در جهت کاهش خسارات جاني و مالي به مقابله سريع پرداخته تا شرايط به وضعيت عادي بازگردد.
ابعاد گوناگون بحران
بحران‌ها اختصاص به یک حوزه از حوزه‌های زندگی بشر ندارد، چنانکه آثار بحران نیز، هم در زندگی فردی و هم اجتماعی بشر خودنمایی می‌کند و آثار بسیاری در زندگی مادی و معنوی به دنبال دارد. بحران‌ها- چنانکه گذشت- می‌تواند ناشی از بلایای طبیعی چون سیل، زلزله، توفان، خشکسالی و مانند آن باشد یا آنکه به دست بشر پدید آید؛ چنانکه بحران‌های اقتصادی، نظامی، سیاسی و اجتماعی این‌گونه است. بحران می‌تواند فردی و یا جمعی؛ منطقه‌ای یا جهانی باشد.
آثار و پیامدهای بحران می‌تواند در همان لحظه خودش را نشان دهد یا در آینده بروز کند، چنانکه پیامدهای روانی بحران بیشتر پس از مدت‌ها ظاهر می‌شود.
مهم‌ترین مسائل و موضوعاتی که در بحران خودنمایی می‌کند، شامل اموری چون نقش امنیت و برقراری آن در زمان بحران و پس از آن، برنامه‌ریزی در هنگام و پس از بحران، نقش ارتباطات زمان بحران، پشتیبانی در هنگام و پس از وقوع بحران، پیش‌بینی و آماده‌سازی برای بحران، ارزیابی آثار و پیامدهای بحران،  راهکارهای خروج از بحران، برنامه‌ریزی کاربردی برای مدیریت بحران و همچنین دیگر عناوین و موضوعات و مسائلی از این دست می‌شود.
در آیات قرآن به انواعی از بحران‌ها چه بحران‌هاي ناشي از وقوع حادثه غيرمترقبه همانند خشکسالی، زلزله و نیز بحران‌های سیاسی و نظامی و اقتصادی اشاره شده و نحوه مدیریت آنها نیز بیان گردیده است.
در اینجا به برخی از گزارش‌های قرآنی درباره بحران‌ها و مدیریت آنها به عنوان چند مصداق  اشاره می‌شود:
1. بحران برهنگی: شاید نخستین بحرانی که انسان با آن مواجه شده باشد، بحران برهنگی است. بر اساس گزارش قرآن، وقتی حضرت آدم(ع) با چشیدن (اعراف، آیه 22) یا خوردن (طه، آیه 121) از میوه درخت ممنوع گرفتار برهنگی شد، تلاش کرد تا بحران را مدیریت کند و با پوشاندن خود با برگ‌های درختان، موقتا بحران را از سر بگذراند و سپس در اندیشه  جامه‌ای برای پوشش خود و رهایی از برهنگی شود. بلیه برهنگی، بحرانی از مصادیق اضطرار بالاختیار بوده است؛ یعنی انسان به اختیار و اراده خویش خود را در وضعیت بحرانی برهنگی قرار می‌دهد. البته این بحران برهنگی ارتباط تنگاتنگی با بحران امنیت اخلاقی نیز دارد که پیامدهای روان‌شناختی بحران نیز باید مد نظر قرار گیرد؛ زیرا فقدان پوشش مناسب، آثار و تبعاتی داشته است که روح و روان حضرت آدم(ع) و حوا(س) را می‌آزرد. سرعت در مدیریت این بحران نشان‌دهنده اهمیت پوشش و جامه در ذات انسانی است، به طوری که فقدان آن برای آنها آزاردهنده و رنج‌آور بود. از این رو به شتاب در اندیشه فراهم‌‌آوردن پوشش، هر چند ابتدایی برای رهایی از این بحران برهنگی بودند و در گام نخست به برگ‌های درختان متوسل شدند تا از آن رهایی یابند.(اعراف، آیه 22؛ طه‌، آیه 121)
2. بحران هبوط: دومین بحرانی که انسان با آن مواجه شد، بحران هبوط است که بحرانی مقامی و مکانی است. به این معنا که انسان با خوردن از درخت ممنوع و تخطی از فرمان پروردگار، هم از مقام خویش هبوط کرد و هم گرفتار مکان بدتر شد که دیگر شباهتی با بهشت آدم(ع) نداشت. در بهشت آدم از هر گونه گرسنگی، تشنگی، آفتاب‌زدگی و برهنگی در امان بود؛ اما با هبوط، گرفتار این چهار سختی و شقاوت شد.(طه، آیات 117 تا 122) آن حضرت(ع) برای عبور از این بحران دست به دعا و استغفار و مناجات شد. هرچند که شرایط به طور کلی تغییر نیافت و هرگز نتوانست به بهشت نخستین بازگردد، ولی شرایط به گونه‌ای تغییر یافت که بتواند در محیط جدید، زندگی کند و از چهار بلیه اصلی کمی فاصله گیرد؛ زیرا با پذیرش توبه حضرت آدم(ع) افزون بر کاهش درد و رنج‌، از هدایت‌های الهی برخوردار شد تا زمینه و راه بازگشت به بهشت ابدی برایش فراهم آید.(بقره، آیات 34 تا 38)
3. بحران نهان‌سازی جسد: از دیگر بحران‌هایی که انسان ابتدایی با آن مواجه شد، بحران جسد انسان است. زمانی که قابیل بر اثر حسادت، برادرش هابیل را کشت، با تن بی‌روح و جان برادر مواجه شد و ندانست با آن، چه کند. در اینجا بود که قابیل با بهره‌گیری از آموزش‌های طبیعت و توسط کلاغی، کیفیت و چگونگی دفن و نهان‌سازی جسد را آموخت و خود را از این بحران نجات داد. (مائده‌، آیات 30 و31)
4. بحران خشکسالی و قحطی: از دیگر بحران‌هایی که قرآن گزارش کرده، بحران خشکسالی و قحطی هفت ساله مصر است. خداوند گزارش این بحران را در آیات 43 تا 55 سوره یوسف بیان کرده است. حضرت یوسف(ع) به دلیل برخورداری از علم تعبیر خواب، از خشکسالی که در آینده گریبانگیر مصر می‌شود، خبر می‌دهد و به نوعی پیشگویی بر اساس رویا می‌پردازد. سپس برای مدیریت بحران، پیش‌بینی‌های علمی را انجام می‌دهد و به پادشاه مصر می‌گوید که در مدیریت بحران می‌بایست همه دستگاه‌های دولتی و مردمی بسیج شوند تا با کشت و انبار کردن محصولات در اشکال گوناگون از این بحران به سلامت عبور کرد و اوضاع را مدیریت نمود. امنیت غذایی در بحران خشکسالی و قحطی نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و علمی است. از این رو خود را به عنوان دانا به علم مدیریت از جمله مدیریت بحران معرفی می‌کند و از آن‌جا که محافظت بر همه محصولات زمینی در گذر از بحران، بسیار مهم است خود را حفیظ معرفی می‌کند و می‌گوید با این دو شرط است که می‌توان از بحران‌هایی از این دست عبور کرد. به سخن دیگر، در بحران‌هایی چون بحران غذایی و خشکسالی تدبیر امور با کسانی است که از نظر علمی متخصص و از نظر تعهدات اخلاقی و انسانی‌، حفیظ و نگهدارنده و امین باشند. از این آیات همچنین به دست می‌آید که رهبران جامعه می‌بایست این امور را هر چند به شکل رویا و خبر غیرعلمی باشد، کم‌اهمیت و کوچک نشمارند و به احتمال آنکه خطر و بحرانی در راه است باید تمهیدات و آمادگی لازم را بیندیشند. بنابراین احتمال کم وقوع سیل و زلزله و مانند آن می‌بایست فکر مسئولان را درگیر کند و همه ابزارها و منابع انسانی و مالی را فراهم نموده و در اختیار مدیران متخصص و متعهد قرار دهند. آن حضرت تمام مراحل در چرخه مدیریت را به شکل برنامه‌ریزی شده‌ای مدیریت کرد و همه اهداف را با یک برنامه‌ریزی علمی و دقیق  محقق ساخت. شاید بتوان گفت که مدیریت حضرت یوسف(ع) یک مصداق از مدیریت جامع و کامل است که درس‌های بسیاری می‌توان از آن آموخت. جالب اینکه او تا آنجا در مدیریت بحران موفق بوده که حتی دیگران از ملت‌های دیگر نیز برای برآوردن نیازهای خویش به مصر رفتند و از محصولات آنجا برای رهایی از بحران قحطی و خشکسالی بهره‌مند شدند.(یوسف، آیات 58 تا 75)
5. بحران عذاب: از دیگر گزارش‌های قرآن درباره بحران می‌توان به بحران قوم یونس(ع) اشاره کرد. قوم یونس(ع) که برخوردار از نعمت‌های الهی بودند کفر و کفران ورزیدند و خداوند آنان را تهدید به عذاب کرد. با خروج رهبر از جامعه‌، بحران آشکار شد. البته مردم با دیدن نشانه‌های عذاب و بحران، با بهره‌گیری از رهبری عالمی از علمای جامعه، با استغفار و توبه توانستند از بحران بگذرند. خداوند در آیه 98 سوره یونس می‌فرماید که تنها قومی که با بحران عذاب به شکلی برخورد کردند که بتوانند از آن عبور کنند، قوم یونس(ع) است. البته خود حضرت  یونس(ع) با بحران دیگری مواجه می‌شود که توفان و حمله نهنگ بود. با قرعه‌ای که انداخته شد، ایشان به آب افکنده  شده و نهنگ او را می‌بلعد. او برای رهایی از بحرانی که با آن مواجه بود با تسبیح، استغفار و توبه توانست بحران را مدیریت و از عذاب حتمی الهی که بقا در شکم نهنگ تا روز قیامت بود، رها شود.(صافات، آیات 139 تا 147؛ قلم، آیات 48 تا 50؛ انبیاء، آیه 87)
6. بحران محاصره نظامی و اقتصادی: از دیگر بحران‌هایی که قرآن گزارش می‌کند، بحران محاصره نظامی و اقتصادی بود که مردم مدینه به ویژه در جنگ احزاب با آن مواجه شدند. اقدامات تامینی که رهبری و دولت مدنی انجام داد مجموعه‌ای از فعالیت‌هایی بود که بتواند از نظر روانی و امنیتی و اقتصادی و غذایی جامعه را از بحران پیش آمده بیرون برد. کندن خندق و گودال دور شهر، مبارزه با شایعه‌پراکنی، تهدید دشمنان داخلی از منافقان و یهودیان و ایجاد رعب در دلهای آنان، از جمله تدابیری بود که رهبری برای عبور از بحران اندیشیده بود. بی‌گمان می‌توان مدیریت جامع بحران در جنگ احزاب و محاصره مدینه را بررسی کرد و از آن درس‌های آموزنده‌ای آموخت. (احزاب، آیات 9 تا 27) پیامبر(ص) نخستین کاری که در بحران احزاب انجام داد، ایجاد رعب در دل دشمنان داخلی برای تامین امنیت داخلی بود. ترسی که با اشکال گوناگون از جمله فرستادن سعد بن معاذ به میان یهودیان ایجاد کرد، تاثیرات شایعات ضد امنیتی را کاهش داد و حتی با مقابله به مثل، شایعات را به جامعه منافقان و دشمنان داخلی از یهود و غیریهود برد تا آنان را در ترس و رعب قرار دهد. در جنگ احزاب همچنین نقش نیروهای مسلح  در کنترل بحران‌های ناشی از بلایا و فاجعه‌ها به ویژه در تامین امنیت قابل توجه است؛ زیرا حفر خندق دور مدینه توسط نیروی نظامی، یکی از راه‌های تامین امنیت جامعه مدنی و مردم از هجوم بود تا بتوانند در یک محیط کاملا نظامی به جنگ علیه نیروهای دشمن بپردازند و دشمن نتواند به خانه‌های مردم مدینه وارد شود که از حمایت و حفاظتی برخوردار نبود. این اقدام تامینی موجب شد تا گروه‌های نفاق نتوانند توجیه‌گر بی‌حفاظتی خانه و غیرنظامیان خود شوند؛ زیرا اقدامات حفاظتی و امنیتی برای تامین امنیت غیرنظامیان و مردم عادی با حفر خندق فراهم آمده بود. (احزاب‌، 9 تا 27)
7. بحران قومیتی: از بحران‌هایی که جوامع را تهدید می‌کند بحران قومیتی است. یکی از بحران‌هایی که حضرت موسی(ع) با آن مواجه شد، بحران اقوام بود. ایشان می‌بایست ضمن تامین امنیت غذایی به سبب خروج از مصر و گرفتاری در بیابان باید با بحران فقدان یا کمبود آب(بقره، آیات 57 و  60 و 61) و بحران قومیت‌های یهودی و اسباط دوازده‌گانه مقابله می‌کرد. آن حضرت(ع) در اشکال گوناگون تلاش کرد تا وحدت امت را حفظ کند و اجازه ندهد که گرایش‌های قومی و قبیله‌ای، این وحدت را مخدوش سازد. ایجاد دوازده نهر از یک چشمه به هدف ایجاد همزیستی مسالمت‌آمیز و نیز گذر از بحران رقابت‌های قبیله‌ای بود.(اعراف، آیه 160)
8. بحران امنیتی: یکی دیگر از مهم‌ترین بحران‌های اجتماعی که جوامع را تهدید می‌کند، بحران امنیتی است. زمانی که یهودیان در مصر بودند، مورد شکنجه و آزار بودند. پس از قیام حضرت موسی(ع) علیه فرعون و قومش، آنان برای سرکوب نهضت به تشدید عذاب و اعمال زشت خود رو آوردند و تحریم‌ها را گسترش داده و با تهاجم فرهنگی، زنان یهودی را به بی‌حیایی و بی‌عفتی سوق دادند. جامعه یهودی با انواع و اقسام بحران‌ها مواجه شد. فرعونیان کودکان را می‌ربودند و به زنان یهودی تجاوز می‌کردند. (بقره، آیه 49؛ اعراف، 141؛ ابراهیم، آیه 6؛ قصص، آیه 4) امنیت اقتصادی و روانی و اخلاقی و حتی جانی جامعه در معرض تهدید قرار گرفت. در این زمان بود که حضرت موسی(ع) فرمان داد تا یهودیان در یک منطقه گرد آیند و خانه‌هایشان را رو‌به‌روی هم بسازند تا از مشکل امنیتی رهایی یابند و این‌گونه بتوانند از یکدیگر محافظت نمایند و فشار فرعون و فرعونیان را بر جامعه یهودی کاهش دهند. (یونس، آیه 87)
9. بحران رهبری‌: یکی از بحران‌های مهم در زندگی حضرت موسی(ع) بحران رهبری و چالش سامری است. سامری که خود از علمای بزرگ یهود و از اهل بصیرت و دانایی بود، در زمان فقدان رهبر و حضور جانشین آن، تلاش کرد تا رهبری امت را به دست گیرد و یک جریان انحرافی را در قوم ایجاد کند. حضرت هارون، برای حفظ وحدت و امنیت جامعه تنها به هشدار دادن بسنده کرد و به جهاد علمی رو آورد و از جهاد فیزیکی و نظامی دست کشید. هدف آن حضرت حفظ وحدت امت بود که پس از خروج از مصر به سختی به دست آمده بود. اسباط و قبایل گوناگون یهودی همواره در کشمکش قدرت و تفاخر بودند و کوچک‌ترین حرکتی می‌توانست این اتحاد شکننده را از میان بردارد. از این رو هارون‌(ع) به عنوان جانشین رهبری هیچ اقدام نظامی و خشونت‌آمیز در هنگام بروز جریان انحرافی انجام نداد. سامری از این موقعیت استفاده کرد و با زینت مردم و زر و سیم آنان گوساله‌ای زرین درست کرد و به عنوان خدای موسی(ع) به مردم معرفی کرد. این جریان خود بحران‌های چند جانبه‌ای را موجب شد، از این رو، مبارزه با افراد جاهل و غیرمتعهد و منتظر خشم و خروج بسیار سخت بود. هارون شیوه‌ای را اتخاذ کرد تا بحران به شکلی گسترش نیابد که وحدت امت را مخدوش کند و مردم را به کشتن یکدیگر بکشاند. پس از بازگشت حضرت موسی(ع) ایشان هر چند که نخست اعتراض شدیدی به جانشین رهبری می‌کند، ولی پس از اینکه استدلال هارون(ع) را می‌شنود که هدفش،  تنها حفظ وحدت در امت بود، به سراغ رهبر جریان انحرافی می‌رود و با چند رفتار، بحران پیش آمده را مدیریت و مهار می‌کند. نخستین گام مباحثه علمی با مدعی رهبری و روشنگری در این زمینه بود، گام دوم آتش زدن گوساله زرین بود تا نشان دهد که کاری از خدای باطلی چون گوساله زرین بر نمی‌آید؛ سوم طرد اجتماعی رهبر جریان انحرافی بود به طوری که نتواند هیچ تماسی با مردم داشته باشد؛ چهارم، کشتن منحرفان به دست خودشان و سپس احیای مجدد آنان بود تا نشان دهد که حقیقت احیاء و اماته در دست اوست. (بقره، آیات 51 و 54 و 93؛ طه، آیات 96 و  97؛ اعراف، آیه 150)
10. بحران فقدان مشروعیت سیاسی: یکی دیگر از بحران‌های اساسی که قرآن آن را گزارش کرده و از مدیریت جامع آن سخن به میان آورده است‌، بحران سیاسی درباره جانشین و رهبری است. این مسئله یک بار در جانشینی حضرت هارون‌(ع) پدید آمده بود؛  یک بار هم در نصب جانشین برای پیامبر(ص) بروز کرد؛ به این معنا که گروهی می‌خواستند تا فقدان رهبری پس از پیامبر(ص) پدید آید و خود عهده‌دار رهبری جامعه شوند. این گروه هم چنین با تغییر برخی از مفاهیم چون معنا و مفهوم ولایت، خلافت و مانند آن جریان انحرافی را شکل دادند و تا جایی پیش رفتند که خواستند همانند قصه هارون(ع)‌، امام علی(ع) این منصوب الهی برای خلافت و رهبری را بکشند.(اعراف، آیه 150؛ مائده، آیه 67) پیامبر(ص) برای مدیریت بحران فقدان رهبری یا فقدان مشروعیت رهبری بر آن شد تا همه تمهیدات را فراهم آورد تا جامعه با چنین امری مواجه نشود. تمام تمهیدات برای نصب امام علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر(ص) از سوی خدا و پیامبر(ص) فراهم گردید و این جریان در غدیر خم رقم خورد و آن روز دین اسلام به تمامیت کمال خود دست یافت. (مائده، آیه 3) البته دشمنان تلاش کردند تا قبل از نصب، پیامبر(ص) را بکشند و با پی کردن ناقه ایشان، تلاش خود را علنی کردند که البته خداوند حضرت را حفظ کردند. (مائده، آیه 67) خداوند در آیه 56 سوره مائده به طور صریح و شفاف، ولایت امر و تولی امور مسلمانان و رهبری امت را پس از پیامبر(ص) به امیرمومنان علی(ع) سپرده بود که نشانه بارز آن زکات انگشتری در هنگام نماز و در رکوع بود. (مائده، آیه 55) اما جریان انحرافی، این تولی و ولایت را بر نتابید و بحرانی را در جامعه رقم زد که امیرمومنان(ع) تنها با سکوت 25 ساله خود جهت حفظ وحدت توانست از نابودی امت اسلام جلوگیری به عمل آورد. در حقیقت او را همانند هارون تهدید به قتل کردند و ایشان نیز مانند هارون(ع) تنها به جهاد علمی پرداخت و جریان انحرافی را رسوا کرد. قبر مخفی حضرت فاطمه(س) مهم‌ترین و اصلی‌ترین، گواه بر رسوایی این جریان انحرافی است.
البته در قرآن، مصادیق و موارد دیگری وجود دارد که به مسئله مدیریت بحران پرداخته است. خداوند برای پیشگیری از بحران‌ها که در دو قالب بلای کیفری و ابتلای امتحانی تحقق می‌یابد، از مومنان می‌خواهد که نماز آیات بخوانند و خدا را یاد کنند و یا استغفار کرده و تقوا پیشه کنند و حقوق مالی خود را ادا کنند تا گرفتار بلایای به ظاهر طبیعی چون خشکسالی و زلزله و سیل و آتش‌سوزی و مانند آن و یا ابتلائاتی چون کمبودها‌، جنگ‌ها‌، نقص در اموال و جان‌ها، فقدان امنیت غذایی و امنیت روحی و روانی و مانند آن نشوند. (اعراف، آیه 96؛ نحل، آیه 112؛ آل عمران، آیه 14 و آیات بسیار دیگر) اینها تنها گوشه‌ای از حقایق درباره مدیریت بحران‌ها و رهایی و پیشگیری از آنهاست که در اینجا مطرح شد.