kayhan.ir

کد خبر: ۹۴۸۳۵
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۳

مدیریت جهادی در اقتصاد مقاومتی


* رضا مزینانی

اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصادی با شاخصه‌هایی چون استقلال، بهره‌مندی از منابع انسانی داخلی و ثروت ملی و دارای پایه‌های استوار، مستحکم و مقاوم در برابر مشکلات و فشارها، تنها زمانی شکل می‌گیرد که با مدیریت جهادی یعنی با روحیه‌هایی چون ایثارگری، اخلاص، ایمان، امید، تقوا، عدالت، احسان و مانند آن همراه باشد. بنابراین، در سایه مدیریت‌های معمولی و عادی نمی‌توان امید داشت که اقتصاد مقاومتی شکل گرفته و تحقق یابد. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه‌های اسلام و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب نقش مدیریت جهادی را در اقتصاد مقاومتی و تحقق فرهنگ و تمدن اسلامی تبیین کرده است.
***
فوریت و اولویت مسئله اقتصاد
انسان مؤمن، انسانی ربانی، خردمند، حکیم، مدیر، مدبر و مانند آن است. از این‌رو، با بصیرت ایمانی خویش پایان هر کاری را می‌بیند و می‌سنجد و در اهم و مهم کردن امور، همواره اصول اساسی دین و مردم را مراعات می‌کند؛ زیرا بصیرت ایمانی به او این امکان را می‌بخشد تا حق و باطل را بشناسد و برای هر مشکل و چالشی راه برون رفتی بیابد؛ (انفال، آیه29) چرا که خداوند در مقام علمی، الهامات خویش را نسبت به او تمام می‌کند و او را نسبت به خوب و بد و زشت و زیبا و حق و باطل آگاه و بینا می‌سازد (شمس، آیات 7 تا 10).
همین خصوصیت است که انسان مؤمن را در همه موارد موفق و سربلند کرده و نصرت و امداد الهی را نصیب او می‌کند. این‌گونه است که در هر شرایطی این توان را داراست که اولویت‌گذاری کرده و مسئله‌ای را بر مسئله دیگر مقدم دارد.
در شرایطی که امروز جامعه با آن مواجه است، اولویت‌گذاری زمانی ممکن است که انسان بر همه امور جامعه آگاه و واقف باشد تا بتواند در انبوه مشکلات و مسائل، اولویت‌های نخست را مشخص و تعیین کند. درحال حاضر جامعه در شرایطی است که اولویت اقتصادی به عنوان قوام‌بخش جامعه، در صدر اولویت‌هاست. البته برای حرکت درست در هر زمینه‌ای از جمله اقتصادی و دست‌یابی به اهدافی که اسلام برای اقتصاد تعیین و تعریف کرده، شناخت و معرفت و آگاهی‌های مردم نیز ضروری است. اینجاست که فرهنگ، نقش کلیدی می‌یابد؛ زیرا جهت‌گیری‌های خرد و کلان جامعه را مشخص و تعیین می‌کند. فرهنگ به عنوان یک پس‌زمینه و بلکه روح حاکم بر همه رفتارها و کردارها از جمله اقتصاد عمل می‌کند. بنابراین، جایگاه فرهنگ برای تحقق هر هدفی یک جایگاه ارزشی و بسیار مهم است. اگر بخواهیم جایگاه فرهنگ را در کارها بدرستی مشخص و ارزشگذاری کنیم، همانند جایگاه عقل در انسان است. انسان اگر بخواهد هر کاری را به درستی و راستی انجام دهد می‌بایست از خرد برخوردار باشد. فرهنگ همانند عقل حاکم بر روح هر کاری است.
پس فرهنگ است که اولویت‌های اقتصادی و ساماندهی و جهت‌گیری‌های آن را مشخص می‌کند. همین فرهنگ است که می‌گوید اقتصاد زمانی سالم خواهد بود که همراه عدالت باشد و همه اقشار جامعه از آن بهره‌مند شوند و در توزیع و تولید و مصرف، اصل عدالت و اعتدال مراعات شود. همچنین همین فرهنگ است که توده‌ها را برای حرکت حماسی در حوزه اقتصادی رهنمون می‌کند و آنان را بسیج می‌نماید. نقش فرهنگ به عنوان عقل جمعی جامعه نقش بی‌بدیلی است که همه حرکت‌ها از جمله حوزه اقتصادی را تحت مهار و مدیریت خود قرار می‌دهد. این‌گونه است که فرهنگ به یک معنا از مقام تقدمی برخوردار است تا بتواند جهت‌گیری و نیز بهره‌گیری از همه منابع اقتصادی از منابع انسانی و مادی در جامعه را مدیریت و سامان دهد.
جهاد اقتصادی همراه با روحیه جهادی
آیت‌الله خامنه‌ای در بیان اولویت بخشی به مسئله اقتصادی می‌فرماید: «به نظر صاحبنظران، امروز در این برهه از زمان، مسئله اقتصادی از همه مسائل کشور فوریت و اولویت بیشتری دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه مسائل اقتصادی، یک حرکت جهادگونه‌ای انجام بدهد، این گام بلندی را که برداشته است، با گام‌های بلند بعدی همراه کند، بلاشک برای کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه حل مشکلات اقتصادی به همه دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملت‌ها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه اسلام و با تعالیم اسلام چگونه می‌تواند پیشرفت کند.»
ایشان در این گفتار هم علت تقدم اقتصاد نسبت به امور دیگر را گوشزد می‌کند و هم نشان می‌دهد که این حرکت اقتصادی تنها می‌تواند در سایه یک حرکت جهادی شکل گیرد.
تأکید ایشان بر جهادی بودن نشان می‌دهد که این حرکت جهادی می‌بایست در همه سطوح وجود داشته باشد. جهاد در بیان ایشان یک واژه کلیدی و اساسی است؛ زیرا بیانگر این نکته مهم است که حرکت‌های عادی مثمرثمر نخواهد بود و دیگر آنکه دشمنی در این عرصه همانند دیگر عرصه‌های نظامی و فرهنگی وجود دارد و نادیده گرفتن دشمن به معنای ضربه خوردن از جایی است که امید نداریم. اما اگر بپذیریم که دشمن در همه عرصه‌ها حضور دارد، در این صورت جهادی شدن در هر یک از عرصه‌ها یک امر طبیعی است؛ به این معنا که در برابر بسیج دشمنان در عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی، علمی و نظامی می‌بایست روحیه جهادی داشت و هم سربازان و پیشگامان و هم رهبران و مدیران باید این وضعیت بحرانی را درک کنند و اقدامات بسیج‌گونه و جهادی را در پیش گیرند.
ایشان در جایی دیگر می‌فرماید: «جهاد اقتصادی، صرفاً تلاش اقتصادی نیست. جهاد یک بار معنائی ویژه‌ای دارد. هر تلاشی را نمی‌شود گفت جهاد. در جهاد، حضور و رویاروئی با دشمن، مفروض است. انسان یک تلاشی می‌کند، دشمنی در مقابل او نیست؛ این جهاد نیست. اما یک وقت شما می‌خواهید یک تلاشی را انجام دهید که به خصوص یک دشمنی سینه به سینه شما ایستاده است؛ این می‌شود جهاد. ممکن است یک وقت این جهاد به شکل قتال باشد، ممکن است جهاد مالی باشد، ممکن است جهاد علمی باشد، ممکن است جهاد فنی باشد؛ همه اینها جهاد است؛ انواع و اقسام جهاد و مبارزه است. اگر بخواهیم در ادبیات امروز ما برای «جهاد» معادلی پیدا کنیم، می‌شود «مبارزه». جهاد اقتصادی، یعنی مبارزه اقتصادی». (بیانات مقام معظم رهبری در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه)
ایشان بارها بر تمرکز دشمن بر روی اقتصاد تأکید داشته و بر ضرورت جهاد اقتصادی با همه توان و همه وجود اهتمام می‌ورزد و می‌فرماید: «جهاد اقتصادی متوجه یک نکته اساسی است در مسئله اداره کشور و مدیریت کشور؛ و آن این است که امروز دشمن برای مبارزه با اسلام و جمهوری اسلامی، بر روی مسئله اقتصاد متمرکز شده است. نه اینکه عرصه‌های دیگر را فراموش کردند؛ نه، در زمینه فرهنگ و در زمینه امنیت و در زمینه سیاست و در همه زمینه‌ها علیه نظام جمهوری اسلامی آنچه از دستشان برمی‌آید، می‌کنند- حالا شکست می‌خورند، مطلب دیگری است؛ اما آنها تلاش خودشان را می‌کنند- لیکن تمرکز عمده آنها بر روی مسائل اقتصادی است.
برای اینکه مردم را از دولت جدا کنند، از نظام جدا کنند، فاصله و شکاف ایجاد کنند، دنبال این هستند که در مسئله اقتصادی کشور مشکل ایجاد کنند. پس جهاد اقتصادی لازم است؛ یعنی همین مبارزه، همین پیکار، منتها جهادگونه، با همه توان، با همه وجود، با قصد خالص، با فهم و بصیرت و اینکه داریم چه کار می‌کنیم.» (بیانات در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسر کشور؛ 90/2/7)
از نظر رهبر معظم انقلاب عزم ملی همان اراده عملی ملت در مقام جهادگری است. به این معنا که ملت می‌داند که چه می‌خواهد و چگونه بخواهد؛ اما لازم است که این بسیج توفنده مردم مدیریت جهادی شود؛ یعنی اگر ملتی به جهاد در امری قیام کرد، مدیریت و رهبریتی که می‌بایست آن را هدایت کند می‌بایست خود از روحیه جهادی برخوردار باشد و با روحیه جهادی آن توان را به کار گرفته و جهت‌دهی و سامان‌دهی کند.
ضرورت وجود روحیه جهادی در مسئولان
رهبری معظم بر این مطلب وقوف کامل دارد که اگر مردم حماسه و حرکتی را آغاز کنند، لازم است که مدیران و رهبرانی باشند تا این حرکت و توان و حماسه را جهت‌دهی کنند تا از هر گونه هرزروی و بدروی جلوگیری به عمل آید. اینجاست که خواهان مدیریت جهادی می‌شود که می‌بایست در مسئولان ایجاد و یا تقویت شود. وقتی بخواهیم روحیه جهادی مردم را مدیریت کنیم لازم است خود مدیران و مسئولان از این روحیه جهادی برخوردار باشند. بنابراین، اگر حرکت جهادی مردم با مدیریتی همراه شود که تنها به اسقاط تکلیف می‌اندیشد نه به ایثارگری یا نومید است درحالی که مردم امیدوار، چنین مدیریتی نمی‌تواند از فرصت به دست آمده بهره‌ گیرد و پیشرفت را رقم زند. اینجاست که ایشان روحیه جهادی را لازم می‌شمارد نه روحیه‌ای که مبتنی بر اسقاط تکلیف است. ایشان می‌فرماید: «اگر ما بخواهیم این حرکت عظیم اقتصادی در کشور انجام بگیرد یک الزاماتی هم دارد. اولاً روحیه جهادی لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائی که با روحیه جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده می‌کنیم. اگر ما در بخش‌های گوناگون، روحیه جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا، با جدیت و به صورت خستگی‌ناپذیر، انجام دهیم- نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف- بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت.» (بیانات در جمع زائران حرم رضوی، 1 فروردین 1390)
اصولاً اسلام و فرهنگ انقلاب اسلامی با فرهنگ جهادی آمیخته و عجین است. در آیات قرآن حتی در حوزه‌های علمی و شبهه‌زدایی از عنوان جهاد کبیر علمی سخن به میان آمده است. (فرقان، آیه52) بنابراین، اصولاً حرکت جامعه اسلامی و امت اسلام می‌بایست همواره با فرهنگ جهادی باشد و هرگز این روحیه از دست نرود.
اقتصاد مقاومتی مبتنی بر توان داخلی
برای اینکه مدیریت جهادی معنا و مفهوم یابد، می‌بایست بر نیروی درونی و ذاتی خود تکیه کرد و شرایط را به گونه‌ای رقم زد که از دیگران بی‌نیاز شویم. در جهان امروز که اقتصاد بلکه همه ابعاد زندگی در جهانشهر زمین یک کاسه شده و ارتباط جهانی، همه ابعاد زندگی را مدیریت می‌کند، تلاش برای بسته شدن و محدودیت در یک فضای جغرافیایی، دشوار است ولی می‌توان با فهم واقعیت‌ها، موقعیت‌ها را بگونه‌ای مدیریت کرد که کمترین تأثیر منفی را بر یک جغرافیای معرفتی و غیرمعرفتی به‌جا گذارد.
در جهانشهر نیز می‌توان به‌گونه‌ای عمل کرد که همه در خدمت اهداف امت باشد. به این معنا که با تکیه بر توانمندی‌های داخلی و منطقه‌ای و با توکل بر خدا می‌توان در جهانشهر، مستقل از نظر گفتمان و فلسفه و سبک زندگی اسلامی، حرکت‌ها را مدیریت و سامان داد؛ هر چند که فشار توفنده به سبب بهره‌گیری دیگران از همه ابزارها و فن‌آوری‌های نوین سنگین است. اما چنان‌که رهبر معظم انقلاب می‌فرماید می‌توان از این فشارها کاست و آن را مدیریت و مهار و حتی به فرصت تبدیل کرد. ایشان می‌فرماید: «آنچه که ما به مسئولین محترم بخش‌های گوناگون و به تناسب بازدید امروز (در جریان بازدید روزهای اول سال 90 از منطقه گازی عسلویه) به خصوص به این بخش توصیه می‌کنیم، این است که همین خط مستقیم تکیه به نیروی درونی و ذاتی خود و ایجاد استغنای از دیگران را با جدیت تمام دنبال کنند؛ بدانند این تلاش و فعالیت، مورد توجه پروردگار است و جهاد فی‌سبیل‌الله است؛ اگر با نیت الهی باشد- نیت خدمت به مردم و خدمت به کشور، یکی از نیات الهی است- و خدای متعال این جهاد را به نتیجه می‌رساند. این خط و این جهت‌گیری را رها نکنند، تلاش کنند.»